بیانیهی انتقادی حزب مجمع ایثارگران به مناسبت هفته دفاع مقدس
حزب مجمع ایثارگران به مناسبت هفته دفاع مقدس بیانیهی برخی نقدها و آسیبشناسیها و پیشنهادها پرداخته است.
متن ارسالی این بیانیه به انصاف نیوز در پی میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم
مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا (احزاب / 23)
در آستانهی هفته دفاع مقدس قرار داریم. پاسداشت هر سالهی این هفته، فرصتی است تا درباره یکی از مهمترین حوادث سرنوشتساز تاریخ معاصر کشورمان سخن بگوییم و ضمن تجلیل از قهرمانان شهید و همه رزمندگان و ایثارگران و خانوادههای شهدا، برخی نقدها و آسیبشناسیها و پیشنهادها را با مردم و مسئولان در میان بگذاریم به این امید که با توجه به آن، کشور در مسیری بهتر به پیش برود و آینده آن از گذشتهای که ما مشاهده کردیم، پرفروغتر باشد.
در همین ابتدا مقارنه و همزمانی هفته دفاع مقدس با ایام سوگواری سیدالشهدا را گرامی داشته و انگیزه حسینی رزمندگان و ایثارگران و حماسهآفرینی عاشورایی مدافعان وطن را پاس میداریم. در طول هشت سال جنگ تحمیلی، عاشورای تاریخی امام حسین(ع) برای مردم ایران به عاشورای هر روزه و میدانهای جنگ به کربلای مجسم و عینی تبدیل شده و خون مظلوم دشت نینوا، انگیزه دفاع از انقلاب و نظام و مردم و کشور را مضاعف میساخت.
هویت ایثارگری
این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که دفاع مقدس با هویت ایثار رزمندگان و خانوادههای شهدا و مجروحان و آزادگان اداره شد به گونهای که هر جای تاریخ و حوادث جنگ را مرور کنیم، نقش برجسته ایثار و ایثارگران را خواهیم یافت. دوران دفاع مقدس عصر بروز و تجلی آرمانهای بلند انسانی مانند صداقت، پاکی، از خودگذشتگی، وحدت و یکپارچگی، همراهی مردم با مسئولان و … بود. دفاع مقدس را باید اوج انسجام و وحدت ملی دانست. در این دوران شکاف دولت – ملت به حداقل خودش رسید به گونهای که یکی شدن مردم و حکومت موجب تولید قدرتی بزرگ شد و دفاع مقدس توانست بر تمامی قدرتهای منسجم حامی صدام فائق آید. دفاع مقدس همبستگی ملی ایجاد کرد و سرمایه اجتماعی را به حداکثر رساند به گونهای که ما در جنگ شاهد حضور همه اقشار اجتماعی و طبقات جامعه در جبهه و دیگر فعالیتهای مرتبط با جنگ بودیم. در جریان دفاع مقدس، گسست بیننسلی به حداقل رسید و ما شاهد همکاری بیننسلی بودیم. در همین بستر مناسب بود که جمهوری اسلامی توانست کادرهای مدیریتی مورد نیاز خود را بسازد چرا که عرصه دفاع مقدس، یک دانشگاه بزرگ تربیت نیروی انسانی بود.
در همینجا باید میان ایثارگران واقعی که همچنان به ارزشهای دوران دفاع مقدس وفادارند با کسانی که از عنوان ایثارگری برای رسیدن به قدرت و ثروت بهره میبرند و پشت پا به تمامی آرمانهای گذشته خود زدهاند، تمایز ایجاد کرد. ایثارگران واقعی مانند همان دوران، درد انقلاب و مردم را دارند و از انحرافهای ایجاد شده در روند اداره امور ناراضیاند و دردمندانه برای اصلاح آن تلاش میکنند. آنان هنوز هم با «نداشتن» و «نخواستن» آشناترند و مسابقه کسب قدرت و ثروت در میان طیفی از رزمندگان دیروز را برنمیتابند. آنان حریت و عزت خود را در پای صاحبان قدرت قربانی نمیکنند در حالی که میبینند برخی از مدعیان ایثارگری، تمامی فلسفه انقلاب و آرمانهای نظام و فداکاری بیمزد و منت برای مردم را کنار گذاشته و برای کسب و حفظ قدرت و ثروت، بدون هیچ ملاحظهای تلاش میکنند. ایثارگری واقعی متعلق به کسانی است که از غنائم جنگ بینصیبند اما دلشان برای مسئولان در قدرت بیش از خودشان میسوزد تا شاید به اجرای بیتنازل قانون اساسی و آرمانهای وعده شده به مردم بازگردند و هم خودشان در مصدر امور بمانند و هم مردم از نتیجه اقدامات درست آنان بهرهمند شوند.
دفاع آری، جنگ هرگز
همیشه گفته شد که ما از جنگ بیزاریم اما از دفاع ناگزیر هرگز روی بر نمیگردانیم. در طول دوران دفاع مقدس رزمندگان با همین نگاه به میادین جنگ میرفتند چرا که معتقد بودند اسلام طرفدار صلح و دوستی و زندگی مسالمتآمیز و انسانی است و جنگ را فی حد ذاته نمیپسندد مگر آن که پای دفاع از ناموس و دین و سرزمین و مقابله با تجاوز و تعرض و زیادهخواهی در میان باشد که در آن صورت باید در حد دفع خطر و تثبیت امنیت و جلوگیری از تجاوز مجدد وارد آن شد. فقط جنگطلبان در داخل و خارج و کاسبان جنگ و تاجران سلاح هستند که هنوز هم برای جنگ، گونهای تقدس ذاتی قائلند و به همین دلیل از بروز جنگ استقبال میکنند.
تاکید میکنیم که ما مخالف افزایش قدرت نظامی کشور برای مقابله با تهدیدهای خارجی نیستیم بلکه آن را ضروری هم میدانیم اما معتقدیم کسب هرگونه آمادگی صرفا برای پیشگیری از جنگ و دفاع ناگزیر است و نه جنگ پیشدستانه. به همین دلیل با ماجراجویی عناصر تندرو و جنگطلب و طراحیهای کاسبان جنگ کاملا مخالفیم.
جنگ واقعا تحمیلی
جنگ هشتساله بر ما تحمیل شد و در اینباره تردیدی وجود ندارد. متاسفانه این روزها به دلیل ضعف عملکرد کلی نظام و ناکارآمدی مسئولان و ناتوانی ساختاری دستگاه حکومت، سرمایه اجتماعی مردمی بشدت از دست رفته و به همین دلیل، عملکرد حتی درست گذشتگان هم در ذهن مردم و بخصوص جوانان زیر سئوال رفته است. جنگ هشتساله یکی از مقاطع مهم تاریخ معاصر است که درباره آن، دهها پرسش و ابهام مطرح شده و کسانی حتی در تحمیلی بودن آن هم تردید کردهاند. بر این باوریم که باید از سوی آگاهان و تحلیلگران منصف و دارای مقبولیت مردمی، از تاریخ جنگ ابهامزدایی شود و برای پرسشهایی که در پیرامون جنگ تحمیلی مطرح است، پاسخهای اقناعکننده فراهم آید، بخصوص برای نسل جوانی که تجربه حضور مستقیم در صحنه جنگ را ندارد.
از همین فضای پر از ابهام موجود کسانی بهره گرفته و علل اساسی و انگیزه اولیه شروع جنگ تحمیلی را در حد چند موضعگیری سیاسی امام و رهبران ایرانی علیه صدام تنزل میدهند و با نشان دادن نشانی غلط، مدعی میشوند که ایران در شروع جنگ تحمیلی نقش داشته است. شاید اگر تجربه امروز را داشتیم و از اهرم دیپلماسی بهتر بهره میگرفتیم، دست جنگطلبان عراقی بستهتر میشد اما تحلیلگران و مورخان تاریخ جنگ باید به خوبی نشان دهند که صدام از فرصت پیش آمده بعد از پیروزی انقلاب و تضعیف ارتش ایران و عدم حمایت آمریکا و غرب از جمهوری اسلامی، حتما برای تامین اهداف تاریخی خود استفاده و جنگ را بر ایران تحمیل میکرد. «جنگ سرد» میان ایران و عراق اصلا توجیه مناسبی برای شروع «جنگ گرم» نیست و عراق به همین دلیل در نهایت از سوی سازمان ملل به عنوان عامل شروع جنگ معرفی شد.
مقابله با تحریف
مقطع شروع جنگ تحمیلی، تنها یکی از مواردی است که از سوی کسانی تحریف میشود اما دامنه تحریف تاریخ دفاع مقدس خیلی وسیعتر و عمدتا از سوی کسانی است که خود را مدافع نظام و انقلاب میدانند. به همین دلیل معتقدیم که تدوین تاریخ و تجارب جنگ و جلوگیری از تحریف تاریخ دفاع مقدس و برجسته کردن دستاوردهای واقعی ۸ سال ایستادگی مردم در مقابل تجاوز یک ضرورت است. الان زمان نقد و بررسی کارشناسانه و تخصصی همه موضوعات جنگ است. باید اجازه نقد و تبیین درست امور دفاع مقدس را داد تا واقعا گذشته چراغ راه آینده شود. بیتجربگی در جنگ و احتمال بروز اشتباه در آن کم نیست و چشمپوشی بر آن خطاها، راه خطاهای بعدی در آینده را هموار میکند.
متاسفانه یکی از مراکز تحریف تاریخ جنگ، صداوسیما است، هر چند غالب مراکز و محافل قدرت هم در این کار نقشی مستقیم دارند. صداوسیما با توجه به خط سیاسی حاکم بر آن، در صدد تحریف تاریخ جنگ است تا مجبور نشود از بزرگانی مانند مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی و مهندس میرحسین موسوی به نیکی یاد کند. اقدام صداوسیما و مراکز رسانهای خاص در تحریف رویدادهای جنگ تحمیلی، کاملا تدوین دلبخواه و یک طرفه تاریخ جنگ است و متاسفانه اجازه نقد این رویکرد به مخالفان داده نمیشود. اکنون توصیف واقعی و معقول حوادث جنگ و جلوگیری از طرح مبالغهآمیز برخی موضوعات ضروری است. در تدوین تاریخ دفاع مقدس، رویایی و غیرواقعی نشان دادن افراد و حوادث، قدسیتبخشی ظاهری و تصنعی به برخی رخدادها، برجسته کردن امدادهای غیبی ساختگی و باورناپذیر و … نباید اتفاق بیفتد. جنگ را باید واقعی و ملموس و عقلانی تحلیل و تبیین کرد.
در کنار تدوین درست رخدادهای جنگ و جلوگیری از تحریف تاریخ دفاع مقدس، مدون کردن تجارب جنگ در همه عرصهها (دیپلماسی، نظامیگری و تاکتیک، اقتصاد جنگی، اطلاعات و عملیات، لجستیک و …) یک ضرورت جدی برای آیندگان است.
شجاعت فداکارانه امام خمینی
یکی از محورهای مهم تاریخ جنگ که از سوی طیفی به صورت آگاهانه تحریف میشود ماجرای پذیرش قطعنامه 598 از سوی امام خمینی است. این جریان بدون در نظر گرفتن شرایط کشور در چند سال پایانی جنگ، مدعی میشود که ایران امکان پیروزی نظامی در جنگ را داشت و مسئولان دولتی و فرماندهانی مانند آیتالله هاشمی رفسنجانی به امام خیانت کردند و کار به قبول قطعنامه کشید. متاسفانه در این مسیر کتابها و مستندهای غیرمستند و دروغنامههای متعددی منتشر کردهاند و در آنها بدیهیترین واقعیتهای جنگ و اقتصاد و کشور را نادیده گرفته و به تهمتزنی و حتی پروندهسازی علیه خادمان به کشور روی آوردند. برخی از بزرگان هم با علم به این که این اتهامات واقعیت ندارد اما سکوت کردهاند تا نکند به نفع کسانی حرف بزنند که اکنون با آنان مواضع سیاسی متفاوتی دارند.
امام خمینی در شرایطی قطعنامه را پذیرفت که غالب مسئولان ادامه جنگ را ناممکن میدانستند و پیروزی نظامی را در دسترس نمیدیدند و حتی موجودیت نظام و تمامیت ارضی کشور را مجددا در خطر احساس میکردند. اقدام امام بعد از این اتفاق افتاد که دیپلماسی در تعامل با دیگر کشورها و نهادهای بینالمللی به قطعنامه 598 رسید و مطابق آن ظرفیتهایی را ایجاد کرد که با پذیرش آن، دستاوردهایی مانند تعیین متجاوز و بازگشت به مرزهای بینالمللی و تامین خسارات پیشبینی شده بود.
نکته مهم در اقدام امام خمینی شجاعت فداکارانه ایشان در قبول مسئولیت پایان جنگ بود. ایشان پیشنهاد آیتالله هاشمی رفسنجانی را نپذیرفت که معتقد بود خودش مسئولیت قبول قطعنامه را بپذیرد و بعدا و در صورت نیاز حتی محاکمه شود اما جنگ پایان یابد. امام تاکید داشت که قبول قطعنامه 598 برای پایان دادن به جنگ، کار رهبری است و اگر آبرویی دارد آن را با خدا معامله میکند. امام خمینی با این اقدام اجازه نداد که نحوه پایان جنگ به بهانهای برای تفرقه بین مردم و مسئولان و رزمندگان تبدیل شود و خداوند هم به نیت خالص و خیر ایشان برکت داد و کار به جایی کشید که الان قرار داریم بدون آن که صدام و حزب بعث در عراق مانده باشند.
امام خمینی اجازه نداد مسئولیت این تصمیم مهم سیاسی بر دوش دیگران قرار بگیرد و دستاوردهای احتمالی به حساب تدبیر و مدیریت ایشان گذاشته شود. متاسفانه اکنون آن رویه و رویکرد مهم امام خمینی فراموش شده و تکرار نمیشود و به همین دلیل است که کسانی با بازخوانی غلط و دلبخواه تاریخ مقطع پایان جنگ تحمیلی، بار دیگر موجبات اختلافات وسیع بین نیروهای انقلاب را موجب شدهاند و خادمین ملت را خائن قلمداد میکنند.
دفاع از مظلومین
این حق ناشناسی است که گذشته و خدمات فراوان یاران امام خمینی را به دلیل اختلافات سیاسی کنونی، نادیده بگیریم و نقش برجسته و مثبت بزرگان را انکار کنیم. بدون تردید مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی یکی از یاران فداکار امام خمینی بود که در مسئولیت دفاع از کشور در دوران تجاوز صدام، سنگ تمام گذاشت و در حد وسع ملی به خوبی جنگ را اداره کرد. دولت میرحسین موسوی نیز خدمات شایانی به جنگ و انقلاب و مردم کرد و امام خمینی همیشه قدردان این زحمات طاقتفرسا بود. در طول سالهای جنگ فاصله طبقاتی کم و با تدبیر دولت، موضوع معیشت و زیست عادی مردم به شکلی معقول حل شده بود تا حدی که همان مردم به جبههها هم کمک میکردند و بخش بزرگی از بار مالی جنگ را هم بر دوش داشتند. در دولت موسوی ما شاهد رشد اشرافیت و طبقه جدید مدیران نبودیم که به دلیل برخورداری از موقعیت سیاسی برتر، برای خود امکانات مادی و مالی فراوانی را تدارک میبینند. باید قدردان این خدمات باشیم و در مقابل اتهامات ناروای مخالفان سیاسی، از مظلومیت آنان دفاع کنیم.
تاملاتی برای آینده
در سالگرد آغاز جنگ تحمیلی، حزب «مجمع ایثارگران» با توجه به تمامی تجارب 40سال گذشته، طرح نکاتی را خطاب به همه مردم و بخصوص مسئولان ضروری میداند:
۱- شرایط امروز کشور بیشباهت به روزهای قبل از تحمیل جنگ هشت ساله نیست. به همین دلیل باید از همه ابزارها برای جلوگیری از وقوع جنگ احتمالی بهره برد. این درست است که دشمنان هم به آسانی قادر به انتخاب جنگ نیستند اما این امر نباید خیال همه را راحت کند که جنگی اتفاق نمیافتد. شرایط جنگی حاکم بر منطقه میتواند با یک بهانه کوچک به یک جنگ تمامعیار تبدیل شود و به همین دلیل هشیاری در این شرایط بیش از گذشته مورد نیاز است.
2- دیپلماسی و بخصوص دیپلماسی عمومی از ابزارهای مهمی است که باید برای جلوگیری از وقوع یک جنگ جدید به آن متوسل شد و از آن به عنوان یک منبع مستقل قدرت بهره گرفت. در دوران جنگ تحمیلی نتوانستیم به اندازه نیاز از ابزار دیپلماسی برای دفاع از مظلومیت ایران در جنگ بهره بگیریم اما اکنون با توجه به تجاربی که فراهم آمده است، نباید از خیر دیپلماسی بگذریم و نباید اجازه بدهیم که جمهوری اسلامی را به عنوان یک کشور جنگطلب معرفی کنند در حالی که تجربه نیمقرن گذشته نشان میدهد این آمریکاست که در سراسر جهان به انواع روشهای جنگی برای تامین منافع ملی خود متوسل شده است و هنوز هم منافع ملی خود را در بیرون از مرزهای جغرافیایی و در درون کشورهای دیگر و حتی در نوع نظامهای سیاسی کشورها تعریف میکند.
3- آمادگی همهجانبه برای مقابله با هر جنگ و تهدیدی ضروری است. طبعا وقتی توان دفاع داشته باشیم میتوانیم از وقوع یک جنگ جدید پیشگیری کنیم اما مهار تندروان و ماجراجویان داخلی و پرهیز از گرفتار آمدن در تله دشمن بیش از گذشته باید در دستور کار مسئولان ما قرار داشته باشد. مجددا تاکید میکنیم که تقویت توان نظامی، اقدامی پیشگیرانه برای جلوگیری از وقوع جنگ است نه تلاشی برای توسل به جنگ پیشدستانه و بنابراین باید هر گونه ماجراجویی را محکوم و بهانه وقوع جنگ را با تدبیر بیاثر کرد.
4- کسانی که در دفاع مقدس بودند انتظار نداشتند کار به اینجایی بکشد که الان ما در آن قرار داریم. وضعیت اداره کشور از منظر وفاداری به یک نظام مردمسالار و مشارکتجویانه و قانونی، اصلا خوب نیست. ایثارگران واقعی هنوز هم به همان آرمانها وفادارند و برای تحقق آنها از جمله آزادی، برابری، عدالت قضایی، تساوی همگان در برابر قانون، اجرای بدون تنازل قانون اساسی، مبارزه با فساد، مبارزه با اشرافیت حکومتی و … تلاش میکنند. خروج از این وضعیت به ایثار مضاعف و تلاش بیش از گذشته ایثارگران نیاز دارد.
5- مردم در دوران دفاع مقدس بین خود و مسئولان فاصلهای احساس نمیکردند و به همین دلیل از دل و جان در جهت پیشبرد اهداف دفاع مقدس مشارکت داشته و از فدا کردن عزیزترین فرزندان هم دریغ نمیکردند. امروز نیز اگر مردم در نزد مسئولان، خلوص و صدق در گفتار و رفتار را مشاهده کنند، باز هم در مسیر تحقق آرمانهای ملی و انقلابی، تمام مساعی خود را به منصه ظهور خواهند رسانید. مردم در سالهای دفاع مقدس در سختترین شرایط اقتصادی و اجتماعی، هیچگاه در جمع بین دین و حکومت و حضور دین در عرصه اجتماعی، دچار تردید نشدند چرا که در آن دوران سوداگری و ویژهخواری سیستماتیک بنام دین مشاهده نمیشد اما امروز ملت به تصمیمات حاکمان با دیده تردید مینگرد و حتی اگر از آنها حرف راست هم اظهار شود، به دلیل حجم زیاد ناراستیها به باور آنها نمینشیند.
6- متاسفانه امروزه بخش بزرگی از بازداشت شدگان و زندانیان سیاسی را افرادی تشکیل میدهند که سابقه ایثارگری دارند. این واقعیت نشان میدهد که روند امور بر خلاف آرمانهایی در جریان است که ایثارگران در گذشته برای آن مبارزه میکردند. تداوم بازداشت این منتقدان دلسوز توجیه ندارد و حاکمان باید در این مسیر و نیز در روند اداره کشور، تغییرات اساسی ایجاد کنند.
در پایان بار دیگر حزب مجمع ایثارگران، هفته دفاع مقدس را گرامی داشته و یاد و خاطره شهدا و رزمندگان و ایثارگران را زنده نگه میدارد و از همگان اعم از مردم و مسئولان و احزاب سیاسی دعوت میکند که با تکیه بر تجربه 8 سال دفاع مقدس، هشیاری خود را در مقابل تحمیل جنگی تازه حفظ کنند و فرهنگ ایثار و فداکاری و گذشت مردمی را برای سازندگی کشور مورد توجه قرار دهند.
حزب مجمع ایثارگران
31 شهریور 1398
انتهای پیام