شریعتمداری به فتاح: نظام را آماج تهمت کردید
حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان نوشت: چرا جناب فتاح از تابلوی افشای سوءاستفادهها سوءاستفاده کرده و به بهانه و یا به خیال آنکه از نارواها سخن میگوید، نظام مظلوم را آماج تهمتهای ناروا کرده است!
شریعتمداری در یادداشتی تحت عنوان «سخنی با برادرم فتاح» نوشت: با شناختی که از برادر عزیزمان جناب مهندس فتاح داشتم، اظهارات ایشان در برنامه نگاه یک سیما برایم باور کردنی نبود، نه اینکه سخنگفتن از سوءاستفادهها را ناروا بدانیم چرا که با جرأت میتوان گفت و نسخههای روزنامه نیز بهترین و مستندترین گواه آن است که کیهان در افشای مفاسد اقتصادی و مطالبه بیملاحظه حقوق ملت از مسئولان، در هرپست و مقامی که بوده و هستند، پیشتاز بوده است و همچنان نیز چنین است. حیرت نگارنده از این بود و هنوز هم هست که چرا جناب فتاح از تابلوی افشای سوءاستفادهها -با عرض پوزش- سوءاستفاده کرده و به بهانه و یا به خیال آنکه از نارواها سخن میگوید، نظام مظلوم را آماج تهمتهای ناروا کرده است! برای نگارنده اگرچه نوشتن در این خصوص آسان نیست ولی دوستیها نباید مانع بیان حقایق و دفاع از نظام مظلومی باشد که دشمنان غدار و خونریز از همه سو به آن تاخته و میتازند.
و اما، در این باره گفتنیهایی هست؛
۱- حشمتالله طبرزدی، یکی از عوامل کنونی ضدانقلاب، در دهه ۷۰ نشریهای را با عنوان پیام دانشجوی بسیجی منتشر میکرد که بعدها با اعتراض بسیج این پسوند حذف شد و نشریه با نام پیام دانشجو به انتشار هفتگی خود ادامه داد.
طبرزدی خود را یک بسیجی تمام عیار میدانست و اولین بار واژه امام خامنهای از جانب او مطرح شد.
نشریه طبرزدی در چاپخانه کیهان چاپ میشد. در یکی از شمارههای این نشریه، یادداشت تُند و زنندهای علیه مرحوم هاشمی رفسنجانی چاپ شده و نسبتی به ایشان داده شده بود که تهمتی آشکار بود.
بنده با مشاهده این یادداشت از چاپ نشریه خودداری کردم. آقای طبرزدی بعد از اطلاع از ماجرا با اینجانب تماس گرفت و علت را جویا شد.
به ایشان اعتراض کردم این چه یادداشتی است که علیه آقای هاشمی نوشتهاید؟ با تعجب گفت؛ خود شما که بارها در کیهان به ایشان انتقاد کردهاید؟ گفتم؛ ما در انتقاداتمان با دشمن مرزبندی داریم و اجازه نمیدهیم دشمنان نظام از انتقادات ما به نفع خود و علیه نظام و انقلاب سوءاستفاده کنند. ما آقای هاشمی را بیرون از دایره اسلام و انقلاب تعریف نمیکنیم ولی یادداشت شما با آنچه دشمنان بیرونی علیه آقای هاشمی مینویسند و میگویند تفاوتی ندارد.
به همین جهت حاضر نیستیم با چاپ نشریهتان در دروغبافی و تهمتپراکنی شما علیه ایشان سهیم باشیم و اضافه کردم آیا تاکنون حتی یک نمونه هم سراغ دارید که رسانههای دشمن از انتقادات کیهان سوءاستفاده کرده و برای آن بَه بَه و چَه چَه کرده باشند؟!
۲- اظهارات آقای فتاح در برنامه تلویزیونی نگاه یک، بلافاصله با استقبال گسترده رسانههای دشمن و سایتهای ضدانقلاب روبهرو شد. اگر ایشان در سخنان خود به واقعیاتی هرچند تلخ اشاره کرده بودند، تنها جرمشان این بود که چرا به عنوان یک مسئول نظام، سفره دل خود را در میدان دید دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب گشودهاند! که هرچند اقدامی ناپسند بود ولی فقط از ناپختگی ایشان حکایت میکرد.
اما، آنچه تاسفآور و سؤالبرانگیز است اینکه بسیاری از اظهارات ایشان واقعیت نداشت و برخی دیگر نیز وارونه مطرح شده بود و تاسفآورتر آنکه جناب فتاح نمیتوانست از غیر واقعی بودن آنچه مطرح کرده بود بیخبر باشد! و دقیقاً همین نکته است که اظهارات ایشان در برنامه نگاه یک را غیرقابل توجیه میکند!.
۳- بعد از مصاحبه یادشده آقای فتاح، مراکز و مسئولانی که مخاطب ایشان بودند، با صدور بیانیهها و جوابیههای مستند به ادعاهای ایشان پاسخ گفتند ولی جناب فتاح تاکنون هیچ پاسخی برای ادعاهای خود نداشتهاند! اگرچه واقعیت امور بدون پاسخ ایشان نیز به آسانی قابل کشف و درک است. به عنوان نمونه -و فقط یک نمونه- آقای فتاح میگوید «یک جای خوب ما در کوهک در اختیار نیروی دریایی ارتش است».
و نیروی دریایی با صدور بیانیهای توضیح میدهد که «پادگان کوهک، ستاد نیروی دریایی ارتش بوده است که این مکان، از پیش از انقلاب اسلامی در اختیار این نیرو بوده و بعد از انقلاب نیز به عنوان ستاد فرماندهی از آن بهرهبرداری میکند و بر اساس مصوبات ابلاغی مقرر شده اراضی پادگان کوهک بالمناصفه بین نیروی دریایی ارتش و بنیاد مستضعفان تقسیم شود و در مسیر اجرای این مصوبه ستاد کل نیروهای مسلح به عنوان حَکم عمل خواهد کرد.
بر این اساس تمامی عواید حاصل از اعیان اراضی پادگان کوهک (ساخت و سازهای انجام شده در محدوده پادگان) متعلق به نیروی دریایی ارتش خواهد بود و بنیاد موظف به پرداخت ارزش آن به نیروی دریایی است». واقعیت آن است که بنیاد موظف است ارزش «ساخت و سازهای انجام شده در محدوده پادگان» را به ارتش بپردازد ولی برادر عزیزمان آقای فتاح، نیروی دریایی ارتش را به تصاحب غیرقانونی متهم کرده است!
آیا جناب آقای فتاح از این واقعیت خبر نداشته است؟! اگر پاسخ مثبت است پرسش بعدی این است که چه کسانی به ایشان اطلاعات غلط دادهاند؟!
۴- در اظهارات آقای فتاح و اعتراضهای ایشان دقت کنید. هیچ جا سخن از فساد اقتصادی و یا سوءاستفاده شخصی در میان نیست. موضوع درباره چند مرکز و نهاد وابسته به نظام است چرا فلان زمین بنیاد در اختیار نیروی دریایی ارتش است؟! که معلوم شد متعلق به خود ارتش بوده است. و یا چرا کاخ مرمر در اختیار مجمع تشخیص مصلحت نظام است؟!
و حال آنکه سال ۹۷ تخلیه شده و بیش از ۲ سال است که مجمع به محل سابق مجلس شورای اسلامی منتقل شده است. تصمیم گرفتیم کاخ مرمر را به موزه تبدیل کنیم. این تصمیم از جانب بنیاد نبوده است و اساساً موزه در حوزه اختیارات سازمان میراث فرهنگی است! چرا سپاه ولی امر(ع) فلان زمین بنیاد را در اختیار دارد؟! این ادعا در حالی است که به گفته اعلام شده سردار جباری فرمانده سپاه ولی امر(ع)، «واگذاری ملک و مکانهای مورد نیاز برای اجرای مأموریتهای این نهاد و نیز سازمانهای دیگر هم راستا، بر اساس مصوبات شورای عالی امنیت ملی و شورای امنیت کشور صورت میپذیرد و ملک مذکور هم در سال ۸۱ طی فرآیندی قانونی در راستای اجرای مأموریتهای این نهاد در اختیار یگان حفاظت سپاه قرار گرفته است… پس از انتصاب آقای فتاح به ریاست بنیاد مستضعفان، در همان روز اخذ حکم مسئولیت توسط ایشان، آمادگی خود را برای واگذاری ملک جماران (که در واقع یک زمین و سوله مخروبه با کاربری پارکینگ است)، به ایشان اعلام کردم » و توضیح میدهد که «بهرغم پیشقدم بودن سپاه ولی امر برای واگذاری این مکان (ملک جماران) به بنیاد مستضعفان، تنها پس از چند روز از توافق وگفتوگوی صورت گرفته، جناب آقای فتاح با ارسال نامهای آزادسازی مکان مذکور را مطالبه کردند، در حالی که از حدود دو ماه پیش در تعامل با بنیاد، توافقات قطعی برای حل و فصل موضوع استرداد این محل با معاونین ذیربط در بنیاد مستضعفان صورت پذیرفته و عدم آگاهی ریاست بنیاد از عزم جدی ما برای واگذاری ملک مذکور و توافقات حاصله بین دو مجموعه تعجببرانگیز است»! اظهارات جناب فتاح درخصوص ملک واگذار شده به آقای حداد عادل نیز مخدوش است و با واقعیت فاصله دارد و….!
۵- باید از برادر عزیزمان جناب فتاح پرسید که آیا به بازتاب اظهارات خود در رسانههای دشمنان تابلودار نظام توجه فرمودهاید؟ چرا برای شما که فرزند انقلاب و از مسئولان شیفته خدمت هستید، اینهمه کف و سوت میزنند؟! آیا غیر از این است که جنابعالی با اظهارات غیرواقعی خود بسیاری از پایگاههای نظام نظیر سپاه و ارتش را که دشمن بارها از آنها زخمهای کاری برداشته و سیلیهای سخت خورده است، زیر سؤال برده و با ادعاهای غیر واقعی خود به سوءاستفاده! متهم کردهاید؟! حتماً سخن حکیمانه و توصیه عالمانه حضرت امام(ره) را به خاطر دارید که هرگاه دشمن زبان و قلم به تمجید از شما گشود، بدانید که به خطا رفته و در زمین دشمن به کار گرفته شدهاید. (نقل به مضمون) برادر عزیز برفرض که ادعای جنابعالی صحت داشته باشد -که ندارد- آیا اگر فلان ملک بنیاد در اختیار فلان بخش ارتش و سپاه قرار گرفته باشد سوءاستفاده شخصی شده است؟ و یا گناهی بزرگ و خطایی نابخشودنی رخ داده است؟ که در صفحه تلویزیون ظاهر میشوید و آنها را چنان به باد انتقاد میگیرید که گویی ارتش و سپاه دشمن هستند؟!
۶- و در خاتمه این سخن نیز گفتنی است که هنری کیسینجر افعی مار خورده آمریکایی در وصف حضرت امام رضوان الله تعالی علیه میگفت «او در برخورد با دشمنانش هم صادق بود» و از حضرت آقا به خاطر دارم که میفرمودند؛ حتی وقتی درباره دشمنان هم سخنی میگوئید یا مطلبی مینویسید توجه داشته باشید که باید در محضر خدا پاسخگو باشید. با شناختی که از آقای فتاح دارم اظهارات ایشان برایم باور کردنی نیست و این احتمال وجود دارد که ماجرای یاد شده از سوی برخی مشاوران ناهمخوان و یا کمدان رقم خورده باشد! و اگر از جانب خود ایشان باشد که…!
و بالاخره برادر عزیزم آقای فتاح از میزان ارادت نگارنده به خود با خبر است و از این روی امیدوارم با مطالعه وجیزه پیشروی ابرو درهم نکشند و این نوشته را سخنی دلسوزانه از برادری به برادر دیگر تلقی فرمایند…
انتهای پیام
خداوند همه بیماران جسمی و روحی را شفا دهد . آقای شریعتمداری متاسفانه سالیان طولانی و بیش از اندازه عمر یک نسل است که به ویروس خود مطلق انگاری مبتلایند و معتقدند هرچه در چهارچوب پندارهای ایشان نگنجد از پای بست ویران است . من تمام افاضات این شخص خود مطق انگار را خواندم و انچه دستگیرم شد اینست که اگر اقای فتاح نامی از اشخاص حقیقی و حقوقی منطبق با چهارچوب فکری ایشان نمیبرد و فی المثل به همان چند مورد بنیاد باران و ملک و ساختمان در اختیار معاون امورزنان ریاست جمهوری و یا کاخ مرمر بسنده میکرد اولین کسی که در دفاع فتاح گریبان چاک میداد اقای شریعتمداری بود اما چه کنیم که هنوز قبیله گرایی در جوامع متمدن منسوخ نگردیده و کسی نباید انتقادی به قبیله اقای شریعتمداری بکند . من از این فسیل میپرسم چه فرقی بین ملک در اختیار بنیاد باران و ملک در اختیار هم قبیله ای شما یعنی اقای حداد عادل است که به گفته خودتان در وجیزه تان جوری سخن میگویید که بنظر میرسد شما از اینکه ملکی بنا به فرمایش مقام معظم رهبری از امانات مردم سالیانی در اختیار یک فرد حقیقی بنام حداد عادل باشد ایراد ندارد ولی چگونه است که به هم عدل ان یعنی ملک در اختیار بنیاد باران هیچ اشاره ای نمی کنید . یا به ملک در اختیار معاونت امور زنان ریس جمهوری ؟ یعنی از نظر شما انها در تعریض فتاح مستحق بوده اند اما هم قبیله ایهای شما چون حداد عادل نه؟ این است بیماری نهفته در قلب شما که هنوز برای درمان ان وقت است اگر بفهمید . شما در چنگ هوای نفس اسیرید اما انرا نفهمیده اید ! اما اقای شریعتمداری گفتن حق و فریاد زدن ان انقدر استحکام دارد که فریاد و هیاهوی همه دشمنان نمیتواند گردی بر دامن ان بنشاند . مگر حضرت علی ع در مورد امانت سپاری یک گردن بند به دختر ایشان از خزانه مسلمین انچنان رسا فریاد نزد که تا امتداد تاریخ صدایش بپیچد . مگر لغزش فرماندار مورد اعتمادش در میهمانیی که کسی از فرودستان دران حضور نداشت را مکتوب نکرد تا سندی در تاریخ حکمرانی علوی برای ایندگان بماند . مگر توقع ویژه خواری برادرش از بیت المال را چنان با لهیب سوزنده اتش پاسخ نداد تا گداز ان حرارت در همه تاریخ بماند. . مگر اشتر همسر پیامبر را پی نکرد تا قدرت سواری باطل در جامعه اسلامی را پی کرده باشد . ایا اقای شریعتمداری به متن حکم مقام معظم رهبری به اقای فتاح نگاهی انداخته اند ؟ رهبری در ان حکم میفرماید : ” اهمّ توصیههای اینجانب اولاً اهتمام به توانمندسازی تهیدستان و مصروف کردن این امانت ملّی در جهت آبادانی و پیشرفت جامعِ مناطق محروم، و ثانیاً رعایت دقیق بندهای اقتصاد مقاومتی، و ثالثاً بهکارگیری نیروهای جوان و متخصص و انقلابی و جریانسازی فعالیت جهادی در همهی بخشهای این بنیاد است. ” ایشان از اموال بنیاد مستضعفان بعنوان امانت ملی نام میبرند که باید در جهت آبادانی و پیشرفت محرومین و انهم با سبقه جهادی و بصورت جریان سازی و در همه بخشهای بنیاد مصروف شود . ایا در زمانی که ایشان این حکم را صادر میکردند نمیدانستند بخشهایی از ان در اختیار نیروهای مسلح است که فی المثل برای خوشایند امثال تو انرا در حکم یا در توصیه ای مستثنی کنند ؟ اما قلم ایشان با جوهردوات علوی میلغزد و علی قبیله گرا نبود
، علی حق گرا بود ، عقربه قطبنمای علی انقدر در پیش چشم دوست و دشمن نمایان بود تاحجتی نه برای دوست و نه برای دشمن باقی نگذارد . فریاد علی در پستوهای قبیله گرایی نبود بلکه بر منبر رسول خدا بود تا همگان بشنوند و البته دشمنان هم . آری اقای شریعتمداری اگر صفحات عمرتان را بشمارید میبینید کمترین صفحه های ان باقی مانده و مشفقانه به اصلاح نفس دعوتتان میکنم . هرچند میدانم که درخت تنومندی را براستی اوردن سهل نیست .