درخواست فعالان دانشجویی: معاون فرهنگی دانشگاه تهران تغییر کند
615 نفر از از فعالان دانشجویی در حوزههای مختلف انجمنهای علمی دانشجویی، نشریات دانشجویی، شوراهای صنفی، تشکلهای سیاسی و کانونهای فرهنگی و هنری دانشگاه تهران، در نامهای به دکتر نیلی احمدآبادی رییس دانشگاه تهران، ضمن انتقادات از «عملکرد ضعیف، بسته، جانبدارانه و منفعل معاونت فرهنگی»، تغییر معاون فرهنگی این دانشگاه را خواستار شدند.
متن این نامه که نسخهای از آن در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته و اسامی امضاکنندگان در نزد این رسانه محفوظ است، در پی میآید:
جناب آقای دکتر نیلی احمدآبادی، ریاست محترم دانشگاه تهران، با سلام. احتراماً غرض از نگارش این نامه بیان دغدغهها و نکاتی ضروری و پراهمیت نسبت به وضعیت دانشگاه و مجموعه مدیران آن به ویژه حوزه معاونت فرهنگی در طی چهار سال گذشته، از جانب تعدادی از فعّالان دانشجویی در حوزههای مختلف انجمنهای علمی دانشجویی، نشریات دانشجویی، شوراهای صنفی، تشکلهای سیاسی و کانونهای فرهنگی و هنری دانشگاه تهران است. لذا از شما به عنوان ریاست دانشگاه انتظار داریم تا نسبت به آنچه در ادامه میآید تصمیمات عاجل اتخاذ نمایید. همچنین هرچند آمادگی لازم برای دیدار حضوری و ارائه توضیحات بیشتر را داریم، اما چنانچه بنا باشد این نامه نیز به سرنوشت دیگر انتقادات و اعتراضات ما به شما درباره عملکرد ضعیف، بسته، جانبدارانه و منفعل معاونت فرهنگیتان منجر شود، این بار بر پیگیری مطالبات قانونی خود پافشاری کرده و از هر ابزار مدنی برای رساندن صدای اعتراضمان به گوش مسئولان امر و دانشجویان دانشگاه استفاده خواهیم نمود.
بعد از زمستان سخت و استخوانسوزی که در دولت نهم و دهم بر دانشگاه تهران و حوزه فرهنگی آن گذشت و تقریباً تمامی فعالیتهای مستقل دانشجویی را به سوی زوال برد، امید داشتیم در دولت یازدهم برای این مهم تصمیمی عاجل و مؤثر گرفته شود تا به تن خسته و فرسودهی حوزه فرهنگی جانی دوباره بخشیده شود. امّا متأسفانه آنچه که بایسته و شایسته دانشگاه تهران و انتظارات فعّالان دانشجویی بود، محقق نشد و مسائل فرهنگی و اجتماعی جامعه و دانشگاه آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفت. چرا که شوربختانه تفکری بر معاونت فرهنگی حاکم گشت که اقبالی به فعالیت دانشجویی مستقل و پویا نداشته و هنوز هم ندارد. این امر خود معلول دلایل مختلفی است که ما در ادامه در دو سطح مدیریتی و اجرایی به توضیح آنها خواهیم پرداخت:
- برنامهریزی و مدیریت
در چهار سال گذشته علیرغم تقاضا و پیگیری مداوم دانشجویان برای برچیدن نگاه امنیتیِ هزینهزایی که از دوره قبل در معاونت فرهنگی به جا مانده بود، متاسفانه این مهم آنچنان که انتظار میرفت تحقق پیدا نکرد و با فعّالان صنفی و شوراهای صنفی، تشکلهای اسلامی، نشریات دانشجویی و حتی برنامههای بیحاشیه انجمنهای علمی و کانونهای فرهنگی با نگاهی امنیتی -که هیچ تناسبی با فضای دانشگاه ندارد- برخورد شد. احضارهای دستهجمعی به حراست و کمیته انضباطی و نهادهای امنیتی بیرون از دانشگاه، لغو و عدم برگزاری برنامههای تشکلهای دانشجویی، تضعیف یا به تعطیلی کشاندن شوراهای صنفی و برخی تشکلهای اسلامی دیگر، عدم حمایت بایسته و شایسته از فعّالان دانشجویی که به ناحق به نهادهای امنیتی- قضایی بیرون از دانشگاه احضار شده بودند، همراهی با فشارهای برخی نهادهای امنیتی- قضایی بیرون از دانشگاه و یا برخی محافل فشار خاص درون دانشگاه و بسیاری موارد دیگر تنها بخشی از مشکلاتی است که در این 4 سال بر سر راه فعالیت فرهنگی دانشجویان قرار گرفته است (رک: پیوست یک).
از سوی دیگر با وجود اصرار و تأکید دانشجویان بر وجود برنامهها و سیاستگذاریهای دقیق، درست، پویا و منعطف برای فعالیت دانشجویی نه تنها هیچ استراتژی و چشمانداز فرهنگی و اجتماعیای تدوین نگردید، بلکه معدود سیاستگذاریهای صورت گرفته با لحنی سفارشی و شکل و شمایلی نمایشی و بدون هیچ کار کارشناسی و هماهنگی با دانشجویان و به دور از چشم آنها انجام شد؛ انگار نه انگار که این برنامهریزیها قرار است برای فعالیت دانشجویان پیاده شود. به عنوان مثال با وجود تقاضاهای متعدّد و مکرّر دانشجویان، به دلیل شلختگی مالی و اداری که در بخشهای مختلف معاونت فرهنگی وجود دارد، هنوز میزان، نحوه و روند دقیق اجرایی و اداری تخصیص حمایت مالی معاونت به فعالیتهای فرهنگی دانشجویی مشخص نیست. نمونه بارز این مسئله، نبود برنامهریزی مالی خصوصاً در بخش نشریات دانشجویی است، به گونهای که عموماً تخصیص بودجه به صورت سلیقهای انجام میشود؛ بگذریم از اینکه ابهامات گستردهای در بخش مالی و حسابداری معاونت فرهنگی وجود دارد.
همچنین چگونگی روند تصمیمگیری برای تصویب مصوبات نامعلوم، مبهم و پرطمطراقی همچون «نظامنامه اخلاق حرفهای» و برگزاری جشنوارههای مختلف فرهنگی و دانشجویی در سطح دانشگاه به هیچ وجه مشخص نیست. گویی این قبیل اقدامات صرفاً تصمیماتی است که از بالا گرفته میشود، در حالی که هیچ قرابتی با فضای فرهنگی دانشگاه و حال و هوای فکری دانشجویان ندارد و از همین رو است که تاکنون بسیاری از این اقدامات در عرصه عمل شکستخوردهاند. این اقدامات یا همچون طرحهایی مثل غرفه نشریات، ساخت مجموعه ورزشی، تدوین آییننامه اخلاق حرفهای، ایجاد نشریهای مشتمل بر مطالب نشریات دانشجویی دانشگاه و… فقط در مصاحبهها بیان شدهاند و اثری از آنها در عالم واقع مشاهده نمیشود؛ یا از نوع طرحهایی مانند برگزاری دستوری جشنوارههایی با کیفیت نازل و مشارکت پایین بودند که به دلیل نبود نگاه کارشناسی و عدم بهرهمندی از نظرات دانشجویان، صرفاً به صورت ویترینی و برای ارائه رزومه در انتهای سال برگزار شدهاند. البته شایان ذکر است که این رویکرد مدیریتیِ محافظهکارانه و گلخانهای که تنها حرفی زده میشود و اقدام درخور و موثری انجام نمیگیرد، در تمامی سطوح مدیریتی و اجرایی نهادهای فرهنگی و اجتماعی دانشگاه ریشه دوانده و فضای فعالیت مناسب را به فعّالان دانشجویی نمیدهد. دانشجویان نیز دیگر گوششان به این قبیل وعدههای واهی (مانند ایجاد سامانه الکترونیک نشریات دانشجویی، تأسیس بزرگترین مجموعه ورزشی خاورمیانه، ارائه گزارشهای عملکرد مالی و…) عادت کرده است.
نکته با اهمیت دیگر فعالیت غیرقانونی کمیته انضباطی ذیل معاونت فرهنگی است. این امر سبب شده تا معاونتی که وظیفه اصلی آن گسترش، رشد و حمایت از فعالیتهای دانشجویی و دانشجویان است و از عهدهی همین وظیفه اصلی خود هم برنمیآید، از جایگاه مدافع و حامی دانشجویان به جایگاه شاکی و مدعی ایشان تغییر جهت دهد و شرایط نامساعد و اسفناکی را در این کمیته برای دانشجویان به وجود آورد. چرا که معاونت مذکور اولاً توان مدیریت چنین کمیتهای را ندارد و ثانیاً مدیریت چنین کمیتهای اساساً با وظایفش در تعارض است. به لطف مدیریت پر مسئله معاون فرهنگی، این کمیته تحت تأثیر فشار نهادهای امنیتی بیرون از دانشگاه، هم اکنون تبدیل به ابزاری برای تهدید، سرکوب و پروندهسازی علیه دانشجویان فعال در زمینههای مختلف شده و حتی بعضاً به مقررات انضباطی موجود در خصوص نحوهی احضار، رعایت حقوق دفاعی دانشجوی احضار شده و … چندان وقعی نمینهد.
تمامی آنچه گفته شد در تضادی آشکار با شرط اول پویایی و نشاط دانشگاه و فعالیتهای دانشجویی یعنی مدیریتی شفاف، شجاع، مشورتپذیر، مشارکتجو و کارآمد است که نفس فعالیت دانشجویی را پاس داشته و فعّالان دانشجویی را از تمامی سلایق و افکار تکریم کرده و از هرنوع فعالیت فرهنگی استقبال نماید.
- عملیاتی و اجرایی
همانگونه که خود میدانید جنبههای مدیریتی و عملیاتی برنامهریزیها سخت درهمتنیده هستند، اگرچه شیوه برنامهریزی بر نوع اجرا مقدم است، اما نباید از تأثیر و تأثر برنامهها و شیوه اجرای آنها بر یکدیگر غافل ماند. بر همین مبنا است که بر اساس آنچه در بخش اول گفته شد، در طی چهار سال گذشته ما فعالیت چندان موثری در بخشهای مختلف فرهنگی و دانشجویی ندیدیم و با وجود تلاش مستمر و دلسوزانه دانشجویان، متأسفانه به دلیل عدم ایجاد بستر مناسب، بخشهای مختلف فعالیت دانشجویی دچار ضعفی اساسی شده و رخوت و بیاعتمادی در بدنه فعالیت دانشجویی رخنه کرده است. بیشک تمامی فعّالان دانشجویی در سطوح مختلف شوراهای صنفی، انجمنهای علمی، نشریات دانشجویی، کانونهای فرهنگی و تشکلهای اسلامی سیر نزولی و رو به انحطاط و خزان برگریزان فعالیت دانشجویی و عدم استقبال دانشجویان به این دست فعالیتها را در سالهای گذشته به چشم خود دیدهاند. اگرچه افراد دغدغهمند با تمام تلاش در برابر این ناامیدی ایستادهاند و نگذاشتند شعله روشنیبخش فعالیتهای دانشجویی رو به خاموشی و احتضار برود اما ماحصل آن، به دلیل شیوههای مدیریتی تنگنظرانه و بوروکراتیک مسئولان فرهنگی دانشگاه، نتیجهای قابل قبول برای دانشگاه مادر نبوده و انتظارات را برآورده نکرده است.
وضعیت توصیفشده در حالی است که فعالیتهای فرهنگی و دانشجویی در بسیاری دیگر از دانشگاههای کشور روز به روز قویتر، مؤثرتر و پیشگامتر شده و نه تنها به سطح دانشگاه تهران به عنوان نماد آموزش عالی رسیدهاند، بلکه گوی سبقت را در برخی حوزهها ربودهاند و قطعاً اگر سیاستها و اقدامات به همین منوال ادامه داشته باشد، در آیندهای نزدیک با اختلاف فاحشی از دانشگاه تهران پیش خواهند افتاد. به عنوان مثال دانشگاههایی همچون دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه شیراز، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه خوارزمی که شاید به لحاظ کمیّ به نیمی از تعداد تشکلها، انجمنها، کانونها، نشریات و سایر فعالیتهای دانشگاه تهران هم نمیرسند، به لحاظ کیفیت در بعضی حوزههای فعالیت همگام با ما و یا برتر از ما هستند. بعضی دانشگاههای دیگر که یا فقط مختص به یک حوزه علمی، مثل فنی- مهندسی بوده (همچون دانشگاه امیرکبیر یا صنعتی شریف) یا تکجنسیتی هستند (همچون دانشگاه الزهرا) رشد کمّی و کیفی شتابانی داشته و امروز در عین انفعال روزافزون دانشگاه تهران در زمینههای گوناگونِ فعالیت فرهنگی و دانشجویی، در میان دانشگاههای کشور پیشتازند (رک: پیوست دو).
اما مشکل چیست؟ به نظر میرسد دلیل این ضعف کارکردی علاوه بر نداشتن برنامهریزی و سیاستگذاری مناسب، بیشتر به سه مسئله مهم برمیگردد:
اول؛ در طی چهار سال گذشته در اثر عوامل متعددی از جمله «مدیریت محافظهکارانه و منفعل»، «نگاه ابزاری و کارمند و کارفرمایی به فعّالان دانشجویی»، «انتصاب مسئولان فرهنگی تکنوکرات»، «بوروکراسی اداری توهینآمیز و فرسایشی»، «عدم توجه به نظرات مشورتی فعّالان دانشجویی» و «تأکید بر انجام طرحها و برنامههای سفارشی ضعیف یا بیمحتوا» به شدت از فعالیتهای دانشجویی «مسئلهزدایی و دغدغهزدایی» شده است. به نحوی که یا بنا به دلایل امنیتی یا شبهامنیتی بسیاری از فعالیتهای معمول دانشجویان به صورت کامل و یا به صورت محدود لغو یا تعطیل شدهاند و یا به بهانهای آشنا در این چهارسال – یعنی نداشتن بودجه- فعالیتهای دانشجویی را به سمت فعالیتهایی سفارشی با نام فعالیت کارآفرینانه سوق دادهاند و یا اینکه با ایدههایی ناکارآمد و تشریفاتی فقط به گونهای فعالیتنمایی کرده تا صرفاً روزمه پر و پیمانی در آخر سال تهیه و ارائه نمایند. حاصل این رویکرد در درجه اول سرخوردگی فعّالان دانشجویی و از بین رفتن فعالیتهای مستقل دانشجویی و همچنین سرکوب خلاقیّت و ایدهپردازی ایشان و در درجه دوم منفعتطلبی برخی به نام فعالیت دانشجویی است؛ چرا که به دلیل ایجاد این کارآفرینی کاذب، قشری به عنوان فعال دانشجویی تولید شده که نه تنها به دنبال دغدغههای دانشگاه و دانشجویان نیست، بلکه با استفاده از اعتبار و حیثیت دانشگاه تهران به دنبال سود و منفعت حداکثری خود میباشد و فعالیتهایی را پی میگیرند که حاصلی جز مخدوش کردن وجهه دانشگاه تهران و البته سودآوری و کاسبکاری ندارد.
دوم؛ مسئله دیگر پرهزینه شدن فعالیت دانشجویی است. اگرچه در سالهای اخیر مسائل بسیار دیگری جلوی راه فعّالان دانشجویی وجود داشت و هنوز هم وجود دارد، اما مسئله هزینههای فعالیت دانشجویی به شدت دانشجویان را سرخورده و دلزده کرده است. پرهزینهشدن فعالیت دانشجویی نیز صرفاً مربوط به مسائل امنیتی نیست، اگرچه امنیتی شدن مقولات فرهنگی و فعالیتهای دانشجویی در ذیل معاونت فرهنگی، بسیاری از دانشجویان را دچار مشکلات عدیده و محرومیتهای متفاوت کرده و آنها را آزردهخاطر ساخته است، امّا در کنار امنیتی شدن فعالیتهای دانشجویی، هزینههای مادی و معنوی فعالیت دانشجویی در سالهای گذشته بسیار بالا بوده است. این مشکل اگرچه در سطح معاونت فرهنگی دانشگاه نیز وجود دارد، اما به دلیل عدم نظارت معاونت بر سایر پردیسها و دانشکدهها و عدم آشنایی یا توجه مسئولان آنها به مقررات مربوط به فعالیت دانشجویی، در این سطوح بیشتر دیده میشود، به طوری که دانشجویان مجبور میشوند صرفاً برای گرفتن مجوز یک برنامه یا نشست ساعتهای زیادی از وقت خود را که باید صرف رفتن به کلاس درس، مطالعه و آموزش شود به هدر دهند. از سوی دیگر بعد از این اتلاف وقت بسیار و گرفتن مجوز با هزار امّا و اگر، تازه دانشجو برای تأمین هزینه برنامه مذکور به دردسر می افتد و یا باید از جیب خود هزینه کند و یا به دلیل نداشتن بودجه کلاً قید برگزاری برنامه را بزند. از سنگ اندازی یا کاسبکاری دانشکدهها با توجیه کمبود امکانات یا درآمدزایی برای اختصاص امکانات حداقلی برگزاری برنامه و هم چنین مانع تراشیهای بلاوجه در جذب اسپانسر هم که بگذریم. این در حالی است که نفس فعالیتهای دانشجویی خیرخواهانه و عامالمنفعه است و نگاه درآمدزا و کاسبمآبانه نسبت به آن نا به جا و آسیبزا است. (رک: پیوست سه)
انتقاد جدی دیگری که از سوی فعّالان دانشجویی مطرح است حمایت سلیقهای و «هدفمند» از فعالیتهای توجیهگر سیستم و سنگاندازی در برابر فعالیتهای مستقل و منتقد دانشجویان است؛ آن هم در حالی که حمایت مالی و معنوی، نه امتیازی از جانب دانشگاه، بلکه حق دانشجویان است و در هیچ کجای قوانین دانشگاهی نیز چنین حقی به مسئولان دانشگاه داده نشده که آن را امتیازبندی کنند و بعضی فعالیتها را تضعیف و بعضی دیگر را تقویت نمایند. در نتیجهی این نوع مدیریت است که تنها برخی نهادها و نشریات وابسته به منابع و البته پیگیر منافعِ برخی محافل خاصِ بیرون از دانشگاه و هم چنین معدود فعّالان دانشجویی پیگیر انجام سفارشات مدیران دانشگاهی، توان ادامه حیات در فضای فرهنگی دانشگاه را داشته و مابقی دانشجویان فعال، به خودی خود از صحنه حذف یا طرد میشوند.
سوم؛ عدم تمکین به قانون، دور زدن و یا نقض مکرر مقررات در روندهای اداری و اجرایی از دیگر عوامل بروز وضعیت کنونی است؛ عدم ارائه مجوز کتبی برنامهها تا لحظه آخر (که موجب تسهیل لغو مجوز برنامه، آن هم فقط چند ساعت قبل از شروع آن میشود)، عدم تعیین شفاف بودجه مشخص برای نشریات و یا کانونهای فرهنگی و… (به منظور داشتن امکان عدم تخصیص آن)، ارائه ندادن گزارش مالی سالانه و یا عدم رعایت روال قانونی در رسیدگیها به درخواستهای دانشجویان، برگزار نکردن منظم و مرتب جلسات شوراها و کمیتههای موجود در حوزههای گوناگون فعالیت دانشجویی و …تنها چند نمونه و مصداق از قانون شکنیهای عرف شده در معاونت فرهنگی است.
به نظر شما با این وضعِ برخوردهای امنیتی از یک سو و هزینههای بالا و دردسرهای بسیار از سوی دیگر، آیا میتوان انتظاری بیشتر از فعالیتهای دانشجویی داشت؟ آیا با این شرایط، سیر نزولی فعالیت دانشجویی دانشگاه تهران، در برابر سیر صعودی سایر دانشگاهها، چیز عجیب و غریبی به نظر میرسد؟ به راستی اگر این منش و شیوه در سطوح کلان مدیریتی دانشگاه ادامه یابد، آینده دانشگاه تهران به کدام سمت خواهد رفت؟
سخن و دغدغه بسیار است، اما مجال اندک. به همین دلیل با عنایت به آنچه به اختصار گفته شد و به دلیل فضای امروز دانشگاه (که بعد از انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری به جنب و جوش و پویایی افتاده)، تقاضا داریم برای شکستن یخ رخوت و انفعال حاکم بر فعالیتهای دانشجویی، الباقی فرصت خدمتگزاری در دانشگاه تهران را قدر بدانید و بر خلاف رویه سکوت و انفعالی که تا کنون در خصوص امور فرهنگی دانشگاه در پیش گرفتهاید، این بار عزم خود را جزم کنید و در تصدی معاونت مذکور تغییراتی اساسی ایجاد کرده و شخصیتی کارآمد و آشنا به اقتضائات حوزه فرهنگی و فعالیتهای دانشجویی را برای این معاونت برگزینید؛ تا در این فرصت به دست آمده چرخ فعالیتهای دانشجویی دوباره به مسیر پیشرفت و ارتقاء خود برگشته و ما نیز بتوانیم به دور از هرگونه تهدید، دغدغه و واهمهای در راستای اعتلای فضای فرهنگی دانشگاه و کشور تلاش کنیم. خوشبختانه در میان اعضای هیات علمی دانشگاه، شخصیتهایی که علاوه بر تخصص و کارآمدی در حوزه فرهنگی و دانشجویی، تجربیات ارزشمند مدیریتی داشته و فعالیتهای درخشان و شایان توجهی انجام دادهاند و همچنین به دلیل جوان بودن ارتباط بسیار بهتر و نزدیکتری با بدنه دانشجویی داشته و دغدغههای این حوزه را به خوبی میشناسند و البته انگیزههای لازم در این راستا را دارا میباشند، وجود دارند که حضورشان قطعاً میتواند سببساز تغییراتی اساسی در روند فعالیتهای دانشجویی در سطوح مختلف شده و شادابی و نشاط را به حوزه فرهنگی دانشگاه بازگرداند.
پیشاپیش از مساعدتها و همکاریهای جنابعالی سپاسگزاریم
جمعی از فعّالان دانشجویی دانشگاههای تهران و علوم پزشکی تهران
تابستان 1396
رونوشت:
- وزیر علوم، تحقیقات و فناوری جهت استحضار
- معاون فرهنگی و اجتماعی وزرات علوم، تحقیقات و فناوری جهت استحضار
- دفتر بازرسی و پاسخگویی به شکایات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری جهت استحضار
نکته: آنچه در ادامه میآید صرفاً مصداق برخی از مشکلات مذکور است که به صورت تیتروار به آنها اشاره شده است.
«پیوست یک»
- آذر 1394، 5 نفر از فعّالان صنفی کوی دانشگاه به علت یک تجمع صنفی آرام به کمیته انضباطی احضار شدند که به علت حمایت سایر دانشجویان از آنها به تحصن چند ساعته در حیاط سازمان مرکزی دانشگاه انجامید.
- چند روز قبل از تعطیلات عید در سال 1394، 9 نفر از فعّالان صنفی دانشکده علوم اجتماعی به صورت تلفنی (غیرقانونی) به کمیته انضباطی احضار شدند. به دلیل اشتباهات بعدی معاونت فرهنگی در این اثنا، این احضارها با تحصن تعداد زیادی از فعّالان صنفی در ساختمان فولاد مواجه شد.
- در سال 1395 در تاریخهای متفاوت چندین دانشجوی دختر که در راستای بهتر شدن وضعیت صنفی خوابگاه چمران فعالیت میکردند به کمیته انضباطی احضار شدند.
- بعد از تجمع فعّالان صنفی در روز 15 آذر 1395 و پیگیری مطالباتشان در زمینههای مختلف 4 نفر از فعّالان صنفی دانشگاه توسط نهادهای خارج از دانشگاه به صورت تلفنی تهدید و برای بازجویی احضار شدند.
- تشکیل پرونده قضایی و احضار گسترده فعّالان دانشجویی در برخی تشکلهای اسلامی به اطلاعات سپاه و اداره اطلاعات به بهانه برگزاری مراسم بزرگداشت روز 16 آذر و عدم حمایت دانشگاه از این دانشجویان.
- مداخلات غیرقانونی و فراقانونی نهادهای امنیتی بیرون از دانشگاه در ریز برنامههای دانشجویی همچون مداخله در کنداکتور برنامه و مهمانان آن، مداخله در پوستر برنامه و سایر جزئیات و انفعال و حتی همراهی دانشگاه با اینگونه از مداخلات برخی نهادهای امنیتی و حتی لغو مستمر برنامههای مجوزدار دانشگاه.
- احضار قضایی مدیرمسئول و سردبیر بعضی از نشریات دانشجویی و عدم حمایت دانشگاه.
«پیوست دو»
- در جشنواره نشریات دانشجویی دانشگاههای منطقه یک کشور در سال ۹۴، دانشگاه تهران بعد از دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه الزهرا قرار گرفت.
- در سال اخیر در جشنواره نشریات دانشجویی کشور (تیتر 10) دانشگاه تهران از نظر تعداد برگزیدگان در حوزههای مختلف نسبت به دانشگاه فردوسی مشهد در مرتبه پایینتری قرار گرفت.
- در بخش انجمنهای علمی دانشجویی حداقل در جشنواره ملی حرکت هشتم و نهم، دانشگاه فردوسی مشهد با سرعتی شتابان به دانشگاه تهران رسیده و حتی از بعضی جهات قویتر از دانشگاه تهران عمل کرده است. بماند که دانشگاههای علامه طباطبایی، تبریز، خوارزمی، شیراز و شهید بهشتی هم روز به روز با پیشرفت بیشتری مواجهند.
- کانونهای فرهنگی، هنری، اجتماعی دانشگاه در طی دو سال اخیر با حضور در جشنواره ملی رویش نتایج به شدت ضعیفی کسب کردهاند. در سال 1394 در پنجمین جشنواره ملی رویش در دانشگاه شیراز، کانونهای فرهنگی، هنری، اجتماعی دانشگاه از میان 70 دانشگاه در رتبه حدود 50 قرار گرفتند و در سال بعد هم، باز در بین دانشگاههای دورقمی قرار داشتند.
«پیوست سه»
در این زمینه مشکلات بسیار زیاد است و تقریباً هیچ جلسهای نبوده است که مابین دانشجویان و مسئولان مربوطه برگزار گردد و دانشجویان از عدم همکاری پردیس ودانشکدهها با برنامههایشان ابراز شکایت نکنند. اما به دلیل روشن شدن موضوع به بعضی موارد اشاره میشود:
- علیرغم تأکید قانونی ماده 20 آییننامه انجمنهای علمی دانشجویی بر اینکه برنامههای انجمنهای علمی دانشجویی با تأیید معاون فرهنگی دانشکده قابل برگزاری است، خیلی از پردیسها و دانشکدهها بدون توجه به آییننامه درخواست مجوز برنامهها را به شورای فرهنگی دانشکده برده، وقت و توان دانشجویان فعال را میگیرند. به عنوان مثال انجمنهای علمی دانشجویی دانشکده زبانهای خارجی در یک سال گذشته با این مسئله درگیر بوده است.
- در حالی که دانشگاه تهران بر خلاف بسیاری از دانشگاههای کشور کمترین بودجه را به فعالیتهای فرهنگی و دانشجویی اختصاص میدهد و اکثر فعالیتهای دانشجویی از طریق پول شخصی دانشجویان و کمک گرفتن از نهادهای مختلف انجام میشود، بسیاری از پردیسها و دانشکدهها میخواهند از فعالیت تشکلهای دانشجویی درآمدزایی کنند و به همین دلیل محدودیتهای بسیار زیادی برای فعالیت دانشجویان ایجاد میکنند. به عنوان مثال پردیس فنی از هزینه ثبتنام کلاسهای آموزشی انجمنهای علمی دانشجویی درخواست حدود 47 درصد بالاسری کرده است و شرط گذاشته در صورتی که این هزینه به دانشکده داده نشود، کلاسهای مربوطه برای برگزاری در اختیار دانشجویان قرار نمیگیرد!
- علیرغم وجود حدود 300 نشریه در سطح دانشگاه، فعّالان نشریاتی هیچ مکانی برای عرضه نشریات خود و بحث و گفتگو و تبادل نظر ندارند و طرح کیوسک نشریات هم که سالیان سال توسط دانشجویان پیگیری شده است، تا کنون بی نتیجه مانده است.
انتهای پیام
این مسایل و دغدغه های یاد شده در حوزه دانشجویی است .در حوزه اداری خیلی وضع اسفناک است،البته دکتر رهبر رییس سابق دانشگاه ،در خصوص انتخاب مدیران گفته بود هر کس را می خواهید بیارید سرسنگی را نیارید از گماشتن فامیل خود درحسابداری معاونت بگیر تا استفاده ابزاریتقدیر از بسیجیان دانشگاه بخاطر کاندیدا شدن در انتخابات شوراها ،هرچندبا تحسن چند روزه دردفتر عارف نتوانست در لیست باشدبعد انصراف داد. نامبرده یک[…] است.
نمی دانم تا کی باید بی کفایتی امثال ایشان را باید بیت المال بدهد؟!؟!!!؟
از عوامل ناکارآمدی و بی مسلیقگی مدیریتی ایشان یکی هم آن است که یک نفر دکترای کشاورزی را گذاشته بعنوان مدیرکل فرهنگی اجتماعی دانشگاه!!!!واقا تفکر علمی در دانشگاه اعمال نشه و هرکس سرجای خودش نباشه از کجا باید توقع داشت؟ با اینهمه نیروی متخصص در حوزه مدیریت و علوم انسانی جای فرهنگی را همباید بدهند یه کشاورزی خوانده؟ مگه اینها به علوم انسانی ها اجازه میدن توی کشاورزی دخالت کنند تا چه برسه که مدیریت ارشد کارفرهنگی در دانشگاه را به اونا بسپارند؟ آقای نیلی هم مقصره که حکم این افراد را امضا میکنه
زمان ریاست عارف در دانشگاه تهران <سرسنگی مسئو ل روابط عمومی بود یک لیوان آب می خورد نشت خبری ترتیب می داد.