مستندِ شاملو یا اعتراف به بی‌چیزی!
محمدرضا طاهری، شاعر در یادداشتی تلگرامی با عنوان «مستندِ شاملو یا اعتراف به بی‌چیزی!» نوشت:
می‌دانید معجزه‌ی شعر چیست؟ همین که به ترنّمِ چند واژه، تمامِ لجن‌پراکنی‌های سیاستمداران و عمله‌های ناچیزشان را می‌شوراند و می‌برد!
مستند می‌سازید و سخنان قیچی شده‌ی کوچک و بزرگ را تنگِ هم می‌گذارید که در نهایت همه بفهمند شاملو عحب دیوِ هفت سری بوده است! عجب موجودِ بی‌فرهنگِ روان پریشِ خطرناکی بوده است! عجب ناشاعرِ شارلاتانِ پدرسوخته‌ای بوده است! این همه زور می‌زنید اما ناگاه کسی در کتابی می‌خواند:
“روزگار غریبی‌ست نازنین
آنکه بر در می‌کوبد شباهنگام
به کُشتنِ چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد”
همین که چشمش به این کلمات می‌افتد جانش گواهی می‌دهد که شما صداقت ندارید و او راست می‌گوید. راست می‌گوید که “دهانت را می‌بویند، مبادا که گفته باشی دوستت می‌دارم…”
آری این معجزه‌ی شعر است. شاملو هر ایرادی که داشت یک عمر صادقانه از آزادی و عشق و انسان نوشت و نوشته‌‌هایش را آزادی‌خواهان و عاشقان پسندیدند. شفیعی کدکنی او را یکی از چند شاعر برتر عصرِ ما می‌داند. میراثِ او کلماتی است که مردم آن را در پاک‌ترین لحظاتشان زمزمه می‌کنند. اما شما چه کرده‌اید؟ شما چه میراثی از خود برای مردمان گذاشته‌اید؟ چه میراثی جز ریاکاری و نفرت پراکنی و دروغ و فساد و تباهی؟
این فیلم یک اعترافِ بزرگ هم داشت! این‌که جریانی به نامِ ادبیات انقلاب که چهل سال است خروار خروار بیت‌المال خرجش می‌کنید، یک جو اعتبار ندارد. که اگر داشت یک نفر از آن‌همه پروردگانِ نعمت را می‌آوردید جلوی دوربین تا او هم ناسزایی به شاملو بگوید. نیاوردید چون می‌دانید که بزرگانتان هم به دامنه‌های قلّه‌ای که شاملو و امثالِ شاملو بر آن ایستادند، نرسیده‌اند. راهی نداشتید جز آنکه نامِ فروغ را بیاورید. همان فروغ که از نگاهِ شما یک زنِ ناپاکِ منحرف است و اسم و رسمش باید از همه جا حذف شود. وای که چقدر شما ریاکارید! حالا باید منتظر باشیم که کِی در مستندی برای فحش دادن به فروغ، سخنانِ شاملو را قیچی‌قیچی می‌کنید!
انتهای پیام
