مادر نفس: هیچکدام از ماموران در برخورد با نفس ضابط قضایی نبودند
ماموران برخورد با نفس حاجی شریف احتمالا هنوز در گشت ارشاد فعالیت دارند. مادر نفس حاجی شریف، دختری که برخورد خشونتآمیز گشت ارشاد چند روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری، با او تابستان امسال بارها بازنشر شد در جدیدترین مصاحبهاش با انصاف نیوز گفته که جز سرتیم، مابقی مامورینی که با دخترش برخورد کردهاند آن زمان ضابط قضایی نبودهاند.
علاوه بر این به تازگی پروندهی شکایت مادر نفس به دادسرای عمومی ارجاع شده و نه دادسرای نظامی و این یعنی موضوع آن ماموران دیگر به عنوان یک آدم عادی پیگیری میشود نه نظامی.
مشخص نیست چرا در پلیس امنیت اخلاقی از مامورانی که حکم فعالیت به عنوان ضابط قضایی در آن جایگاه را نداشتهاند استفاده شده اما یک احتمال میتواند این باشد که ماموران پلیس هم مایل به فعالیت در این بخش نیستند. یکی از مسئولان سابق گشت ارشاد نیز در مصاحبهای با انصاف نیوز بر این امر صحه گذاشت.
متن کامل مصاحبه مادر نفس حاجی شریف را در ادامه بخوانید:
به جز سرتیم هیچکدام از ماموران در برخورد با نفس، ضابط قضایی نبودند
مادر نفس حاجیشریف در مصاحبه با انصاف نیوز گفت: به جز سرتیم تمام مامورانی که در دستگیری نفس نقش داشتند هیچکدامشان ضابط قضایی نبودهاند. با مطالعهی پروندهی دادسرای اطفال و پروندهی دادسرای نظامی مشخص شد که ضابط قضایی نبودهاند. حکمی برای فعالیت در گشت ارشاد نداشتهاند.
البته قانونی داریم که مامورین نیروی انتظامی میتوانند در صورت مشاهدهی جرائم مشهود بدون حکم ورود کنند اما اینجا چون جرم درجه 8 بوده است شامل نمیشود.
تنها چیزی که وجود دارد برگهایست که در پرونده گذاشتهاند مبنی بر اینکه اینها دورهای برای فعالیت در گشت ارشاد سپری کردهاند. تاریخ این برگه هم مربوط به بعد از شکایت ماست.
دادسرای اطفال به ما گفت که این پرونده را دادسرای نظامی به اشتباه برای ما فرستاده است. اصلا دادسرای نظامی نیازی نبوده برای دادسرای اطفال بفرستند.
پرونده به دادسرای عمومی ارجاع شد
انصاف نیوز: شکایت خودتان به کجا رسید؟
شکایت ما را دادسرای نظامی به دادسرای اطفال فرستاد. دادسرای اطفال گفتند اشتباه شده و دوباره به دادسرای نظامی برگرداندند. امروز، 2 بهمن 1403، پیامی برای من آمد مبنی بر اینکه پروندهی شکایت ما به شعبهی 3 بازپرسی دادسرای ناحیه 1 تهران ارجاع شده است. با این حال کیفرخواستی هم روی پرونده نیست و ما مجددا باید به بازپرسی برویم و مدارکمان را تحویل بدهیم.
ببینید طرف حساب من هیچکس و هیچ جای خاصی نیست. طرف حساب من هشت نفر آدم عادی هستند که متاسفانه مامور نیروی انتظامی بودهاند. اگر این ها مامور نیروی انتظامی نبودند و لباس ناجا تنشان نبود قطعا ادبیات و روش برخورد من متفاوت و راحتتر میشد. من خیلی دارم با طمانینه و با ملاحظه رفتار میکنم.
دیالوگ به دیالوگ حرفهایم را باید دقت کنم که مبادا جایی یا کسی را زیر سوال ببرم. خواهشم از مسئولین این است که در مورد برخورد با متخلفین فقط در حد حرف نباشند! اگر واقعا برخوردی میکنند ما هم ببینیم.
بالاخره اینها شایستهی برخوردند دیگر!
بالاخره اینها شایستهی برخوردند دیگر! ضابط قضایی هم نبودهاند. این دختر اگر 30 یا 40 ساله هم بود بازداشتش غیرقانونی بود. شما به این موضوع سن نفس را اضافه کنید. ضرب و شتم هم جرم دیگر و بازداشت او هم جرم دیگر.
من مادهی قانون را برای شما میخوانم: طبق ماده 575 قانون مجازات اسلامی بازداشت غیرقانونی توسط مامورین بازداشتگاهها اگر توسط مقامات قضایی یا مامورین ذیصلاح و برخلاف قانون باشد به انفصال همیشگی از سمت قضایی و محرومیت از مشاغل دولتی به مدت 5 سال محکوم خواهند شد.
ماده 570 میگوید آزادی اشخاص حق قانونی افراد در جامعه است و هر یک از مقامات دولتی و مامورین وابسته به آن و دستگاه های حکومتی اگر در خلاف قانون، آزادی شخصی را به مخاطره بیندازند به انفصال از خدمت محکوم خواهد شد.
این را به فحاشی، ارعاب و ضرب و شتم بچهی من اضافه کنید. جرم عمومی ای که انجام دادند، تشویش اذهان عمومی و ایجاد رعب و وحشت در فضای عمومی و… همه این ها را اضافه کنید.
انصاف نیوز: اینکه ضابط قضایی نبودند کدام یک از این موارد را غیرقانونی میکند؟
تمام این برخورد از الف تا یا آن غیرقانونیست. نهایتا به دلیل جرم مشهود بودن میتوانستند به دختر من تذکر دهند. از ابتدا که بازداشت دختر من غیرقانونی بوده چون دختر من 14 ساله بوده است. بایستی به والد او اطلاع میدادند.
حالا که ضابط قضایی هم نبودهاند از ابتدا به ساکن این اتفاق غیرقانونی بوده است. یعنی حتی اجازهی تذکر نداشتهاند. تهدید، فحاشی، ارعاب، انتقال دخترم به پلیس امنیت همهاش غیرقانونی بوده!
گفتند آن مامور فقط 24 سال دارد! گناه دارد! او را ببخشید
انصاف نیوز: باتوجه به اینکه اشاره کردید که بخشی از این اتفاق جرم عمومی بوده پروسهی ورود مدعیالعموم به این اتفاق چگونه است؟ اقدامی کردهاید؟
ظاهرا در رسانهها دادستان دادسرای تهران، دادستان نظامی و … همه ظاهرا گفتهاند که کار اینها غیرقانونی و خلاف بوده است و برخورد میشود اما در واقعیت هیچ اتفاقی نیفتاد. ما حتی ندیدیم کسی به ما کمک کند که این پرونده به جریان بیفتد و رسیدگی شود. همهاش پاسکاری شدیم.
از طرفی در دادسرای اطفال اصرار داشتند که رضایت دهید! به من میگفتند که این دختر خانم فقط 24 سال دارد، گناه دارد و… مگر این دختر 24 ساله چقدر با من اختلاف سنی دارد؟! اگر ایشان اینقدر سنش کم است اصلا چرا در این موقعیت قرار گرفته که به بچهها در خیابان تذکر دهد؟!
این ماموران هنوز در گشت ارشاد فعالیت دارند
انصاف نیوز: اطلاع دارید که این ماموران هنوز در پلیس امنیت اخلاقی فعالیت دارند یا خیر؟!
من از بین حرفهای یکی از مسئولان مربوطه متوجه شدم که هنوز فعالیت میکنند. کنار گذاشتن این ماموران حداقل چیزیست که میتوانستند انجام دهند و با رسانهای کردنش آتش دل ما را خاموش کنند.
دختر من هم میتوانست مهسا امینی دیگری باشد. من به قاضی دادسرای اطفال هم گفتم که آن لحظهای که سر دخترم به پست برق میخورد یا آن جایی که پایشان را بر گردن دخترم می گذارند یا زمانی که دستشان را بر صورت دخترم فشار می دهند که صدایش در نیاید اگر در یکی از این مواقع نفس بچهی من رفته بود چه کسی الآن جوابگو بود؟!
نمیخواهم به نقطهای برسم که دیگر هیچ چیز برایم مهم نباشد
اگر ببینم قرار نیست رسیدگی شود جلوی مجلس خودم را […]! بچهی من را زدهاند! این تصویر از ذهن من پاک نمیشود تصویری که چطور این بچه را کشیدند و بردند. نمیخواهم به نقطهای برسم که دیگر هیچ چیز برایم مهم نباشد.
من همیشه سعی کردهام مماشات کنم و با همه حرف بزنم. بسیاری از مسئولان مرتبط و غیرمرتبط قبل از رسانهای شدن این فیلم را دیده بودند. با این حال بعد رسانهای شدن طوری برخورد کردند که انگار چیزی نمیدانستهاند!
از دولت کنونی و نیروی انتظامی خیلیها خبر داشتند. ستاد آقای پزشکیان هم از دختر من فیلم و عکس گرفتند. خب چه شد؟! سومین جایی که رفتم شکایت کردم ستاد آقای پزشکیان بود. گذشته از این حالا که همه میدانند دیگر!
شکایتم را به همه جا بردم. یک نفر بین این همه جایی که رفتم نیامد بگوید که چه شده تو این همه در تقلایی! برج 4 این اتفاق افتاد. دقیقا یک تیر این اتفاق افتاد. یک ماه و نیم بعد که دیدم هیچکس اعتنایی نمیکند موضوع را رسانهای کردم. حالا 8 ماه گذشته و هیچ اتفاقی نیفتاده جز تشکیل دادگاهی برای شکایت آن ماموران! حتی یک جلسه دادگاه برای ما تشکیل نشده است.
تنها چیزی که این مدت باعث دلگرمی ما شد دادستان نظامی بود. زمان و سعه صدری که ایشان برای آرام کردن آتش دل ما به خرج داد هیچکس نگذاشت. از دادستان دادسرای اطفال هم تشکر میکنم بابت اینکه سعی کردند حرف هایی که قاضی دادسرای اطفال روز اول به ما زده بود را به نوعی رفع و رجوع کند و این ذهنیت منفی را پاک کند.
انتهای پیام