تحلیل هافینگتنپست از مفقود شدن خاشقجی
ناپدید شدن جمال خاشقجی به عنوان یکی از نزدیکان حکومت عربستان، این پرسش را در ذهن میآورد که جایگاه حقوق شهروندان عربستانی برای مقامات سعودی کجاست و آنان با مخالفانشان چه برخوردی دارند؟
به گزارش ایسنا، پایگاه خبری هافینگتنپست با نگاه به پرونده ناپدید شدن جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد سعودی به جایگاه حقوق شهروندان عربستان برای مقامات این کشور پرداخته است. این پایگاه خبری در تحلیل خود مینویسد: ناپدید شدن جمال خاشقجی و مطرح شدن اتهام قتل یا ربایش او در کنسولگری عربستان موجب شده که قانونگذاران آمریکایی از هر دو حزب و مقامات سابق این کشور و همچنین رسانههای بینالمللی، تخریب گسترده روابط چندین ده ساله ریاض با دموکراسیهای لیبرال نزدیک به آمریکا را انتظار داشته باشند.
سوالی که در این شرایط مطرح میشود این است که روابط نخبگان دولت عربستان با جمعیت حدودا ۲۰ میلیونیای که تقریبا بدون هیچگونه پاسخگویی و نماینده مردمیای بر آنها حکومت میکنند، چگونه است؟
خاشقجی اساسا یکی از خودیها بود؛ مردی نزدیک به خانواده سلطنتی سعودی که سالها در استخدام سازمانهای رسانهای و دولتی آنها بود. او خود را یک وطنپرست میدانست که بارها لقب “مخالف” را درباره خود رد کرده بود.
خاشقجی گفته بود که انتقادات اخیرش از سیاستهای سعودی درباره سرکوب فعالان حقوق بشر و کمپین نظامی یمن از انگیزهاش برای کمک به بهبود وضعیت عربستان نشات گرفته است. پس از آنکه دولت عربستان او را از استفاده از توییتر منع کرد و روزنامه پرطرفدار “الحیاة” را تحت فشار قرار داد تا ستون او را تعطیل کند، خاشقجی بیش از یک سال در آمریکا زندگی میکرد.
با اینکه برخی کارشناسان همچنان بر این باورند که ممکن است خاشقجی کشته نشده باشد، صرف نظر از اینکه از زمان ناپدید شدنش در استانبول چه به او گذشته، او از حالا تا همیشه نماد تمایل دولت سعودی برای مجازات شهروندان خود است؛ خواه سرشناس باشند، خودی باشند یا آگاه از سیاستهای پیچیده ریاض.
اتفاق هفته گذشته نشاندهنده واقعیتی تازه و بیرحم برای عربستانیها در هر جای دنیا است. آنان تاکید کردهاند که به رغم تعهدات محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور برای ایجاد اصلاحات در وضعیت عربستان به منظور جذب سرمایهگذاریها در آینده، تمرکز او در واقع به مساله محدودتری معطوف است و هر کسی که تصور میشد با او همکاری داشته باشد، حالا یک بار مصرف شده است.
نورا عبدالکریم، فعال عربستانی-آمریکایی در توییتر خود نوشته است: به طرز خوشحال کنندهای از تعداد روزنامهنگاران، سیاستمداران و مردان و نمایندگان زن و مرد کنگره که پیگیر مساله جمال خاشقجی هستند، غافلگیر شدهام اما من هم نگرانم. هر اتفاقی که برای او افتاده باشد، برای فردی رخ داده که بسیار نزدیک (به حکومت سعودی) بوده است. این برای دیگرانی که نزدیک نیستند چه مفهومی دارد؟
پیامدهای پرونده خاشقجی هماکنون در حال ظهور هستند. اعضای خانواده خاشقجی – که بسیاری از آنها با اینکه علاقهای به سیاست ندارند و رابطه نزدیکی هم با او نداشتهاند، مشمول ممنوعیتهای مسافرتی دولت عربستان شدهاند- به طور علنی گفتهاند که نمیخواهند از این پرونده برای برانگیختن گمانهزنیها درباره سیاستهای ریاض استفاده شود و به تلاش عربستان برای یافتن او اطمینان دارند. شخصیتهای برجسته دیگر نیز میگویند، به رغم دوستی با خاشقجی نمیتوانند به طور علنی وارد این پرونده شوند.
منابع حامی سعودی اما مشتاقانه در تلاش هستند تا روایت دیگری را درباره آنچه رخ داده، بیان کنند.
نمونه تاریخی موازی واضحی که از این شرایط موجود است، کمپین چندین ساله معمر قذافی، دیکتاتور سابق لیبی علیه لیبیاییهای مخالف سراسر جهان بود که از تیراندازی در لندن تا آدمربایی در قاهره را در برمیگرفت. آمریکا و متحدانش در آن زمان قذافی را سرزنش کردند اما تونی بلر، نخست وزیر وقت انگلیس و جورج بوش پسر در نهایت به رغم روایتهای قربانیان شکنجهها و جان به در بردگان تلاشهای او برای قتل مخالفانش، از او حمایت کردند.
حکومتهای مستبد هر کجای دنیا نیز امروز اقدامات مخالفانشان را که در خارج از مرزهای این کشورها اختیارات خاصی برای اعتراض به سوءاستفاده از حقوق بشر در وطنشان و کنترل ویژهای بر مخاطبان داخلی دارند، دنبال میکنند.
پیام این حکومتها – و حالا ریاض- این است که شهروندان آنها عواملی آزاد نیستند. این نقض اساسیشان و حقوق فردی است که ظاهرا تنها در مواردی خاص برای مقامات غربی مهم میشود؛ غربیهایی که میگویند بهترین راه برای داشتن روابط بینالمللی پایدار، ایجاد آن از طریق آگاهی از تمایلات و دیدگاههای کل یک جامعه و نه فقط حاکمان آن جامعه است.
این پیامی برای آنان است که تهدید غیرمستقیم آنها برای حکومت سعودی به رغم اقدامات گسترده عربستان برای فروش ملیگرایی بیقید و شرط، مورد توجه مقامات این کشور قرار خواهد گرفت. آن دسته از شهروندان عربستان که خواستار احترام هستند، ممکن است روزی به مقامات کشورشان نشان دهند که این سیاست تا چه حد باعث شکستشان میشود. از طرفی ممکن است رهبران سعودی تنها در شرایطی به اشتباه خود اقرار کنند که بیاعتمادی غربیها نسبت به عربستان، روابط این کشور با متحدان اصلیاش در آمریکا و اروپا را تهدید کند.
خاشقجی، روایتگر حقایق تلخ که گفت علاقه دونالد ترامپ به سعودیها تضمینشده نیست، متوجه شد که بهای تحقیر شهروندان نهایتا به گردن مقامات کشوری است که همیشه عاشق آن بوده و آن را خانه خود میدانست.
او ۱۳ ماه پیش در مطلبی که در حمایت از اصلاحات ولیعهد عربستان ضمن انتقاد از سرکوب هموطنانش اظهار کرد: عربستان همیشه مثل امروز نبوده است. ما عربستانیها لایق شرایطی بهتر هستیم.
انتهای پیام