«آنچه فتاح گفت اصلا مهم نبود»
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:
بسیاری از اقدامات ضد فساد بیش از آنکه یک اقدام اساسی باشد، یک نمایش سطحی است؛ نمایشی که برای سر کار گذاشتن مردم طراحی میشود. میتوان سناریوی آن را حدس زد. آخرین و خندهدارترین آنها سخنان رییس بنیاد مستضعفان است که متولی ایفای چنین نقشی بود. نقشی که به سرعت تهی بودن آن لو رفت.
وی با اشاره به یکسری اسامی و اینکه فلان ملک بنیاد دست این است و دست آن بوده، خواست تصویری ضد فساد از خود نشان دهد. در حالی که بخش مهمی از آنچه گفت: اصلا مهم نبود و حتی فساد نبود. حتی اگر همهاش هم فساد باشد، جزو فرعی و کوچکی از ماجرای تاریخ فساد در این بنیاد است که برای طرح این مساله موجب به حاشیه رفتن متن فساد میشود.
سعی میکنم ابعاد این ادعا را بشکافم.
۱ ـ. وجود ساختمانهای بنیاد در دست ارتش و سپاه چه وجهی از معنای فساد دارد؟
این دو نهاد صدها و هزاران مکان در دست دارند که از بودجه عمومی و دولت است، اصولا چه اهمیتی دارد که یک مکان بنیاد هم دست آنان باشد یا نباشد. مگر اموال شخصی است که به جیب فرماندهان آنان برود. در بهترین حالت آنها را میگیرید برای بنیاد، آنها هم اگر جا کم بیاورند از پول و بودجه ملت یک جای دیگر را میخرند. این ارتباطی با فساد ندارد.
۲ ـ بودن یک ساختمان دست روسای جمهور قبلی چه معنایی از فساد دارد؟
این وظیفه دولت است که برای روسای جمهور قبلی خود دفتری را حتی با هزینه متعارف تامین کند. روسای جمهور قبلی هر کشوری فارغ از گرایش سیاسی آنان، نوعی سرمایه سیاسی محسوب میشوند. اصولا تخصیص این حد از امکانات هم برای آنان، هیچ ایرادی ندارد. باید جلوی اتلاف آن ۸۰۰ میلیارد دلار را میگرفتید که در زمان ریاست جمهوری دود شد، رفت هوا. جلوی آن را نگرفتید، چون خودتان هم شریک آن اتلاف عظیم بودید. حالا از آنان میخواهید که یک ساختمان را ترک کنند. آنهم به این صورت نمایشی که آنان هم بگویند، چشم میخواهیم برویم جنوب شهر مثلا در عبدلآباد دفتر بزنیم! شما هم تشکر کنید. آقا نقشبازی کردن هم قلق دارد نه اینقدر ابتدایی.
۳- حالا فرض کنید که یک مرکز مطالعاتی و آموزشی خبرنگاری هم که هر دو غیرانتفاعی هستند از ساختمانهای بیحساب و کتاب بنیاد استفاده کنند به کجای عالم بر میخورد؟ حتی اگر این استفاده درست هم نباشد، فساد به معنای موردنظر مردم و جامعه نیست. مگر اینکه سوءاستفادههای دیگری در این میان باشد. البته مدرسه آقای حداد تنها مورد جدی در این ماجراست، آنهم در اندازههای کوچک است که در ادامه به اصلیها میرسیم.
۴- از سوی دیگر گفتهاند که هزاران ملک توسط نهادها و سازمانها تصرف شده است. کلمه «تصرف» بار معنایی منفی دارد. اگر رفتهاند و آنجا را به زور گرفتهاند چرا شکایت کیفری نمیکنید؟ ولی اگر تصرف آن مکانها با اجازه یا توافق بنیاد و مسوولان آن بوده، اول بفرمایید چه کسانی این اجازهها را دادهاند و آیا مسوولان قبلی تخلفی کردهاند یا خیر؟ اگر تخلف کردهاند، آنها را دادگاهی کنید اگر نه این نمایش بیمعناست و فقط برای رد گم کردن است.
۵- ابتدای سال ۱۳۷۵، مجلس چهارم تحقیق و تفحص از بنیاد مستضعفان کرد که به صورت تصادفی حدود ۱۵۰ پرونده واگذاری از هزاران پرونده بنیاد را رسیدگی کرد، افتضاحی تمام عیار بود. لطف کنید آنها را رو کنید. بفرمایید ساختمانهای فروخته شده به اشخاص حقیقی و نه اشخاص حقوقی و عمومی کدامهاست؟ بفرمایید لیست کلیه داراییهای بنیاد از ابتدا تا حالا داده شود و معلوم کنید کدامها در اختیار کی هست؟ بفرمایید لیست اموال منقول بنیاد را بدهند و معلوم کنید به چه قیمتی و به چه کسانی فروخته شدهاند؟ همانهایی که در پرونده مشهور به بانک صادرات وجود داشت و گوشهای از آنها در روزنامه سلام طرح شد. بفرمایید قراردادهای موجود این بنیاد شفاف شود. آیا خبر منتشر شده درباره پرداخت هزار میلیاردی برای تبلیغات با صداوسیما را رد میکنید؟ بفرمایید که سهام بنیاد مستضعفان در اپراتوریهای تلفن همراه و افزایش تعرفه استفاده از اینترنت چگونه است؟ و مواضع آقای رییس بنیاد درباره افزایش سرسامآور تعرفههای اینترنت چیست؟ ارقام یک ماهه این افزایش تعرفهها معادل خرید همه این ساختمانهاست. مساله این است که این نوع نمایشهای سیاسی، نتیجهای جز لوث شدن مفهوم مبارزه با فساد ندارد و به انحراف بردن افکار عمومی و زمینهسازی تبلیغاتی برای انتخابات ندارد.
انتهای پیام