تریدینگ فایندر

سرمایه‌داری سبز و خودروهای برقی

متن پیش رو مقاله‌ای از جان کلارک با ترجمه‌ی نگین شریفی‌ست که در سایت سرخ‌بوم منتشر شده.

در ۲۳ دسامبر، رئیسان دو شرکت هوندا و میتسوبیشی تفاهم‌نامه‌ای امضا کردند با هدف «طرح‌ریزی تأسیس یک شرکت مادر تا آگوست ۲۰۲۶» که ادغام دو شرکت را در پی خواهد داشت. میتسوبیشی هم‌اکنون جزء اتحاد نیسان (شامل نیسان، میتسوبیشی و رنو) است و این اقدام اخیر باعث می‌شود سومین تولیدکننده خودرو جهان بیش از ۵۰ میلیارد دلار ارزش داشته باشد. این کار بزرگ‌ترین تغییر در صنعت جهانی خودروسازی بعد از ادغام دو شرکت فیات و پژو در سال ۲۰۲۱ و تشکیل شرکت استلانتیس به ارزش ۵۲ میلیون دلار است.

بنا به گزارش سایت الجزیره، دلیل دیگر این حرکت که بیش‌تر تلاشی برای حل مشکل اقتصادی نیسان است، این آگاهی است که صنعت خودرو‌سازی ژاپن در حوزه‌ی خودروهای برقی از رقیبان خود جا مانده است و تلاش می‌کند که زمان از دست‌رفته را با کاهش هزینه‌ها جبران کند. در واقع، هوندا به‌عنوان شریک تجاری بزرگ‌تر در این قرارداد، به‌شدت تحت‌تأثیر «تجربه‌ی نیسان در ساخت باتری، خودروهای برقی و پیش‌رانه‌های هیبریدی بنزینی-برقی» قرار گرفته است.

خودروهای برقی یکی از راه‌حل‌های اصلی سرمایه‌داری در برابر فاجعه‌ی روبه‌رشد و انکارناپذیر تغییرات اقلیمی است. ازاین‌رو، این متن به مشکلات این تصور می‌پردازد که گویی سرمایه‌داری می‌تواند یک سیستم پایدار محیط‌زیستی به‌وجود بیاورد. قبل از آنکه قدم‌های جدی درباره‌ی تولید انبوه خودروهای برقی برداشته شود، بهتر آن است استراتژی سرمایه‌داری سبز در ابعاد وسیع‌تری بررسی شود.

سبز شدن

اولین نکته‌ای که باید درک شود این است که، با وجود سطوحی از تنوع فعالیت‌ها و جستجوی بازارهای جدید، یک گذار به‌جا و به‌موقع از سوخت‌های فسیلی به‌هیچ‌وجه در استراتژی این شرکت‌ها جای ندارد. آدام هنیه در کتاب «سرمایه‌داری خام: نفت، شرکت‌های انرژی و ایجاد بازار جهانی» اشاره می‌کند که علی‌رغم صحبت درباره‌ی پیدا کردن راه‌حل‌های کاهش میزان انتشارکربن، هیچ‌کدام از شرکت‌های نفتی قصد ندارند که تمرکز خود را از روی سوخت‌های فسیلی بردارند.

در حال حاضر یک اجماع علمی بر سر اینکه میزان انتشار کربن باید تا دهه‌ی آینده به نصف برسد وجود دارد. با این‌حال شرکت‌های بزرگ همچنان برنامه دارند که تا آخر این دهه روزانه ۱۰۳ میلیون دلار بر روی پروژه‌های نفتی و گازی سرمایه‌گذاری کنند. همین شرکت‌ها «تعهدات مالی برای پروژه‌های جدیدی را که طی هفت سال آینده ۱۱۶ میلیارد بشکه نفت تولید خواهند کرد – معادل حدود دو دهه تولید نفت ایالات متحده در سطح سال ۲۰۲۰ – پذیرفته‌اند.». همچنین می‌توانیم تصور کنیم که وسایل نقلیه‌ای که از خط‌های مونتاژ بیرون می‌آیند بیش‌تر چنین سوختی را مصرف خواهند کرد.

پیگیری این استراتژی سودمبنا و مخرب به‌هیچ‌وجه از روی ناآگاهی نیست. شرکت‌های نفتی و تولیدکنندگان خودرو به‌خوبی از ابعاد و شدت بحران اقلیمی آگاه هستند. در واقع مستندات محکمی از این موضوع که شرکت‌های نفتی پیشگام، از دهه‌ها پیش، از نقش خود در تغییر اقلیم، باخبر بوده‌اند، وجود دارد. از آنجا که اثرات گرمای جهانی ویرانگر و انکارناپذیر شده است، این شرکت‌ها استراتژی‌شان را از انکار این پدیده به پذیرش آن تغییر داده‌اند در حالی‌که تلاش می‌کنند نحوه‌ی واکنش به آن را کنترل کنند.

شرکت‌های استخراج‌کننده سوخت‌های فسیلی و همچنین شرکت‌هایی نظیر تولیدکنندگان خودرو که به مصرف نفت وابسته‌اند، با ترویج مفاهیم مورد علاقه‌ی خود مانند «رشد پاک» و «تکنولوژی پاک»، سعی می‌کنند برای خود زمان بخرند.

نیکولاس گراهام در کتابش «نیروهای تولید، تغییر اقلیم و سرمایه‌داری سوخت‌های فسیلی در کانادا»، یک بررسی مفصل از اقدامات خشونت‌بار تولیدکنندگان عمده‌ی ماسه‌سنگ‌های نفتی ارائه می‌دهد که در تلاشند تا تحقیق، توسعه و سیاست‌های عمومی در راستای تأیید این نظر درآیند که «آسیب‌های زیست‌بومی استخراج سوخت‌های فسیلی می‌تواند به حداقل برسد و هم‌زمان با آن فرایند تدریجی گذر از سوخت‌های فسیلی آغاز ‌شود.» اما همان‌طور که گراهام اشاره می‌کند چنین خط مشی‌ای با اجماع علمی درباره مقیاس و چهارچوب زمانی گذار از کربن مطابقت ندارد.

خودروهای برقی نقش خاصی در توسعه‌ی استراتژی دروغین سرمایه‌داری سبز ایفا می‌کنند. این بدان معنی نیست که این خودروها نقش مهمی در گذار از سوخت‌های فسیلی ندارند اما این گمان که تولید انبوه این خودروها و جایگزینی آن‌ها با تمام خودروهای نفتی و دیزلی می‌تواند راه‌حلی عملی باشد، فریب بزرگی است.

در نظر گرفتن هرگونه راه‌حل اساسی برای حل این مشکل به این نتیجه می‌رسد که برای رسیدن به پایداری محیط‌زیست و مواجهه‌ی مؤثر با گرمایش جهانی نیازمند آن است که از خودروهای شخصی، صرف‌نظر از نوع موتور آن، به سمت سیستم حمل‌ونقل عمومی گسترده، کارآمد و در دسترس حرکت کنیم. قطعا چنین رویکردی خوشایند شرکت‌های بزرگ تولیدکننده خودرو مانند هوندا و نیسان نیست اما این راه‌حلی اجتناب‌ناپذیر است که باید مورد توجه قرار گیرد.

تولید ناپایدار خودروهای برقی

آوریل گذشته نشریه‌ی سیاست‌های شیکاگو نوشت که «دولت بایدن میلیون‌ها دلار برای گسترش خودروهای برقی اختصاص داده است.» در این گزارش استدلال شده بود که «این گذار پایدار و گسترده به خودروهای برقی باید سیاست اصلی آمریکا برای مبارزه با تغییرات اقلیمی باشد.» همچنین نتیجه گرفته بود که « خودروهای برقی ناپایدار است» و اشاره کرد که «برای رسیدن به این هدف که ۵۰ درصد از خودروهای تولیدشده تا سال ۲۰۳۰ برقی باشند، باید میزان تولید ۱۵ برابر شود که این خود نیازمند گسترش قابل‌توجه تولید و افزایش استفاده از سوخت‌های فسیلی است.».

باتری این خودروها نیازمند مواد معدنی کمیاب نظیر کبالت و لیتیوم است و افزایش تولیدشان منجر به گسترش عملیات‌های مخرب معدن‌کاری در گستره‌ای وسیع می‌شود. این امر همچنین مستلزم دست‌اندازی‌های بیش‌تر به مناطق وسیعی از محیط‌زیست مردم جنوب جهانی است. علاوه‌برآن مصرف فراوان و بی‌قاعده‌ی آب، به‌دلیل نبود قوانین مشخص برای حجم بالای آب مورد نیاز برای استخراج لیتیوم، منجر به کمبود آب برای کشاورزان محلی و آسیب به زیستبوم منطقه می‌شود.

با آنکه خودروهای برقی مستقیما سوخت‌های فسیلی منتشر نمی‌کنند اما انرژی مورد نیاز برای شارژ کردن آنها از نیروگاه‌های سوخت‌های فسیلی می‌آید. این نیروگاه‌ها مسئول تولید سالانه دو میلیون تن واحد متریک دی‌اکسیدکربن هستند که این مقدار می‌تواند با گسترش تولید خودروهای برقی به‌شکل تصاعدی افزایش یابد.

مقاله مذکور همچنین جنبه‌های تأمل‌برانگیزی ارائه می‌دهد از آنچه حرکت به سمت سیستم‌های مناسب حمل‌ونقل عمومی می‌تواند در بربگیرد. می‌توان شبکه‌های محلی و ملی کارآمد و مناسبی ایجاد کرد که نیازهای جمعیت را برآورده کند آن هم به روش‌هایی که بسیار پایدارتر از اتکای فعلی به وسایل نقلیه‌ی خصوصی باشد، که قطعا جوامع ما باید از آن فاصله بگیرند.

عملیات تولیدی گسترده خودروهای برقی به‌نحوی که قرار باشد جایگزین تمام خودروها با سوخت نفتی شود، راه‌حلی پایدار و عملی برای بحران تغییر اقلیم نیست. حتی اگر راه‌حلی پایدار بود هم زمان زیادی برای رسیدن به آن مورد نیاز است. اما در حال حاضر، چنین اقدامی نیازمند مصرف عظیمی از انرژی و مواد اولیه است و چنین فرایندی منجر به تخریب فاجعه‌بار محیط‌زیست خواهد شد.

هر راه‌حل مناسب و عملی برای حل مشکل گرمایش جهانی در تقابل با منافع سودجویانه سرمایه‌داری قرار خواهد گرفت. به همین دلیل زمان و نحوه‌ی گذار از سوخت‌های فسیلی نباید برعهده‌ی شرکت‌هایی نظیر هوندا و نیسان و مانند این‌ها در سایر کشورها سپرده شود.

البته که ما باید در مواجهه با بحران تغییر اقلیم، برای دستیابی به راه‌حلی پایدار که هم میزان انتشار کربن را کاهش دهد و هم نیاز کارگران و جوامع را تأمین کند، تلاش کنیم. با این حال تلاش مخرب و غیرعقلانی برای تولید انبوه خودروهای برقی مهر تأیید دیگری بر ناتوانی سرمایه‌داری در ایجاد رابطه‌ای پایدار با طبیعت است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا