خرید تور تابستان

«باید اعتراف کنم شرمنده‌ام که نسل ما گند زد»

کانال تلگرامی «نامه‌های حوزوی» یادداشت «سیدصادق حقیقت»، استاد علوم سیاسی دانشگاه مفید قم را درباره‌ی تحول اندیشه داریوش شایگان که در شماره‌ی 148 هفته نامه‌ی «صدا» منتشر شده بود را بازنشر کرد. در این یادداشت آمده است:

1. شایگان متقدم: شایگان در «ادیان و مکاتب فلسفی هند» و «آیین هندو و فلسفه اسلامی» و یا «هندویسم و تصوف» نشان می دهد که به چه میزان تحت تأثیر هانری کربن به فرهنگ شرقی علاقه دارد. هند به شکل خاص برای وی موضوعیت داشت. شایگان در دهه 50 با تأثیر گرفتن از محافل احمد فردید، غرب ستیز شد و رویارویی شرق و غرب را مطرح نمود. از جمله اندیشمندان غربی که در این دوره بر وی مؤثر بودند می توان به نیچه، هایدگر و یاسپرس اشاره کرد. کتاب «بت های ذهنی و خاطره ازلی» در سال 1355 سعی می کند تفاوت های شرق وغرب را بررسی کند. همچنین، کتاب «آسیا در برابر غرب» در سال 1356 به نیهیلیسم و تاثیر آن برتقدیر تاریخی تمدنهای آسیایی از یک سو، و به موقعیت تمدنهای آسیایی در برابر سیر تطور تفکرغربی از سویی دیگر می پردازد. به عقیده وی، تمدنهای آسیایی اسیر نیهیلیسم شده اند، اما از این وضعیت خود آگاهی ندارند.

2. شایگان دوم: سالهای پیروزی انقلاب اسلامی شوک بزرگی به اندیشه سیاسی و اجتماعی شایگان وارد کرد. وی در کتاب «زیر آسمانهای جهان» (1992) اشاره می کند که علیرغم غیرسیاسی بودن، در دوران انقلاب اسلامی ایران به مدت یک ماه سیاسی شد! او در «انقلاب دینی چیست؟» و «آمیزش افقها» ایدئولوژی را بسان اسطوره در دوران باستان، و امری جزمی معرفی می کند. در واقع، ارتباط ایدئولوژی و مذهب، او را به وادی اندیشه سیاسی به شکل خاص می کشاند. خاصیت ایدئولوژی آن است که سنت را از محتوا خالی می کند. وی بر خلاف دوره اندیشه ای متقدم خود، معتقد است که اگر نوری هم وجود دارد از غرب می آید، نه از شرق!

– شایگان در «نگاه شکسته: اسکیزوفرنی فرهنگی» (1989) که به شکل مقاله با عنوان «تعطیلات در تاریخ» منتشر شده، ما را در حد فاصل دو عالم اپیستمه های فوکویی و پارادایم های نامتجانس کوهنی قرار می دهد. حداقل توصیه صریح او در این میان، آن است که برای برون رفت از نظام مشکلات باید از بنیادگرایی پرهیز کرد.

– «زیر آسمانهای جهان» که مجموعه گفتگوها با رامین جهانبگلو است، هم تنوع فرهنگها و تقابل سنت و تجدد را مطرح می کند، هم ورود شخصی اش به مرحله جدیدی از زندگی. او دیگر به انحطاط غرب عقیده ندارد؛ چرا که مدرنیته سرنوشت بشریت است. به نظر وی، تقابل شرق و غرب معنا ندارد، و انقلاب اسلامی نسخه اسلامی ضد فرهنگ غرب قلمداد می شود. وی در «انقلاب اسلامی چیست؟» (آمیزش افقها، گزینش و تدوین محمد منصور هاشمی) ادعا می کند که «اسلام» و «انقلاب» دو جهانی هستند که با هم خویشاوندی هستی شناختی ندارند.

3. شایگان متأخر: شایگان متأخر را عمدتاً باید از طریق «افسون زدگی جدید: هویت چهل تکه و تفکر سیار» شناخت. پدیده اسکیزوفرنی فرهنگی امری جهانی است، و تنها به ایران و اسلام تعلق ندارد؛ چرا که هویت امری سیال، و نه ارزشهای ثابت و مطمئن، است. شایگان متأخر دیدگاهی کثرت گرایانه و معنویت گرایانه سیاره ای مبتنی بر اندیشه واتیمو و روابط شکلی «ریزوم وار»، به تعبیر ژیل دلوز، دارد. مبنای این مرحله فکری از زندگی او، دیدگاهی جهانی است. وی در «نامه به نسلهای آینده» (آمیزش افقها) می نویسد: «موجودات دو رگه یک پایشان در فرهنگهای ماقبل تاریخشان است، و پای دیگرشان در استحاله ها و دگردیسی های آینده».

– شایگان، قبل از بستری شدن، شخصاً بر مساله تحول فکری اش مهر تأیید زد: «مسایل دیگری برایم مطرح شده و متحول شده‌ام. خب، آدم متحول می‌شود دیگر! به قول فرانسوی‌ها فقط ابلهان متحول نمی‌شوند!». مهم تر آن که او به جای توجیه سابقه روشنفکری خویش با صدای بلند فریاد می زند که «ما گند زدیم!». هر روشنفکری جرأت بیرون آمدن از لاک خود و نقد بی رحمانه خویش را ندارد: «ایران در سال‌های دهه‌های چهل و پنجاه داشت جهش می‌کرد. ما از آسیای جنوب شرقی آن موقع جلوتر بودیم. علت عدم موفقیت ما این است که ما شتاب تغییرات را تحمل نکردیم. ما روشنفکران جایگاه خود را ندانستیم و جامعه را خراب کردیم. یکی دیگر از آسیب‌های جامعه‌ی ما در آن هنگام چپ‌زدگی شدید بود که با اتفاقات بیست‌وهشتم مرداد هم تشدید شد، و قهرمان‌گرایی بیش از پیش در جامعه فراگیر شد. باید اعتراف کنم شرمنده‌ام که نسل ما گند زد!».

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. این واقعیتی دردناک است بزرگترین خیانت به هویت فرهنگی واندیشه فرهنگی قضیه کودتای محمدرضاشاه بود اوروشنفکر اندیشمند را از خواندن واندیشه ورزی به اسلحه گرفتن واداشت و

    3
    1
    1. اگر آنچه که شما کودتا مینامید!اتفاق نمی افتاد،ما تازه الآن بعنوان یکی ازاقمار تازه آزادشده از اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی،میبودیم (یه چیزی مثل تاجیکستان یا ترکمنستان و….!)

      1
      1
  2. آقای شایگان خدا رحمتت کند ولی اینکه فکر کنی با وجود دیکتاتوری پهلوی به توسعه می رسیدید .رجوع کن به دیکتاتوری هیتلر که اوضاع اقتصادی آلمان را متحول کرد .اتفاقا دیکتاتورها وقتی از اقتصاد فارغ شدند تازه سراغ ایدئولوژی می روند .نگاه کن به دستور شاه در مورد حزب رستاخیز انقلاب سفید و غیره از کجا معلوم محمد رضا شاه به سرنوشت صدام قذافی اسد و غیره دچار نمی شد .خدا رحمتت کند ولی باز گند زدی .اینکه یک تصمیم درست بد اجرا شود ربطی به تصمیم ندارد ولی حضور انسانهای گند زن همیشه مایه خسارت است .خدا رحمتت کند .

    1
    1
  3. کسی نمی داند اگر انقلاب نمی‌شد چه پیش‌می آمد ولی به طور مسلم جایگاهی که الان در آن‌هستیم حکایت و داستان زیاد دارد.

  4. مردی بزرگاری است کسی که به روشنی از دیدگاه های گذشته خود انتقاد کند و بگوید در گذشته اندیشه های و دیدگاه های نادرستی داشته است تا به این اندازه که “گند زده است” از این افراد در این روزگار ایران بسیار اندک دیده می شود, به گونه ای که هیچ کس مقصر نیست و همه تقصیر را به گردن دیگری می اندازد. نمونه ایشان مایه روشن دلی است. یاد و اندیشه ش جاودان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا