دربارهی جدال کلامی مرجع تقلید و جامعهشناس دین
ایرنا پلاس نوشت: فقدان گفتوگو از مهمترین حلقههای مفقوده جامعه ایرانی است. حال میخواهد میان نیروهای سیاسی باشد یا افراد جامعه در زندگی روزمره. گفتوگو میان نمایندگان سنت و مدرنیته باشد یا حاملان علم و دین؛ موضوعی که نامهنگاری اخیر آیتالله سبحانی و دکتر حسن محدثی داغش را تازه کرد.
با این وصف به نظر میرسد جامعه ایرانی و نخبگان باید از اندک شعلههای گفتوگو در فضای فکری یا اجتماعی محافظت کند و از آن بهره ببرد. هر چند این حکایت، قصه پرغصهای است که سالهاست نخبگان از آن گفتهاند، اما در بسیاری موارد خود آنها به آداب گفتوگو پایبند نبودهاند.
سابقه طولانی چالشهای مکتوب
نزاع کلامی در جامعه معاصر سابقهای طولانی دارد. از مجادلات قلمی مصطفی شعاعیان با حمید مومنی، تقی شهرام با حمید اشرف، روشنفکران چپگرا با راستهای بازاری، فرزندان سروش با شریعتی، سید جواد طباطبایی با داریوش آشوری، موسی غنینژاد با چپگرایان، عبدالکریم سروش با محسن کدیور بر سر مساله پلورالیسم دینی، داریوش شایگان با طرفداران شریعتی، ملیگراها با روشنفکران انقلابی و… .
با این وجود در سالهای اخیر این قبیل اتفاقات بهواسطه تغییر اولویتهای جامعه به حضیض رفت. شاید یکی از نمونههای شاخص این نزاع که وجهی عمومیتر یافت، نامهنگاری آیتالله جعفر سبحانی با عبدالکریم سروش بر سر مساله وحی و نگاه سروش نسبت به این موضوع بود.
در هر حال میبایست از نفس گفتوگو (به شرط آنکه لوازم گفتگو تمهید شده باشد) در سطح نخبگان استقبال کرد و خصوصا از جناح سنتگرای گفتوگو که عمدتا قرائت رسمی از دین یا فرهنگ را نمایندگی میکنند، تقدیر کرد.
علت انتقاد آیتالله سبحانی از دکتر محدثی
اخیرا آیتالله جعفر سبحانی ( از فقهای برجسته حوزه و مراجع تقلید) نسبت به متن انتشاریافته از سخنرانی دکتر حسن محدثی (جامعه شناس دین و استاد دانشگاه) انتقاداتی را مطرح کرده است.
ایشان با اشاره به بخشی از سخنان حسن محدثی در نشست «مسأله فرهنگ»، خطاب به حجتالاسلام دعایی، مدیر روزنامه اطلاعات از انتشار این سخنان در آن روزنامه انتقاد کرده بود. به نوشته اطلاعات، محدثی در این نشست گفته بود: «ریشه اساسی شکاف بین فرهنگ واقعی و آرمانی ما در این است که الگوهای فرهنگی و رفتاری حاکم بر جامعه ما، اساساً در تضاد با عناصر فرهنگی ذاتی انسان ایرانی هستند و آنها را عموماً سرکوب یا نادیده میگیرند… نیز میگوید: حال فرهنگ کلان ما بر اساس اخلاق، دین و عرف سرکوبگر، این موجود را منقاد میخواهد…».
محدثی تصریح میکند: «متأسفانه انسان ایرانی تحت سلطه اخلاقی است که فقط انسانهای فرزانه و اسطورهای را برای او الگو میکند و به همین دلیل مجبور است خواستهها و نیازهای طبیعیاش را سرکوب کند … و در پایان توصیه میکند: باید انسان، تعیینگر زاده شود. انسانی که عشق، امر جنسی و… برایش تابو نباشد و بتواند برای خواستهها و نیازهای خود تصمیم بگیرد.»
دستور سانسور؟
آیتالله سبحانی با ابراز نگرانی از بیان این مسائل خطاب به مدیر مسئول روزنامه اطلاعات (که این سخنرانی را منتشر کردهاست) میگوید: «فراز نخست از کلام او حاکی از آن است که رفتارهای حاکم بر جامعه ما که همان تربیت اسلامی است، با عناصر فرهنگی ذاتی انسانی ایرانی در تضاد است. یعنی در سرشت انسان ایرانی این نهفته است که رفتارهای اسلامی با فطرت او سازگار نیست و باید آنها را سرکوب کند.»
وی با انتقاد از انتشار این سخنرانی در روزنامه اطلاعات میافزاید: «آیا قوانین حاکم بر کشور ما که نشریات باید بر آن اساس حرکت کنند، اجازه نشر این افکار را می دهد؟ و رسماً بگوید رفتارهای حاکم بر جامعه با فرهنگ انسانی در تضاد است؟ وی (محدثی) در فراز دیگری پرده از عقیده خود برداشته و میگوید فرهنگ کلان ما بر اساس اخلاق، دین و عرف، سرکوبگر فرهنگی ذاتی انسانی ایرانی است! خواهشمند است در گفتار ایشان تأمل کنید. چگونه دعوت به اباحیگری میکند و میگوید: باید انسان، تعیین گرزاده شود، انسانی که عشق، امر جنسی و… برایش تابو نباشد و بتواند برای خواستهها ونیازهای خود تصمیم بگیرد.»
سبحانی در پایان انذار میدهد: « در خانه اگر کس است یک حرف بس است! از حضرتعالی درخواست میشود اجازه ندهید این نوع مطالب ویرانگر اخلاق بدون نظارت چاپ شود. خود حضرتعالی افرادی را مشخص کنید که بر این مطالب نظارت کنند. امروز فساد و دعوت به اشباع تمایلات جنسی از هر راه صحیح و ناصحیح، و قانونی و غیر قانونی در فضای مجازی غوغا می کند، دیگر نباید روزنامه اطلاعات ناخودآگاه با آنها هماهنگ باشد.تأسف آنجا است که اطلاع یافتهام گوینده این سخن، استاد دانشگاه آزاد اسلامی است! دست پرورده چنین استادی چه خواهد بود؟ خدا آگاه است!».
دعوت به شناخت کافی نسبت به مواضع گوینده
اما حسن محدثی در پاسخ به این نامه ضمن تشکر از توجه و حساسیت آیتالله سبحانی نسبت به مطالب نشریات و مباحث فکری جاری در جامعه، برداشت ایشان از سخنان خود را ناقص خوانده و میگوید: « حضرت آیت الله سبحانی از شما، بهعنوان یک فقیه و یک کارگزار دینی طراز اول کشور، انتظار میرود دربارهی افکار و اندیشهها و شخصیت افراد، از هر گروهی که باشند، احتیاط بیشتری بهخرج بدهید! … از شما انتظار میرود به جای بسنده کردن به گزارش روزنامهنگارانی که بسیاری از آنان فاقد دانش حرفهای هستند و حتّی گاه نام و سمت سخنرانان را نیز اشتباه مینویسند، اصل سخنرانی سخنرانان را گوش کنید و سپس درباره آنان قضاوت کنید! … حضرت آیتالله سبحانی “احوط آن است که” شما به عنوان یک فقیه، دستکم برخی از آثار مکتوب سخنرانی را که قرار است در باب افکار و اعتقاداتاش قضاوت کنید، مطالعه بفرمایید و آنگاه در باب اعتقادات دینی و غیردینی او داوری کنید … مایهی تأسف بسیار است که یک فقیه برجستهی کشور بر اساس گزارش ناقص روزنامهی اطلاعات، دربارهی نظام فکری یک سخنران و دستگاه اعتقادی او قضاوت کند!»
جامعهشناس دین از چه سخن میگوید؟
وی در ادامه با تشریح نگاه و کانتکست بیان دیدگاه خود بهمثابه یک جامعهشناس دین میگوید: «وقتی جامعهشناس دین از دین سخن میگوید، مراد او دین الهی نیست، بلکه مراد جامعهشناس، دین موجود و دین محقّق در جامعه است. وقتی جامعهشناس دین به نقد دین میپردازد، نقد او متوجه دین الهی نیست، بلکه متوجه و معطوف به دین موجود و دینداریهای موجود است. … نقد بنده به فرهنگ ایرانی حاکم بر افکار و اذهان و حاکم بر احساسات و عواطف و بدنهای ایرانیان (فرهنگی که دین موجود نیز بخشی از آن را تشکیل میدهد)، از این منظر بوده است. نه دینی که پیامبر اسلام در صدر اسلام عرضه کرده است. در خود سخنرانی اجمالاً به این تمایز اشاره شده است.»
نفرت انباشته شده علیه روحانیت
وی در پایان خطاب به سبحانی میگوید: « بهعنوان یک جامعهشناس دین چندین بار درباره نفرت انباشته شده در قلوب و اذهان علیه روحانیت هشدار دادهام. از شما انتظار میرود بهعنوان یک فقیه چنان عمل کنید که از نفرت انباشته شده علیه روحانیت کاسته شود. توصیه میکنم در کنار دانشگاهیان دلسوز قرار گیرید و بهجای توصیه به سانسور سخنان آنان و موضعگیری علیه آنان، با آنان وارد گفتوگو شوید و آنان را به محافل خویش دعوت کنید. بنده با روحانیان متعدّد و فرهیختهای ارتباط دارم و به دوستی با آنان افتخار میکنم. توصیه میکنم با روحانیان فرهیخته بیشتر ارتباط برقرار کنید و محفل بستهی خود را قدری بگشایید تا هوای تازه در آن دمیده شود! … حضرت آیت الله سبحانی، من دین خود را از شما نگرفتهام و از شما و هیچ فقیه دیگری هراسی ندارم. اخیراً پنجاه و سه سالهگیام را جشن گرفتهام. چنین سنّی در ایران امروز عمر قابل توجّهی است. گمان نمیکردم این قدر زنده بمانم. امّا “احوط آن است که” بهآسانی به مسلمان اتّهام اباحیگری نزنید».
چرا گفتوگو محقق نمیشود؟
با این اوصاف هرچند میبایست از در گرفتن «هرگونه» نزاع کلامی میان نخبگان استقبال کرد، اما به همان اندازه میبایست از فقدان بدیهیات گفتوگو ابراز تاسف کرد. توجه به انگیزهها بهجای غور در انگیختهها و عدم شناخت نسبت به چرایی بیان مواضع از سوی طرفین گفتوگو، گاه مانع نتیجهبخشی این قبیل نامهنگاریها میشود و تنها باعث تشدید شکاف دو طرف میشود؛ امری که باید با التزام به لوازم گفتوگو به اصلاح آن اندیشید.
انتهای پیام