خرید تور نوروزی

پاسخ شاگرد سیدحسن به یک نامه درباره ی 88 و پس از آن

هفته گذشته سایت جهان نیوز یادداشتی از حجت الاسلام دکتر جلیل محبی مسوول سابق سازمان بسیج حقوق‌دانان، خطاب به سید حسن خمینی منتشر کرد [لینک].

در پاسخ، یادداشت حجت الاسلام رشید داودی، از شاگردان آیت الله سیدحسن خمینی به انصاف نیوز رسیده است که خطاب به حجت الاسلام جلیل محبی در پی می‌آید:

مطلب شما با عنوان «حضرت آقا سیدحسن! همه دیدند که حامی حق نیستید» خطاب به استاد گرانقدرم حاج سید حسن خمینی را در سایتی که در عناد نسبت به بیت امام شهره است، مطالعه کردم، بر خود فرض دانستم که که این نکاتی را خدمت شما یادآور باشم؛

جای بسی خرسندی است که پس از چندی حضور در بازار پر طمطراق سیاست به آغوش علم بازگشته‌اید، تا بیاموزید و یاد بگیرید که راه درست برای چون من و شمایی همین است. هرچند نباید فراموش کرد که از آغوش غوطه‌وری در سیاست نباید به انزوای تعلّم پناه آورد، که اعتدال و طریق وسطی باید مراعات کرد.

به حق بر جایگاه علمی استاد بنده صحه گذشتید که نشان از انصافتان دارد، همان که کثیری از هم فکران شما یا جاهل بدانند یا تجاهل می‌کنند؛ آری جای شک و شبهه‌ای نیست همچنان که بسیاری از علما و بزرگان بر جایگاه علمی استاد خمینی تاکید داشته و برخی مرتبه‌ی علمی وی را نسبت به اکثریت اعضای فعلی مجلس خبرگان بالاتر دانستند، شما نیز تکرار این امر واضح کردید.

بلی بی گمان سال‌ها ممحّض بودن در درس و بحث و تعلیم و تعلم از یادگار اندیشمند امام (س) مجتهدی زبردست ساخته که در قیاس برخی از اعضای خبرگان و حتی شورای محترم نگهبان اعلمیتش واضح و روشن بوده و به تعبیر شما «بر خیلی از اهل نظر پوشیده نیست».

جناب دکتر محبی عزیز با توجه به دقت نظر شما بعید می‌دانم که ندانید صفحات اجتماعی منتسب به بزرگان، توسط دوستاران یا اطرافیان راه اندازی و اداره می‌شوند، لذا اصرار شما بر انتساب مندرجات در این صفحات به شخص سید حسن خمینی برای بنده کمی عجیب است خصوصا سعی شما در این ادعا که ایشان خیلی اصرار دارد که خود را مجتهد بخواند. بی گمان أدنی ارتباط با ایشان اعتراف به عدم صدق ادعای فوق را گواهی خواهد داد؛ و البته این هم «بر اهل نظر پوشیده نیست».

اما مساله چیست؟ اینکه یادگار مجتهد و دانشمند امام به دعوت کثیری از علما، مراجع، مردم و شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی و … کاندیدای خبرگان می‌شود تا به تعبیر شما «رهبر انتخاب کنید و ولی فقیه زمان را کشف یا نصب کنید» و به تعبیر بنده فقیه حاکم برگزیند و به تعبیر امام و قانون «ولی منتخب مردم» باشد، چه مشکلی دارد؟ و چه لوابسی در شش و نیم سال اخیر باعث می شود که یادگار امام فاقد صلاحیت فوق الذکر شود؟

آیا اینکه خصوصا در یک دهه‌ی اخیر، یادگار امام در مقابل امپراطوری رسانه‌ای نهادهای خاص و پروپاگاندای تبلیغاتی ایشان، راست قامت ایستاد و تسلیم صحنه آرایی خطرناک آنان نشد و فریاد سر داد که اسلام واقعی، امام واقعی و انقلاب را آنگونه که بود منعکس کنید نه اسلام و امام کاریکاتوری برآمده از برداشت‌های گزینشی با اهداف سیاه سیاسی، کار نادرستی کرده است؟

آیا اینکه یادگار امام در کنار خیل عظیم یاران امام بسیار بیشتر و پیشتر از مدعیان بصیرت، بر عمق فجایع دولت گذشته پی برد و همچون امام سفر کرده بر عهد خود با مردم در دفاع از حقوق ایشان و آرمان‌های امام و ارزش‌های انقلاب ایستاد، موجب سلب صلاحیت ایشان می‌شود؟

آیا اینکه استاد خمینی صدق کلام و راه امام را فدای جاه و جلال و مقام نکرد و چون عده‌ای نفاق پیشه نساخت تا آسایش و راحت، طلب نماید، در نگاه شما امری ناپسند است؟

آیا اینکه یادگار امام همچون امام در دفاع از یاران مورد ظلم واقع شده‌ی امام بالاخص در آن مناظره‌ی کذایی، سکوت نکرد و حامی مظلوم شد و خصم ظالم و ناصح منحرفان تا نه تنها قاری وصیت مولا باشد (كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً) که عامل بدان شود؛ در دید چون شمایی دفاع از حق الناس نبوده و تضییع حقوق مردم کرده است؟!

آیا اینکه یادگار امام از عملکرد واضح الخطأ بیش از نیمی اعضای شورای وقت نگهبان ـ که در شرایطی که قاضی و ناظر انتخابات بودند همزمان در تریبون‌های ستاد کاندیدای همسو و سایر تریبون‌هایی که در اختیار داشتند، بی وقفه از کاندیدای مورد نظر حمایت و بر علیه رقیبانش سخن می‌پراکندند تا بدانجا که نه تنها از خود که از دین و آیین و امام زمان نیز مایه گذاشتند و … ـ، دفاع نکرد، موجبات ناراحتی شما و دوستان را به همراه داشته است؟!

آیا اینکه انقلابیون پس از انقلاب! همه‌ی قوای خویش را به کار بستند و با جدّ و جهد شبانه‌روزی از دریچه‌ی «مباهته» بر یاران صدیق امام و راویان صادق انقلاب از جمله آیت الله هاشمی رفسنجانی تاختند و آنها و خانواده‌هایشان را آماج دروغ و تهمت و تخریب کردند، یادگار امام نیز باید همچون عده‌ای که در کشاکش مبارزه کنج عزلت گزیدند، انزواطلب می‌شد و بر ظلمی که در محضرش می‌شد سکوت می‌کرد؟!

جناب محبی عزیز، چه نیک استنادی بود « قوا انفسکم و اهلیکم نارا…» ، اما برادر چه کردید شما و اهلتان و دوستان و همفکرانتان آنگاه که چماق بدستان مزدور در شب عاشورای حسین مظلوم، بر حسینه جدّ سفر کرده‌ی حاج حسن خمینی یورش بردند و میعادگاه عاشقان خمینی را هتک حرمت کردند، حرمت روضه علی اکبر (س) را شکستند، زمانی که سیادت سادات به سخره گرفته شد، هنگامی که در محله‌ی جماران که سال‌ها درود بر امام سفر کرده می‌فرستادند، عده‌ای آشوب طلب، فریاد مرگ و نفرت به بیت امام و نزدکترین یاران امام داده می‌شد و …؛ بنده از کرده‌ی شما خبر ندارم اما نیک می‌دانم و می‌دانید که یادگار امام لحظه‌ای در دفاع از صراط حقیقی امام و انقلاب و دفاع از میراث او لحظه ای تزلزل نداشت و خوش درخشید.

آری او به حق راه جد امجد و پدر مظلومش را طی کرد و در دفاع از مردم و پابرهنگانی که پناهی جز جماران نیافتند لحظه‌ای درنگ نکرد و ساکت ننشست بلکه سخن گفت و عمل کرد محبوب امت امام شد هرچند که عده‌ای نخواستند و هنوز نمی‌خواهند!

آری رمز و راز محبوبیت مردمی سید حسن خمینی نه تنها باید در انتسابش به امام، که در ایستادگی‌اش بر صراط امام و حق‌طلبی و حق‌گویی‌اش دید؛ اینکه یادگار امام بیست هفت سال پس از امام با شعار «انقلاب اسلامی نه یک کمتر و نه یک کلمه بیشتر» وارد انتخابات می‌شود و شورآفرین می‌شود، به خاطر شعور و شناخت مردم از اوست که او را حامی حق دیده‌اند؛

جناب آقای محبی به درستی گفتید که مساله‌ی رد صلاحیت یادگار امام «نقل اجتهاد نیست. نقل سیاست است» و یادگار امام، شما، ما و مردم نیک می‌دانیم که مساله چیست؟ پس چه خوب است که دوستانتان نیز چون شما، صدق کلام گزینند و حق را فدای مصلحت خود نکنند.

جناب محبی حال که نقل اجتهاد نیست و نقل سیاست است، شما و دوستانتان زبان مردم نشوید و بگذارید که حامی حق بودن یا نبودن را مردم با رای خود نشان دهند؛ تا سیه رو شود هر که در او غش باشد.

ای کاش روحانیون جوانی چون شما در این سن وارد کارزار سیاست که بازار مکاره‌گان سیاسی شده، نمی‌شدید تا هر چه بیشتر از دریای علم و معرفت بزرگان و مراجع عظام جرعه‌نوش می‌شدید، آنگاه که مسلح به سلاح علم و صدق و تجربه می‌شدید یارای تشخیص سره از ناسره بودید. و در بزنگاه میدان، عرصه را به فتنه‌سازان نمی‌باختید و با بینش و بصیرت می‌توانستید یاور بصیر رهبر و حامی نظام و انقلاب باشید نه باری بر دوش آنها؛ اما هنوز دیر نشده و این بازگشتتان را به فال نیک می گیرم …

والسلام علی من اتبع الهدی…

 

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. ظاهرا جناب رشیدی عزیز هنوز موفق به خواندن منطق نشده‌اند یا اگر خوانده‌اند خوب خوانده اند و با علم به مغالطه می‌پردازند

    1. جناب مثلا طلبه!
      فرافکنی نکن.
      سوالات و مطالب ایشون کاملا روشن، صریح و شفاف بوده و حرف دل مردم است که در قلم جناب دکتر داودی عزیز جاری شده است.
      اگر حرفی دارید شفاف بزنید و مغالطه نکنید!

  2. معلوم شد ملاک قانونی برای رد صلاحیت وجود ندارد. لذا دلیلی ندیدم که اعتنا کنم. مردم هم می فهمند و ما هم یکی از همین مردمیم. بنده احساس کردم در خبرگان می توانم مدافع حقوق مردم باشم و کَانّه آقایان گفتند: نمی خواهیم مردم به تو رأی دهند! و گرنه چه اتهامی به افراد ارزشمندی که رد صلاحیت شدند، وارد بود؟ ضد دین بودند؟! ضد انقلاب بودند؟! دیدم صداقت نیست. بنده هم اهل بازی نیستم. ما آدم هایی را دیده ایم که بازیگری را حرام می دانستند. انسان نمی تواند در لباس روحانیت بازیگری کند.

  3. ایشون نگفتن بعد از موضع گیری صریخ رهبری در برابر قانون شکنان و در زمانی که کشور در آتش فتنه میسوخت و حتی اگه برای انقلای هم نشده برای منافع ملی کشور باید این آتش خاموش میشذ حاج حسن آقا چکار کردن؟؟ به عروسی رفته و با سران فتنه شام میخوردن و خوش و بش میکردن؟؟ چرا جلسه ای حتی شده مخفیانه با آن دو نفر نگذاشتند و آنها را آرام نکردند… نخیر آقا ملت بینا هستند و تمام این حرکات رو رصد می کنند

  4. مردم تشنه دانستن حقیقت هستند.کاش حکومت به آقایان کروبی و موسوی فرصت دفاع به صورت کاملا زنده و علنی میداد تا مردم باشعور و دانش ایران خود سره را از ناسره تشخیص میدادند.همین موضوع باعث شده مردم حق را به ناحق به این یا آن بدهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا