تحلیل نیویورکتایمز از توافق امارات و اسرائیل
توماس فریدمن، مفسر و تحلیلگر شناخته شده روزنامه نیویورک تایمز آمریکا در مطلبی درباره توافق اخیر میان رژیم صهیونیستی و امارات متحده عربی بر سر عادی سازی روابطشان سه گروه را به دلیل وضعیت بغرنجی که طرح الحاق برایشان به وجود آورده بود از ذینفعان اصلی توافق مذکور میداند که عبارتند از پادشاه اردن، یهودیان آمریکا و جو بایدن.
به گزارش ایسنا تحلیلگر و مفسر روزنامه نیویورک تایمز آمریکا در مطلب خود در این نشریه با تیتر “یک زلزله ژئوپلتیک در خاورمیانه رخ داد” گفته است با لفظی که دونالد ترامپ برای این توافق استفاده کرده یعنی “یک تحول عظیم” موافق است؛ توافقی که به موجب آن امارات پذیرفته در ازای چشم پوشی اسرائیل از اجرای طرح الحاق اراضی کرانه باختری روابطش را با این رژیم کاملا عادی کند.
این ستون نویس نیویورک تایمز معتقد است حوادثی همچون رفتن انور سادات، رئیس جمهور اسبق مصر به شهر قدس به عنوان “یک گشایش نخست بزرگ بین اعراب و اسرائیلیها” و همچنین دست دادن یاسر عرفات، رئیس سابق تشکیلات خودگردان فلسطین و سازمان آزادیبخش فلسطین با اسحاق رابین، نخست وزیر اسبق اسرائیل در محوطه چمن کاخ سفید به عنوان “اولین لحظه آشتی علنی میان اسرائیلی و فلسطینیها” بزرگتر از توافق اخیر به شمار میآیند اما این توافق هم نزدیک به چنین حوادثی بوده و به گفته فریدمن یک “زلزله ژئوپلتیکی” است.
فریدمن معتقد است که این در واقع طرح صلح تهیه شده از سوی جارد کوشنر، داماد دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و تمایل آنها به چسبیدن به آن بوده که عملا مواد خام این توافق را ایجاد کرده است.
فریدمن با توضیح رخدادهای مربوط به اعلام به اصطلاح طرح صلح دولت ترامپ برای خاورمیانه و مخالفت فلسطینیها با این طرح “ناعادلانه” ادامه میدهد: اما بنیامین نتانیاهو که اساسا به نوشتن این طرح حامی اسرائیل کمک کرده اصرار کرد که میخواهد به قسمت مربوط به “الحاق” در این طرح صلح تا اول ژوئیه عمل کند بدون آنکه با قسمت دیگر این طرح یعنی اینکه فلسطینیها روی ۷۰ درصد دیگر اراضی کرانه باختری همراه با اراضی تبادلی دیگر، کشوری خلع سلاح شده ایجاد کنند، موافقت کند؛ قسمتی که مورد مخالفت شهرک نشینان یهودی حامی وی نیز قرار گرفت. ( من به این فکر می کنم آیا دیوید فریدمن، سفیر ترامپ به اسرائیل که خودش حامی افراطی شهرک نشینهاست بنیامین نتانیاهو را تشویق کرده تا فکر کنم می تواند در قبال آن شانه خالی کند.)
این مفسر نیویورک تایمز در ادامه توضیح می دهد: این طرح کار نکرد چون کوشنر مرتبا از مصر، اردن و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس میشنید که میگفتند چنین الحاق یکجانبهای از جانب اسرائیل از نظر آنها شکست تمام عیار توافق است و به نتانیاهو گفت: آنقدر تند نباش.
کوشنر ترامپ را متقاعد کرد که جلوی گزینشی رفتار کردن نتانیاهو در قبال این طرح با اجرای الحاق را بگیرد. این امر موجب شد نتانیاهو حمایت شهرکنشینها را از دست بدهد و همزمان با گرفتار شدن در محاکمه مربوط به پروندههای فساد و اعتراضات روزانه در مجاورت خانهاش از بابت عملکرد ضعیت به ویژه در قبال مقابله با همهگیری کروناویروس شاهد سقوط آزاد محبوبیتش در نظرسنجیها باشد. بنا بر این ترامپ، کوشنر و محمد بن زاید، رهبر دوفاکتوی امارات به همراه نتانیاهو، به گفته ایتامار رابینوویچ، یکی از مورخ های شناخته شده حوزه خاورمیانه در اسرائیل و سفیر سابق آن در واشنگتن، کاری که انجام دادند این بود که لیموها را به لیموناد تبدیل کردند!
به نوشته نیویورک تایمز، رابینوویچ در یک مصاحبه گفت: آنها به جای معامله طرح الحاق با تشکیل کشور فلسطین به معامله عدم اجرای الحاق با صلح با امارات پرداختند. وی افزود: کوشنر اساسا از دل هیچ چیز، یک دارایی تولید کرد تا اسرائیل آن را به صلح با امارات تبادل کند. این در واقع صلح برای صلح است نه زمین برای صلح.
به نوشته فریدمن، این پروژه ظاهرا بعد از آن آغاز شد که یوسف العتیبه، سفیر امارات در آمریکا نامهای به زبان عبری در نشریه اسرائیلی یدیعوت آحارونونت در ماه ژوئن منتشر کرده و در آن مستقیما هشدار داد که طرح الحاق اسرائیل باعث تضعیف پیشرفت بی سروصدایی که اسرائیل با اعراب حوزه خلیج فارس کسب کرده، خواهد شد. امارات مدتی است که روابط دیپلماتیک علنیتر با اسرائیل را مدنظر داشته اما در واقع بحث بر سر چگونگی متوقف کردن طرح الحاق بود که چارچوبی را فراهم کرد برای آنکه امارات در آن ظاهرا چیزی را برای فلسطینیها در ازای عادی کردن روابطش با اسرائیل به دست بیاورد. آن طور که آری شاویت، نویسنده اسرائیلی به من متذکر شد، “نتانیاهو تلاش دارد از واترگیت شخصی خودش با رفتن به چین خارج شود. او شبیه به نیکسونی است که برعکس عمل میکند.” منظور او این است که نتانیاهو هر کاری میتوانست – از جمله با چیزهای جذابی همچون طرح الحاق- انجام داد تا نظر نیروهای راستگرا را در اسرائیل به خود جلب کند و آنها در محاکمهاش جانب او را گرفته و با نظام دادگاهی اسرائیل و دادستان کل مخالفت کنند.
نتانیاهو با دست زدن به این توافق شبیه به کاری که نیکسون در قبال چین انجام داد، همپیمانان ایدئولوژیک خود – شهرکنشینهایی که از او به خاطر اعتقاد به عمل کردن به طرح الحاق حمایت میکردند- را ول کرد و به گفته شاویت، این نتانیاهو را مجبور کرد به نیروهای میانه و راست میانه در اسرائیل برای حرکت به جلو بیشتر متکی شود. شاویت تصریح کرد: این توافق ممکن است به نجات اسرائیل با محروم کردن نتانیاهو از ارتش کامل نیروهای راستگرایی که به آنها برای از بین بردن دادگاه عالی اسرائیل نیاز داشت، کمک کند.
رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین تحت رهبری محمود عباس هم با این توافق چیزی را از دست داد که ممکن است او را مجبور به بازگشت به پای میز مذاکره کند. این توافق او را از بزرگترین کارتش یعنی این ایده که اعراب حوزه خلیج فارس تنها بعد از اجابت خواستههای تشکلات خودگردان از جانب اسرائیل و تشکیل یک کشور دلخواهش حاضر به عادی سازی روابط با اسرائیل میشوند محروم کرد.
فریدمن سه گروه را برنده بزرگ این توافق میداند که به نوشته او عبارتند از: ۱- ملک عبدالله پادشاه اردن. او نگران بود طرح الحاق باعث تشدید تلاشها برای تبدیل کردن اردن به یک کشور فلسطینی شود. این تهدید فعلا بی اثر شده است. ۲- جامعه یهودیان آمریکا. اگر اسرائیل بخشی از کرانه باختری را الحاق میکرد شکافی در هر کنیسه و در میان جامعه یهودیان آمریکا میان حامیان تندروی الحاق و مخالفان لیبرال الحاق به وجود میآمد. این هم یک بلای در شرف وقوع بود که فعلا منتفی شده است. ۳- جو بایدن. بایدن در صورتی که در ریاست جمهوری جانشین ترامپ شود دیگر لازم نیست نگران مساله دشوار الحاق باشد و در عین حال یک ائتلاف حامی آمریکای قدرتمندتر در منطقه خواهد داشت که می تواند با آن همکاری کند.
انتهای پیام