شعر حنا عثمانی برای احمدشاه مسعود
سروده شاعر نوجوان افغانستانی، حنا عثمانی برای احمدشاه مسعود در سالگرد ترور او به نقل از کانال تلگرامی اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی در پی میآید:
تنها برای مسعود:
غرور و هیبت تو در دل سپاه تو نیست
کسی مراقب اندیشه ها و راه تو نیست
اگر به نام تو امروز جمع جارچیان
مزاحم همه شهر اند؛ این گناه تو نیست
کسی به شکل تو باشد نمیشود مسعود
تمام مسٲله در کفش و در کلاه تو نیست
کسی که دوست ندارد تو را دلش سنگ است
تو خود نمونه مهری و اشتباه تو نیست
تورا غرور و تو را افتخار میزیبد
تو را کلاه کژ و اقتدار میزیبد
تو خاطرات منی در زمان کودکیمl
تو قهرمان منی، قهرمان کودکیم
تمام مساله ای یار به قیامت ماند
تو را ندیدم و دیدار به قیامت ماند
سخن ز معرکه ای در میان نمیآید
چنان تو در وطنم قهرمان نمیآید
اگرچه خانه مبدل شود به ویرانه
بجنگم و نسپارم برای بیگانه
کسی نمانده ببیند به فکر و باور تو
مصیبت است مصیبت به جان کشور تو
نشد کلاه بپوشم تفنگ بردارم
نشد شهید شوم در رکاب و سنگر تو
چقدر صاحب جاه و جلال گردیدند
یکی یکی همه رزمآورانت از بر تو
تو را به خاک سپردند و بعد، آمر صایب
نپرس اینکه چه کردند در برابر تو
سفر بخیر خدا حافظ ای مسافر من
فقط برای تو باید سرود آمر من
غمت به سینه و سنگ مزار خواهد ماند
سریچه تا به ابد داغدار خواهد ماند
تو را به گریه نشستم تو را صدا کردم
برای خانهی تنهایی ات گل آوردم
صدا زدیم و نیامد جواب، فرمانده!
چقدر خسته یی، آری! بخواب فرمانده
انتهای پیام
شعر زیبا و خوبی بود