اشرافیت مذهبی!
روزنامه همدلی نوشت: این روزها که فشار اقتصادی کمر مردم را خم کرده و تبدیل به بحران لاینحل سیاسی-اجتماعی شده، جامعه مذهبی ایران نسلی از اشرافیت را تجربه میکند که زیر لوای دین قرارگرفته است.
مراسمهای لاکچری ماه محرم، مداحهای که برای چند ساعت روضه امام حسین (ع) میلیونها تومان به جیپ میزنند، رانتخوارهای که پشت ریش و تسبیح پنهانشده و با اسم دین به دنبال منافع اقتصادی خود هستند، گوش دادن به روضه در ماشین آخرینمدل، تاسیس و ساخت حوزههای علمیه لاکچری، رونمایی از قرآن طلاکوب و … نمونههای از اشرافیت مذهبی است که با در اختیار گرفتن دین ضمن مشروعیت بخشی به خود، آفتی به نام بورژوازی مذهبی را شکل دادهاند.
در چند سال اخیر خوی کاخنشینی و اشرافی گری در میان برخی از مسئولان و مذهبیانی که وجهه اجتماعی خود را با انتساب به مذهب کسب کردهاند آنچنان شیوع پیداکرده که منجر به خلق طبقهای جدید تحت عنوان «اشرافیت مذهبی» شده است.
اشرافیت مذهبی که از تجمیع دو پدیده متعارض -که معمولاً باید در مقابل هم قد علم کنند- شکلگرفته، یکی از آفتهای جدیدی است که اگرچه پیشینه تاریخی دارد اما آثار مخرب و تخریبکنندهای در جامعه خواهد گذاشت که کمترین آن میتواند کمرنگ شدن اعتقادات دینی و بدبینی و همچنین ایجاد شکاف بین مردم، مسئولان و متولیان امور دینی باشد
اشرافیت مذهبی فقط به سبک زندگی بهظاهر اسلامی فرزندان برخی از مسئولین و ژنهای خوب محدود نمیشود، بلکه این سبک از زندگی اشرافی که در سایه مذهب خود را بازتعریف کرده است بهصورت آفتی به میان برخی از مداحهای شناسنامهدار اهلبیت نفوذ کرده است، به نحوی عکسهای آنان با امیر رعیتها یا حسین هدایتیها و … که امروز بهعنوان اخلالگر در نظام اقتصادی کشور شناختهشدهاند، در فضای مجازی دستبهدست میشود.
آفت اشرافی گری در میان مداحان آنچنان شیوع پیداکرده است که چند روز پیش رئیس سازمان بسیج مداحان برخی از آنان را به ارتباط با اسرائیل متهم کرد. یوسف ارجویی، رئیس سازمان بسیج مداحان در سی و دومین گردهمایی سالانه مداحان و ذاکران اهلبیت (ع) در کرمان گفته است: «در اسراییل مداحانی برای تخریب عاشورا تربیت میشوند که عدهای از آنها در کشور دستگیرشدهاند»
اشرافی گری مذهبی و سوءاستفاده از دین آنچنان در جامعه زیاد شده است که دیگر از حرفهای درگوشی و پچپچ به اظهارنظر کارشناسان تلویزیون نیز رسیده است. یک استاد حوزه و پژوهشگر تاریخ اسلامی چند وقت پیش در یک برنامه تلویزیونی به سبک اشرافیت مذهبی در جامعه تاخت.
حجتالاسلام محسن قنبریان استاد حوزه و پژوهشگر تاریخ اسلام در برنامه ثریا اشرافی گری در حکومت اسلامی را نکوهش کرد و گفت: در حکومت امام علی (ع) و یا در نظام جمهوری اسلامی اگر اشرافی گری پدیدار شود حتماً اشرافی گری مذهبی است چراکه حکومت اسلامی است و آنان که به اشرافی گری روی آوردهاند حتماً با چهره مذهبی و دینی واردشدهاند و با استفاده از مذهب، اشرافی گری را باب کردهاند.
این استاد حوزه با اشاره به فساد مالی در میان برخی از شخصیتهای مذهبی کشور برای ساخت مدارس مذهبی کشور یادآور شد: قبل از آنکه به اشرافی گری در ویلاهای لواسان خرده و ایراد بگیریم ابتدا باید به حوزه علمیهای که در لواسان ساختهشده است ایراد بگیریم. بسیاری از افراد که ثروتهای بادآورده دارند برای توجیه کارهای خود بعضاً در ساخت اینگونه مکانها نیز با ژست خیرمآبانه نیز ورود پیداکردهاند.
در حالی در جامعه ما طبقهای به نام اشرافی گری مذهبی شکلگرفته است که سال 57 مردم بپا بر خواستند که تا با انقلاب اشرافیت را از بین ببرند، نه اینکه علاوه بر اشرافیت سیاسی، اشرافیت مذهبی نیز در کشور ایجاد شود. درواقع یکی از اهداف مهم انقلاب اسلامی در مبارزه با طاغوت و سرنگونی حکومت پهلوی مبارزه با اشرافی گری بوده است و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نیز در سخنرانیها و نوشتههای خود همواره به رسیدگی به پابرهنگان و مستضعفان و دوری از اشرافیت توصیه کرده است. اما اکنون چهار دهه بعد از انقلاب، افرادی که با شعار دیانت ورزی و مبارزه با اشرافیت صندلیهای مدیریتی را تصاحب کردند، رویه خلاف ارزشها و آرمانهای انقلاب را در پیش روی گرفتهاند.
اکنون با توجه به بورژوازی مذهبی که در جامعه شکلگرفته است این سوال پیش میآید که چرا چهار دهه بعد از انقلاب شرایط بهگونهای تغییریافته است که بهجای ارتقای زندگی محرومین و پابرهنگان، این زندگی برخی از مسئولین است که هرروز اشرافی و پررونقتر میشود. این قشر که از آنان انتظار میرفت که با خدمت و حفظ روحیه جهاد و ازخودگذشتگی به ارتقای زندگی محرومین همت کنند روزبهروز فربهتر شده و مردمی که از تامین معاششان نیز عاجز هستند هرروز حیرتزده شاهد عکسهایی از زندگی لاکچری، باغوحش خصوصی و ویلاهای شیک آنان و فرزندانشان در اینترنت هستند.
بدون تردید ریشههای بازتولید این طبقه در ایران که بهعنوان کشوری اسلامی با مولفههای مذهبی در جهان شناخته میشود را باید در رانت و سوءاستفاده از مذهب جستجو کرد. سوءاستفادهای که برخی را دچار توهم خود برتر پنداری میکند، آنچنانکه امتیازهایی را که از رابطه و رانت به دست میآورند نهتنها حق مسلم خود میدانند، بلکه طلبکارانه آن سهم خود از سفره انقلاب میدانند.
ناگفته پیداست اشرافیت مذهبی از ازدواج نامشروع سیاست و دیانت متولدشده است، چراکه تجمیع درست سیاست و دیانت فرزند مسئولیتپذیر و صالحی خلق میکند که مصلحت و منافع عمومی را به مصلحت و منافع شخصی خود ترجیح میدهد. اما تجمیع نامشروع این دو، نفع طلبی و خودخواهی و منکرهایی مانند تزویر، ریا و فساد را اشاعه میکند.
با تمام این تفاسیر خوشبختانه امروزه روند جریان مطالبه گری از مسئولین و آقازادههایی که مانور اشرافیت میدهند و برای به رخ کشیدن ثروتهای بادآورده پدران خود، باهم کورس «برند بازی» میگذارند و کلکل لاچکری میکنند، در میان قشری از مردم به راه افتاده است. بسیاری از مردم به شکلگیری این قشر حساس شدهاند و برخی از مسئولین را ناگزیر به پاسخگویی یا مجبور به تغییر رویه و سبک زندگیشان کردهاند. نمونه بارز این موضوع عقبنشینی برخی از مداحها از برنامهها و مراسمهای پرزرقوبرق محرم است.
دو روز پیش بعدازآن که یاشار سلطانی پستی در شبکههای اجتماعی با این مضمون گذاشت: «بهتر است آقای رئیسی قبل از آغاز محرم تکلیف مداحان رانتخوار و رابطه برخی از آنها با امیر کاظمی (رعیت) و هدایتی را مشخص کند. حماسه حسینی علیه ظلم و فساد بود، نباید به کاسبان تحریم اجازه سوءاستفاده را داد.
انتهای پیام
چه کنم آنکه به این میکده آتش زده را ؟!
باز گویی که گشودند در میکده را
غم دل را نخورد آنکه خورد حسرت خویش
برد از راه هوس مرد به راه آمده را
دین که اسباب ریاست شد و دنیا، این است
آتش درد خدا نیست دل بتکده را
می کشد جور محبت دل عاشق بر خلق
گر چه زهاد نبینند غم می زده را
با رقیبان خدا حرف ندارم، شاید
گوش محرم شنود درد دل یک سده را
سر به راهم بکنید ای عقلا، یا زنجیر
که به دیوانه ندادند بجز این رده را
( رومی )
ایکاش عظمت وشکوه مرقدامام خمینی مانند مراسم تشییع شان بود نه مثل الان…….