کی روش : آئینهی مدیریت حقیر، خارجی دوست و سودجوی ایران
کامبیز نوروزی، حقوقدان و کارشناس رسانه، در یادداشتی تلگرامی دربارهی اظهارات کارلوس کی روش پس از بازی ایران و عراق نوشت:
فوتبال را دوست دارم و میبینم. اما نه کارشناس و نه مفسر فوتبالم. ولی حرفهای «کارلوس کی روش» بعد از مسابقه با عراق، که به گفته اغلب کارشناسان ایران بازی بدی کرد، فراتر از فوتبال بود.
🔹کی روش وزیر و باشگاهها و مردم ایران را به باد یاوههای خود گرفت. به شکلی تحقیرآمیز همه را قربانیان کرد تا ضعفهای تیمش را بپوشاند. تیمی که 8 سال در اختیار اوست.
🔹کی روش در طول 8 سال، هرچه خواست گفت و همهی فدراسیون فوتبال هم خدمتگزاران دست به سینهی او بودند. مدیران فدراسیون فوتبال در این 8 سال، چه در زمان کفاشیان و چه در زمان مهدی تاج، در کمال بی مسوولیتی و حقارت، دست خدمت به کی روش بر سینه نهادهاند و هرچه او گفت اطاعت امر کردند. الان هم سکوت کردهاند هیچ نمیگویند. آنها که مدام شعار غیرت ورزشکار ایرانی میدهند، غیرت خودشان را روی تشک صندلی ریاستشان گذاشتهاند و سالها روی آن نشستهاند.
🔹اما اشتباه نباید کرد. این فقط وضعیت فوتبال و فدراسیون و تاج و کفاشیان نیست. عرصهی مدیریت کشور به همین اندازه حقارت طلب و در برابر “خارجیها” خودباخته است و بسیار بیش از هرچیز فقط به منافع خود میاندیشد و حفظ موقعیت خودش، تنها رسالتی است که بر دوش احساس میکند.
🔹تفاوت فوتبال با عرصههایی مثل صنعت و کشاورزی و امور اقتصادی و چیزهای دیگر در این است که فوتبال در ویترین است و خیلی از چیزهای آن صاف جلوی چشم مردم اتفاق میافتد. آنچه از خودباختگی در برابر “خارجیها”، سودجوییهای نامشروع، حقارتها، گردن کلفتی در برابر داخلیها و سرافکندگی در برابر خارجیها درمدیریت فوتبال ایران میبینیم، مستورهی همان است که پشت پرده در سیاست و مدیریت کشور میگذرد.
🔹کی روش، که در گریز از ضعفهایش به مردم و وزیر و باشگاهها میتازد و هرچه میخواهد نثار میکند و همه را خرج حود میکند، علاوه بر فدراسیون، مدیریتهای دیگر کشور را هم خوب میشناسد و میداند که چقدر بی مایهاند. میدان خالی است و او که به جستجویی پولی که در جای دیگری احتمالاً پیدا نمیکرد، همه را دست به سینهی خودش میبیند. اتفاقاً درست هم میبیند. او این مدیریت را خوب شناخته است.
انتهای پیام
دوست عزیز اگر فوتبالی نیستی دست کم واقعیات فوتبال را بپرسید و سخن بگویید. چرا نمی گویید چند سال است که بر بام فوتبال آسیا قرار داریم؟! چرا نمیگویید با وجود همه محدودیتهای مالی و نیروی انسانی و… به راحتی به جام جهانی رفتیم؟! چرا نمی نویسید بزرگان فوتبال آسیا اینک – پس از چند دهه – از نام ایران هراس دارند؟!! چرا نمیگویید سطح بازی ملی ما تا چه میزان بالا رفته و غرور ملی ما حداقل در فوتبال به کجا رسیده است؟! چرا نمیگویید بازیکنسالاری دیگر در فوتبال ملی ما جایی ندارد؟! چرا نمینویسید هر کسی – اعم از بازیکن و مدیر و مربی – میداند فقط در صورت اثبات شایستگی می تواند به تیم ملی راه پیدا کند؟! چرا نمیگویید بزرگان فوتبال جهان – مثل آرِژانتین، پرتغال( قهرمان اروپا)، اسپانیا ( باز هم قهرمان اروپا و جهان ) – چقدر در برابر تیم ملی ما به زحمت می افتند؟! قدری انصاف داشته باشیم. باز میخواهید برگردیم به تیم ملی هشت سال پیش؟! خدای من چه اینده وحشتناکی اگر این گونه شود.