گوشتکوب «محرمانه» بر فرق «شفافیت»
«محمد مهاجری»، فعال رسانهای اصولگرا دربارهی شفافیت و موانع آن خبرآنلاین نوشت:
هرشخص حقیقی و حقوقی که دلار4200تومانی گرفته باید اسم و رسمش منتشر شود؛حتی آنهایی که دلار8-9هزارتومانی هم از بازار آزاد می خرند باید معلوم باشند. هرکه واردات می کند یا صادرات،باید هویتش روشن باشد. مگر اینها دزدان شبرو هستند و به خزانه دستبرد می زنند که باید صورتشان پوشیده بماند؟
اگر کار قانونی و مشروع و حلال می کنند باید سرشان را بالا بگیرند ، و اگر چز این است باید چنان افشا شوند که جرات و جسارت کار غیرقانونی را از دست بدهند.
اما به گمانم، شفافیت در حوزه سیاست بر شفافیت در حوزه اقتصاد اولویت دارد.اصلا اگر شفافیت سیاسی باشد شفافیت اقتصادی خودش می آید.
یادگرفته ایم یکی دو تا مهر “محرمانه” و “سری” توی کشوی میزمان بگذاریم و هی گوشتکوب وار روی کاغذها و نامه ها بزنیم. یا توی اتاقهایی که درها و دیوارهایش در برابر انتقال صدا عایق شده اند بنشینیم و حرف صدتا یک غاز بزنیم. اینها از روی عادت است.عادتی که ترک آن موجب مرض است.
اگر دنبال شفافیتیم ،همین قانون “دسترسی آزاد به اطلاعات” را اجرا کنیم که دبیر ستادش نگوید 500 سازمان و دستگاه حکومتی از زیرش دررفته اند. و وقتی ریز می شویم می بینیم شورای محترم نگهبان قانون اساسی که خودش همین قانون را تایید و امضا کرده، از اجرایش طفره می رود.
حالا که اسم شورای نگهبان آمد این را هم اضافه کنم که یکی از ابهام برانگیزترین رخدادهای سیاسی کشور که نیاز به شفافیت دارد در همین شورای محترم اتفاق می افتد. اگر جلسات این شورا علنی باشد آن وقت مردم،شفاف و بی ابهام می فهمند که چرا صلاحیت فلان کاندیدا برای انتخابات ریاست جمهوری رد می شود؟ هنوز کسی نفهمیده که فرایند تایید و ردصلاحیت آن همه کاندیدای هردوجناح در انتخابات مجلس چه بوده؟حتی بیان اینکه بعضی نامزدها فساد اقتصادی و اخلاقی و سیاسی داشته اند کسی را قانع نکرده. همین که بعد از هر 30-40انتخابات سالهای اخیر،موج اعتراض هست یعنی اینکه ابهام هست و شفافیت نیست.
همین ناشفافیت سیاسی است که کمیسونهای تخصصی مجلس، دور از دسترس صاحبان خانه ملت قرار می گیرد و کسی سر در نمیاورد فلان نماینده محترمی که رزی چندبار قربه الی الله با صدای بلند در مجلس به این و آن ناسزا می گوید ، در کمیسیون هم جز شعار حرفی برای گفتن دارد؟ و اصلا به پشتوانه سواد و سابقه و درکش عضو آن کمیسیون شده؟
همین ناشفافیت سیاسی است که نمی گذارد دادگاه موسسه اعتباری ثامن الحجج که هزاران میلیارد پول سپرده گذارها را بالاکشیده و دولت مجبورشده از بیت المال،جبران خسارت کند،مستقیم از تلویزیون پخش شود و مردم بدانند که مدیران این صندوق،پشت شان به کدام دکان سیاسی گرم است؟(اگر حوصله کردید بگردید و درسوابق همه این موسسات، اسم مدیرانش را پیدا کنید. بعید است به یاد این عبارت پشت کامیونی نیفتید که :”گشتم نبود،نگرد نیست”)
همین ناشفافیت سیاسی است که دولتیان و مردان سیاست را به محافظه کاری وامی دارد. اگر پیوستن به FATF حق است چرا بعضی ها بزدلانه دفاع از آن را بایکوت می کنند؟اگر برجام موفق بوده چرا با حرفهای دوپهلو و وسط لحاف خوابیدن،موضع منافقانه می گیرند؟ یعنی چه که در جلسات پشت درهای بسته یک جور حرف می زنند و در برابر دوربین صداوسیما، جوری دیگر؟
همین ناشفافیت سیاسی است که در طول 40سال گذشته حتی یک کاندیدای انتخابات و جریان سیاسی پشت سرش، یک گزارش یک سطری منتشر نکرده اند که چقدر خرج کرده اند؟از کجا آورده اند؟ از کی گرفته اند؟حتی آدمهای خوشنام سیاسی وقتی در برابر این سوال قرارگرفته اند که” از کجا آورده ای و خرج انتخابات کرده ای؟” جواب داده اند:”من یک ریال هم خرج نکرده ام،حزبم – چه اصلاح طلب و چه اصولگرا -خرج کرده” انگار همین آقای خوشنام تکلیفش همین جا ساقط می شود و برایش اهمیت ندارد که کرور کرور عکسی که از او در کوچه و خیابان پخش شده،با کدام پول چاپ شده است.
به مصداق “یک سوزن به خود،یک جوالدوز به دیگران” ناگزیرم یک سوزن هم به خودمان – رسانه ای ها- بزنم. اگر شفافیت سیاسی باشد، معلوم می شود این همه خبرگزاری و رسانه وابسته به حاکمیت، چقدر و از کجا بودجه می گیرند و پولها خرج چاپ چندصفحه روزنامه و انتشار چندتا خبر راست و دروغ در سایت و خبرگزاری می شود. همچنین معلوم می شود کدام رسانه حلیم کی را هم می زند.
تا شفافیت سیاسی تکلیفش روشن نشود، شفافیت اقتصادی فقط یک شوخی است.
بعدالتحریر: فهم این که انتشار اطلاعات سازمانهای نظامی و امنیتی از استثناهای منطقی شفافیت است،البته کار سختی نیست.اما حتی عدم انتشار اینگونه اطلاعات نه از روی سلیقه شخصی که مبتنی است بر مقرراتی که باید توسط عالی ترین نهادهای امنیتی سیاستگذاری شود.
انتهای پیام