واکنش هادی عامل به شایعه مهاجرت از ایران
«هادی عامل»، گزارشگر کشتی در پاسخ به سوالی دربارهی احتمال حضور او در شبکههای خارجی و مهاجرت از ایران میگوید: در هر نقطه از جهان کشتی برگزار شده است من و تیم ایران حضور داشتیم. در این سفرها پیشنهادهایی از رسانههای خارجی داشتم اما یک ثانیه نیز به آنان فکر نکردم. من وقتی به همراه کاروان المپیک به خارج از کشور میروم و بیش از ۱۵ روزی میمانم دلم برای ایران تنگ میشود.
آقای عامل در گفت گو با خبرنگار ایرنا به بیان خاطرات خود از کشتی و رویدادهای ورزش اول کشور پرداخت.
»نام «هادی عامل» با کشتی ایران گرهخورده است این پیوند عمیق از چه زمانی شکل گرفت؟
من مانند هر مشهدی دیگر در دوره نوجوانی با کشتی چوخه آشنا شدم و فنون آن را فراگرفتم. البته هدفم مبارزه تنها در گود چوخه نبود بلکه به آیندهای فکر میکردم که بتوانم یکی از بزرگان کشتی ایران باشم. تا مسابقات قهرمانی کشتی آزاد کشور پیشرفت کردم و عنوان پنجم ایران را نیز در کارنامه دارم. مصدومیت در ناحیه آرنج موجب خداحافظی زودهنگام من در سن ۱۹ سالگی از کشتی شد.
*این خداحافظی باید سخت باشد؟
بله در اوج جوانی و در حالی که در ابتدای راه قرار داشتم مجبور به ترک تشک شدم. البته برای بهبودی آرنجم تلاش زیادی کردم و برای درمان به خارج از ایران نیز رفتم اما در شهر مونیخ دکتر معالج به من گفت دیگر نمیتوانید با این دست کشتی بگیرید. مسیر مطب دکتر تا اقامتگاهم بیش از یک ساعت بود که پیاده آن را طی کردم و تنها کارم گریه کردن بود.
*و بعد از دوران مصدومیت …
دوست نداشتم از دنیای کشتی خداحافظی کنم، لذا تلاشم این بود باوجود سن کم به مربیگری و داوری روی آورم. عشق به کشتی موجب شده بود تا همیشه زودتر از شاگردانم بر روی تشک حاضر شوم و تا پایان در کنار آنان باشم. این شرایط ادامه پیدا کرد تا با حضور در یک برنامه تلویزیونی به گزارشگری روی آورم. گزارشگری که ابتدا محلی و استانی بود و در ادامه به شبکه تلویزیونی را پیدا کردم.
*از چه سالی بهصورت رسمی با رسانه ملی همکاری داشتید؟
من از سال ۱۳۶۶ به صورت رسمی با سازمان صدا و سیما کار میکنم. ورودم به این سازمان از یکی از فینالهای کشتی پهلوانی شروع شد. کشتی مربوط به پهلوان «علیرضا سلیمانی» بود. بعد از اینکه این کشتی با گزارش من پخش شد مسوولان رسانه ملی برای فعالیت در شبکه سراسری دعوت کردند و چون مربوط به کشتی بود با عشق پذیرفتم.
*راز ماندگاری «عامل» در رسانه ملی در چه چیزی نهفته است؟
من تمام فعالیتم به عشق مردم و برای مردم است. اگر تا امروز همچنان حماسی و پرشور گزارش میکنم به خاطر مردم و عشق خودم به کشتی است. قهرمانیهای زیادی را دیدم و کشتی افتخارآفرینان ایرانی را گزارش کردم اما همچنان گزارش برای من تازگی دارد.
*بزرگترین تورنمنتهایی که بودی …
من از المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا همراه کاروان ایران در المپیکها بودم و از آن زمان تمام افتخارات کشتیگیران را گزارش کردم. افتخار دارم مردم ایران هر ۶ مدال طلای کشتی آزاد و فرنگی پس از انقلاب را با صدای من نظارهگر بودند. گزارش کسب مدالهای طلای رسول خادم، علیرضا دبیر، حسن یزدانی، حمید سوریان، قاسم رضایی و امید نوروزی در المپیکها افتخار من است.
همچنین در مسابقات جهانی نیز کشتیهای زیادی را گزارش کردم که خاطرهانگیز است. کشتی علیرضا حیدری و الدار کورتانیدزه را هیچگاه فراموش نمیکنم. پهلوان ایرانی در آن مسابقه گربه سیاه خود را شکست داد. مسابقات جهانی تهران و قهرمانی مهدی حاجیزاده و مسابقات ۱۹۹۸ تهران از دیگر گزارشهای خاطرهانگیز من است.
*صدای ماندگار شما با جملاتی قصار در یاد مانده است.
بله تمام آن جملات ناشی از علاقه من به کشتی و فیالبداهه بود. برای حماسه هم وطنانم از هر کلمهای استفاده میکنم. تمام این کلمات در ذهن مردم باقیمانده است و خدا را شکر میکنم توانستم پیامآور بخشی از هیجان برای مردم باشم. به یاد ندارم این جملات را نخستین بار برای چه کسی به کاربردم اما جملاتی مانند «خدا قوت پهلوان، خسته نباشی دلاور» از عمق وجودم است.
خوشحالم این تکیهکلامها و جملات به ادبیات مردم راه پیداکرده است. با شنیدن آن از زبان مردم بیش از پیش خوشحال میشوم. حتی ادبیات من به سیاسیون و صحن علنی مجلس شورای اسلامی نیز رسیده است.
*برای گزارش کشتی هم شرط و شرایطی دارید؟
من برای گزارش هیچ تورنمنتی در ایران شرط ندارم و پیشنهادها را با دل و جان میپذیرم. بارها شده در روز از یک شهر به شهر دیگر میرفتم تا کشتی را گزارش کنم. شاید باورتان نشود برای کشتی جوانان ایران مجبور شدم ۲۴ ساعت رانندگی کنم. من مشهد بودم و از مهاباد درخواست گزارشگر کردند. در این شرایط از مشهد با ماشین شخصی تا مهاباد رانندگی کردم و نزدیک به ۲۴ ساعت پشت فرمان بودم. البته یکی از دوستان همراه من بود.
*نشان افتخاری برخی از شهرها هم به شما داده شده است؟
بله محبت مردم در تمام ایران به من تمامی ندارد و من در شهرهایی مانند کرمانشاه و جویبار غریبه نیستم. شهردار محترم کرمانشاه و جویبار به من نشان شهروند افتخاری دادند. در اندیمشک نیز قرار بود این نشان به من بدهند که به خاطر تداخل برنامه به زمان دیگری موکول شد. این نشانها حکایت از آن دارد که «هادی عامل» تمام هستی خود را از مردم دارد.
*کشتی ایران تا چه زمانی صدای ماندگار «هادی عامل» را خواهد شنید؟
تا زمانی که مردم بخواهند و کشتی ایران افتخارآفرینی کند من در این عرصه هستم. البته عمر و توان باید اجازه دهد تا در خدمت مردم باشم. بدون شک محبت مردم عامل اصلی هیجان گزارشهای من است.
*پیشنهاد خارجی و مهاجرت از ایران …
در هر نقطه از جهان کشتی برگزار شده است من و تیم ایران حضور داشتیم. در این سفرها پیشنهادهایی از رسانههای خارجی داشتم اما یک ثانیه نیز به آنان فکر نکردم. من وقتی به همراه کاروان المپیک به خارج از کشور میروم و بیش از ۱۵ روزی میمانم دلم برای ایران تنگ میشود. در پاسخ پیشنهادها با احترام به آنان گفتم لبخند مردم ایران را با هیچچیز عوض نمیکنم. من عاشق سلام دادن به ضریح مبارک آقا امام رضا (ع) هستم.
انتهای پیام