ماجراهای تمام نشدنی قراردادهایی که به ضرر ما تمام میشود
ایرناپلاس نوشت: به قول قدیمیها چشم روشنهای خارجی تافته جدا بافته هستند و مرغ همسایه غاز است. در زمانی که همه از نبود پول و منابع مالی میگویند، با عقد قراردادهایی شبیه ترکمانچای بهراحتی اشتباه میکنیم و ضررهای میلیونی و بلکه میلیاردی به بار میآوریم، آنهم از جیب ملت و بیتالمال و جالب اینجاست که این داستان تکراری تمام نشدنی است و به یک سریال تبدیل شده و عجیبتر آنکه هیچکس برای آن نه توبیخ میشود و نه محاکمه!
اگر مروری کوتاه بر پروندههای ورزش ایران، بهویژه فوتبال در سالیان نهچندان دور داشته باشیم، خواهیم دید نام ایران و اعتبار ورزش کشورمان به دلیل رفتارهای دور از منطق، دانش و علم روز حقوقی دنیا، زبانزد خاص و عام شده و تقریباً همه ورزش دوستان در اقصی نقاط کره خاکی، ما را به دلیل شکایتهای متعددی که داریم، بهخوبی میشناسند. اعتبار و آبرویی که خیلی به بازی گرفته شده و باید پرسید چرا با این رفتارهای خارج از عرف در ورزش ایران برخورد لازم صورت نمیگیرد؟
اشتباه در کار پیش میآید، اما زمانی که تکرار میشود، نشان دهنده بیکفایتی، بیلیاقتی و بیدانشی است و وقتی به یک عادت تبدیل میشود، یعنی فاجعه. متأسفانه چون ورزش ما دولتی است و این خسارتها از جیب دولت و از منابع بیتالمال پرداخت میشود، آب از آب تکان نمیخورد، اما اگر این منابع از بخش خصوصی تأمین میشد، شک نکنید در همان گام نخست مدیر یا فرد تصمیمگیر بهعنوان خاطی معرفی میشد و باید تمام تاوان و خسارتها را گردن میگرفت. اما چرا در بخش دولتی این عزم وجود ندارد؟ دستگاههای نظارتی کجا هستند و چرا در سالیان گذشته شاهد یک اتفاق خوب در این پروندههای ورزشی نبودهایم؟
بیتوجهی، بیلیاقتی یا عدم اشراف به مسائل حقوقی
چرا در پروندههای ورزشی، همیشه یا در بیشتر مواقع شکست و خسارت به سمت ما بوده و هست؟ مشکل کجاست؟ آیا نگارش یک متن حقوقی کار سخت و طاقتفرسایی است که مسئولان ورزشی و تیم حقوقی ما از نگارش آن عاجز هستند؟
یا آن طرف سکه را باید دید؛ مدیران ما چون میدانند امروز هستند و فردا به دلیل هزار رابطه و واسطه در صورت بروز هر اتفاقی تنها مسئلهای که برایشان پیش میآید از این سازمان و مجموعه منفک شده و بهجای دیگر منتقل میشوند، چندان برای پول بیتالمال ارزشی قائل نیستند و فقط امروز را میبیند تا فلان چهره نامدار ورزشی را به هر شکل و قیمتی که شده به ایران وارد کنند و برای خود اسم و رسمی درست کنند.
اگر خیلی خوشبین باشیم، باید گفت عدم اشراف به مسائل حقوقی مسئلهای است که ما همیشه از آن رنج برده و میبریم. متأسفانه فدراسیون فوتبال شبیه یک نهاد امنیتی، اطلاعات خود را منتشر نمیکند و به همین دلیل اتفاقات عجیب و غریب زمانی علنی میشود که دیگر برای حل و فصل آن زمانی نیست و به اصطلاح قدیمیها آبی است که ریخته شده!
بالانشینهای فدراسیون فوتبال مطمئن هستند همیشه بهترین تصمیمها را میگیرند، اما اگر ضررهای مالی را که همین دوستان به پیکره ورزش ایران زدهاند، کمی بالا و پایین کنیم، خواهیم دید چه پولهایی که به دلیل سهلانگاری و اشتباههایی دادیم که خیلی راحت میشد جلوی آنها را گرفت، اما نگرفتیم و برای آن هم عزم جدی، ندیدیم. کسی بازخواست نشد، استعفایی را شاهد نبودیم و ….
اشتباه نابخشودنی در عقد قرارداد با مربی خارجی
ایران برای خود اعتبار و آبرویی دارد که به همین سادگیها به دست نیامده، تیم فوتبال ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در همین چند سال گذشته برای خود اعتباری ارزشمند دست و پا کرده. بازی با تیمهای قدرتمند جهان در بزرگترین رویداد فوتبالی دنیا و نتایج قابل قبولی که کسب کردیم، نشان میدهد از چه جایگاهی برخورداریم و چه پتانسیل و ظرفیتهایی داریم، اما چه میشود که برای عقد قرارداد با یک مربی خارجی باید ترک وطن کنیم و در سرزمینی دیگر، پای میز مذاکره بنشینیم.
باید قبول کرد در همان گام نخست اشتباهی کردیم نابخشودنی، ما آداب اولیه مذاکره با مربی خارجی را رعایت نکردیم. ما در نخستین گام به ویلموتس نشان دادیم تو بزرگتر از نام ایران هستی. شاید مدیران فدراسیون فوتبال این مسئله را قبول نکنند، اما در آداب دیپلماسی، هر رفتار و مذاکرهای، بازتابهای خاص خود را دارد و این همان چیزی است که رئیس وقت فدراسیون فوتبال و همکاران وی به آن توجهی نکردند.
بیگانه بودن با قوانین، سکانسی دیگر از اشتباهات عجیب فدراسیون فوتبال
از تمام اینها که بگذریم شاهکاری دیگر در مجموعه فوتبال ما روی داده که بس عجیب است. مگر میشود در مجموعهای بزرگ مانند فدراسیون فوتبال کار کرد با آن همه نیرو و پرسنل متخصص، نسبت به قوانین روز بیاطلاع بود؟
یکی از این مسائل عجیب و غریب به یکی از بندهای قرارداد کارلوس کیروش باز میگردد. در متن قرار او چیزی دیده میشود که واقعاً شگفتآور است و البته بهنوعی ما را خجالتزده میکند که تا این حد بیتوجهی در فدراسیون فوتبال موج میزند.
موضوع پرداخت پاداش به کیروش فارغ از هزینه و چگونگی تأمین منابع مالی که دارد، فاجعه اینجاست که مدتهاست بازی ردهبندی و کسب مقام سومی در جام ملتهای آسیا انجام نمیشود و تقریباً از سال 2016 این مسئله تمام شده است، اما در قرارداد کیروش این اشتباه صورت گرفته و او حالا مدعی است که ما چون در جمع 4 تیم برتر قرار گرفتهایم، باید این پاداش به او تعلق گیرد، یعنی 200 هزار دلاری که بازهم از جیب بیتالمال باید پرداخت شود.
مسئله صحبت کیروش یا اظهارنظر او نیست، مشکل اینجاست که هیچکس در فدراسیون فوتبال متوجه نبود بازی ردهبندی حدود 3 سالی است که حذف شده و باید پرسید چرا شاهد چنین رفتارهای خارج از عرفی در مجموعه بزرگی مانند فدراسیون فوتبال، که خود را برترین قاره آسیا میداند، هستیم.
قراردادهای کلی و عدم نگارش صحیح متن توافق
قرارداد بازیکنان فوتبال مشخص است؛ طبق قوانین اگر یک بازیکن دو ماه دستمزد خود را دریافت نکند، میتواند با اعلام یک بازه زمانی حدود 15 روزه، نسبت به دریافت مطالبات خود اقدام نماید و یک طرفه قرارداد خود را فسخ کند، اما در مورد مربیان بهویژه در فوتبال ایران همه چیز آنقدر کلی و نامفهوم است که معمولاً دست طرف مقابل را باز میگذارد تا در نهایت ضرر آن به سمت ما سنگینی میکند و سودش به جیب میهمانان خارجی و برخی توریستهای ورزشی میرود.
زمانی که کار به اینجا میکشد باید در محکمه فیفا مسئله بررسی و رسیدگی شود. در دنیای ورزش رسم است که اگر یکی از طرفین به تعهدات خود عمل نکرد، طرف مقابل، این اجازه را دارد بهصورت یک طرفه فسخ قرارداد کند و به ادامه همکاری خاتمه دهد. این شامل دستمزد و پرداختیها هم میشود. البته مشکل دیگری که ما داریم این است که همواره به دلیل بسیاری از مشکلات، نمیتوانیم بهموقع پرداختیهای خود را انجام دهیم و همین است که در پروندههای فیفا، همیشه با مشکل مواجه میشویم.
آیا در قرارداد سرمربی تیم ایران، دست برده شده است؟
یک اظهارنظر جنجالی در روزهای گذشته شنیده شد که نشان از بی سروسامان بودن فوتبال ما دارد. آنچه را ویلموتس گفته، از دو منظر میتوان مورد بررسی و نقد قرار داد. یا او واقعاً چنین استنباطی دارد که باید بررسی کرد چرا به این درک ذهنی رسیده یا در مدت کوتاهی که در ایران بود، اوضاع را آنقدر آشفته و در هم دیده که چنین مطلبی بیان داشته و قطعاً میداند بیان چنین مسئلهای، چه بازتابهایی به همراه دارد.
رسم این است که قراردادها در چند نسخه و با یک فرمت و به اصطلاح متحدالشکل نوشته می شود و پس از امضا در اختیار طرفین قرار می گیرد. پس از عقد قرارداد و امضای طرفین، هر نسخه برای خود ارزش و اعتبار دارد و میتوان به آن استناد کرد. بدون شک باید یک نسخه در اختیار ویلموتس و یک نسخه در فدراسیون فوتبال ما باشد و اگر همانطور که مرد بلژیکی گفته در آن دست برده شده باشد، مشخص و مبرهن است. اما یک مسئله را نباید نادیده گرفت. بیان این مسئله یعنی بازی با اعتبار و آبروی فدراسیون فوتبال، مجموعه وزارت ورزش، بلکه بازی با آبروی یک کشور و یک ملت و باید در برابر آن به جد ایستاد و از آن دفاع کرد.
به هر حال امیدواریم این عادت بد از سر ما بیفتد؛ کیروش، استراماچونی، برانکو، ویلموتس و …. آمدند و رفتند. به نتایج کاری نداریم، اما به اینکه با آبرو و اعتبار ایران بازی شده، کار داریم و از همه دستاندرکاران، بهویژه مسئولان وزارت ورزش و نهادهای نظارتی میخواهیم یک بار برای همیشه هم شده، ورودی جدی به این مسئله داشته باشند تا پولهای بیتالمال اینگونه هدر نرود. ما جوانانی داریم که اگر حمایت شوند، آینده ورزش ایران را تضمین میکنند و برای کشورمان، افتخارآفرین خواهند بود؛ بهشرط آنکه مورد حمایت قرار گیرند و …
انتهای پیام