حضور در بازارهای نوروزی به مثابه مناسکی آیینی
جواد نظری مقدم، مدرس دانشگاه، در یادداشتی با عنوان «حضور در بازارهای نوروزی به مثابه مناسکی آیینی» نوشت:
به سنت هر ساله روزهای منتهی به عید نوروز، مردم برای خرید به بازارها هجوم میبرند تا بساط مهمانیها و ضیافت عید، رونق همیشگی خود را داشته باشد. این شور و شوق مردم برای خرید کالای عید از نگاه بخشی از تحلیلگران، مواجهه معقول و منطقی به نظر نمیرسد و همواره مورد سرزنش قرار میگیرد. بسیاری معتقدند خرید کالا و اجناس مختلف در این ایام بر گرانیها و افزایش قیمتها دامن میزند و در نتیجه نسخهی شفابخش آنان برای حل مسالهی گرانی در این ایام، عدم خرید کالاست. اما به هر حال حضور پرشور خانوادهها در بازار علی رغم همهی مشکلات و مسائل و دغدغههای موجود اقتصادی و کاهش قدرت خرید آنان نسبت به سالهای گذشته نشان میدهد که مردم قصد دست کشیدن از این عادت هر ساله را ندارند.
به نظر من این شور و حرارت مردم برای حضور در بازار اگر چه از سویی در نظر برخی منطقی به نظر نمیرسد اما از سویی دیگر حکایت از امری میکند که میتواند جالب توجه باشد و باید در سیاستگذاریهای فرهنگی مورد تأمل و توجه قرار گیرد و آن اینکه مردم ایران در هر وضعیتی اهتمام ویژهای به حفظ و احیای سنتها و آیینهای خود دارند.
در بزرگداشت سنت آیین ملی نوروز، مردم ایران علی رغم همهی مشکلات و کمبودهای مالی، سنتشان را دوست دارند و هر کاری میکنند تا این دست سنتها زنده بماند. مردم به هر طریقی سعی دارند میراث زیبای گذشتگان خود را احیا کنند؛ لازم باشد پول قرض میکنند تا خرید عید داشته باشند، لباس نو بخرند، اسباب سفره هفت سین را فراهم کنند و نقل و شیرینی بخرند یا بپزند تا خاطره خلق کنند هم برای خود هم برای نسلهای آینده تا همگی در کنار هم شاد باشند. اگر چه شاید قدرت خرید مردم به جهت نابهسامانی وضعیت اقتصاد و نظام توزیع کالا و اقلام مصرفی و غیر مصرفی کاهش یافته اما به هر حال نمیتواند در شور و شوق مردم در برپایی این مناسک آیینی تأثیری بگذارد و خللی ایجاد کند. وقتی از پنجره مردمشناسی و در چارچوب مطالعات هویتی به این مساله نگاه میکنیم میتوان گفت این نوع از مواجههی مردم با سنت و عناصر هویت ملی زیبا و جالب توجه به نظر میرسد. چرا که حضور در بازار به مثابه مناسکی است که باید انجام شود تا این حس و شور و شوق همچنان زنده بماند و بازآفرینی شود حتی اگر خرید همهی کالاهای مورد نیاز عید برای فرد ممکن نباشد.
این مساله وقتی جالبتر به نظر میرسد که میبینیم مردم ایران در مواجهه با آیینهای مذهبی نیز چنین شیوهای را اتخاذ میکنند. همین مردم که برای شادی و نشاط اجتماعی در قالب آیین نوروز و یلدا و… سنگ تمام میگذارند در فصل اندوه و غم و حزن عزای محرم یکپارچه جامه عزا بر تن میکنند و سیاهپوش میشوند. در این سالها مخصوصاً به جهت کمبودها و مشکلات اقتصادی شاید انتظار میرفت سفره غذای نذری در مساجد و تکایا کوچکتر و محدودتر شود و کمتر شاهد نذری دادن مردم و کمک مالی آنان برای برپایی مراسم عزای سید و سالار شهیدان باشیم. اما میبینیم که این مردم باز در برپایی و زنده نگاهداشت سنت و آیین مذهبی جامعهی خود بیاندازه جدیاند. و مشکلات و مسائل اقتصادی کوچکترین خللی در عزم مردم در برپایی مراسم عزاداری و سنت نذر و پهن کردن بساط قیمه و قرمه و آبگوشت و انواع آشها و دیگر غذاهای محلی و چای و شیر و شربت نذری ایجاد نمیکند و سفرهها پر رنگتر و بزرگتر و بازار اقتصاد آیینی پر رونقتر میشود.
تجربهی تاریخی در جامعهی ایرانی نشان میدهد جامعهی ایران جامعهای است که سنتهایش را دوست دارد چه سنتهای ملی و چه سنتهای مذهبی و همواره میکوشد تا سنتهایی که ریشه در خاک و هویت ملی و مذهبی جامعه دارد را احیا کند آنرا سینه به سینه به نسلهای آینده بسپارد. لذاست که امسال نیز همچون سالهای گذشته بازارها شلوغ و مملو از جمعیت است چرا که مردم دست به هر کاری میزنند لازم باشد قرض میکنند کمتر میخورند و ارزانتر میپوشند تا این سنت دیرینه سینه به سینه منتقل شود و و تداوم پیدا کند. این یکی از ویژگیهای خلقی مردم ایران است.
انتهای پیام