تریدینگ فایندر

بازی میز ها؛ آفت سیستم مدیریتی کشور های در حال توسعه

محمد سعید مقصودی، وکیل دادگستری و پژوهشگر علوم انسانی، در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «بازی میز ها؛ آفت سیستم مدیریتی کشور های در حال توسعه » نوشت:

در بستر نیاز افراد بشر جهت رسیدن به اهداف مشترک لازم است ایشان نقش های گوناگونی را بر عهده گرفته تا بتوان عنوان “سیستم “را به آن مجموعه اطلاق نمود. یکی از این نقش ها که رُل کلیدی در ساخت و پرداخت یک ساز و کار اداری موفق را بر عهده داشته و دارد کاراکتر “مدیر” می باشد.

بر اساس تعاریف کلاسیک مدیر شخصی است که با پیش بینی، سازمان دهی، فرماندهی، هماهنگی و کنترل فعالیت های اعضا، سازمان مربوطه تحت ریاست خود را به اهداف تعریف شده می رساند. مثال معروف این معنا را می توان در اراده ی عده ای کوهنورد متصور شد که برای رسیدن به قله آماده شده و یک نفر را به عنوان راهبر و بلد گروه انتخاب می نمایند در واقع اعضای گروه با این انتخاب شخصی را از میان خود گزینش کرده که از هر حیث بر دیگران برتری داشته و می تواند گروه را به هدف غایی تشکیل آن رهنمون سازد.

به طول کلی می توان سیستم مدیریت را به دو قسم کلاسیک و پست مدرن تقسیم نمود مدیریت کلاسیک ( سنتی ) که از آغاز پیدایش اولین نظام های دیوان سالاری و اداره جات معنا یافته نیروی کار را ابزار می داند، سبک رهبری آمرانه و دستوری دارد، تصمیم گیری کدخدا منشانه داشته، ارتباط سازمانی یک طرفه از بالا به پایین دارد، اهداف سطحی و کوتاه مدت را پیش گرفته، در برابر تغییر بسیار مقاوم است، اطاعت بی چون و چرا را ارزش می بیند و در یک کلام مدیر را رئیس و ناظر و رهبر مطلق و میز مدیریت را ابزاری مقدس می داند اما مدیریت پست مدرن که شیوه مدیریتی ممالک توسعه یافته بوده و هست افراد را سرمایه اصلی سازمان می بیند، شیوه مدیریتی اشتراکی را در پیش گرفته و تصمیم گیری ها را گروهی و داده محور اخذ می نماید، ارتباط سازمانی در این نوع رهبری دو طرفه، شفاف و باز است، ساختار سازمانی پویا بر ارکان آن حکم فرماست، هدف اصلی در این نوع مدیریت رشد پایدار و ارزش آفرینی است و خلاقیت نوع آوری و همکاری با ایجاد حس اعتماد متقابل در آمیخته می گردد و در یک جمله می توان مدیر را مربی و تسهیل گر سازمان دانست به اعتقاد نگارنده و با تعمق بر داده های فوق می توان شیوه مدیریتی در کشور ما را ( به عنوان یک کشور در حال توسعه) شیوه کلاسیک و سنتی دانست.

در این سیستم مدیران اغلب با سن شناسنامه ای و مدیریتی بالاتر از استاندارد از میزی به میز دیگر متنقل شده و به انتقال تجربیات مصروفی خود می پردازند، اغلب این افراد کسانی هستند که شیوه های نوین و دوره های مدرن راهبردی را طی ننموده ،صرفا بر عنصر تجربه تکیه کرده و با پست مدرنیسم مدیریتی بیگانه هستند و اما نتیجه این نوع مدیریت هم عدم کنترل حوزه تحت کنترل خود ( حوزه مدیریت و اشکال مختلف آن شامل مدیریت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و..) و ایجاد شکاف میان توده ی تابعین و دولت_حکومت می گردد باری، با قیاس ساختار اداری کشور با اسلوب نوین مدیریتی در کشور های اروپایی همچون فنلاند، سوئد، نروژ و همچنین کشور های صنعتی و پیشرفته ی توسعه یافته همچون آلمان، اتریش، فرانسه و.. مشخص می گردد.

ویژگی هایی همچون ۱. تخصص مرتبط ۲. رده سنی (اغلب مدیران جوان) ۳. جنسیت (درصد قابل توجهی از مدیران زن) ۴.کاراکتر پژوهشی مدیران از اهمیت بالایی برخوردار بوده و از طرفی با مانور بر داده های به دست آمده از پیشرفت های حوزه هوش مصنوعی (AI)، داده های نو جامعه شناسی سیاسی، نارسایی های نظام اقتصادی، شکاف های روانشناختی میان توده بشر و…لازم و ضروری به نظر می رسد که در نهایت ضمن پوست اندازی نظام اجرایی حاکمیت، نسل تازه ای از مدیران میانی و ارشد در حوزه مدیریت سیاسی کشور وارد گردد که دارای دو ویژگی تخصص تکنوکراتیک و انعطاف سازمان شناسانه باشند تا بتوانند با ترکیب و ادغام ویژگی های مثبت دو نظام راهبری نو و کلاسیک سبک نوینی از مدیریت (مدیریت پست مدرن) ارائه داده که راه گشای گره های ایجاد شده قوه اجرایی در دو دهه اخیر گردد و کشور را در ریل نظام مدیریتی سیال و راهبردی قرار دهد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا