رامبد جوان: نمایش آنلاین تجربه خوبی بود
«رامبد جوان»، یکی از تهیهکنندگان فیلم «طلا» گفت: نمایش آنلاین تجربه خوبی در سینماست البته که خیلی از تهیهکنندگان مخالف این طرح هستند و نظرشان این است که سینما آنلاین را نباید جدی گرفت چون امکان کپی قاچاق فیلمها را فراهم کرده است. اما من از شما میپرسم که اگر «اکران آنلاین» نبود، چه زمانی میخواستیم فیلم «طلا» را اکران کنیم؟ چه زمانی نوبت نمایش این فیلم میرسید؟ اصلا چه تاریخی قرار است سینماها باز شوند؟ حالا اگر سینماها باز شد فیلمها تماشاگری خواهند داشت؟ چقدر فیلمها با استقبال مخاطب مواجه میشود؟ از طرف دیگر این را هم درنظر بگیریم که فشردگی و ترافیک عجیب و غریبی در سال ۹۹ داریم. با این شرایط آیا نوبت به اکران فیلم طلا میرسید؟
تینا جلالی در اعتماد نوشت: از هفته گذشته فیلم سینمایی «طلا» به کارگردانی پرویز شهبازی و تهیهکنندگی رامبد جوان و محمد شایسته به صورت آنلاین اکران شد تا حداقل بخشی از اوقات فراغت مردمی که به واسطه شیوع ویروس کرونا در قرنطینه هستند
پر شود. هفتمین فیلم کارنامه پرویز شهبازی در سی و هفتمین جشنواره ملی فیلم فجر در دو بخش فیلمنامه و صدابرداری کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین شده بود و از همان زمان نظر بعضی منتقدان را به خود جلب کرده بود. سازندگان هم برای نمایش این فیلم چشمانداز خوبی ترسیم کرده بودند اما درنهایت این فیلم رنگ پرده را به خود ندید و سر از سامانههای نمایش آنلاین درآورد و متاسفانه از همان روزهای ابتدایی نمایش هم نسخههای کپی آن به سرعت در فضای مجازی منتشر شد. با رامبد جوان یکی از تهیهکنندگان این فیلم درباره نحوه نمایش این فیلم گفتوگو کردیم و از او پرسیدیم آیا به نظرش اکران آنلاین باعث نشده سرمایه این فیلم هدر برود؟
*از آنجایی که فیلم «طلا» به کارگردانی پرویز شهبازی یکی از فیلمهای مهم سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر بود و در آن مقطع منتقدان هم دربارهاش اظهارنظرهای زیادی کردند و با اینکه انتظار میرفت در دو سال اخیر اکران خوبی داشته باشد، در نهایت سر از بازار پخش آنلاین درآورد و شد آنچه شد. واقعا چرا تقدیر «طلا» با سینما آنلاین گره خورد و از اکران در سینماها باز ماند؟
سال گذشته به این فیلم نوبت اکران داده شد اما دچار مشمول زمان شد. اساسا وقتی پای فیلم کمدی وسط میآید همه پخشکنندهها و سینمادارها به سمت فیلم کمدی کشیده میشوند. در شرایط فعلی هم هر قدر یک فیلم اجتماعی عوامل قدرتمند و شناخته شده داشته باشد مردم ترجیحشان فیلم کمدی است. ما هم بیشترین تلاشمان در اکران فیلم «طلا» این بود زمانی این فیلم را اکران کنیم که بتوانیم به وضعیت مطلوبی در گیشه برسیم. همین موضوع باعث شد اکران فیلم مدام به عقب بیفتد. در آخرین مرحله، نمایش فیلم برای ۲۳ بهمن سال ۹۸ قطعی شده بود که ناگهان کشور درگیر ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی شد و ناراحتی مردم را شاهد بودیم و میدانستیم کسی برای سینما رفتن حوصله ندارد. در آن زمان فروش فیلمها افت کرد و تمرکز مردم به موضوعات اجتماعی-سیاسی معطوف شد. اگر به جدول فروش فیلمها هم نگاه کنید فقط «مطرب» در صدر فروش فیلمها قرار داشت، آنهم به این دلیل که این فیلم از مدتها قبل اکران شده و بازار خود را به دست آورده بود. ما تصمیم گرفتیم ۲۳ بهمن فیلم را اکران نکنیم و برای نمایش نوروزی درخواست دادیم. قرار بود در نوبت دوم عید به نمایش درآید که عملا شیوع ویروس کرونا همه چیز را در کشور بههم ریخت.
*بعد هم که در «اکران آنلاین» سرمایهتان به هدر رفت و روز دوم نسخه قاچاق فیلم منتشر شد.
بله. واقعا سرمایه این فیلم برنگشته است.
*با این حال مصاحبههای شما حاکی از این است که از نمایش این فیلم در «اکران آنلاین» راضی هستید.
همچنان معتقدم نمایش آنلاین تجربه خوبی در سینماست البته که خیلی از تهیهکنندگان مخالف این طرح هستند و نظرشان این است که سینما آنلاین را نباید جدی گرفت چون امکان کپی قاچاق فیلمها را فراهم کرده است. اما من از شما میپرسم که اگر «اکران آنلاین» نبود، چه زمانی میخواستیم فیلم «طلا» را اکران کنیم؟ چه زمانی نوبت نمایش این فیلم میرسید؟ اصلا چه تاریخی قرار است سینماها باز شوند؟ حالا اگر سینماها باز شد فیلمها تماشاگری خواهند داشت؟ چقدر فیلمها با استقبال مخاطب مواجه میشود؟ از طرف دیگر این را هم درنظر بگیریم که فشردگی و ترافیک عجیب و غریبی در سال ۹۹ داریم. با این شرایط آیا نوبت به اکران فیلم طلا میرسید؟
*البته به این نکته هم باید اشاره کنم که اختلاف بر سر «اکران آنلاین» بحث جهانی است. خیلی از فیلمسازان قدیمی هم با سیستم نمایشهای نتفلیکس مخالف هستند و بارها در مصاحبههایشان صراحتا این موضوع را اعلام کردهاند.
اجازه دهید اینجا ماجرایی را برای شما تعریف کنم. سال ۸۸ که قرار شد فیلمها به شیوه دیجیتال فیلمبرداری شوند و نگاتیو کولهبارش را جمع کند و برود و لابراتورهای نگاتیو ۳۵ تعطیل شود، خاطرم هست که خیلیها میگفتند فیلم به شیوه دیجیتال اصالت ندارد و با رایج شدن تصاویر دیجیتال از این به بعد هر بچهای میتواند کارگردانی کند و هر کسی فیلمساز میشود. تدوین فیلمها توسط هر کسی انجام میشود و این روش اصلا خوب نیست. فقط فیلمها باید به شیوه ۳۵ فیلمبرداری شوند و اساسا این نوع فیلمبرداری هویت دارد. آن زمان خاطرم هست بعضی بازیگران میگفتند حاضر نیستند مقابل دوربین دیجیتال بازی کنند. میخواهم بگویم چقدر سرسختی و مقاومت مقابل دوربینهای دیجیتال شد ولی الان همه فیلمها به روش دیجیتال فیلمبرداری میشوند. نظرم این است که نمیشود از تکنولوژی فرار کرد، باید یاد بگیریم که با تغییرات همراه شویم اما اصالت خودمان را حفظ کنیم. به این نکته دقت کنیم که اصالت به دیجیتال و آنلاین بودن نیست. قطعا من هم مثل باقی کارگردانها ترجیح میدهم فیلم سینمایی را برای پرده سالن سینما بسازم تا فیلم را روی پرده عریض سینماها ببینیم و لذت ببریم. ولی بهشدت موافق سیستم آنلاین هستم و با سینمای دیجیتال همراه هستم. برای اینکه معتقدم چه بخواهیم چه نخواهیم، دنیا در حال تغییر است. زندگیها به سمت آنلاین بودن پیش میرود. تکنولوژی قدرتمند است. امروز با یک اپلیکیشن زبان انگلیسی یاد میگیریم، درس میخوانیم مطالعه میکنیم و کارهایمان را انجام میدهیم. ما با اپلیکیشنها بیماری خود را مداوا میکنیم. روانمان را درمان میکنیم. سرگرم میشویم. تکنولوژی خیلی پیشتاز شده و صنعت بزرگی است. شوخی است که من به عنوان سینماگر با اکران فیلمم در سینما آنلاین مخالفت کنم. یکسری تغییرات در زندگی جزو بدیهیات است. بدانید دلم قطعا با اکران فیلم طلا در سینماها بود. همه ما عوامل فیلم دوست داشتیم با تماشاگران فیلممان را در سالن سینما ببینیم. اما چه تضمینی وجود دارد که بیماری کرونا به این زودی از کشور برود و زندگیهای ما به روال عادی بازگردد؟ کرونا شوک بزرگی به همه ما وارد کرد و همه چیز را تغییر داد. به ما یاد داد تا به این فکر کنیم که چقدر راحت میتوانیم در زندگی تغییر به وجود بیاوریم. به راحتی میتوان روش قدیمی زندگی را کنار گذاشت. کرونا به ما گوشزد کرد که یاد بگیریم از روشهای جدید در زندگی بهره ببریم.
*به عقیده بعضی صاحبنظران یک جور رنسانس در تاریخ رخ داده است.
کرونا به ما آموخت در ارتباط با مخاطب و تعریف قصه خوب بیشتر بیندیشیم و به شیوههای جدید متوسل شویم. معتقدم در عصری زندگی میکنیم که اندازههای قابها کوچکتر شده. تمرکزها کمتر شده و نوع روایتها عوض شده. یک زمانی شاعران برای بیان احساسات خود به غزل و قصیده روی میآوردند اما بعد هایکو رواج پیدا کرد. به نظر من هایکو همانقدر اهمیت دارد که غزل و قصیده و… شاید من روزی یک فیلم سینمایی ۳ دقیقهای بسازم. کسی چه میداند چه اتفاقهایی در راه است. همه جور تغییر در زندگی ممکن است. مهم این است که در برابر تغییرات مقاومت نکنیم. مثل دایناسورها نباشیم که در برابر تغییر آب و هوا مقاومت کردند و نسلشان منقرض شد و از بین رفتند ولی حیوانات دیگر زنده ماندند چون تغییرات را پذیرفتند. از دگم بودن بپرهیزیم و آغوشمان را باز کنیم. من و محمد تا کی باید فیلم طلا را زیر بغل میزدیم و با این دفتر پخش و آن دفتر پخش گفتوگو میکردیم تا نوبت اکران به ما بدهند؟ همه عمر که نباید درگیر یک فیلم بود. واقعا میگویم، درگیر بودن با یک فیلم دیوانهکننده است. قرار نیست برای یک فیلم دیوانه شویم و خودمان را از زندگی ساقط کنیم. الان فیلم طلا به سرانجام رسید و ما برای تولید فیلم بعدی خودمان برنامهریزی میکنیم. قدم بعدی را برمیداریم و هیجان بهتری تجربه میکنیم. پرونده این فیلم در ذهن ما بسته شد. فردا که سینما باز شود همه در صف اکران فیلمشان هستند. پرونده فیلم ما بسته شده و ما در تدارک فیلم بعدی خود هستیم.
*درباره نحوه تهیهکنندگی شما در این پروژه هم صحبت کنیم. از آنجایی که سینما صنعت گرانی است و تخصص حرف اول را در آن میزند چطور شد که تهیهکننده فیلم «طلا» شدید؟ البته که پیشتر در فیلم «نگار» تجربه تهیهکنندگی داشتید اما ژانر و سبک کاری شما و پرویز شهبازی کاملا با هم تفاوت دارد.
تفاوت ژانر به این معنی نیست که نتوانیم با هم کار کنیم. شغل ما مثل پزشکان نیست که متخصص قلب، استخوان یا اعصاب و روان باشند و با هم تفاوت داشته باشند. ما همه عاشق سینما هستیم و در این سینما کار میکنیم. ممکن است پرویز فیلمهای اجتماعی را بیشتر دوست داشته باشد و من هم در ژانر اکشن یا کمدی کار کنم، اما آنچه اهمیت دارد این است که ما همه در کنار هم برای سینما کار میکنیم تا بتوانیم اثری را خلق کنیم. معتقدم اگر بتوانیم در مقام یک تهیهکننده کنار پرویز قرار بگیریم تا او بتواند فیلم دلخواهش را بسازد حتما این کار را میکنیم. اصلا وظیفه ما این بود که به او کمک کنیم تا او به استانداردی که در فیلمش میخواهد، برسد.
*نگفتید همکاری شما با هم چگونه شکل گرفت؟
من و محمد شایسته قرار گذاشته بودیم که چهار فیلم در طول یک سال تولید کنیم. «قانون مورفی» به کارگردانی من، «طلا» به کارگردانی پرویز شهبازی، «زیرنظر» به کارگردانی مجید صالحی و «جهان با من برقص» به کارگردانی سروش صحت. فیلم اول و دوم و سوم را ساختیم. وقتی به فیلم چهارم «جهان با من برقص» رسیدیم کفگیرمان به ته دیگ خورد و برای تولید فیلم سروش صحت دیگر پول نداشتیم. از سروش عذرخواهی کردیم و او با آقای تختکشیان فیلمش را ساخت.
*تولید ۴ فیلم در یک سال توسط شما و محمد شایسته چگونه پیش رفت؟
طبق قوانین هر تهیهکنندهای در سال میتواند مجوز تولید دو فیلم بگیرد. من و محمد شایسته مجوز تولید دو فیلم را گرفتیم. از آنجایی که محمد شایسته در حیطه تهیهکنندگی بسیار آدم توانا، باهوش و حرفهای است و در کنار برادران شایسته که از بزرگان سینما هستند بسیار کار آموخته، این خیال من را راحت میکرد که میتوانیم با هم سراغ تولید چهار فیلم برویم. از این جهت کنار محمد قرار گرفتم تا از تجربیات او استفاده کنم. اما همکاری با پرویز شهبازی در برنامه محمد شایسته بود. آنها خیلی پیشتر در فیلم «خانه دختر» با هم همکاری کرده بودند و با هم قرار گذاشته بودند که همکاری کنند.
*به هر حال همکاری با پرویز شهبازی تجربه خوبی در کارنامه شما به شمار میرود.
قطعا. پرویز یکی از کارگردانهای مهم و خوب سینمای ایران است که نوع روایت خاص خودش را دارد و قصههای جذابی برای مخاطب تعریف میکند. طبیعتا ما هم که عاشق سینما هستیم دلمان میخواست با پرویز همکاری کرده و به یک اثر خوب دست پیدا کنیم.
*شما در آن مقطع مشغول برنامه خندوانه هم بودید. آیا برایتان مقدور بود که در تولید فیلمهای دیگر همکاری و نظارت داشته باشید؟
پیشتولید این فیلمها با تولید برنامه خندوانه همزمان بود و از آنجایی که برنامه خندوانه تمام زندگی مرا به خود اختصاص میدهد بیشتر مسوولیت اجرایی بر گردن محمد شایسته بود.
*به نظر میآید شهبازی کارگردان منعطف و در عین حال ریسکپذیری باشد. به عنوان مثال هم با نابازیگری چون آزاده نامداری در فیلم (مالاریا) همکاری میکند و هم برای رسول صدرعاملی فیلمنامه مینویسد. از آنجایی که شما با پیشینه کارگردان در این پروژه حضور داشتید تلاش میکردید شرایط کارگردان هم درنظر گرفته شود، چون پرویز شهبازی در برداشت صحنهها وسواس خاص خود را دارد.
ما همه عاشق سینما هستیم و در پروژه «طلا» هم تلاش کردیم تا پرویز در کمال آرامش، بادقت و تمرکز و لذت کافی فیلمش را بسازد برای مجید صالحی هم که اولین فیلمش را میساخت همینگونه بودیم. بنا نداشتیم به عنوان تهیهکننده سایه ما بر سر کار سنگینی کند. هم پرویز حرفهای است و هم ما. مثل هر پروژه دیگری نقطه نظراتمان را با هم در میان میگذاشتیم. همه ما در تولید برای خودمان حرفهایی داریم و این حرفها در زمان پیشتولید بین ما رد و بدل شد. بعد از شروع کار تلاش کردیم او با لذت فیلمش را بسازد.
انتهای پیام