خرید تور تابستان

مدافع میلیاردر حقوق کارگر!

نادر فتوره‌چی، خبرنگار سابق روزنامه‌ی شرق که تاکنون چند کتاب ترجمه کرده، پس از افشا شدن اشتباه‌های فاحش و مکرر در یکی از این کتاب‌ها، در نامه‌ای به ناشر، برای پرداخت خسارت اعلام آمادگی کرد.

به گزارش انصاف نیوز، علی رغم انتشار مقاله‌ی یک محقق ترجمه در هفته‌ی اخیر، فتوره‌چی چند روزی به نویسنده‌ی مقاله و منتشر کنندگان آن واکنش‌های منفی تندی نشان داد و آنها را به مخالفت با خود متهم می‌کرد اما در نهایت گفت که نامه‌ای را به انتشارات چشمه فرستاده است.

فتوره‌چی که دیدگاه چپگرایانه دارد انتقادها به این اشتباه‌ها در ترجمه‌هایش را پروژه‌های منظم و ثابت برای حمله به خود خواند.

او از جمله به افشین پرورش، پژوهشگر حوزه‌ی هنر حمله کرد. افشین پرورش سه چهار سال پیش در چند یادداشت به کمپین «نه به شهرزاد» پرداخته بود که در آنها گفته بود فتوره‌چی به خاطر ارتباط مالی به کسانی که از تعطیلی شهرزاد نفع می‌برند با آن سریال مخالفت می‌کند.

پرورش در پاسخ به توییت فتوره‌چی درباره‌ی خود، نوشت:

«همین چندماه پیش بود که خسته از ۷ ساعت کار سنگین نصب سقف کاذب، به خود نگریستم و از حجم سفیدی موها و شکستگی صورتم حیرت زده شدم. این عکس را ثبت کردم برای خودم تا یادم نرود که دقیقا در زمانی که بخاطر تعطیل کردن دومین نمایشگاه تهمینه میلانی در اوج شهرت بودم، کارگری ساده بودم در گوشه ای پرت از پایتخت هنر دنیا -نیویورک- و هنوز همانم به مثال تمام این سالها که مخارج تحصیل و زندگی خود را از کارگری تامین می‌کنم. وقت آزادم را عاشقانه و به خاطر آنچه وظیفه ی فردی خود در قبال وطنی که یازده سال پیش از آن تبعید شدم می‌دانم، به تحقیق و پژوهش می‌گذرانم.

جناب نادر فتوره چی!

مدافع میلیاردر حقوق کارگر!

اینکه تو به جای پاسخگویی، به تهمت و توهین و هتاکی دست زنی، شکستگی چهره ی منتقدت را با وقاحت به سخره بگیری، به داشتن “اعتیاد سنگین” متهمش کنی و او را “محتاج” بنامی، نشان از آن دارد که از درک این ضرورت مهم انسانی عاجزی: «شرافت».»

فتوره‌چی در واکنش به انتقادها از جمله انتقاد یک فعال توییتری به نام «امید توشه» با ادبیاتی نامتعارف نوشته بود:

«توشه موشه را نمی‌دانم (خیلی دوزاری و ریز است طرف). اما در اینکه بین شبکه فساد شهرزاد و مجموعه راش با افشین پرورش (محسن پرورش) یک ارتباط مالی (با توجه به اعتیاد سنگین پرورش) وجود دارد تردیدی نیست. بخش زیادی از اعضای ثابت این لشگر که به نظر می‌رسد متکثر است اما نیست، نیاز مادی‌ست».

چند میگیری کمپین راه بندازی؟

پرورش درباره‌ی کمپین فتوره‌چی علیه سریال شهرزاد در یادداشت‌هایی که سه چهار سال پیش منتشر کرد، می‌گوید که قضیه به زمان ساخت سریال شهرزاد بازمی‌گردد. [س] مجری طرح این سریال، جهت ساخت فیلم ابد و یک روز، از امامی به‌عنوان سرمایه گذار دعوت به همکاری می‌کند. امامی مبلغی را به [او] پرداخت می‌کند ولی [او] در نهایت به تعهداتش عمل نکرده و نامی از امامی در تیتراژ نمی‌آورد. اختلافات بالا می‌گیرد و [او] بدون انجام تعهدات مالی و کاری خود، از پروژه‌ی شهرزاد جدا می‌شود. [او] و رضوی تا زمان دستگیری امامی، هیچگونه ادعایی نسبت به شهرزاد نداشته‌اند اما در آن مقطع چنان همراه و پشتیبان این کمپین شدند و درخواست شفاف سازی منابع مالی این سریال را کردند که به قول پرورش، «گویی پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی که این آقایان در قبل و بعد از پروژه شهرزاد کار کرده‌اند از “منابع معلوم و مشخصی” تهیه شده است».

افشین پرورش مدعی است که آنها «با واژگون نشان دادن شرایط و با نشر اخبار دروغین، با فریب افکار عمومی و دستکاری افکار فعالان اجتماعی، موضوعی را که در واقع جنگ میان تهیه کنندگان سریال شهرزاد بود، به عنوان دغدغه‌ای اجتماعی جا زدند تا از این آب گل آلود ماهی گرفته و پروژه‌ی شهرزاد دو را به محاق برند و اینگونه به امامی بفهمانند که فعالیت در سینما و شبکه‌ی خانگی ایران بدون نظر مثبت [س] به هیچ عنوان مقدور نیست. بر طبق شهادت چند تن از نزدیکان [س]، پس از متون تندی که فتوره‌چی علیه فیلم ابد و یک روز نوشت، [او] به‌عنوان تهیه کننده‌ی این فیلم با او تماس گرفته و ازین طریق رفاقتی بین این دو برقرار می‌شود. همین دلیل این می‌شود که [او] برای متوقف کردن پروژه‌ی شهرزاد دو به [فتوره‌چی] رجوع کند. فتوره‌چی استاد پرداختن به مباحث بی‌دردسر ولی پر طرفدار است و همیشه با کلام تند و گاه بی‌ادبانه‌اش، به جوسازی رسانه‌ای و تهییج افکار عمومی دست می‌زند. اصولا در مواقعی که اتفاق خاص و تاثیرگذاری در ایران رخ داده و افکار عمومی به شدت درگیر آن شده است، فتوره‌چی با بند کردن به یک موضوع بی دردسر به همراه شیفتگان هتاک خود، موج رسانه‌ای قدرتمندی را ایجاد می‌کند به نوعی که اخبار مهم و تاثیرگذار به کنار رفته و تمام نگاهها به سوی او جلب می‌شود. بدین گونه کمپین #نه_به_شهرزاد با متنهای انتقادی و تند فتوره‌چی آغاز می‌گردد. او با تماس‌های پیگیرانه با فعالان صدیق و دلسوز اجتماعی و دادن اطلاعات غلط به ایشان از آنها برای همکاری با کمپین یاری می‌جوید. البته در این میان از تماس با فرد تجزیه طلبی همچون شاهد علوی هم خودداری نمی‌کند.

پرورش می‌گوید که فتوره‌چی «بر طبق برنامه‌ی تعیین شده از سوی [س] و رضوی حرکت می‌کند، بلکه وقایع مهمی همچون حقیقت پشت پرده ی تخلفات رخ داده در صندوق فرهنگیان، جنگ آب در خوزستان و اصفهان، اعتصاب غذای زندانیان، پروژه‌ی چپاول موزه هنرهای معاصر و… را هم در سایه این کمپین به حاشیه می‌برد».

به گفته‌ی او، «متاسفانه در این کمپین که شعار شفاف سازی ورد زبان اعضای آن است، شرایط به گونه ای دیگر رقم خورده و «[س]، محمدهادی رضوی و نادر فتوره چی» با آدرس دهی غلط، افکار عمومی را به بیراهه کشانده اند. باعث تاسف است که در شرایطی که بیش از هر زمانی به همبستگی اجتماعی برای رویارویی با معضلات و مفاسد جامعه ی خود نیازمندیم، افرادی پیدا می‌شوند که با نشر اخبار دروغ و ایجاد کمپین‌هایی سودجویانه و از پایه و اساس اشتباه، شخصیت و صداقت دلسوزان بیدار جامعه را به بازی بگیرند و اینگونه این انرژی قدرتمند اجتماعی را به هدر دهند».

پرورش مدعی است: اختلاف شدید امامی با … مجری طرح و رضوی سرمایه گذار دوم، باعث جدایی این دو از شهرزاد شده و امامی به تنهایی به ادامه‌ی کار پرداخت. #نه_به_شهرزاد، کمپینی سفارشی است که سرپرستی آن از طرف … و رضوی به نادر فتوره‌چی محول شده است. فتوره‌چی با فریب افکار عمومی و نشر اطلاعات دروغین، از اعضای کمپین به عنوان گروه فشار برای به نتیجه رساندن اهداف [س] و رضوی استفاده می‌کند.

پس از بازداشت هادی رضوی

پرورش پس از بازداشت هادی رضوی هم در یادداشتی با عنوان «چند میگیری کمپین راه بندازی؟»، کمپین را «نبرد قدرتی بر سر پروژه‌ی درآمدزای #سریال_شهرزاد»، با «شعارهای چپگرایانه، عوامفریبانه و به ظاهرعدالت محور» خواند و نوشت:

«هیاهو و هوچی گری‌های بی پایه و اساس نادر فتوره‌چی و دیگر مدیران کمپین در فضای مجازی و رسانه‌های داخلی و همچنین در رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور همچون بی بی سی و صدای آمریکا تنها دو دلیل داشت: اول اینکه مجموعه‌ی شهرزاد بطور کامل به تیمی از این فاسدان چکمه پوش و یقه سفید یعنی «… و محمدهادی رضوی» تحویل داده شود و دوم پرونده‌ی صندوق فرهنگیان و سوء استفاده از اندوخته‌ی مالی این قشر مظلوم و زحمت‌کش جامعه به حاشیه برده شود. بدین صورت بار دیگر اخبار منتشره در این صفحه به اثبات رسید و مزدوران رسانه‌ای که به امر برخی از “یقه سفیدان و چکمه پوشان فاسد اقتصادی”، مدیریت این کمپین را برعهده گرفته بودند، رسوا شده و اینک باید پاسخگوی افکار عمومی باشند. ایشان باید پاسخ دهند که “بهای فروش شرافت قلم” در جهت “ایجاد پروپاگاندای رسانه‌ای به نفع مفسدان اقتصادی”، چقدر بوده است؟ در هر حال نادر فتوره چی و همراهانش در کمپین نه به شهرزاد با سوء استفاده از احساسات پاک مردم و فریب افکار عمومی و با رفتار و ادبیاتی همانند رفتار و ادبیات اراذل و اوباش و گروههای فشار، بدترین ضربه را به جنبش مردمی عدالت خواه ایران زدند که خاطره و تجربه‌ی تلخ آن تا سالها در ذهن مردم ایران باقی خواهد ماند».

از «کلبی‌مسلکان بددماغ» تا «زنانگی ترشیده»: نگاهی به ترجمه‌های نادر فتوره‌چی

ادعاهای چپ نماهای لاکچری

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا