خرید تور نوروزی

بحران‌زدگی در «مدیریت بحران»

در بحران‌هایی که در‌سال‌های اخیر در کشور اتفاق افتاده است همواره بحث عدم مدیریت صحیح و ناکارآیی مدیریت در مواقع بحرانی مطرح شده است.
به گزارش فرارو؛ بعد از زلزله کرمانشاه و عدم هماهنگی نهادهای مختلف و حضور نیروهای مردمی به صورت غیرسازمان یافته و جمع آوری کمک ها توسط سلبریتی‌ها و شخصیت‌های حقیقی بحث مدیریت بحران بیش از پیش برجسته شده است.
اما با توجه به تعدد و تنوع بحران‌های طبیعی و غیر طبیعی در شهر تهران و گستردگی موضوع این بحث در شهر تهران دارای اهمیتی دوچندان است.
حوادثی مانند طوفان، بسته شدن معابر هنگام بارندگی‌های سنگین، آتش سوزی پلاسکو، زلزله‌های اخیر و به تازگی بارش برف سنگین و مسدود شدن معابر توجه مسئولان، کارشناسان، رسانه‌ها و مردم را به اهمیت آمادگی برای مقابله با بحران‌ها بیش از گذشته جلب کرده است.
بحرانِ
بعد از بارش سنگین برف که اولین تجربه مدیریت جدید شهرداری و شورای شهر در بحران‌ها بود، انتقادات بسیاری به نحوه مدیریت بحران و عدم آمادگی مسئولان شهری وارد شد؛ تا جاییکه محسن هاشمی رئیس شورای شهر در سخنانی از عملکرد 6 ماهه شورای شهر و شهرداری انتقاد کرد.
مقصود پوریاری عضو هیات علمی گروه مدیریت بحران ولجستیک مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در گفتگویی با فرارو به بررسی مهم ترین ضعف‌هایی که در حوزه مدیریت بحران در کشور و به خصوص شهر تهران وجود دارد می‌پردازد.
به اعتقاد او نداشتن رویکرد پیشگیرانه به مساله بحران و نبود برنامه مدون و دقیق همواره موجب غافلگیری مسئولان در حوادث شده است.
بحرانِ
ترافیک بعد از زلزله تهران
این کارشناس مدیریت بحران با بیان بحث‌های کلان مدیریت بحران و اشاره به تجربیات کشورهای توسعه یافته به ارائه راهکارهای مدیریتی برای مقابله با بحران‌ها می‌پردازد. استفاده از پتانسیل شهروندان و محله‌ها یکی از محورهای گفتگوی او با فرارو است.
متن کامل گفتگوی فرارو با این پژوهشگر مدیریت بحران در ادامه می‌آید:
در سال‌های اخیر همواره در وقوع بحران‌ها با نوعی غافلگیری مسئولان و مردم در مدیریت بحران مواجه بودیم. با توجه به روی کارآمدن مدیریت جدید شهری برای شهر تهران و انتقاداتی که به عملکرد آنها در مساله بارش سنگین برف به عمل آمد، به نظر شما چگونه می توان بحران های متنوع و متعددی که شهر تهران با آن مواجه خواهد شد را به درستی مدیریت کرد؟ از آن «جایی که در سال‌های اخیر همواره نسبت به این مساله توجه زیادی صورت گرفته است اما همچنان با ناکارآمدی مدیریتی مواجه هستیم به نظر شما مشکل در کجاست؟
مساله‌ای که در رابطه با مدیریت بحران وجود دارد این است که ما با وجود اینکه زیاد در مورد مدیریت بحران صحبت می‌کنیم، اما در عمل بیشتر به شکل آن می‌پردازیم و کمتر به محتویات آن توجه می‌کنیم.
بحث محتوایی این است که مدیریت بحران دارای مراحلی است و توجه به همه آن موارد ضرورت دارد و باید بیشتر به مراحل مربوط به آمادگی و پیشگیری تمرکز کنیم.
اما مشکل این است که غالبا می‌خواهیم پس از اینکه بحران اتفاق افتاد چاره‌ای برای آن بیاندیشیم. نتیجه این این خواهد بود که متولیان مدیریت بحران (وزارت کشور، شهرداری، وزارت راه و شهرسازی، سازمان محیط زیست و یا هرکه باشد) هم در حوزه درون شهری هم در حوزه برون شهری، غافلگیر می‌شوند. مصادیق آن را می‌توان در حوادث آتش سوزی ساختمان پلاسکو، زلزله سرپل ذهاب، زلزله تهران، برف در تهران و آلودگی شهر تهران بر شمرد.
بحرانِ
آتش سوزی پلاسکو
همه نهاد‌های مرتبط با مدیریت بحران این ضعف را دارند. تا زمانی که رویکرد از توجه صرف به مرحله “مقابله” به جمیع مراحل از جمله پیشگیری تغییر نکند، این نگاه جوابگو نیست.
لزوم توجه به پیشگیری در تمام دنیا تجربه شده ودر محافل علمی مطرح شده است و با تدوین سناریو‌های مختلف آموزش‌های نظری و عملی را با هدف امادگی حداکثری مردم انجام می‌دهند و به طور خلاصه اصل ” پیشگیری بهتر از درمان ” در مدیریت بحران هم باید جاری و ساری شود. در این صورت مدیریت بحران فعالیتی مستمر خواهد بود که به زمان مشخصی محدود نخواهد شد.
با توجه به روی کارآمدن مدیریت جدید در حوزه شهری تهران، از حالا چه اقداماتی باید صورت گیرد تا این غافلگیری که شما می‌فرمایید اتفاق نیافتد؟
به صورت بالقوه این توانمندی در مدیریت جدید حوزه شهری وجود دارد لیکن این شرط لازم است و کافی نیست. همانطور که ذکر شد چرخه مدیریت بحران معیوب است و این موضوع با آمدن و رفتن مدیران تغییر چندانی نمی‌کند.
پس از باور علمی به موضوع، تدوین برنامه، تخصیص بهینه منابع (با توجه به محدودیت آن) و داشتن روحیه مسئولیت پذیری، مشارکت جمعی و استفاده از توان مندی نیروی انسانی می‌توان انتظار داشت که در حوادث مختلف با کمترین مشکل مواجه و رضایت شهروندان حاصل گردد. اما این نکته مهمی است که آیا تغییر مدیریت شهری و چند مدیر جدید برای تغییرات کفایت می‌کند؟
جواب قطعا منفی است، چون هنوز سیستم فعال سازمانی برای اداره امور در شرایط عادی و خصوصا مدیریت بحران وجود ندارد و در عمر چند روزه یا چند ماه نمی‌توان کارنامه افراد را مورد ارزیابی قرار داد.
در ضمن وقتی اختلال در سیستم عملکرد حمل و نقل بوجود می‌آید مشابه آنچه که در بارش برف رخ داد، حتما کوتاهی صورت گرفته است و می‌توان با اقدامی کارشناسی سهم عوامل مقصر و محدودیت‌ها را تعیین نمود.
نکته دیگر که می‌خواهم بر آن تاکید کنم این است که مباحث و مشکلات تهران جدا از مسائل و مشکلات کشور نیست. اگر سازمان مدیریت بحران کشور با چالش مواجه باشد، انچه که در تهران رخ می‌دهد در هر کلان شهر دیگری رخ دهد کمابیش وضعیت مشابه بوجود می‌آید، چون هنوز باور جدید در عرصه مدیریت بحران شکل نگرفته است و نه آن را آموخته ایم و نه آن را به درستی تجربه کرده ایم.
مباحثی که مطرح می‌کنم مباحث کلان است و نمی‌خواهم تهران را از بقیه شهر‌ها جدا کنم. چون اگر سیستم مدیریت بحران کشور درست عمل کند قطعا تهران هم موفق خواهد بود.
تهران به همان اندازه که دچار مشکل عدیده است دارای منابع زیاد هم است مهم این است که تعادل نیاز و منابع به هم می‌ریزد و بحران ایجاد می‌شود. در مجموع اگر اراده بر این باشد که در بحث مدیریت بحران رویکرد علمی درست و سپس در جهت عملیاتی شدن آن اراده جدی داشته باشیم، بحران‌ها به خوبی مدیریت خواهد شد.
با توجه به نگاه کلانی که شما مطرح می‌کنید به نظر می‌رسد با توجه به مسئولیت وزارت کشور در مورد مدیریت بحران، این وزارتخانه باید در حوزه هماهنگی نهاد‌ها و آموزش مردم پیش قدم باشد.
آموزش و فهم عمومی مردم در مدیریت بحران بسیار موثر است و هرکس به اندازه توان خودش می‌تواند در این راستا کمک کند. مثلا در مورد برف روبی کوچه‌ها مردم باید دست به کار شوند و منتظر شهرداری نباشند.
ابعاد کار بسیار وسیع است و توان شهرداری کافی نیست. مدیریت بحران مساله‌ای است که باید همه در آن نقش آفرینی داشته باشند و در برابر آن مسئولیت پذیر باشند.
آموزش، درک و آمادگی همه افراد از بحران باید بالا باشد. قطعا این آموزش به کمک مسئولین شهری می‌آید که مشکلات بحران به حداقل برسد. بنابر اینحتما برای مدیریت درست بحران نه تنها باید در بین مسئولین آمادگی وجود داشته باشد بلکه مردم هم باید آگاهی و آمادگی لازم را کسب کنند.
به هرحال مسئول این آموزش و آمادگی که شما اشاره کردید در حوزه شهر تهران شهرداری و شورای شهر است. نمی‌توان از مردم انتظار داشت که بدون هیچگونه آموزش و هماهنگی منسجم عمل کنند، حال در قالب اهالی محله‌ یا تشکل‌های مردم نهاد.
اقدامی که در شهرداری قبلا صورت می‌گرفت و آموزش‌های مختلف را در سطح محله شروع کردند باید با قوت بیشتر تداوم پیدا کند. در این سطح مردم تا حد زیادی همبستگی اجتماعی داشته و آموزش آن‌ها به سهولت از طریق دولت محلی صورت می‌گیرد و در بحث خود امدادی به کار می‌آید؛ و جوامع موفق در زمینه مدیریت بحران نیز چنین رویکردی را تجربه کرده‌اند.
رسانه هم -از جمله رسانه شما- باید روی آن مانور بدهد؛ اینکه ما آموزش‌ها را باید در سطح محله آغاز کنیم. یعنی هر محله‌ای به سطح بالای آمادگی برسد. شهرداری باید سرای محله را جدی بگیرد و تقویت کند و میزان آمادگی هر محله را بسنجد در این راستا تجربه تشکل‌های مردم نهاد، بسیج و نیرو‌های نظامی و مخصوصا جوامع علمی و دانشگاهی می‌تواند به کار گرفته شود و یکی از کم هزینه‌ترین روش افزایش آمادگی در بحران‌ها همین آموزش است.
این پتانسیل مردمی می‌تواند در حوزه ساخت و ساز، نوسازی بافت فرسوده و بسیاری از مسائل شهری و محیط زیست و از همه مهم‌تر مدیریت بحران به کمک نهاد‌های دولتی بیاید.
بحرانِ
کمک مردم برای تکاندن برف از روی درخت‌ها
بنابر این این آموزش را باید در سطح محله شروع کنیم. متولی آن در درجه اول شهرداری است و متولیان دیگر مثل رسانه‌ها و صدا و سیما هم باید کمک کنند.
با توجه به اینکه بارش سنگین برف اولین محک جدی شهرداری جدید در حوزه مدیریت بحران بود، ارزیابی شما از عملکرد این سازمان در این مساله چیست؟
عملکرد را موفق نمی‌دانم، ولی آن را به شهرداری و شورای شهر ربط نمی‌دهم. به هر حال تیم جدیدی هستند و هنوز زمان برای ارزیابی عملکرد ان‌ها کافی نیست.
تا بدنه جدید شهرداری شناخت پیدا کنند و توانمندی هایشان را بسیج کنند، زمان می‌برد به هرحال خیلی از مدیران دانش مدیریت بحران ندارند.
توجه داشته باشید اگر درشهرداری تهران ساختار مدیریت بحران قوی داشتیم نباید با تغییر و تحول مدیریتی مشکلی بوجود بیاید. در کل کشور هم همین است. اگر ما یک ساختار و برنامه برای هر چیزی داشته باشیم با آمدن یک رئیس یا مدیر نباید اختلالی در برنامه بوجود بیاید؛ چه مدیریت بحران باشد چه محیط زیست؛ و یا هر مساله اقتصادی- اجتماعی دیگر.
خلاصه اینکه روی کار آمدن مدیران جدید ربط چندانی به مسائلی که در بارش برف اخیر اتفاق افتاد، ندارد. کما اینکه اگر تیم دیگری هم می‌آمد همین مشکلات با درجات دیگری اتفاق می‌افتد.
قانون مدیریت بحرانی که در کشور وجود دارد یک قانون موقت است که در سال ۸۷ برای یک مدت ۵ ساله تصویب شده است و در سال ۹۲ تمدید شد. به نظر شما این قانون جوابگوی بحران‌هایی که کشور با آن مواجه می‌شود، هست؟
به نظر من قانون مشکلی ندارد و مشکل اصلی اجراست. ما قوانین کاملی در کشور داریم، ولی از سطح کلان تا عامه مردم مجریان خوبی نیستیم. برای توضیح بیشتر این مطلب قوانین رانندگی را برای شما مثال می‌زنم که بسیاری از تصادفات به دلیل تخلف رانندگی رخ می‌دهد.
در بحث بحران هم وضع همین است لیکن به دلیل وقوع حوادث در دوره زمانی طولانی تر، تجارب لازم را کسب نکرده و از آن برای بهبود مدیریت استفاده نمی‌کنیم و اتفاقات را فراموش می‌کنیم و یا اینکه با بی تفاوتی از کنار ان می‌گذریم که بخشی از آن البته به تغییرات مدیریتی و تغییر سیاست‌ها و عدم سیستم مستندسازی حوادث بر می‌گردد. خلاصه اینکه در بحث اجرای قانون مشکل داریم.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا