خرید تور نوروزی

تحلیل یک جامعه‌شناس از «مغزهای کوچک زنگ‌ زده»

محمد فاضلی، جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی تلگرامی درباره‌ی فیلم «مغزهای کوچک زنگ‌ زده» نوشت:

«فیلم‌هایی که شما را از زندگی خودتان جدا کنند و به دنیای دیگرانی ببرند که خیلی از شما دورند و شاید هیچ‌گاه به زندگی آن‌ها فکر نکرده‌اید زیاد نیستند. «مغزهای کوچک زنگ‌زده» به نویسندگی و کارگردانی هومن سیدی از همین جنس فیلم‌هاست. فیلم شما را به دنیای آدم‌هایی می‌برد که برای زندگی اکثریت جامعه ناشناخته‌اند، و شیوه‌ای از فکر کردن در میان آن آدم‌ها را تصویر می‌کند که برای بخش عظیمی از جامعه غریب است.

«مغزهای کوچک زنگ‌زده» روایت خوف‌انگیزی از زیستن در حاشیه، در منتهای فقر، در سایه آسیب اجتماعی و به دور ماندن از آموزش و چگونگی برآمدن تعصب کور از دل این شیوه زیست است. شما هیچ وقت از خودتان پرسیده‌اید زندگی کردن در حاشیه، در سایه کسب درآمد از «آشپزخانه» (جایی که در آن مواد مخدر صنعتی مثل شیشه تولید می‌شود)، و در جایی که کودکان بی‌سرپرست نگهداری می‌شوند تا وقتی بزرگ‌تر شدند برای تولید و توزیع مواد مخدر به‌کار گرفته شوند چگونه است؟ فیلم روایتی از این گونه زیستن است.

روابط اجتماعی در حاشیه چگونه است؟ رانده‌شدگان به حاشیه جامعه چگونه حق‌شان را از متن جامعه می‌گیرند؟ اخلاق در حاشیه چگونه تعریف می‌شود؟ هومن سیدی برای همه این‌ها پاسخ‌هایی دارد. فیلم هومن سیدی اما روایت «حاشیه در حاشیه» هم دارد.

زن، حاشیه‌ای در حاشیه است. زن در همان حاشیه‌ای که خودش در فقر و فلاکت دست و پا می‌زند، حاشیه‌ای بر دنیای خشن مردانه است، اوست که قربانی تعصب کور برآمده از زیست حاشیه‌ای می‌شود.

«مغزهای کوچک زنگ‌زده» روایتی است که یکی از مسیرهای خیزش ذهنیت داعشی را هم نشان می‌دهد. ذهنیت داعشی بیش از آن‌که بر قرائتی از دین بنا شده باشد، پایه‌اش مشروع پنداشتن خشونت برآمده از تعصب است و فیلم تصویری واقع‌گرایانه از سازوکارهای اجتماعی پیدایش ذهن و عمل خشونت‌آمیز ارائه می‌کند. فیلم نسبت بین بیکاری، فقدان مسکن باکیفیت، فقدان آموزش و پیدایش خشونت را به‌خوبی کاوش می‌کند.

«مغزهای کوچک زنگ‌زده» بی‌شباهت نیست به تصویری که فیلم «ابد و یک روز» از حاشیه ارائه می‌کند و اتفاقاً در آن‌جا هم زن «حاشیه‌ای بر حاشیه» است و بازی نوید محمدزاده در هر دو فیلم در نقشی کم‌وبیش قابل مقایسه، هر دو فیلم را به روایت‌هایی مکمل از حاشیه بدل می‌کند. نکته مهم اما راهی است که جامعه ایران در حاشیه و روایت کردن آن پیموده است.

«اجاره‌نشین‌ها» ساخته داریوش مهرجویی، یکی از مهم‌ترین فیلم‌هایی است که در ایران بعد از انقلاب به نوعی به حاشیه شهر و کیفیت سکونت و مسکن می‌پرداخت (البته معانی دیگری هم برای فیلم برشمرده‌اند). هنرمندان را اگر بیان‌کننده روایتی از وضع جامعه لحاظ کنیم، به این نکته می‌رسیم که داریوش مهرجویی در بیان وضع حاشیه، روایتی نه تلخ و نه آسیب‌زده، بلکه مسأله‌دار ارائه می‌دهد. روایت مهرجویی از حاشیه، بیان امری سرطانی‌شده، خوفناک یا به غایت غیراخلاقی نیست. فیلم‌ها به «ابد و یک روز» و «مغزهای کوچک زنگ‌زده» که می‌رسند، تصویر حاشیه‌ای غرق در آسیب، خشونت و بی‌اخلاقی و تعصب ارائه می‌کنند. این البته همه حاشیه نیست و حتماً حاشیه هم وجوه مثبتی برای روایت دارد، لیکن این گذار از «اجاره‌نشین‌ها» به «مغزهای کوچک زنگ‌زده» معنادار و هشداردهنده است.

«مغزهای کوچک زنگ‌زده» روایتی هنری از موضوعی اقتصادی، جامعه‌شناختی و سیاسی است که می‌توان دیدن آن‌را به همه توصیه کرد. ساعت‌ها به فکر فرو می‌روید. مسئولین سیاسی و اقتصادی جامعه دیدن آن‌را بر خود واجب بدانند. فیلم روایت بخشی از جامعه ایران است اما نمونه‌ای از قربانیان این جامعه را به رخ می‌کشد، قربانی‌ای که از حاشیه به متن هجوم می‌برد. »

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا