خرید تور تابستان

کودتای ۲۸ مرداد به روایت فعالان دانشجویی | روزی که دانشگاه تعطیل بود

روزنامه‌ی فرهیختگان به مناسبت سالگرد کودتای 28 مرداد نوشت: کودتای 28 مرداد 1332 گران‌سنگ‌ترین تجربه تاریخی ملت ایران است؛ واقعه‌ای که سبب ویرا‌ن شدن نهضت مردم ایران به رهبری آیت‌ا… کاشانی و محمد مصدق شد و 25 سال دیگر حکومت شاهنشاهی را با تمام خفقان و استبدادش بر ملت تحمیل کرد. امروز سخن گفتن از اشتباهات مصدق در شیوه حکومتداری و اعتماد به عناصر معلوم‌الحال سهل و آسان است؛ اما در کنار تمامی اشتباهات سیاسیون، اگر آن روز دانشگاه و جنبش دانشجویی به عنوان قشر نخبه جامعه‌، از مرجعیت شیعه الهام می‌گرفت و به نگرانی‌های علما توجه می‌کرد، شاید هیچ‌گاه مصدق  با اشتباهاتش زمینه‌ساز کودتای 28 مرداد نمی‌شد. جنبش دانشجویی اگر‌چه خیلی زود عمق ماجرا را درک ‌کرد اما پشتیبانی استعمارگران عملا راه جبران گذشته را مسدود ساخت و کشور را به حکومت استبداد تقدیم کرد. در این راستا فعالان دانشجویی با بررسی کودتای 28 مرداد و درس‌های آن، به نقش دانشگاه در جلوگیری از وقوع کودتا و چرایی تلاش عده‌ای برای تطهیر آمریکا و انگلیس در کودتای 28 مرداد 32 پرداخته‌اند.


  درس‌های کودتای 28 مرداد 32

علیرضا صفرپور، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت:

کودتای ۲۸ مرداد را باید در روز‌های قبل از آن جست‌وجو کرد؛ آن زمان که مصدق در پاسخ به نامه انذار آیت‌ا… کاشانی در یک جمله پاسخ داد: «اینجانب مستظهر به پشتیبانى ملت ایران هستم.» البته باید حقیقت را از رفتار وی در دوران قدرت سنجید‌. بدون‌شک قدم برداشتن در مسیر استقلال و زدودن دستان استعمارگران با دشمنی‌ها و مقابله‌ها مواجه خواهد شد که ادامه آن مسیر نیاز به حمایت همه‌جانبه مردم دارد. قدمی که مصدق پس از روی کار آمدن برداشت خروج از مسیر مردم‌سالاری بود. چنانچه در اوایل دولت خواستار قدرت قانونگذاری برای6 ماه از مجلس شد که علی‌رغم میل آیت‌ا… کاشانی، مجلس پذیرفت. این امر فاصله بین نمایندگان مردم با دولت را بیشتر کرد‌.

از جمله مسائل دیگر فاصله گرفتن مصدق از رهبران مذهبی و نهایتا قشر مذهبی جامعه بود که شکافی میان مذهبیون و ملی‌گرایان در جامعه ایجاد کرد. مصدق که روی کار آمدن وی بدون حمایت‌های آیت‌ا… کاشانی ممکن نبود، پس از به قدرت رسیدن به تدریج از این قشر فاصله گرفت . هنگامی که مصدق طرح برگزاری همه‌پرسی را برای انحلال مجلس شورای ملی ارائه کرد، در واقع سند نابودی نه‌تنها خود؛ بلکه قیام و انقلاب مردم ایران را نیز امضا کرد. همین مساله باعث شد شاه قدرت عزل مصدق را داشته باشد و مجلس نتواند جلوی آن را بگیرد. در این راستا انذار‌ها و مخالفت‌های آیت‌ا… کاشانی نیز نتوانست مانع این اتفاق شود. بررسی تاریخ و کودتای 28 مرداد، درس‌های ناگفته‌ای برای ملت ایران دارد. راه‌های مختلفی برای مقابله با کودتا وجود داشت که مصدق در برابر آن منفعلانه عمل کرد. این رفتار وی علامت سوالی را در ذهن به‌جا می‌گذارد؛ چرا‌که در صورت تداوم دولت مصدق، دولت‌های بعدی با تغییر و اصلاح قانون توسط مجلس، به مراتب قوی‌تر و مردمی‌تر بوده و مانع حکومت سالیان سال پهلوی می‌شدند.  بنابراین نبود ‌نظارت کافی بر رفتار دولت  و در دست داشتن اختیار تام رسانه‌ها، منجر به انحراف مسیر شد که البته این انحراف نیز حاصل نفوذ دوباره استعمارگران بود.

یکی از درس‌های کودتای 28 مرداد، توجه به نقش دانشجویان و جنبش دانشجویی بود. در زمان کودتای 28 مرداد، دانشگاه‌ها تعطیل بود و تحرکات دانشجویان در روزهای پس از کودتا نیز نتوانست عملا تغییری در فضا ایجاد کند. امروز اما قشر نخبگان جامعه از جمله دانشجویان، از عوامل تاثیرگذار در روشن‌سازی فضای سیاسی و انتقال و تحلیل اخبارند و می‌توانند با نظارت دقیق بر رفتار دولت مانع انحراف دولت شوند. روحیه عدالت‌خواهی قشر جوان  و دانشجو و کمتر وابسته بودن به مادیات، عواملی هستند که یقینا می‌توانند راهگشای دولت‌ها در امور مختلف  باشند. البته موفقیت دولت نیز وابسته به پذیرش انتقادات دلسوزان است. هرگاه دولت خود را فرای مردم و قانون دید و انتقادات دلسوزان را نادیده گرفت، شکست خورد. بنابراین فضای متفاوت امروز بسیار می‌تواند در جهت پیشرفت کشور موثر باشد؛ چرا‌که رسانه‌های فراگیر در اختیار عامه مردم هست و کم و بیش افراد می‌توانند نظرات خود را به سمع و نظر مردم برسانند. همچنین دانشجویان به عنوان حلقه واصل عامه مردم و مسئولان نظرات، انتقادات و پیشنهادات را تبادل کرده و مطالبات مردم را پیگیری می‌کنند.  یکی دیگر از تجربیات ملت ایران از کودتای 28 مرداد این است که باید «استقلال» کشور از اولویت‌های اصلی جامعه باشد. هر قدر که دولت به سمت وابستگی پیش برود، استعمارگران حریص‌تر می‌شوند تا کشور را به اضمحلال بکشانند و از فضای هرج و مرج ایجاد شده و اختلافات به وجود آمده، استفاده ببرند. این مساله تا‌کنون در موارد مختلف در رابطه با استعمارگرانی همچون آمریکا و انگلیس دیده شده است و همچنان ادامه دارد. معامله و مذاکره با افرادی که منطق ندارند، صرفا هنگام توازن قدرت امکان‌پذیر است. در این فضا قدرت افزایش نمی‌یابد؛ مگر اینکه استقلال کشور از وابستگی به ابرقدرت‌ها حفظ شود. کودتای ۲۸ مرداد نتیجه نفوذ و اعمال قدرت خارجی برای کسب منافع بود؛ در حالی که اگر دولت حاکم ملاحظات لازم را در نظر می‌گرفت و خودخواهی و لج بازی نمی‌کرد، می‌توانست مشکلات آن زمان صرفا یک نزاع داخلی باشد و در نتیجه مانع نفوذ فرصت‌طلبان شود.


  ۲۸مرداد و بازتعریف استبداد

مهدی ماندگاری، دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشجویان  دانشگاه علوم پزشکی شیراز:

بنده دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان علوم پزشکی شیراز و نماینده ادوار انجمن اسلامی مذکور هستم. برای بررسی کودتای 28 مرداد 1332 باید به دو عامل اساسی که در این واقعه اثرگذار بوده‌اند، اشاره کرد. این دو عامل را می‌توان «دخالت‌های سودجویانه آمریکا» و «منفعت‌سنجی رسانه‌ها» دانست. ایالات متحده آمریکا در تحولات ایران، همواره به دنبال دخالت‌های سودجویانه بود و هیچ‌وقت عزت مردم ایران را نخواسته و نخواهد خواست.

عامل دوم مطبوعات و رسانه‌های آن زمان بودند. متاسفانه مطبوعات به واسطه برخی حمایت‌های مالی، جای خوب و بد را بین مردم عوض کردند. مطبوعات با اینکه می‌دانستند مطالبی که منتشر می‌کنند، دور از واقعیت و اشتباه است؛ ولی به دلیل منافع شخصی و عدم‌پایبندی به اخلاق حرفه‌ای و مرام رسانه‌ای، فضای نادرستی را در جامعه به وجود آوردند تا علاوه بر مزدورانی که مورد حمایت مالی کودتاگران بودند، بخشی از مردم نیز علیه دولت شوریده شوند و در نتیجه حمایتی از مصدق که خدمات بسیاری به جامعه کرده بود، نکردند. مطبوعات در آن حوادث عملا فضای جامعه را به تعبیر امروزی «غبارآلود» کرده بود. بعد از مشخص شدن نقش عوامل بیگانه در هدایت و دخالت در امور کشور حذف عامل خارجی در جریانات سیاسی قوت گرفت و با پیروزی انقلاب عملا فضایی همچون گذشته برای استعمار و استعمارگران به وجود نیامد. استعمار در این دوران برای تضمین منافع خود از شیوه‌های جدید بهره برد. یکی از آن شیوه‌ها، اعمال فشارهای سیاسی و ارائه رانت به برخی افراد برای بستن قراردادهای بزرگی که کف سوددهی ترازو به سمت داخل ایران قرار ندارد، است. همچنین دیگر رسانه‌ها همچون گذشته به نقش‌آفرینی نمی‌پردازند.

کودتای 28 مرداد درس‌هایی در دل خود نهفته دارد که درک آن از وقوع حوادثی این‌چنین جلوگیری می‌کند. یکی از تجربیات جامعه ایران از کودتای 28 مرداد این است که هر زمان استبداد داخلی و استعمار خارجی بر جامعه حاکم شود، ملت دچار خسران و تباهی می‌شوند و کشور از رشد و ترقی باز‌می‌ماند. «استبداد داخلی» و «استعمار خارجی» هر چند دیگر تعاریفی مثل گذشته ندارند؛ ولی باید آن را با شرایط فعلی بازتعریف کرد. در تعریف استبداد داخلی در شرایط امروز می‌توان به ناهماهنگی‌ها و اینکه هر کسی در گوشه و کنار ایران می‌خواهد نظر خودش را بر‌خلاف قانون حکمفرما کند، اشاره کرد. اینکه برخی بر‌خلاف قانون و اصول دموکراسی نظر خود را تحمیل کنند، تبعات و ضربات جبران‌ناپذیری به سیستم و نظام سازمان جمهوری اسلامی وارد می‌کند. این نوع استبداد از عوامل مهمی است که می‌تواند برای آینده خطرساز باشد. همچنین‌ سیاسی‌کاری‌هایی که در مقطع فعلی می‌توان آن را در مجلس شورای اسلامی دید، به نفع مردم نیست. اینکه وزیری مخالفان سرسخت خود را بعد از چند دقیقه اقناع می‌کند و در مجلس رانت و لابی وجود دارد، به هیچ عنوان با روح نظام سازگاری ندارد. این کار یک نوع سیاسی‌کاری ناشی از خودکامگی‌هایی است که برخی سیاسیون نسبت به فعالیت‌های خودشان دارند؛ یعنی مسائل را فراجناحی و با دیدگاه حمایت از مردم بررسی نمی‌کنند. امروزه حتما باید تعریف استبداد داخلی تغییر پیدا کند؛ یعنی باید با تعریف جدیدی که از این استبداد صورت می‌گیرد، جلوی آن گرفته شود.

یکی دیگر از درس‌های 28 مرداد این است که اگر در تاریخ نسبت به کسی ظلمی صورت گیرد که در نتیجه افرادی محدود شوند، آینده آنها را قضاوت خواهد کرد. شاید زمانی که مصدق برکنار شدند، عده‌ای خوشحال بودند و از این قضیه سود می‌بردند ولی بعد از گذشت چندین دهه، مردم متوجه شدند کودتا به ضررشان تمام شده است و مصدق با عرق دینی و ملی چه خدمات بزرگی به این ملت کرده است. شاید در آن زمان عده‌ای متوجه این زحمات بودند ولی گذشت زمان باعث شد همه متوجه آن شوند. الان هم در این شرایط قرار داریم و بعدها متوجه می‌شویم کسانی که محدود شده‌اند، خدمات شایسته‌ای به جامعه ایران کرده‌اند ولی کسانی نتوانسته‌اند آن خدمات را انجام دهند و به نوعی به مردم خیانت کرده‌اند.


  دانشگاه؛ از ۲۸ مرداد تا ۱۶ آذر

مصطفی  ساجدی، دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران

پش از تبعید رضا‌شاه، شاه جوان برای در دست گرفتن زمام امور و القای حس تغییر در فضای جامعه، ناچار به باز گذاشتن فضای حداقلی برای فعالیت‌های سیاسی روزنامه‌ها و دانشگاه شد. دانشگاه و جنبش دانشجویی که در دوران رضا‌شاه در اعتراض به هزینه‌های سرسام‌آور بازدید ولیعهد از دانشگاه تهران، با تعطیل کردن کلاس‌های درس نخستین واکنش قاطع خود را به حاکمیت وقت نشان دادند، پس از پایان حکومت رضا‌خان، فضا را برای فعالیت مناسب دیدند. جو غالب بر فضای دانشگاه در چنین ایامی به سمت و سوی شعارهای رادیکالیسم و عدالت‌طلبانه اجتماعی  و به ویژه استعمارستیزی و دشمنی با امپریالیسم به ویژه امپریالیسم انگلستان بود. باز شدن فضای سیاسی در کشور و به ویژه دانشگاه باعث شد حزب توده نفوذ چشمگیری در دانشگاه داشته باشد. جو غالب بر فضای جنبش دانشجویی در این دوران، حمایت از مصدق، مخالفت با انگلیس و یکه‌تازی درباره بود. گرایش‌های التقاطی و مارکسیستی در دانشگاه و دوری از مذهب باعث شده بود جنبش دانشجویی غالبا اسیر تفکرات سکولاریستی و باورهای التقاطی شبه‌دینی شود اما با این حال محور مشترک تمامی جریان‌های دانشجویی، تمایلات رادیکالی عدالت‌طلبانه و ضد‌استعماری بود. اساسا دانشگاه از سال‌های ابتدایی تاسیس، رویکردی عدالت‌طلبانه و مخالف با استعمار جهانی داشته است.

در دوران نخست‌وزیری محمد مصدق، دانشگاه از آزادی‌های نسبتا بیشتری نسبت به دوران محمدرضا شاه برخوردار بود. اما جنبش دانشجویی نتوانست از این فضا برای جلوگیری از انحراف نهضت استفاده کند. در آن ایام برخی اعتراضات در دانشگاه به جریان افتاد اما عمدتا این اعتراضات مربوط به مسائل صنفی می‌شد. دانشگاه اسیر تفکرات التقاطی و عمدتا مارکسیستی و دارای تضاد با مذهبیون بود. بر همین اساس نیز به هشدارهای افرادی همچون آیت‌ا… کاشانی توجهی نمی‌کرد. همین مساله باعث شد در نهایت در 28 مرداد و در روزی که دانشگاه‌ها تعطیل بود، در مرکز تهران جرقه کودتای انگلیسی- آمریکایی زده شود و در کمتر از چند ساعت دولت مصدق سقوط کند. البته به تعبیر بهتر می‌توان گفت دانشگاه‌ها از چندین ماه قبل در خواب و تعطیلی به سر‌می‌بردند و شاید اگر جنبش دانشجویی به موقع رخ می‌داد، امروز در تاریخ اثری از کودتای 28 مرداد نبود.

دانشگاه در آن روز به هشدارها توجهی نکرد؛ اما چند روز بعد با ضربه انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها از خواب برخاست. با پیروزی کودتای 28 مرداد تمام مراکز سیاسی‌، روزنامه‌های آزاد و غیر‌دولتی تعطیل و مراکز احزاب اعم از ملی یا توده‌ای تاراج شدند. خفقان، فشار و سرکوب سیاسی بعد از کودتا، با هدف از بین بردن تمامی دستاوردهای سیاسی 12 ساله زندگی باز‌سیاسی، موقعیت و وضعیت دانشگاه و جنبش دانشجویی را نیز به شدت تحت‌تاثیر خود قرار داد.

نخستین تظاهرات آشکار، پنج روز پس از کودتا در دانشگاه تهران به منظور حمایت از مصدق و اعتراض به محاکمه او، شایگان و رضوی انجام گرفت. پس از آن در ایام عزاداری ماه محرم، تهران شاهد برپایی تظاهرات پرسروصداتری بود و در چهارم محرم‌الحرام 1373ق/22 شهریور 1332ش، یعنی 25روز بعد از کودتا، در اعتراض به اقدامات سرکوبگرانه زمامداران کودتا، مقارن با برپایی آیین سوگواری در چهارمین شب عزاداری حسینی، تظاهراتی سازماندهی شد و در جریان آن شعارهایی بر ضد سرلشکر زاهدی و در حمایت از مصدق سر داده شد. کانون تظاهرات بازار تهران بود ولی دامنه آن به مسجد شاه و سبزه میدان کشیده شد.

چند روز بعد در هفتم محرم/ 25 شهریور، تظاهرات گسترده‌تری برپا شد. تظاهرکنندگان در این شب شعارهای شدیداللحنی سردادند. تظاهرات یادشده با دخالت ماموران شهربانی و واحدهای لشکر نظامی ضد‌شورش پایتخت سرکوب شد. هرچند فرونشاندن آتش این غائله و سرکوب تظاهرکنندگان مانع از تداوم اعتراض‌های پراکنده و خودجوش مردمی بعدی نشد، به طوری که صبح روز عاشورا با استفاده از اوضاع آن روز، ضمن شبیه‌سازی تاریخی، پلاکاردهایی متضمن شعارهایی در اعتراض به حاکمیت پهلوی دوم، همچنین شعارنویسی بر در و دیوار شهر بر ضد رژیم مستبد و خودکامه انجام گرفت.

این اعتراض‌ها و تظاهرات 16 مهر دانشجویان راه به جایی نبرد تا در 16 آذر 1332 دانشگاه تاوان غفلت خود را با تقدیم سه شهید پرداخت کرد. از آن زمان، دانشگاه مسیر خود را برای نجات کشور از استبداد و استعمار یافت و در نهضت انقلاب اسلامی نقش بی‌بدیلی ایفا کرد.


  یک کودتا؛ تلاشی برای تحریف تاریخ

رضا حیدری، جانشین قرارگاه شهید باقری سازمان بسیج دانشجویی

آیت‌ا… کاشانی شخصیتی کاملا مبارز علیه قدرت‌های استعماری به خصوص انگلیسی‌ها در دوران خود بوده است. سابقه مبارزاتی ایشان علیه کشور‌های استعماری به جنگ جهانی اول و در کشور عراق باز‌می‌گردد. آیت‌ا… که جزء روحانیت پیشرو  بوده، در کشور عراق سابقه  مبارز علیه انگلیسی‌ها  را داشته است. بسیار جالب است وقتی نیروهای انگلیسی ایشان را در ماجرای مبارزات‌شان، بازداشت و زندانی می‌کنند، به افسر انگلیسی که مسئول شکنجه و بازجویی  از آیت‌ا… کاشانی بوده است، می‌گویند بهتر است او را بکشید؛ چرا‌که اگر آزاد شود دست از سرشان بر‌نخواهد داشت و آنها را از ممالک اسلامی بیرون خواهد کرد.

هشدار انگلیسی‌ها درباره نقش آیت‌ا… کاشانی در مقابله با استعمار، دیر زمانی به طول نینجامید که روی داد. در نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران آیت‌ا… به عنوان رهبر مردم و منسجم‌کننده نیروهای حاضر در نهضت، نقش بسیار بزرگی را ایفا  کرد. حضور ایشان در صحنه باعث شد علمایی همچون خوانساری، محلاتی و شاهرودی به حمایت از ملی شدن صنعت نفت برخیزند. آیت‌ا… کاشانی در دوران نخست‌وزیری مصدق، حمایت‌های ویژه‌ای از او داشت و حتی پس از بروز برخی اختلافات نیز هشدارهای لازم را به وی درباره وقوع یک کودتا داد اما مصدق که در آن روزها در اوج قدرت و مجلس را منحل کرده بود، تصور دیگری از وضع کشور داشت.

چندی قبل خبری در رسانه‌ها منتشر شد مبنی بر اینکه سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) اسنادی را منتشر کرده است که در آن، از نقش آیت‌ا… کاشانی در بروز کودتا سخن می‌گوید. عامل پخش چنین ادعایی، یکی از خبرنگاران بنگاه خبرپراکنی بی‌بی‌سی بود. پس از ادعای خبرنگار این رسانه و در صورتی که در اسناد سیا هیچ‌اشاره‌ای به این موضوع نشده بود، در داخل ایران عده‌ای از اصلاح‌طلبان همچون عبدا… رمضان‌زاده سخنگوی دولت دوم خرداد این ادعای بدون سند را پی گرفت و مدعی شد آیت‌ا… کاشانی در کودتای آژاکس با آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها علیه دولت مصدق همدست بوده؛ بنابراین سزاوار است نام ایشان از میادین و خیابان‌ها برداشته شود.

واکنش و رفتار اصلاح‌طلبان و پیاده‌نظام آنها در فضای مجازی آن هم بر اساس تنها یک سند از ده‌ها سندی که در خصوص کودتا علیه مصدق منتشر شده که آن یک سند هم هیچ نشانی از همکاری آیت‌ا… کاشانی با کودتای آژاکس ندارد، عملا به مثابه یک هشدار برای انحراف تاریخ به حساب می‌آمد. این انحراف البته در جریان انتخابات ریاست جمهوری نیز مشاهده شد که در آن جریان اصلاح‌طلب با همکاری منافقین و ضدانقلاب، در اقدامی قابل‌تامل به تطهیر جنایات گروهک منافقین پرداختند و جای شهید و جلاد را تغییر دادند. آنچه در این میان جای سوال از رمضان‌زاده و سایر اصلاح‌طلب است، اینکه چرا وقتی اسناد خیانت‌های بزرگ انگلیسی‌ها و  آمریکایی‌ها علیه ملت ایران منتشر می‌شود، هیچ واکنشی نشان نمی‌دهند؟ اساسا این جریان چرا در مقابل دشمنی‌های صریح استعمار، ترجیح می‌دهند سکوت کنند؟
این دست صحبت‌ها و واکنش‌ها نشان می‌دهد انگلیسی‌ها و همکاران فکری آنها در داخل به دنبال تحریف مسائل تاریخی و سیاسی ایران هستند. باید این افراد را به مردم معرفی کرد و از آنها در خصوص ارتباط یا عدم ارتباط‌شان با انگلیسی‌ها سوال شود و اینکه هدف آنها از تطهیر چهره انگلیس و آمریکا چیست؟ و چه اشتراکی بین این آقایان و دو کشور استعمارگر وجود دارد؟

گویا جریانی در کشور هست که میل دارد تاریخ را تحریف کند و متاسفانه امثال رمضان‌زاده و برخی غرب‌گرایان اصلاح‌طلب در جلوی این جریان آگاهانه یا ناآگاهانه حرکت می‌کنند و خواهان تغییر نام خیابان‌هایی می‌شوند که به نام این قهرمان ملی ثبت شده است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا