نگاه شوماخری به کشورداری
مجتبی لشکربلوکی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «نگاه شوماخری به کشورداری» نوشت:
«’مدیران کشور نالایقند‘؛ این جمله ای است که در تاکسی، گفتگوهای خانوادگی و یا در شبکه های اجتماعی تکرار می شود. باره شنیده ام که مدیران ما فاسد، ناکارآمد و نالایق هستند و باید تغییر کنند. اگر مدیران دیگری جایگزین آنان شوند اوضاع بهتر می شود.
اندیشه رایج این است: اگر فردی صالح و کارآمد در راس امور یک سازمان/ شهر/ وزارت یا جامعه قرار گیرد بدیهی است که وضعیت بهتر خواهد شد. به همین خاطر در زمان انتخابات/ انتصابات شور و هیجان زیادی داریم و همچنین فیلترهای متعدد می گذاریم تا افراد مناسب انتخاب شوند.
اینکه افراد صالح باید در راس حکومت/ مدیریت باشند تا امور بسامان شود، ریشه در فهمی قدیمی از سنت سیاسی یونانی به خصوص افلاطون دارد. واقعیت آنست که زمام داران آن مقدار که ما فکر می کنیم، مهم نیستند. این نظام کشورداری و حکمرانی است که حکمرانان را ناکارآمد و فاسد می کند. بلافاصله در ذهن خود مصادیقی را مرور می کنید و من را متهم می کنید به کلی گویی یا اشتباه. اما چند سطر دیگر با من همراه باشید.
در همه جهان مسوولان ناکارآمد و فاسد وجود دارند. کافیست به تجربه بزریل، چین، فنلاند، استرالیا و کره جنوبی و رسوایی زمام داران آنان نگاه کنیم. در همه آن ها زمام داران خطاکار وجود داشتند. پس مسوولان ناکارآمد پدیده ای جهانی هستند. مهم این است که در برخی کشورها، نظام حکمرانی به گونه ای است که
الف) اگر زمام داران فاسد باشند، اولا فسادشان برملا می شود و ثانیا هزینه بسیار بالایی را باید بپردازند.
ب) اگر زمام داران ناکارآمد باشند، اولا تیغ تیز رسانه های منتقد ناکارآمدی آنان را افشا می کند و ثانیا به واسطه فشار افکار عمومی کنار گذاشته می شوند یا حزب متبوع شان محبوبیت خود را از دست می دهد.
ج) اگر زمام داران، سیاستی را اتخاذ کنند که برخلاف خواست اکثریت باشد، در اولین فرصت ممکن است کنار گذاشته می شوند یا حزب متبوع شان سقوط می کند.
این سه سازوکار کلیدی، باعث می شود که هیچ نقطه ضعفی بی عقوبت نباشد: نه فساد، نه ناکارآمدی و نه بی توجهی به خواست اکثریت. زمام داران با آنکه میل باطنی به استفاده از منابع دولتی و قدرت سیاسی دارند، اما به خاطر ترس از عقوبت (در مهندسی سیستم به عقوبت بازخورد یا فیدبک می گویند) یکی از سه سازوکار بالا مجبور می شوند که سالم بمانند، بر کارآمدی خود بیافزایند و بازتاب دهنده خواست اکثریت باشند. اینکه بخشی از زمام داران، فاسد، ناکارآمد و مستبد باشند ناگریز است، این نظام کشورداری است که اگر درست طراحی شده باشد زمام داران مذکور را مهار، شناسایی، اصلاح و یا جایگزین می کند.
متاسفانه درک ما از کشورداری مبتنی بر نگاه شوماخری است (مایکل شوماخر قهرمان افسانه ای فرمول یک). یعنی فکر می کنیم، اگر شوماخری پیدا شود که پشت فرمان این ماشین بنشیند (قدرت را به دست بگیرد) آنگاه ما به سرعت به مقصد خواهیم رسید. حالا اگر شوماخر را نیز یافتید، اگر این ماشین سه چرخ از چهار چرخش پنجر باشد و همچنین پدال گاز و ترمزش نیز کار نکند، شوماخر قهرمان شما چه معجزه ای می تواند بکند؟
یکی از اساسی ترین آموزه هایی که از دانش مهندسی سیستم ها آموخته ام و درستی آن را به تجربه عمیقا دریافته ام این است: «در سیستمهای خوب، آدمهای بد هم خوب عمل میکنند و در سیستمهای بد آدمهای خوب هم بد عمل میکنند.» وقتی سیستم درست طراحی شده باشد حتی اگر کسی بخواهد بد باشد هم «نمیتواند» بد عمل کند و یا اگر هم بتواند به زودی فیدبک ها او را اصلاح خواهند کرد.
تجویز راهبردی:
1- بیشتر از آن که در جستجوی «مدیر کارآمد» باشیم تلاش کنیم که «نظام کارآمد/ سازمان کارآمد» ایجاد کنیم. کشتی را کشتی بانی دیگر باید! حرف ناقصی است. به جای آن که همیشه به فکر تعویض کشتی بان باشیم نگاه کنیم که کشتی ما کجا سوراخ شده است؟ تا برخی از قوانین ما برای 80 سال پیش و برخی از سیستم های ما مانند سیستم بودجه ریزی برای 50 سال پیش است با تعویض مدیران معجزه رخ نمی دهد.
2- تجربه جهانی نشان می دهد دست کم شش مکانیزم زیر می تواند منجر به ارتقاء نظام کشورداری شود:
رقابت بین گروههای سیاسی شناسنامه دار (احزابی که رای دوره بعد آنان در گرو کارآمدی و سلامت این دوره آنان است)
آزادی بیان مسوولانه
گردش آزاد اطلاعات (دسترسی همگانی و برابر به اطلاعات و فرصت ها)
تنوع دیدگاهها و تحمل تفاوتها (جامعه رنگارنگ)
پاسخگو بودن تمام اشخاص حقیقی و نهادهای حقوقی که قدرت و منابع را در اختیار دارند
وجود رسانه های مستقل و منتقد
هر جا هستیم فقط یک قدم، تاکید می کنم یک قدم برداریم برای آن که این شش مکانیزم فعال تر و موثرتر شود.»
انتهای پیام
عالی بود. به شدت موافق صحبت های ایشان هستم. تا زمینه و پس زمینه درست نشود اوضاع همین است با آمدن و رفتن چپ و راست در قدرت هیچ چیز عوض نمی شود. منتها ای کاش یک راه حل اساسی برای اجرایی کردن این راهکارها وجود داشت. تا زمانی زمامداران ما پایبند به این اصول و اصول اخلاقی نباشند و نخواهند تغییراتی در سیستم دهند اوضاع همین است. و این دور باطل می گردد و ما بر مدار صفر درجه می چرخیم.
دوست خوب سلام
شما مهندس خوانده ها و پزشکی خوانده ها به این مملکت گند زده اید
خودتان را در هر کاری اعم از امور اقتصادی اجتماعی فرهنگی و …. و …. متبحر و علامه دهر میدانستید و این فلاکت را به روز مدیریت این مملکت آوردید
خیانت پزشک ها و مهندس ها به بدنه اجرایی کشور و سیستم و نظام اداری کشور حالا تا رو شود
…..هر جا هستیم فقط یک قدم، تاکید می کنم یک قدم برداریم برای آن که این شش مکانیزم فعال تر و موثرتر شود.»…….
درود بر شما ، بایستی در مورد این قدم های اولیه ( گام های بنیادین ) کار شود ، کار فرهنگی ، که این قدمها نهادینه و عادت شوند که براستی پس از آن میتوان پایه و فونداسیون اصولی پی ریزی کرد برای یک سبستم و نظام کار آمد.
تمام این گفته ها درست….ولی……باید باید باید…..بگردید پرتقال فروش را بیابید..(جسارتاجمله همه کس فهمی نیافتم)…..
جملات زیبا ومعقولی بود فقط به یک چیز اشاره واعتنا نکردید جامعه ای که مردمش هزار فرقه باشند(که البه تا اینجای کار قابل حل است) وبدتر ار آن بدنبال افکار گمراهانه ونامعقول باشند وگروه گروه بدنبال این [و آن] باشند و به عقل شریف خودشان اعتنایی نکنند و نه تنها اعتنا نکنند که آنرا خوار بشمارند چگونه چنین مردمی می توانند به قول شما سیستم خوبی بسازند اصلا نمیتوانند جامعه خوبی بسازند
سيستم جاري در مملکت ما ، صرفا همين است و لايتغير. چرا؟ چون قبل از هرچيز مسئولان پاسخگو نداريم، وقتي که سيستم موجود اجازه و فرصت پاسخ گيري از مسئولان را به مردم و افکار عمومي نميدهد، چگونه ميخواهيد آن شش شاخصه را در اين مملکت و سيستم حاکم بر آن اجرائي کنيد!!؟