خرید تور نوروزی

یک بام و دو هوای دلواپسان در دفاع از ارزش ها

حجت الاسلام والمسلمین رحمت‌اله بیگدلی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد زنجان و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در یادداشتی برای انصاف نیوز، به تأملی در نحوه ی برخورد دلواپسان و متولیان امر با اهانت آشکار در یک مطلب خبرگزاری فارس به پیامبران الهی و ائمه اطهار(ع) پرداخته است که متن کامل آن در پی می آید:
خبرگزاری فارس، اخیرا تحت عنوان معرفی یک شاعر معاصر به نام مفتون همدانی اقدام به انتشار اشعاری در نهایت سخافت و اهانت به پیامبران الهی و ائمه اطهار(ع) از وی کرده است!
در شعری که خبرگزاری فارس منتشر کرده، به همه‌ی پیامبران الهی از آدم تا نوح و عیسی(علیهم السلام) و پیامبر اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) و همچنین زرتشت آشکارا اهانت و معجزات آن‌ها و معراج حضرت محمد(ص)، ناشی از مصرف افیون دانسته و همچنین شجاعت و ایثار امام علی و امام حسین(علیهم السلام) نیز ناشی از نشئگی مصرف افیون اعلام شده است!
به جرأت می توان گفت که تا کنون در هیچ‌یک از رسانه‌های رسمی و حتی غیررسمی کشور و حتی از سوی سرسخت‌ترین دشمنان و مخالفان اسلام و تشیع نیز چنین عبارات وقیح و اهانت‌آمیری در باره مقدسات ادیان الهی، اسلام و مذهب تشیع منتشر نشده است!
این خبرگزاری بعد از حدود هشت ماه اخیرا در پی برخی اعتراضات، این توهین بزرگ به ساحت مقدس پیامبران الهی و ائمه اطهار(ع) را بدون هیچ‌گونه توضیح و عذرخواهی از روی خروجی خود حذف کرد. خوشبختانه تصویر فریزشده‌ی صفحه‌ی مذکور ذخیره شده و در دسترس است!
به دلیل سخافت بیش از اندازه و اهانت آمیز بودن این شعر و همچنین جلوگیری از خدشه‌دار شدن احساسات پیروان حضرت محمد(ص) و عاشقان مکتب اهل بیت عصمت و طهارت و هم‌وطنان مسیحی و زرتشتی، با این‌که تصویر فریزشده‌ی صفحه‌ی سراسر موهن خبرگزاری فارس و آدرس ذخیره شده آن موجود است، نمی‌توان این اقدام شرم‌آور و موهن را در این‌جا منعکس کرد تا عمق رفتار تبعیض‌آمیز در نحوه برخورد با چنین مسایلی روشن گردد!
تبعیض در برخورد با تخلفات و قانون شکنی 
با کمال تأسف در حالی که بارها شاهد توقیف و لغو امتیاز رسانه‌های مختلف به ویژه مطبوعات مستقل با هر بهانه‌ای بوده ایم، تا کنون بعد از هشت ماه از انتشار این اهانت رذیلانه به نبوت و امامت که از ارکان ادیان الهی و تشیع است، هیچ برخوردی از سوی دادستانی و هیأت نظارت بر مطبوعات با خبرگزاری فارس که همانند برخی رسانه‌های مدعی اصولگرایی از مصونیت آهنین برخوردار است صورت نگرفته است!
به یاد داریم که برخی از علما نیز در قبال انتشار یک مطلب تحقیقی و علمی در روزنامه ی بهار، اعتراض‌های سنگینی کردند که منجر به توقیف روزنامه ی بهار و حبس مدیرمسؤول و نویسنده شد!
و نیز در سالیان اخیر بالاخص دوران اصلاحات و دولت آقای خاتمی شاهد بودیم و هم اکنون در دولت آقای روحانی نیز شاهدیم که عده‌ای دلواپس و کفن‌پوش هر زمان که دولت در دست و باب میل آنان نبوده است برای گل‌آلود کردن آب به منظور گرفتن ماهی های بزرگ آماده‌اند و به هر بهانه‌ای ولو کوچک‌ترین اشتباه فنی در رسانه‌های مستقل بارها و بارها کفن‌پوشان، اتوبان قم – تهران را گز کرده و زمینه ی تعطیلی نشریات و سایت‌ها و رسانه‌های بسیاری را تحت عنوان دفاع از ارزش‌های دینی فراهم آورده و نویسندگان و روزنامه نگاران مظلومی را روانه زندان کرده‌اند!
تبعیض در برخورد با تخلفات در تعارض با روح قضاوت اسلامی است
با کمال تأسف افراد وابسته به برخی جریان های سیاسی و محافل خاص در مواجهه با چنین مسایلی رفتار جانبدارانه و توأم با ملاحظات سیاسی دارند و مو را در چشم رقیب می بینند، ولی تیر را در چشم خویش نمی بینند! 
اما در این میان از متصدیان منصب قضا انتظار می رود که بر فراز جریان های مختلف حرکت و فارغ از مواضع سیاسی آنان با بی طرفی محض در این گونه مسایل داوری کند. 
امام خمینی(ره) در مقدمه کتاب قضای تحریرالوسیله می‌گوید: 
«این منصب [منصب قضا] از مناصب بسیار سنگین است که از ناحیه خداى متعال به رسول اسلام(ص) و از ناحیه آن جناب به ائمه معصومین(علیهم السلام) و از ناحیه آن حضرات به فقیهى که جامع شرایطى که بعدا ذکر مى‌شود باشد واگذار شده است، و خطرناکى آن بر کسى پوشیده نیست تا بدان‌جا که در حدیث وارد شده “قاضى بر پرتگاه آتش(دوزخ) قرار دارد”.»
و از امیرالمؤمنین علی(ع) وارد شده است که فرمود: «اى شریح، در جایى نشسته‌اى که در آن‌جا نمى‌نشیند مگر پیغمبر و یا وصى پیغمبر و یا بخت برگشته‌اى بدبخت و شقى.» 
و از امام صادق(ع) وارد شده که فرمود: «از داوری بین مردم بپرهیزید؛ زیرا داوری، منصب خاص امامى است که داناى به قضا و عادل در بین مسلمین باشد و او یا پیغمبری است و یا وصى پیغمبرى.» 
و نیز در روایتى آمده است: «کسى که در مورد دو درهم حکمى به غیر از آن‌چه خداى عزوجل نازل کرده صادر کند کافر شده است.» 
و در روایتی دیگر آمده است: «روز قیامت زبان قاضى بین دو ستون از آتش قرار دارد تا خداى عزوجل بین همه بندگانش داورى کند؛ آن‌گاه در مورد او یا حکم به دوزخ فرماید یا به بهشت.» 
و از امام صادق(ع) آمده است که فرمود: “قاضیان چهاردسته‌اند که سه دسته از آنان در آتش و یکى در بهشت است: 1. مردى که به ستم قضاوت کند و بداند به ستم حکم کرده که در آتش است. 2. مردى که به ستم داورى کند، ولى نداند حکمش به ستم است یا نه که در آتش است. 3. مردى که به حق داورى کند و نداند که به حق داوری کرده یا نه، او نیز در آتش است. 4. و مردى که به حق داورى کند و داوریش از روى علم باشد که او در بهشت است”… .
هم‌چنین از آن حضرت روایت شده است: «روز قیامت، قاضی عادل آورده می‌شود در حالی که از شدت حساب آرزو می‌کند که ای کاش، بین دو نفر در باره‌ یک خرما داوری نمی‌کرد.»!
امام صادق(ع) فرمود: «نواویس (موضعی بسیار سوزان در جهنم)، به خداوند عزوجل از شدت حرارت شکایت کرد، پس خداوند به او فرمود: آرام باش؛ زیرا به تحقیق حرارت جایگاه قضات، بسیار شدیدتر از حرارت تو است.»! 
این روایات و روایات بسیار دیگر بر اهمیت و خطیر بودن منصب قضا تأکید دارند و تنها قضاوت پذیرفته شده از نظر خداوند سبحان را داوری مبتنی بر «آگاهی، عدالت و بی‌طرفی» اعلام می‌دارند. 
در اندیشه اسلامی، اگر قاضی، به حق هم حکم کند، ولی این حکم، ناشی از ناآگاهی و ناآشنایی او نسبت به حق و معیارهای قضایی باشد، باز هم مورد غضب الهی است؛ زیرا «قضاوت ناآگاهانه» صرف‌نظر از نتایج آن، هم از منظر بشری و هم از منظر الهی، پذیرفته نیست؛ چرا که قضاوت ناآگاهانه، گر چه در برخی موارد منجر به احقاق حق شود، ولی در بسیاری از موارد منجر به عدم احقاق حق می‌گردد!
به عبارت دیگر؛ «‌قضاوت، امری ریسک‌پذیر نیست» و نمی‌توان آن را به دست «شانس و اتفاق یا قضا و قدر» سپرد. رویکرد کلی «واگذاری امر داوری به اتفاق و احتمال» امری ناپسند و خلاف عقل و شرع است.
ویژگی‌های قضاوت خوب در اندیشه اسلامی 
1. صلاحیت شخصی قاضی(تخصص و عدالت)
امام خمینی(ره) در کتاب قضای تحریرالوسیله مسأله (1) بر ضرورت صلاحیت قاضی تأکید ویژه دارد و می‌گوید: 
«عمل قضا و حکم کردن در بین مردم براى کسى که اهلیت آن را ندارد حرام است هر چند که در اختلاف راجع به امور حقیره و ناچیز باشد، بنابراین کسى که خود را مجتهد عادل و جامع شرائط فتوى و حکم نمى‌داند حرام است متصدى امر قضا بشود هر چند مردم او را داراى اهلیت بدانند، و بر کسانی که اهلیت دارند عمل قضا واجب کفایى است و گاه مى‌شود که این واجب کفایى واجب عینى … .»
2. بی‌طرفی قاضی
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های «قضای خوب»، این است که دادرسی توسط یک «قاضی بی‌طرف» و به عبارتی «طبیعی» انجام شود. بر این اساس دادگاه نیز باید «دادگاهی طبیعی» باشد و حالتی «ویژه» و «استثنایی» نداشته باشد. از این رو است که در اصل 159 قانون اساسی جمهوری اسلامی که با حضور و نظارت جمعی از بزرگ‌ترین اسلام‌شناسان، فقها، حقوقدانان و … کشور به تصویب رسیده و به تأیید مراجع عظام تقلید رسیده و با رأی اکثریت ملت ایران به عنوان میثاق ملی، اساس اداره‌ کشور قرار گرفته، آمده است: «مرجع رسمی تظلمات و شکایات، دادگستری است. تشکیل دادگاه‏ها و تعیین صلاحیت آن‌ها منوط به حکم قانون است.» براین اساس تشکیل هر گونه دادگاهی خارج از ضوابط دادگستری تحت عناوین خاص، در تعارض ذاتی با این اصل قانون اساسی است و با توجه به این‌که قانون اساسی جمهوری اسلامی به تأیید اکثریت ملت ایران رسیده و به عنوان «عهد و پیمان» حکومت با مردم می‌باشد، در تعارض با دموکراسی و نقض«عهد و پیمانی» می‌باشد که در شریعت اسلامی بر رعایت آن حتی در قبال مشرکین تأکید ویژه شده است. 
امام خمینی(ره) نیز در مباحث فقهی خویش بر ضرورت بی‌طرفی قاضی تأکید می‌کند و در  مبحث وظایف قاضی در تحریرالوسیله می‌گوید: 
«وظایف قاضى چند چیز است؛ اول: واجب است بین اطراف خصومت به‌طور مساوى برخورد نماید، هر چند که از حیث آبرو و جاه مختلف باشند، به همه آن‌ها به یک نوع سلام کند و یا جواب سلام بگوید و همه را در یک ردیف بنشاند و به‌طور یک‌سان به همه آن‌ها نظر کند. با همه به یک اندازه سخن بگوید و با یک چهره برخورد نماید، و هم‌چنین سایر آداب و احترامات را یک‌سان به‌جا آورد و در حکم کردن رعایت عدالت را بکند … دوم: قاضى یکى از دو طرف نزاع را در سخن گفتنش کمک نکند و سخنى را که اگر بگوید برنده مى‌شود در دهان او نگذارد، مثل این‌که مدعى ادعاى خود را به‌صورت احتمال بیان کرده، او به وى بفهماند که باید به‌طور جزم ادعا کنى که دعوایت مسموع شود، و یا او ادعا مى‌کند که “من امانت این مرد و یا طلبش را داده‌ام”، قاضى بگوید (این اقرار به بدهکارى است) تو باید به‌کلى منکر امانت و بدهى باشى، و هم‌چنین براى قاضى جائز نیست به یکى از دو طرف دعوا تلقین کند چگونه حرف بزند که بر خصم خود غالب آید…» 
در زمان خلافت عمر، شکایتی علیه علی(ع)، به عمر تسلیم شد. در دادگاه، عمر، نخست از شاکی خواست که بایستد و ادعای خود را شرح دهد. وقتی اظهارات او تمام شد، عمر خطاب به علی(ع) گفت: «یااباالحسن، پهلوی مدعی خود بایست و جواب بده.» در نزد عرب رسم بود که وقتی می‏خواستند کسی را با احترام بیش‌تر نام ببرند او را با کنیه‏اش می‏خواندند. با شنیدن این حرف، رنگ چهره علی(ع) تغییر کرد و آثار نارضایتی در سیمایش ظاهر شد. عمر گفت: «یاعلی، آیا نمی‏خواهی پهلوی مدعی خود بایستی؟» علی(ع)، فرمود: «ناراحتی من از این نبود، بلکه به جهت آن بود که او را با اسمش صدا زدی و مرا با کنیه‏ام خطاب کردی»!
در قضای مورد تأیید اسلام و علی(ع)، بی‌طرفی قاضی در دادرسی باید به‌گونه‌ای باشد که حتی در دعوای بین علی(ع) به عنوان پسرعمو، برادر، صحابی خاص، داماد رسول خدا(ص)، نامزد خلافت و خلیفه آینده جهان اسلام و … با گم‌نام‌ترین فرد جامعه نیز، قاضی باید حتی در خواندن نام افراد در دادگاه عدالت را رعایت کند و هیچ‌گونه تمایزی در خطاب بین آنان قائل نشود.
از امام باقر(ع) روایت شده است: 
«در بین بنی‌اسرائیل یک قاضی بود که در میان آنان به حق داوری می‌کرد. پس چون زمان مرگش فرا رسید، به همسرش گفت هنگامی که من مُردم، مرا غسل بده و کفن کن و بر روی تابوتم قرار ده و چهره‌ام را بپوشان تا چیز بدی نبینی، پس چون مُرد، همسر او سفارش‌های وی را انجام داد و بعد از مدتی مکث، صورت او را باز کرد تا به او بنگرد، ناگهان کرمی را دید که گلوی او را می‌کند، زن از آن‌چه دیده بود، ناله‌ای سر داد و ناراحت شد، چون شب فرا رسید، شوهر زن به خواب او آمد و به او گفت: آیا آن‌چه که دیدی ناراحتت کرد؟ گفت: آری، همسر او گفت: آن‌چه که دیدی بر سر من نیامده است مگر به خاطر فلان برادر تو که همراه با طرف دعوای خویش برای داوری به نزد من آمد که چون در کنار من نشستند، در دل خود گفتم: خدایا، حق را برای او و داوری را علیه همراهش قرار ده. پس چون دعوای خویش را مطرح کردند، آشکارا حق را به جانب او یافتم و علیه همراهش داوری کردم، پس آن‌چه که به من رسیده است به خاطر تمایل من به سوی کسی بوده که حق به جانب او بوده است.»! 
دقت در مضمون این حدیث شریف لرزه بر اندام آدمی می‌اندازد که وقتی تمایل قلبی قاضی نسبت به طرف حق دعوی چنین پیامد خطرناکی می‌تواند داشته باشد، برخی مواضع بدبینانه‌ی کسانی که در مسند داوری قرار می‌گیرند، نسبت به برخی از افراد و جریان‌ها و مواضع خوش‌بینانه‌ی آنان نسبت به برخی از افراد و جریان‌های دیگر که قطعا تأثیری نامطلوب بر داوری آنان دارد، چه پیامدهای سنگینی خواهد داشت؟! 
این سنخ روایات که از پیامبر اکرم(ص) و ائمه‌ی معصومین (ع) رسیده و حاکی از عظیم و خطیر بودن جایگاه داوری ولو در باره‌ی یک عدد خرما و یا خطی که دو نفر به نزد علی (ع) آوردند و از او خواستند که در باره‌ی آن داوری کند، مسؤولیتی بسیار سنگین بر عهده‌ی کسانی می‌گذارد که مسؤولیت داوری در باره‌ی مسائل و افرادی را بر عهده گرفته‌اند که علاوه بر هتک حرمت، حیثیت و آبرو و حق افراد، می‌تواند تبعات ناگواری را متوجه نظام و اسلام و شریعت محمدی و فقه جعفری کند. 
به یاد داشته باشیم که با توجه به انتساب دستگاه قضایی به فقه اسلام و تشیع، هر گونه داوری و عملکرد دستگاه قضایی ما در انظار جهانیان به حساب اسلام و تشیع و فقه و فقاهت گذاشته می‌شود.
اینک دستگاه قضایی ما و برخی از علمای بزرگ که در برابر کوچک‌ترین اشتباهات و حتی بحث‌های علمی خاص که خوشایند آنان نیست، واکنش‌های تند نشان می‌دهند در معرض امتحانی سخت قرار گرفته‌اند و ملت منتظر است که ببیند در  قبال اهانت آشکار در یک مطلب خبرگزاری فارس که وابسته به برخی نهادهای قدرت و یک جریان مدعی اصولگرایی است به تمامی پیامبران الهی و ائمه اطهار(ع) چه واکنشی نشان می‌دهند؟!
البته ما هرگز به دنبال توقیف، لغو امتیاز و برخورد خشن و تند با هیچ رسانه و نشریه ای و نویسنده و روزنامه نگاری نیستیم، فقط می خواهیم بگوییم که تبعیض در امر قضا و داوری با روح اسلام در تعارض است و نباید خوش بینی به برخی از افراد و جریان ها و بدبینی به افراد و جریان های دیگر منشأ بی عدالتی در امر داوری و قضاوت گردد! 
بدون تردید با نحوه چگونگی مواجهه با این ماجرا می توان عیار انصاف، عدالت و بی طرفی برخی مدعیان دفاع از ارزش ها و متولیان امر داوری را سنجید! 
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه‌روی شود هرکه در او غش باشد!
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا