خرید تور تابستان

تحلیل‌های شاه سلطان حسینی و غرور ملی ایرانیان

عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه‌ی جوان در یادداشتی با عنوان «تحلیل های شاه سلطان حسینی و غرور ملی ایرانیان» در سرمقاله‌ی این روزنامه نوشت:

در چرایی ترور شهید فخری‌زاده، تحلیل‌های متنوعی به گوش می‌رسد. دولتی‌ها و اصلاح‌طلبان معتقدند کار بدی بود، اما نباید در فردای این ترور کاری بکنیم که برای کشور هزینه ایجاد شود. این تحلیل بعد از ترور چهار دانشمند هسته‌ای دیگر نیز ارائه شد و در ترور حاج قاسم نیز پررنگ‌تر شد. آنچه از تریبون‌های دولتی به گوش می‌رسد تحلیل‌هایی است که واکنش ما را به صفر می‌رساند و وحشت از پاسخ مجدد دشمن «عقلانیت ترس» را به کار انداخته است.

تحلیل اول: مهم‌ترین تحلیل این است که ما «در چاله صهیونیست‌ها نخواهیم افتاد». در تفسیر این حرف معتقدند در روز‌های پایانی ترامپ که وی چیزی برای از دست دادن ندارد، صهیونیست‌ها می‌خواهند با این ترور، جنگی راه بیندازند و ما باید هوشمندانه عمل کنیم. معنای این هوشمندانه یعنی هیچ اقدامی نکنیم تا جنگ نشود. مگر دانشمندان قبلی را ترور کردند، هدفشان جنگ بود؟ خیر.

تحلیل دوم: دسته‌ای دیگر معتقدند هدف این ترور به واکنش واداشتن ما است تا بایدن نیز به برجام بازنگردد. از سوی دیگر واکنش ما شرایط را برای گشایش برجامی از سوی بایدن سخت می‌کند، پس باید کاری نکنیم.

تحلیل ما چیست: ما (نیرو‌های انقلاب اسلامی) بر این باوریم که محاسبات دشمن در ترور این است که ایران در شرایطی نیست که واکنش نشان دهد و از قضا این بهترین زمان برای ترور است. متأسفانه ما نتوانسته‌ایم این محاسبه دشمن را تغییر دهیم و خودمان تغییر کردیم. تحلیل اصلی ما این است که صهیونیست‌ها درصدد خدشه به افتخار راهبردی «در سوریه می‌جنگیم تا در همدان و کرمانشاه نجنگیم» است، درصدد هستند امنیتی که در بیرون مرز‌ها برای آن جنگیده‌ایم و پیاده نظام آنان را به عقب رانده‌ایم را در قالب «ناامنی» به درون کشور بکشانند و مردم را متوجه این موضوع کنند که در سوریه جنگندیم و از امنیت کشور خود غافل شدیم. بدون تردید باید اولویت‌های امنیتی را عوض کنیم، نه نظامی. نباید ملت ما به این باور برسد که «خانه امن» در فیلم، قصه و کتاب است، اما در کف خیابان نیست.

در واکنش به اقدام صهیونیست‌ها ظرفیت‌های زیادی داریم که باید به کار بگیریم. البته نباید با احساسات یا فشار اجتماعی شتابزده تصمیم گرفت. نباید به مسیری برویم که توابین کربلا را به عین الورده برد و بدون برآورد نظامی تلف شدند و از سوی دیگر نباید سلطان حسین صفوی باشیم که با دست خود تاج را بر سر جوان ۲۶ ساله گذاشت و گفت: «فرزندم خداوند این گونه مقرر کرده است و ما با امر خدا مخالفت نمی‌کنیم.» اگر سلطان حسین در بیرون قلعه اصفهان جنگیده بود و تکه‌تکه شده بود، اکنون جزو مفاخر ایران و تشیع بود، اما عافیت‌طلبی باعث شد، حکومت را تسلیم کند و دو سال پس از تحویل حکومت محمود افغان در یک روز تمام شاهزادگان صفوی را سر برید و شاه نیز نظاره‌گر این صحنه بود. دو شاهزاده کوچک به قبای شاه پناه بردند و شاه به افغان‌ها التماس می‌کرد که این دو بچه را به خاطر من نکشید، اما شاه نمی‌فهمید که دشمن از جنازه‌های شاهزاده‌ها هم می‌ترسد. شاه می‌توانست با همان جنازه‌ها (مبتنی بر فرهنگ تشیع) غوغا کند، اما محمود افغان برای جلوگیری از شورش، جنازه را نیز به قم فرستاد که قلعه اصفهان امن بماند و شاه به آب و نانی که زنده بماند، اکتفا کرد و نهایتاً خود نیز قربانی شد. امروز یاران انقلاب اسلامی در سه جبهه در مرز‌های صهیونیست‌ها هستند. سرزمین اشغالی فلسطین فاقد عمق استراتژیک جغرافیایی است، عرض آن به ۲۰۰ کیلومتر هم نمی‌رسد. در جنوب حماس، در شمال حزب‌الله و در شرق سوریه قرار دارد. روش‌های نوین سایبری و… نیز مهم است. برخی از سیاسیون مستقر در دولت ما بار‌ها گفته‌اند صهیونیست‌ها را باید از امریکا جدا کرد یا جدا ببینیم. این تحلیل غلط باعث شده است که کمک‌های مالی و تسلیحاتی غرب برای حفظ برتری نظامی صهیونیست‌ها هر روز بیشتر شود. احتمالاً دولتمردان ما می‌دانند که دانشمندان هسته‌ای مصر و عراق نیز توسط صهیونیست‌ها ترور شدند و مراکز هسته‌ای عراق، سوریه و سودان نیز توسط صهیونیست‌ها بمباران شد، اما هیچ‌کس در جهان سخن نگفت. در این جهان کفر و بربریت دانشمند علمی ما را در قلب کشور ترور می‌کنند و جهان غرب خفه است، اما یک دیپلمات ایرانی که به ادعای آن‌ها قصد بمب‌گذاری در جلسه تروریست‌های منافق را داشته و انجام هم نداده است، خبر اول جهان است. اگر هزینه اقدامات صهیونیست‌ها بالا نرود، جلوتر خواهند آمد، از قضا صهیونیست‌ها واقع‌گرا هستند. اگر احساس برتری طرف را لمس کنند، هرگز اقدامی نمی‌کنند. به تعبیر مقام معظم رهبری راهی جز قوی شدن نداریم و به تعبیر امام «راهی جز مبارزه نمانده است»، بنابراین هر تحلیلی که ما را به سکوت بکشاند، غرور ملت بزرگ و کهن ایران را شکسته است. غرور ایرانیان به حدی است که بعضاً به آن «سندرم امپراطوری» می‌گویند. این غرور نباید شکسته شود. شرط حفظ این غرور آن است که از ترس باران به زیر ناودان فرار نکنیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. اقای محترم…تند نرو..سندرم امپراطوری رو ول کن..سندروم نفوذ رو بچسب…..هنوز یادمان نرفته..وقتی میرمحصور هشدار داد..چشم درچشم میلیونهانفرمیدوزند ودروغ میگویند..از صدرتاذیل تمامیت خودشان را خرج کردند….اما…چپ ها ومیلیشیای جپ عربده کشیدند ارتش منحل شود نشد سپس نعره زدند قرنی وابشته است مقدمات ترورش را فراهم..سناریوی کودتای نوژه ای را نوشتند تا افسران زبده ونخبگان بهترین دانشگاه های دنیارا به جوخه اعدام بسپارند….جنگ شد رفیق بزرگ لحظه ای از پشتیبانی عراق تامل نکردند..موشک های اسکاد را برای تهران مجهز کردند….تا…والان فرزندان وافسران کاگ ب به رهبری روسیه جدیدگماشتند تا مارا بچزاندومیلیلردها دلار بستاند…دیگر از خاموش کردن دفاع ضدهوایی سوریه وتبعیت از تحریم ها سخن نمی گویم….جناب گنجی یا بقول خودت نیروی انقلاب اسلامی…درکدامیک درمراحل بالا فهمی ودرکی بعمل اورد؟؟؟؟سعدی از دست خویشتن فریاد…حالا میخواهی بفهمی سندرم امپراطوری هم نوعی درک شاه سلطان حسینی است؟؟؟؟

  2. جناب گردانندگان انصاف نیوز…وقت ان نرسیده که حجم بلاک لیست تان را کمترکنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا