جزئیات جدید درباره پروندهی نوبتفروشی در تئاترشهر
ادعای مسعود صمدی: نامهها در کامپیوتر رییس تئاترشهر تایپ میشد
امیرحسین ناظری کنزق، خبرنگار انصاف نیوز: پس از انتشار گزارش انصاف نیوز از نوبت فروشی در تئاترشهر [لینک متن گزارش] پیمان شریعتی مدیر وقت تئاترشهر در مصاحبهای با خبرگزاری تسنیم به برخی از شبهههای مطرحشده در آن گزارش پاسخ داد [لینک مصاحبه].
در آن مصاحبه پیمان شریعتی گفته بود که آقای «حمید عرب» و «مسعود صمدی» مدیران تماشاخانهی منحل شدهی پایتخت مسببان این ماجرا هستند.
برای پیگیری وضعیت نوبت فروشیها در آن دوره به سراغ این دو نفر رفتیم.
حمید عرب در ابتدای مصاحبه با اشاره به گزارش قبلی انصاف نیوز مدعی شد که این گزارش با همکاری تماشاخانهای برای بردن آبروی او و مجموعهی پایتخت منتشر شده و گفت: من متاسفم برای خبری که علیه مجموعه پایتخت در اتاق روابط عمومی تماشاخانه دیوار تنظیم شده.
توضیح انصاف نیوز: خبرنگار انصاف نیوز برای تهیه گزارش قبلی به مکانهای مختلفی از جمله تماشاخانه دیوار چهارم مراجعه کرده بود و این گزارش ارتباطی با تماشاخانهی مذکور ندارد.
حمید عرب: مهر و امضای شما روی آن برگه هاست؛ پس مسوولیتش با شماست
حمید عرب در ابتدای صحبتهای خود با اشاره به نامههایی با سربرگ و مهر که به آنها تحویل دادهاند گفت: اگر کارمند من با سربرگ مجموعه من و با مهر مجموعه من نامهای صادر کند که من خبر نداشته باشم؛ مقصر این موضوع من هستم و انگار من آن را صادر کردهام. اگر این نامه از درون اتاق من با مهر و سربرگ موسسه من برود؛ من آن را صادر کردهام؛ البته دیوار حاشا بلند است و میتوانم بگویم مقصر شخص دیگری است. حتی اگر من صادر نکرده باشم من باید پاسخگو باشم و خسارات وارده را جبران کنم. نمیشود شانه خالی کرد و همه را مقصر جلوه داد. آنها گفتهاند که ما مقصر این اتفاقیم؛ اتفاق در تئاترشهر افتاده؛ کانون اتفاق در تئاترشهر بود.
مسعود صمدی صحبتهای عرب را اینگونه ادامه داد: من مصاحبهی آقای شریعتی را خواندم. چند نکتهی جالب داشت. ما دو نیروی خدماتی در تماشاخانه داشتیم. با اینکه مجموعهی ما بهترین تماشاخانهی خصوصی در ایران شد ولی به نظر من ساختار اقتصادی تئاتر یکی از بینظمترین ساختارهای ممکن است؛ ولی با اینحال در مجموعهی ما که از بینظمترینها هم بود حتی یک نیروی خدماتی به مهر و سربرگ مدیرعامل دسترسی نداشت. در تئاترشهر داشته؟ چنین چیزی ممکن است؟
صمدی در پاسخ به صحبتهای شریعتی که چگونه بدون طی کردن روند این نامه را معتبر میدانستهاند گفت: آقای شریعتی گفتهاند که چطور میشود بدون دادن سه نسخه به مرکز هنرهای نمایشی نویت گرفت؟ ما هم اگر با گروهی در تماشاخانهی خودمان قرارداد میبستیم اول سه نسخه نمیدادیم؛ اول قرارداد میبستیم. ولی وقتی او ادامه داد: نامهای دست ما میآید که شما نوبت دارید ما باید چه کنیم؟ من آدم بیسوادی نسبت به این قضیه هستم و این را میپذیرم چون سیستم خصوصی این شکلی است؛ حتی تماشاخانهی ایرانشهر هم که من یک کاری در آنجا کردم همین شکلی بود.
یک نیروی خدماتی با چه اعتماد به نفسی؛ بدون پشتوانه اینهمه آدم را سرکار میگذارد؟
عرب ضمن ابراز سردرگمی از این مصاحبه چند سوال مطرح کرد: گفته میشود همهی اینها زیر سر یک نیروی خدماتی بوده؛ آن نیروی خدماتی چه اعتماد به نفسی داشته که بااینهمه کارگردان بازی میکند؟ قطعا این نیرو پشتوانهای دارد. به نظر شما این نیروی خدماتی به این فکر نمیکند که یک روز متوجه این موضوع میشوند و او را اخراج میکنند؟ مگر میشود شغلی که قرار است تا پایان عمر از آن نان بخورد را به خاطر چند تا دو میلیون تومان به هم بریزد؟ یا اینکه آنقدر آدم کوچکی است که به خاطر این مقادیر کم حاضر است خودش را بفروشد؟ پس این آدم کوچک چگونه به مهر و سربرگ دسترسی دارد؟
صمدی سوالات عرب را اینگونه تکمیل کرد: حالا من چند سوال دارم که این چند ماه ذهن من را مشغول کرده. این نامههایی که به ما دادهاند برای سه ماه بعد بود. حالا آن کارگر که ماهی دو میلیون حقوق میگرفته به خاطر سه میلیون تومان نان ماهیانهی زن و بچهی خودش را میبرد؟ من به کسی تهمت نمیزنم ولی این چیزهایی که میگویند قطعا حقیقت نیست. در این موضوع فقط ما داریم سیبل میشویم.
صمدی: جودکی به من گفت پولتان را پس میدهیم.
صمدی در ادامه مدعی شد مدیران تئاترشهر به او وعدهی بازگرداندن پولشان را دادهاند و گفت: من در این قضیه حدود 17 میلیون تومان پول دادم. تازه با دلار 3 هزارتومانی، من هم پولهای خودم رفت هم پولهایی که دوستان ما داده بودند را پس دادیم. چون ما معرفی کرده بودیم. از طرفی آقای جودکی به ما گفت پول شما را پس میدهیم. ما هم پیگیری کردیم ولی به خاطر آبرویمان که میخواهیم در سیستم تئاتر ادامه دهیم با سکوت پیش رفتیم. ولی اگر قرار باشد من هم پولم را بدهم و هم آبرویم را نمیشود.
صمدی: اصل نامهها دست من است؛ به مرکز کپی رنگی دادم
صمدی ادعا کرد که اصل تمام نامهها دست اوست و اگر لازم باشد آنها را منتشر خواهد کرد و گفت: این دوستان سعی کردند در همان موقع نامهها را جمع کنند ولی نتوانستند. من تمام نامههای مربوط به خودم را دارم. واضحتر بگویم؛ اگر بخواهند این موضوع را کش دهند باید بگویم همه نامههایی که پس دادیم کپی رنگی بودند و نامههای اصلی دست من است. چون من میدانستم که من ضعیفم و یک روز گوشهی رینگ میافتم. من نمیخواهم پولم را بدهم؛ اعتبارم را هم بدهم. من به این سیستم نیامدم که به سادگی برم. اگر قرار است به پولم نرسم نمیگذارم آبرویم هم برود.
او درباره صحبتهای آقای شریعتی که او را از همکاران این ماجرا میدانند پاسخ داد: میگویند من همکار این قضیه بودم. کدام همکار؟ من پولم را دادهام. شما با من همکاری کنید و پولم را پس دهید. تورم و گرانی و دلار هم پیشکش شما. همان پولم را پس بدهید. آقای شریعتی مگر شما در آن جلسه نگفتید از جیب شخصی خودم پولتان را میدهم. از حجب و حیای ما سو استفاده شد.
کسی که جار زد نوبت گرفت؛ ما هم جار بزنیم نوبت میدهید؟
صمدی ادامه داد: شخص دیگری که جار زد ضرر نکرد؛ نوبت اجرا هم گرفت. نوبت اجرا گرفتن راهش اینگونه است؟ واضحتر بگویم خانم «ع.ت» پولی نداد ولی رفت سروصدا کرد و اجرا گرفت؛ درحالیکه او هم کسی بود مثل بقیه. به او هم گفته بودند اگر میخواهی بیا پول بده و چنین موضوعی وجود دارد.
مدیر تماشاخانهی تعطیلشدهی پایتخت دربارهی مسایل حقوقی این ماجرا توضیح داد: آقای شریعتی گفتند من همهی شما را به زندان میاندازم. من با وکیلم صحبت کردم و او به من گفت برای خود آقای شریعتی بار حقوقی دارد؛ اما اگر میتوانید بدون سروصدا حلش کنید. من هم قبول کردم، به این دلیل که آقای شریعتی به ما گفت «ما از چند جهت تحت فشاریم»؛ ما هم میدانستیم که تحت فشار است ولی انگار این حرفها برای گول زدن ما بود. دوستان جواب سوالهای ما را بدهند اگر نیاز شد من اسامی و مبالغ و فیشهای پرداختی را هم منتشر میکنم.
وی افزود: تا روزی که آقای شریعتی ما را بخواهد من اصلا آقای «د.ک» که کارمند تئاترشهر است را نمیشناختم. من «م.س» را میشناختم. او هم کسی بود که کارمند تئاترشهر نبود ولی به تئاترشهر رفتوآمد داشت.
اتفاق در مجموعهی پایتخت رخ نداد؛ در سالن فوتبالی که جمعهها 10 صبح با «م.س» میرفتید رخ داد.
صمدی در ادامه مدعی شد: آقای «م.س» با مدیران تئاتری جمعه ساعت ده صبح در سالن فوتسال بازی میکردند. ما که با آنها فوتسال بازی نمیکردیم. به نظر شما اتفاقات در مجموعهی پایتخت رخداده یا در آن سالن فوتسال و بین آن آدمها؟ این موضوع خیلی واضح است. آقای جودکی به ما گفتند شما تماشاخانه دارید نگذارید آبرویتان برود؛ پول دوستانتان را بدهید من پس میدهم. حالا ما شدیم همدست؟
حمید عرب ضمن انتقاد از جوابهای شریعتی دربارهی اجراهایی که دربارهی آنها شک وجود دارد گفت: دلایل این آقا برای اجرا دادن به بعضی دوستان هم جالب است؛ مثلا میگویند امکان اجرای تئاتر آقای «س.م.م» در تئاتر مستقل نبود ما آن کار را آوردیم تئاترشهر. چطور امکان اجرای کار بعدی با دکور عظیمتر در مستقل بود؟ چه کسی از مدیران سالن مستقل است که در تئاترشهر رفتوآمد دارد؟ اصلا من الان یک کار دارم امکان اجرای آن در مستقل نیست. ممکن است من را ببرید تئاترشهر؟
وی افزود: این دلایل به نظر شما قانونی و منطقی است؟ یا مثلا فلانی شاگرد فلان استاد است ما این کار را میبریم تئاترشهر. خب خود این یعنی رانت. پس نوبت چه میشود؟ پس تکلیف آنهایی که دو سال است متن گذاشتهاند چه میشود؟ بیایید بگویید ما هر کاری را به نظرمان خوب باشد سالن میدهیم لااقل نوبت نگذاریم.
توجیههای آقای شریعتی اثبات وجود رانت است و این یعنی ممکن بود ما هم اجرا کنیم
او ضمن اظهار اینکه این دلایل خودش اثبات وجود اجرای بدون نوبت است، گفت: خب وقتی این توضیحات را میدهید منطقی است که آدم قبول کند خیلی چیزی نوبتی نیست؛ پس بهنوعی میشود بدون نوبت اجرا رفت. از طرفی نامه هم با مهر و امضا میآید. آن شخصی هم که نامه میدهد کارمند آن مجموعه است؛ هرکسی باشد باور میکند. وقتی شرایط طوری است که خود شما میگویید بدون نوبت اجرا میروند خب لابد میشود. حتی اگر خانم «ع.ت» داد نمیزد چهبسا ما الان در آن سالنها اجرا رفته بودیم.
صمدی در پاسخ به اینکه آیا کسی که اجرا رفته بود در بین دوستان او هست، گفت: قطعا کسی که اجرا رفته مدارکش را نمیدهد دست من. ما از مدیریت وقت تئاترشهر بابت نامههای جعلی شکایت داریم. اصلا میگوییم آن آدم کلاهبردار بوده، مهر و سربرگ را چه کسی به آن شخص داده؟ چیزی که بهعنوان مهر و سربرگ تحویل من داده شده مسوولیت قانونی آن با من است. من یک کافه دارم؛ مهر و سربرگ را در گاوصندوق میگذارم.
صمدی: «م.س» گفت بروید هارد کامپیوتر اتاق رییس تئاترشهر را ریکاوری کنید؛ نامهها در آن تایپ شده
او مدعی شد: آقای «م.س» به من گفت شما بروید هارد کامپیوتر رییس تئاترشهر را ریکاوری کنید؛ نامهها جلوی چشم خودم در آن سیستم تایپشده. کارمند تو، اگر بدون اطلاع تو میخواست این کار را بکند پس میدانست که اخراج میشود. پس چگونه با این رقمها خودش را میفروشد؟
صمدی تصریح کرد: اگر قرار است همه جیز مشخص شود از این لحظه به بعد ما پای افشا کردن هستیم. ما تخلفی نکردیم. رشوه هم ندادیم. به یک آقایی پولی دادهایم که کارمان را انجام دهد. مثل یک وکیل؛ اما این اتهاماتی که به ما و مجموعهی پایتخت زدهشده را بهشدت تکذیب میکنیم و اگر قرار باشد کار به شکایت حقوقی هم بکشد ما پای آن هستیم. چون با وکیلمان همصحبت کردهایم و مشکلی از این بابت نیست.
صمدی ضمن معرفی یک واسطهی جدید که هماکنون هم دستیار کاری در تئاترشهر است گفت: «آ.ف» قرار بود بهعنوان واسطه دنبال کار من باشد و پولم را پس بگیرد. حالا که قرار است آبروی ما برود من هم میگویم. چون من به آقای «م.س» پول ندادم من به آقای «آ.ف» پول دادم. من برای هر نامه سه چهار میلیون پول دادهام پس این نامهها را اگر قرار باشد منتشر میکنم.
آقای شریعتی در آن جلسه با لحنی با ما صحبت کردند که با یک متجاوز صحبت نمیشود
صمدی دربارهی جلسهی خارج از نوبتی که شریعتی با آنها داشته گفت: در آن جلسهای که آقای شریعتی میگویند جلسه خارج از نوبت گذاشتیم برای رسیدگی به موضوع؛ بله گذاشتند ولی در آن جلسه با لحنی با ما صحبت کردند که با یک متجاوز صحبت نمیشود.
او ضمن گلایه از برخورد رییس وقت تئاترشهر گفت: آقای شریعتی ما را خواست صدای ما را هم ضبط کرد. «د.ک» را هم خواست کمی به او بدوبیراه گفت و او هم گریه کرد. وقتی ما رفتیم تئاترشهر همهچیز آمادهشده بود که گردن ما بیفتد. آقای شریعتی خیلی رکیک به من گفت تو […] خوردی این کار را کردی. بعد من ده بار رفتم دفتر آقای جودکی که آقای «د.ک» کجاست؟ چند ماه است که ما همه دنبال این هستیم که این آقا کجاست؟ اگر یک نفر دزدی کرده باشد شما آن را فراری میدهید یا نگهش میدارید؟ هیچ آدرسی از او نداریم. حکم کارگزینی این آدم باید موجود باشد؛ پس چرا منتشرش نمیکنند.
صمدی در انتها گفت: در آن جلسه «د.ک» همهچیز را گردن گرفت ولی «م.س» گفت دروغ میگوید و حتما بالاتریها خبر دارند. حالا ما شدهایم آش نخورده و دهن سوخته. خیلی از دوستان هم که حالا تکذیب میکنند به خاطر آبرویشان است.
خبرنگار انصاف نیوز پیش از انتشار این گزارش به دفتر آقای «پیمان شریعتی» در اداره هنرهای نمایشی مراجعه کرد و این سوالات را از او پرسید.
پیمان شریعتی مدارک و توضیحاتی به صورت غیررسمی به خبرنگار انصاف نیوز ارائه داد اما حاضر به مصاحبه رسمی نشد.
انتهای پیام