بازگشت محمود؟
/ گفتوگو با ناصر ایمانی،سلیمی نمین و پدر داماد محمود احمدی نژاد /
بابک مجیدی، انصاف نیوز: ناصرایمانی در گفتگو با انصاف نیوز میگوید: تمام شخصیتهای نظام، نخبگان، مدیران و سیاسیون و اکثریت اصولگرایان به آمدن احمدینژاد به صحنه سیاسی کشور نگاه مثبت ندارند و زوایه جدی با او دارند. احمد خورشیدی پدر داماد احمدینژاد میگوید: احمدینژاد محبوبترین چهره سیاسی جمهوری اسلامی است و بعید است برای 1400 برنامه نداشته باشد. او همچنین در گفتوگوی خود با انصاف نیوز میگوید: احمدینژاد در مقابل خاندان لاریجانی و هاشمی ایستاد و موفق شد آنها را از دایره جمهوری اسلامی دور کند. عباس سلیمی نمین هم میگوید: اکثر شخصیتهای نظام به این نتیجه رسیدند که احمدینژاد دیگر قابل اعتماد نیست و ادامه داد: منازعهی احمدینژاد با شخصیتهای نظام یک دلیل داشته: تخریب کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری برای تن دادن نظام به گزینه مد نظر او.
بعد از اتمام دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، یکی از گزینههای مطرح برای نشستن پشت میز ریاست ساختمان پاستور، محمود احمدی نژاد است. کسی که دو دوره متوالی از سال 1384 تا 1392 به مدت 8 سال رئیسجمهور ایران بود. اما نام بردن از او و قرار دادن نام او در میان سایر کاندیداها برای جناحهای مختلف خوشایند نیست هر چند او در انتخابات سال ۹۶ کاندیدا شد و ردصلاحیت شد. طیف مختلف اصولگرایان از جمله جبهه پایداری دیگر از او حمایت نمیکنند و همچنین سایر شخصیتهای برجسته نظام هم حداقل تا آخرین انتخابات ریاست جمهوری –سال 96- مخالف بازگشتن او به قدرت و صحنه سیاسی اول کشور بودند. این طور که پیداست احمدینژاد برای گرفتن رای اعتماد جبهههای سیاسی راه سختی در پیش دارد. او نزدیک به یک سال است که اظهار نظر مشخصی نکرده و نزدیکان او این را یک برنامه برای آینده میدانند. همچنین احمدینژاد درباره حوادث تلخ سال گذشته مثل اعتراضات آبان، سقوط هواپیما و دیگر حوادث گوناگون سیاسی و اقتصادی سکوت را در پیش گرفته است.
اما سرنوشت سیاسی محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام چه خواهد شد؟ آیا برنامهای برای حضور در اولین انتخابات در قرن جدید هجری خورشیدی خواهد داشت؟ علت سکوت او در برابر حوادث تلخ سال گذشته پس از اظهارات جنجالی و ساختارشکنانهی پس از ریاست جمهوری، چه بود؟ آیا همانگونه که با شخصیتهای برجسته نظام وارد منازعه شد با اشخاص دیگر هم در آینده نزدیک این رفتار را تکرار خواهد کرد؟ برای تهیه این گزارش با ناصر ایمانی فعال سیاسی اصولگرا، احمد خورشیدی پدر داماد محمود احمدی نژاد و عباس سلیمینمین فعال سیاسی و رسانهای اصولگرا گفتوگو کردیم که متن کامل هر سه گفتوگو را در زیر میخوانید:
ناصر ایمانی: اکثریت اصولگریان با احمدینژاد زاویه جدی دارند
ناصر ایمانی درباره سرنوشت سیاسی محمود احمدی نژاد و اینکه آیا او در انتخابات 1400 شرکت خواهد کرد میگوید: طبعا، شخص آقای احمدینژاد تمایل به حضور دارند و تلاش میکنند. بعضیها تمایل دارند، تلاشی نمیکنند و بعضیها تمایلی دارند و در جهت اینکه به عرصه سیاسی برگردند تلاش میکنند. آقای احمدی نژاد جزو آن دسته است که هم علاقه دارند و هم تلاش میکنند تا به این عرصه برگردند.
اما اینکه چقدر مجموعهی نظام، کشور، نخبگان و کسانی که اهل تدبیر و بصیرت در کشور با هر گرایش سیاسی، با هر نوع نگاهی هستند، این افراد چقدر آمادگی دارند که فردی با تیپ فکری و مشی سیاسی و اجتماعی آقای احمدی نژاد به قدرت برگردد و مسئولیت مهمی در کشور به عهده بگیرد، محل بحث همین موضوع است.
طبعا آقای احمدی نژاد، طرفدارانی در جامعه دارد اما این کفایت نمیکند. فردی که میخواهد بیاید و در کشور مسئولیتی را در سطح بالا مانند ریاست جمهوری، ریاست مجلس یا مسئولیت بالا و تاثیرگذار در حکومت را به عهده بگیرد، باید عامهی مدیران و سیاسیون که میخواهند با او در قسمتهای دیگر کشور همکاری کنند، نسبت به او دیدگاه مثبت و روشنی داشته باشند، در غیر اینصورت آن فرد نمیتواند موفق باشد.
شما نگاه کنید، الان عامهی افراد نخبه و اهل فکر و تدبیر، مدیران و کارشناسان -حالا به هر تعبیری به غیر از عامه مردم- اکثریت قاطع این افراد در کشور، با گرایشهای سیاسی و جناحی مختلف، نسبت به بازگشت آقای احمدی نژاد به صحنهی سیاسی کشور اصلا دید مثبت و موافقی ندارند؛ با هر دیدگاهی اعم از اصولگرایان و طیفهای مختلف اصولگرا، حتی طیفهایی که قبلا قرابت فکری بیشتری با آقای احمدی نژاد داشتند، تا جناح دولتی فعلی و مدیران دیگر کشور که شاید گرایش سیاسی خاصی نداشته باشند اما بالاخره دستاندرکار اداره کشور چه بودند و چه الان هستند -در رده های مختلف، اعم از ردههای بالا تا ردههای میانی مدیریت- اینها آمادگی و پذیرش اینکه آقای احمدی نژاد دوباره بیایند و مسئولیتی در کشور گیرند را ندارند.
حتی این حرف را میخواهم بگویم که شاید با یک تفاوتهایی، با یک درجاتی نسبت به آقای دکتر روحانی در یک سال دیگر هم این موضوع باشد. یعنی وقتی که ایشان از ریاست جمهوری کنار بروند شاید همین اجماع ضمنی و فکری در مورد ایشان هم به وجود بیاید، که عامهی مدیران کشور نسبت به بازگشت مجدد ایشان در حد مسئولیت –و نه کارهای کارشناسی و فکری- شاید آن را هم آمادگی نداشته باشند. این یک نکته قابل توجهی است.
بسیاری از افراد صرفا به پایگاه رای یک نفر توجه میکنند. ممکن است فردی رد حدودی پایگاه رای در جامعه داشته باشد، اما صرفا پایگاه رای کفایت نمیکند. این فرد باید کسی باشد تا بتواند با کسانی که نخبگان، افراد اهل فکر و تدبیر، سیاسیون و مدیران کشور هستند، با آنها کار کند. پس فکر نمیکنم از مجموعه کسانی که نام بردم کسی آمادگی پذیرش آقای احمدی نژاد را داشته باشند.
ناصر ایمانی درباره چرایی عدم اعلام موضع، یا سکوت احمدینژاد درباره حوادث سال گذشته مثل سقوط هواپیما اوکراینی و اتفاقات آبان 98 گفت: من تحلیل خاصی ندارم چون اگر شما نگاه کنید، ایشان در این 6 الی 7 سال گذشته، در برخی از مباحث سیاسی سکوت کردند و در برخی دیگر از مباحث سیاسی که شاید خیلی اهمیتی نداشته هم ایشان موضع گیری کردند.
مثلا درباره موضوع کرونا من ندیدم آقای احمدی نژاد موضع یا نظر خاصی داشته باشند. بااینکه یک موضوع پراهمیت برای کشور از همه لحاظ -نه صرفا از لحاظ بهداشتی، بلکه ابعاد سیاسی و اقتصادی برای ما دارد- است. اینها الزاما به معنای خاصی نیست، شاید هم گاهی برخی افراد، فکر میکنند اگر درباره یک موضوع مشخص موضع بگیرند و نظر واقعی خودشان را بگویند مستلزم پرداخت هزینههایی است که نمیخواهند این هزینهها را بدهند، شاید هم اینگونه باشد.
این تحلیلگر سیاسی اصولگرا درباره سفرهای استانی احمدینژاد در طول دولت اول و کم کردن این سفرها در طول 2 الی 3 سال گذشته گفت: پاسخگویی به بخشی از این سوال برمیگردد به اینکه از برخی سفرهای آقای احمدینژاد ممانعت شد. به خاطر اینکه رفتن ایشان به استانهای مختلف، باعث یک نوع تنش و درگیری در برخی از این استانها میشود. در واقع ثبات و آرامش آن منطقه را تا یک مدتی دچار اغتشاش میکند. طبعا ایشان طرفدارانی دارد و آنها در شهر یا استانی که ایشان تشریف میبردند به استقبالشان میآیند و به حرفهای آقای احمدی نژاد گوش میدهند؛ اما معمولا نوع بیانات آقای احمدی نژاد در این سفرها معمولا بیاناتی تحریک کننده است و افرادی هم که برای سخنرانی ایشان تشریف میآورند، برخی از شعارها و صحبتهایی میکردند که آن استان را دچار نوعی اغتشاش میکند. طبیعتا مسئولان مربوطه از سفرهای ایشان ممانعت میکنند و احتمالا بخشی از موضوع همین است. اما اینکه دلایل یا تحلیل دیگری وجود داشته باشد، من تحلیل خاصی ندارم که آیا به غیر از این ممانعتها مثلا دلایل دیگری داشته که ایشان سکوت کردهاند؟ شاید به خود ایشان توصیه کردند کمتر اقدامات تحریکآمیز داشته باشند.
ناصر ایمانی در پاسخ به اینکه «تعدادی از وزاری احمدی نژاد در ترکیب مجلس آینده هستند و با توجه به اینکه ایشان در کل نظام و با شخصیتهایی تعارضاتی داشتند و یک سری از اصولگرایان هم با او مخالفتهایی داشتند، آیا برای 1400 میآیند یا نه و اینکه برای حضور ایشان معاملهای کردند یا نه؟» گفت: در بطن این سوال شما یک تحلیلی نهفته و آن این است: اصولگرایان نسبت به آقای احمدی نژاد دیدگاه مثبتی دارند. این حرف از نظر من کاملا اشتباه است. آن مقداری که اصولگرایان در دولت دوم آقای احمدی نژاد در مقابل اقدامات ایشان و دولتشان ایستادند و مخالفتهای بسیار صریح و چالشهای جدی با آقای احمدی نژاد داشتند، فکر میکنم جریانهای سیاسی دیگر و حتی جریانهای اصلاحطلب همچین موضعی نسبت به آقای احمدی نژاد -به این تندی- نداشتند. غاطبه اصولگرایان، یعنی تقریبا تمامی طیفهای اصولگرا -حتی طیف پایداری در جناح اصولگریان- حالا به تناسب، مقداری بیشتر یا کمتر زاویه جدی با آقای احمدینژاد دارند. فکر میکنم آقای احمدینژاد هیچ زمینهای در مجموع اصولگرایان ندارد. خود آقای احمدی نژاد هم داعیهی این را ندارد که در هیچ کدام از جناحهای سیاسی مطرح کشور زمینهای داشته باشد. به دلیل اینکه ایشان اساسا به این تقسیمبندیها اعتقادی ندارد. بنابراین اصولگرایان برای 1400 که هیچ، در 1404 و 1408 و 1412، هیچگاه متمایل به شخصیتی مانند آقای احمدی نژاد نخواهند شد؛ چون میدانند که نظر نظام نسبت به آقای احمدی نژاد چیست و خودشان هم به لحاظ فکری و سیاسی زاویه جدی با ایشان داشتند و دارند، بنابراین من تصور نمیکنم مطلقا چنین اتفاقی صورت بگیرد.
احمد خورشیدی: احمدی نژاد فعلا محبوبترین چهره سیاسی جمهوری اسلامی است
احمد خورشیدی -پدر داماد محمود احمدینژاد- درباره سرنوشت سیاسی احمدینژاد به انصاف نیوز میگوید: آقای احمدینژاد یک ظرفیت اجتماعی-سیاسی دارد و طبیعی است که مثل سایر شخصیتهای سیاسی و بلکه بیشتر -چون بر اساس مطالعات میدانی و نظرسنجیهای مختلف آقای احمدی نژاد فعلا محبوبترین چهره سیاسی جمهوری اسلامی است- طبیعی است که برای آینده خود برنامه ریزی کرده باشد.در مجلس که ورود پیدا نکرد و من بعید می دانم که آقای احمدی نژاد برای آینده سیاسی خود و انتخابات 1400 برنامهای نداشته باشد.
خورشیدی درباره سکوت احمدی نژاد درباره حوادث آبان و اصابت موشک به هواپیما میگوید: این شخصیت گاهی بنابر دلایلی جایی موضع مثبت یا منفی میگیرد و جایی معذوراتی دارد یا معادلاتی پیش روی اوست که ممکن است موضع نگیرد و بحث غریبی نیست و برای همه همینطور است. خیلی جاها این موضوع را میبینید. به طور مثال مگر آقای خاتمی همهجا موضع میگیرد؟ یا آقایان دیگر از جناحهای مختلف؛ لذا آقای احمدی نژاد هم از این قاعده مستثنی نیست.
خورشیدی درباره اینکه چقدر احتمال وجود دارد که سکوت آقای احمدی نژاد نسبت به عملکرد روحانی باشد و وقتی در دولت بعد خودشان رئیس جمهور شوند جواب عملکرد روحانی را آن موقع بدهند گفت: شاید اینگونه باشد. اما آقای احمدی نژاد خصوصیات خاص خودش را دارد و گاهی وقتها تقریبا مواضع و کارهایش آیندهنگرانه است و به مقوله آینده نگری توجه زیادی دارد. ایشان نشان داده خیلی بیشتر از خیلیها آینده نگر است و مثل بعضی اینگونه نیست که فقط چندقدم جلوتر را ببیند.
پدر داماد احمدی نژاد درباره علت کاهش سفرهای استانی احمدی نژاد در دولت دوم روحانی و نسبت به دولت اول او، گفت: من تقریبا میدانم که او 6 تا 7 ماه است که سفری نرفته است. احتمال میدهم یک علتش مسائل انتخابات مجلس باشد. بالاخره اگر آقای احمدی نژاد به سفر میرفت به نام کاندیداهایی نوشته میشد و ممکن بود له یا علیه کاندیدایی شمرده شود؛ ترجیح داد که در آن فضا خیلی دخالت نکند و دوستانی که میخواهند کاری انجام دهند، آن کار را انجام دهند. مثلا میدیدم بعضی از دوستان و کاندیداها میآمدند میگفتند که به آقای دکتر بگویید بیاید سخنرانی کند. اما آقای احمدی نژاد میگفت من برای این مسئله عذر دارم؛ فرض کنید در یک شهری دو الی سه نفر از دوستان ایشان کاندید میشدند، اگر آقای احمدی نژاد به آن شهر میرفت، به نفع کدام یک می شد؟ چه اتفاقی میافتاد؟ بنظر من کار عاقلانهای کرد که جایی نرفت.
هنوز هم من نمیدانم که آیا امسال همین روش را اجرا خواهد کرد یا فعالتر خواهد شد؟ ولیاینطور بنظر میرسد که ایشان میخواهدحتما از ظرفیت خودش برای حل مشکلات کشور استفاده کند و انشالله اگر زمینه باشد ایشان کاندید میشود و فکر می کنم این اتفاق بیافتد. اگر هم ما دنبال این باشیم که یک مشارکت حداکثری در انتخابات داشته باشیم، باید فضا را برای آدمهایی مثل آقای احمدی نژاد آماده کنیم که هم میتوانند مشارکت را بالا ببرند و هم میتوانند در این شرایط برای کشور کار کنند و بنظر من باید به این شکل باشد.
خورشیدی در پاسخ به این سوال که «کاندیداتوری احمدی نژاد در انتخابات 96 با مخالفت رهبری روبرو شد و ایشان اعلام کردند که «به صلاح نیست شرکت کنید»؛ آیا آقای احمدی نژاد با رهبری دیداری داشتهاند یا احتمال دارد که دیداری داشته باشند؟» گفت: خیلی صریح عرض کنم؛ هر کسی که میخواهد کنشگری در سطح قوای سهگانه و مخصوصا ریاست جمهوری داشته باشد، اصلا عقل نمیپذیرد که خودش را هماهنگ با رهبری نکند یا رضایت ایشان را کسب نکند. به طور قطع آقای احمدی نژاد هم حتما به فکر این موضوعات هست. اما اینکه این کار را کرده یا میخواهد انجام دهد، موفق بوده یا نبوده را من خبر ندارم؛ چون آقای دکتر هم گاهی اطلاعات و افکارش را خیلی بروز نمیدهد، حتی به نزدیکان خود. اما فکر میکنم اگر برای آمدن تصمیم بگیرد، قطعا این کار را میکند و سراغ این پروژه خواهد رفت.
خورشیدی درباره اینکه «باتوجه به تعارضات برخی طیفهای سیاسی اصولگرا با احمدی نژاد آیا او برای 1400 امکان دارد با اصولگرایانی از جمله طیف پایداری رایزنیهایی کرده باشد، باتوجه به ترکیب مجلس فعلی که بخشی از منتخبان مدیران دوران حمدی نژاد بودند؟»، گفت: جبهه پایداری را نمیدانم اما فکر میکنم این مجلس با توجه به اینکه 53 نفر از مدیران آقای دکتر احمدی نژاد از سطح وزیر، استاندار، فرماندار و… آمدهاند و تجربه خیلی زیادی هم دارند، من فکر میکنم نقش آفرینی زیادی در مجلس داشته باشند و از آن طرف هم اینکه طیف پایداری یا جریان دیگری همراه شود یا خیر، در اینباره خیلی زود است که صحبتی انجام شود.
خاندان لاریجانیها در جمهوری اسلامی کارشان تمام شد
خورشیدی در پاسخ به اینکه «احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری تعارضها و اختلافات زیادی با سران و مسئولان کشور داشت، از جمله برادران لاریجانی داشت؛ در این منازعات دنبال چه بودند و آیا به مقصود خود رسید؟ این منازعات در سالهای بعد ادامه خواهد داشت؟» گفت: وقتی نگاه میکنید مواضع آقای احمدی نژاد نسبت به شخصیتها -از آقای هاشمی تا برادران لاریجانی- به نظر من نشان از این دارد که یکسری سلوک و رفتار تهدیدآمیز از ناحیه این افراد وجود داشته. به تعبیر خودش -ما هم این تعبیر را داریم- یک خاندانهایی رفته بودند و اینها جایگزین شده بودند. آقای احمدی نژاد وظیفهاش بود با خاندانهایی که داشتند انقلاب اسلامی را به قبل برمیگردانند منازعه و برخورد داشته باشد. دیدید که نحوهی برخورد آقای دکتر احمدینژاد در رابطه با این آقایان خیلی موثر بود و اگر نگاه کنید اکثرا در جامعه این برداشت وجود دارد که میگویند «با آقای هاشمی و لاریجانیها هیچکس جرئت برخورد نداشت و احمدی نژاد آمد هم برخورد کرد و هم اوت کرد» و این یک واقعیتی است که کسی نتوانست جلوی این افراد بایستد و احمدی نژاد محکم ایستاد و پیروز هم شد. شما نگاه کنید الان لاریجانیها کجا هستند؟ آقای علی لاریجانی تمام شد و آن داستان اینکه ممکن است برای 1400 هم کاندید شود، حتی اگر هم کاندید شود، در هر صورتی زمینهای برای او وجود ندارد. آن یکی هم [آیتالله آملی لاریجانی] که به مجمع تشخیص رفته، و در مجمع هم با نوع رفتاری که ایشان دارد خیلی کارآمدی ندارد؛ خواستند به نوعی ایشان را نگه دارند که مثلا شانشان حفظ شود. خاندان لاریجانیها در جمهوری اسلامی کارشان تمام شد و دیگر اثرگذاری نخواهند داشت. به عنوان یک زمینه فرعی ممکن است اما اینکه اینها بتوانند در جمهوری اسلامی و در سطح کلان اثرگذار باشند، دیگر تمام شد. بنظر من آقای احمدی نژاد در این زمینه موفق شده. هم در مورد آنها و هم در رابطه با اشتباهات فاحش آقای هاشمی ایشان موفق شد که جلوی این افراد بایستد.
خورشیدی در پاسخ به اینکه «حالا که یاران نزدیک احمدی نژاد مثل بقایی و مشایی در زندان هستند و از صحنه دور هستند آیا احمدی نژاد قرار است از این دو در آینده استفاده کند یا خیر؟» گفت: آقایان بقایی و مشایی در زندان نیستند و آزاد هستند. اینکه حالا بخواهند از این دو استفاده کنند بستگی به شرایط خود آقای احمدی نژاد دارد و هنوز نمیتوان در اینباره قضاوت کرد. ولی در هر صورت این آقایان مورد علاقه آقای احمدی نژاد هستند. ممکن است کسانی ایرادی بگیرند و حتما هم میگیرند اما ایشان دلایل خودشان را دارند.
خورشیدی درباره آزادی مشایی و بقایی و اینکه چرا ساکت هستند و گوشهگیری کردند گفت: این دو کسالتهایی دارند. و این طور که من متوجه شدم بیشتر به دنبال بهبودی کسالتها و گرفتار دوا و دکترند بیشتر.
سلیمی نمین: احمدینژاد قابل اعتماد نیست
انصاف نیوز: فکر میکنید آقای احمدینژاد برای انتخابات 1400 شرکت خواهد کرد؟
سلیمی نمین: اینکه آقای احمدی نژاد در آینده چه کاری خواهد کرد بستگی به خود ایشان دارد؛ اما من فکر میکنم که او مقداری متوجه شیوههای انتخابی اشتباه خودش شده و در مورد شیوههایش بازنگری کرده است. لذا ترجیح دادن اینکه بیشتر آرام باشد و تدریجی عمل کند به این موضوع برمیگردد.
احمدی نژاد در حوادث سال گذشته مانند اعتراضات آبان ماه و سقوط هواپیمای اوکراینی موضعی نگرفته است. آیا این سکوت سیاست خاصی را دنبال میکند؟
در ارتباط با مسائل سال گذشته، اینکه او در این مسیر قرار نگرفته تا مانند برخی از نیروهای تندروی اصلاح طلب سوءاستفاده کند از این جریانات، به توضیحات قبلی من برمیگردد. آقای احمدی نژاد بعد از دستگیری نیروهای متخلف اطراف خودش، خیلی اظهارات خارج از چارچوب و مواضع تند غیراصولی اتخاذ کرد و تصور میکرد، این مواضع تند و ساختارشکن میتواند او را در کانون توجه نیروهای تندوری اصلاح طلب، نیروهای تندرو سایر جریانات قرار دهد. اما چنین نتیجهای عاید او نشد. آقای احمدی نژاد نتوانست کسی را از این جریانات جذب کند. او حتی نگاهی به جریان سلطنت طلب داشت؛ برخی موضعگیریهایی بویژه در مورد تاریخ باستان داشت که گرایش محسوسی از جانب ایشان را بسوی این جریانات گواهی میداد؛ اما هرگز نتوانست نظر آنها را جلب کند.
آقای احمدی نژاد به این جمعبندی رسید که تنها جایی که میتواند مانند قبل از ریاست جمهوریاش نیروهایی را به سمت خود جذب کند، پایگاه اجتماعی اصولگرایان است. طبیعتا با اتخاذ مواضع ضدانقلابی هرگز قادر نخواهد بود از این پایگاه، نیرویی را به سمت خود جذب کند. لذا تجدیدنظری در مواضع خود داشت و مجبور شد موضعگیریهای ضدنظام را ادامه ندهد. چرا که نمیتوانست کمترین تاثیر را در این جریان بگذارد.
او با تغییر این مواضع، توانست برخی از نیروهای سطحی را در جریان اصولگرا به خود جذب کند. منتها عناصری که در واقع نگاه دارای عمق ندارند و فقط برخی عملکردهای مثبتی که آقای احمدی نژاد، نسبت به جریانات ضعیف جامعه با انگیزه سیاسی صورت داد، مقداری این مسائل در جذب آدمهای سطحی تاثیر داشت که تحلیل دقیقی از انگیزههای آقای احمدی نژاد نداشتند اما ایشان را بعنوان مبدع پرداخت یارانه و برخی خدمات دیگر به قشر ضعیف می شناختند. طبیعتا این موضوع پایگاهی را برایش رقم میزند اما همین پایگاه هم نسبت به مواضع ضد انقلابی به شدت حساس است و این نیروها را از اطرافش میتاراند؛ بنابراین آقای احمدی نژاد نسبت به مواضع گذشتهی خود نه تنها تجدیدنظر کرد، بلکه اگر سوءاستفاده میکرد از رخدادهایی مثل واکنش مردم به بدعمل کردن دولت در ماجرای بنزین، قطعا او را در کنار نیروهای دیگری قرار میداد که ضدیت با نظام داشتند و میخواستند از ناراحتی مردم سوءاستفاده کنند. این برای آقای احمدی نژاد عایدی چندانی نمیتوانست داشته باشد، جز اینکه همان تعداد اندکی از نیروهای اصولگرا را هم که جذب کرده از دست بدهد. آقای احمدینژاد برای حفظ آنها ترجیح داد از ح.ادثی مثل تبعات افزایش قیمت بنزین چشم پوشی کند.
آقای احمدی نژاد در دوره اول روحانی سفرهای استانی زیادی داشتند. اما در دوره دوم این سفرها تقریبا صفر شده است. این را نشان از چه میدانید؟
آقای احمدی نژاد در موضعی قرار گرفته بود که دیگر مسالهاش آقای روحانی نبود و کلیت نظام را هدف گرفته بود. حتی اظهاراتی داشت که نظام چند ماه دیگر بیشتر دوام نخواهد آورد. این مواضع در مسافرتهایش یا باید ادامه پیدا میکرد یا آقای احمدی نژاد باید در مواضع خود یک عقبنشینی میداشت. طبیعتا رفتن به شهرستانها و سخنرانی کردن، آنهم در جمع نیروهایی که اصولگرا هستند و این نیروهای اصولگرا قطعا نگاهشان به مواضع رهبری است، رفتن به شهرستانها و اینکه به سوالات مردم پاسخ بدهد، با آن مواضع تند افراطی مانند آن چیزی که در تحصنهای دفاع از آقای بقایی متخلف شاهد بودیم، طبیعتا نمیتوانست در جمع نیروهای اصولگرا به مردم توضیحدهد که چرا چنین مواضعی را اتخاذ کرده. این تغییر رویکرد منجر به این میشود که ایشان ترجیح میدهد سکوت کند و یکی از مسائلی که سکوت ایشان را تقویت میکند عدم مسافرت به شهرستانها است.
مشایی و بقایی آوردهای برای احمدینژاد نداشتند
آیا آقایان بقایی و مشایی -دو یار احمدی نژاد- در آیندهی سیاسی احمدی نژاد نقشی خواهند داشت؟ با توجه به رویکرد جدید او؟
آنها هیچ آوردهای برای آقای احمدی نژاد نداشتند. احمدی نژاد خودش را برای آنها هزینه کرد و اگر عقل سیاسی دقیقی داشت خودش را برای آنها هزینه نمیکرد. یعنی آقای بقایی باتوجه به تخلفهای عدیده و عدم محبوبیت در جامعه نمیتواند برای آقای احمدی نژاد و در کنار او آوردهای داشته باشد.
افرادی مانند دکتر الهام میتوانستند برای آقای احمدی نژاد آوردهای داشته باشند اما همهی افراد مانند دکتر الهام ایشان را ترک گفتند. خیلی از افراد امثال آقای الهام برای آقای احمدی نژاد آورده داشتند اما با مواضع بسیار بسیار غیراصولی که آقای احمدی نژاد اتخاذ کرد، این نیروهایی که اعتباری داشتند، از اطراف آقای احمدینژاد دور شدند. طبیعتا الان فقط افرادی مانند آقایان مشایی و بقایی ماندهاند که همه از آنها متنفرند. همهی اصولگرایان ابتدا با این انتقاد شروع کردند که چرا فردی مانند آقای مشائی تا به این حد در کنار آقای احمدی نژاد جایگاه ویژه ای دارد. بعدها به این شناخت رسیدند که آقای احمدی نژاد هم مانند خود مشایی است و فرقی نمیکند. بنابراین این دو نفر نه تنها آوردهای برای آقای احمدی نژاد ندارند بلکه ماهیت او را بیشتر روشن میکنند.
احمدی نژاد در سال 96 میخواست که در انتخابات شرکت کند و بعد از مشورت با رهبری و با توجه به اینکه رهبری به صلاح ندانستند که ایشان شرکت کنند. اما احمدینژاد شرکت کرد و رد صلاحیت شد. برای انتخابات 1400 با توجه به مواضع قدیم و جدید آیا فکر میکنید که از رهبری نظری میپرسند و موضع رهبری را در اینباره چگونه ارزیابی میکنید؟
این بحث فراتر از بحث رهبری است. همهی ساختارهای نظام و همهی کسانی که در چارچوب مسائل ملی حرکت میکنند به این جمعبندی رسیدهاند که آقای احمدی نژاد قابل اعتماد نیست. آیا او برای جریان سالم اصلاح طلب اعتباری دارد؟ نه افراد تندرو؛ مثلا افرادی مانند تاجزاده تمایل این را دارد که با مهره آقای احمدی نژاد بازی کند. اما آیا نیروهای اصیل اصلاح طلب برای آقای احمدی نژاد هیچ اعتباری قائل هستند؟ هرگز نیستند. طبیعی است که شورای نگهبان نتواند فردی را که اعتبار خود را در جامعه از دست داده بپذیرد. هیچ دستگاهی در نظام و هیچ بخشی از قوه عاقلهی کشور طبیعی است که او را نپذیرد. به نظر من آقای احمدینژاد الان تغییری نکرده است؛ قدرت طلبی او ایجاب میکند که سکوت کند تا مردم مواضع بسیار غلط او را فراموش کنند و بعد بتواند تاثیرگذاری در پایگاه رای اصولگرایان را افزایش دهد.
اما هیچکسی به این آدم اعتمادی نخواهد کرد، آنهم در حد ریاست جمهوری! اما به عنوان فردی که تجربیاتش را منتقل کند و در مجمع تشخیص حضور داشته باشد کسی ایرادی نمیگیرد. اما دیگر در تاریخ ایران هیچکس در حد ریاست جمهوری به او اعتماد نخواهد کرد. وقتی نیروهای ضد انقلاب به او اعتماد نمیکنند، نیروهای در راستای مصالح جامعه به او اعتماد خواهند کرد؟! هرگز.
با توجه به اینکه تعدادی از وزرای دولت احمدی نژاد در ترگیب مجلس یازدهم حضور دارند و با توجه به تعارضهایی که با اصولگرایان و مسئولان صدر نظام داشتند، آیا مقدمات حضور احمدی نژاد در قدرت را آماده میکنند؟ مثلا نیروهای پایداری و…
برخی از این افراد خودشان مصاحبه کردهاند. افرادی مانند آقای فریدون عباسی که گفته است ما در برابر آقای احمدی نژاد کاملا موضع داریم. هیچ کدام از این افراد با شعار آقای احمدینژاد رای نیاوردند. اگر اینها با شعارهایی که مثلا ما تابع آقای احمدی نژادیم میآمدند شاید این نظر پذیرفته شده بود. اما هیچ کدام از اینها با شعار طرفداری از آقای احمدی نژاد رای کسب نکردند. بلکه برعکس، در جلسات تبلیغاتی خود همواره خودشان را از آقای احمدی نژاد جدا کردند و صریحا هم در مصاحبهها میگویند که ما هیچ ارتباطی با آقای احمدی نژاد نداریم. امکان دارد برخی از اینها به لحاظ فکری تحت تاثیر باشند، اما هرگز بهلحاظ سیاسی و تشکیلاتی چنین ارتباطی ندارند.
انگیزه احمدینژاد برای منازعه با سران، تحمیل گزینهی خود برای ریاست جمهوری به نظام بود
احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری خود با خیلی از چهره های سیاسی و سران نظام دچار مشکل شد. مانند آن اتفاقی که در یکشنبه سیاه مجلس و ماجراهای برادر علی لاریجانی به وجود آمد. احمدی نژاد با این منازعات دنبال چه چیزهایی بوده است؟ آیا امکان اینکه باز هم از این دست منازعات را بین احمدی نژاد و باقی افراد شاهد باشیم وجود دارد؟
آقای احمدی نژاد چون برنامهای برای ماندگاری در قدرت داشت، لذا در پی این بود که تمام نیروهای موثر و تعیین کننده را تخریب کند، تا نظام آن فردی که او میخواست بعد از خودش در جایگاه ریاست جمهوری قرار دهد را پذیرا باشد. یعنی قطعا وقتی رهبری آقای مشائی را برای معاونت رئیس جمهوری شایسته نمیدانست و مردم هم این نظر را داشتند طبیعتا با ریاست جمهوری او هم موافقتی نداشتند.
آقای احمدی نژاد چگونه میتوانست گزینه مورد نظر خود را به نظام تحمیل کند؟ با تخریب همه افرادی که در سطح ریاست جمهوری مطرح بودند. آقای قالیباف را میزد، آقای حداد را میزد، آقای علی لاریجانی را میزد؛ همهی کسانی که در این سطح مطرح بودند را مورد حملات جدی تخریبی خود قرار می داد. که این رفتار بسیار غیرقانونی و غیرشرعی و غیر اخلاقی بود. رهبری 5 خصلت منفی برای آن کاری که ایشان در مجلس انجام داد برشمردند. انگیزهی آقای احمدی نژاد همین بود که عرض کردم، تخریب همهی کسانی که در سطح کاندیدا شدن قرار داشتند را ایشان تخریب میکرد که نظام مجبور به تن دادن به گزینهی مدنظر او شود.
آقای احمدینژاد در عمل نتوانست از این کار غیراخلاقی خود بهرهای ببرد. البته بعضی از چهرهها را که مفید بودند تخریب کرد. آقای حداد را که یک چهره علمی و اخلاقی و متین است را در جایگاه رئیس مجلس به شدت تخریب کرد. اینکه بتواند در آینده همین کار را ادامه دهد، بله میتواند. اما امروز همه میفهمند وقتی آقای احمدی نژاد از قوه قضائیه انتقاد میکند میخواهد اصلاح کند یا تخریب کند. همه فهمیدند که مسئلهی آقای احمدی نژاد ضعف قوه قضائیه نیست، بلکه او وقتی دستگاه قضا در مقام پیگرد تخلفات اطرافیان او قرار گرفته میخواهد قوه قضائیه را در موضع انفعال قرار بدهد تا در برابر او تسلیم باشند.
جامعه فهمید موضع او انتقاد از قوه قضائیه نیست، بلکه تضعیف این جایگاه است. خیلی فرق میکند، ما هم به قوه قضائیه در دوران ریاست آقای آملی لاریجانی انتقادات جدی داشتیم. اما به دنبال اصلاح قوه قضائیه بودیم نه تخریب آن. آقای احمدی نژاد برای تضعیف و منفعل کردن قوه قضائیه این قوهی موثر و تعیین کننده را تضعیف میکرد و هدف غائی او این بود. بنابراین مردم اصلا آقای احمدی نژاد را در این مورد دارای هدف سازنده ندیدند، طبیعتا او اگر الان دوباره شروع به این کارها کند دیگر او را خیلی عنصری دلسوز نخواهند یافت و بنابراین مثل گذشته قادر نخواهد بود این جوسازیهای خود را تکرار کند.
انتهای پیام
انتخابات ریاست جمهوری ایران ۱۴۰۰ صحنه رقابت دو نامزد از دو جریان سیاسی کشور باشد
اصولگرا : محسن رضایی
اصلاح طلب : محمدرضا عارف
محمود که شیر می گرفتی همه روز…….محمود خان،من هر دو بار به تو رای دادم ولی خودمانی بگویم خراب کردی،اول اینکه تیم درست حسابی نداشتی،دوم اینکه دولتمدار نبودی،سوم اینکه با آن دیدگاه امام زمانی که داشتی خیلی از حقه بازان با ارادت به امام زمان به نون ونوا رسیدند،چهارم…..
بازگشت محمود؟! خدا آن روز را نیاورد!
ضمنا: قاطبه نه غاطبه دلبندم!
جالبه که برای کنار زدن آقای احمدی نژاد پایگاه های خبری پول های زیادی از دولت آقای روحانی دریافت میکنند! این رو شاید خیلی ها ندونن ولی طرز برخورد پایگاه های خبری درباره ی احمدی نژاد یکسانه…