«با» یا «بی» برجام؟
فریدون مجلسی، تحلیلگر روابط بینالملل در یادداشتی در روزنامه ی شرق نوشت:
زمان زیادی از آن روزها که کسانی تحریم گسترده اقتصادی را به ارمغان آورده بودند و به آن «کاغذپاره» میگفتند، نگذشته است؛ زمانی که اعلام کردند تحریم بنزین را یکشبه با بنزین پتروشیمی حل میکنند اما نه تنها اینگونه نشد که فراوردههای صادراتی پتروشیمی هم بازارشان را از دست دادند و سلامت مردم در کشور به طور جدی تهدید شد و عواقب ناخوشایندی را به همراه آورد. بزرگترین درآمد نفتی تاریخ دولتها در کشور، پیش از شدتگرفتن تحریمها عاید دولت احمدینژاد شد که برای مردم خروجی نداشت. از سوی دیگر، گروهی ایجاد شد که تحریم به وجود میآورند، بعد دورش میزنند و از خوان آن بهرهمند میشوند و پای پیادهشان را با پورشه عوض و دوردور میکنند. پس حتما تحریم برای منفعتدیدگان خوب است که برجام را «نافرجام» میخواهند. اما تحریمها اثر هم داشت، اثرش را ملت حس کردند و میکنند، نه منفعتدیدگان. هر لحظه که برنامههای بهرهگیری از برجام و آغاز ارتباطات بازرگانی و بینالمللی میخواهد سامان بگیرد ناگهان دلواپسانِ منافع فردی سازی تازه کوک میکنند، مانعی میتراشند و ترمز را میکشند و بعد فریاد برمیآورند که پس چه شد نتیجه این برجام؟! اکنون این دیپلماسی بدوی عربستانِ سلفی است که در اجلاس کنفرانس کشورهای اسلامی در استانبول برای ایران با این سابقه و قدمت اسلامی مسئله میتراشد. هزاران نفر را در مراسم حج در مدینه و مکه میکشد، هزاران برادر مسلمان یمنیاش را قتلعام میکند اما در پس یک اشتباه خام در ایران پنهان میشود، وامصیبتا سر میدهد و ما را محکوم میکند. میخواهد با قطع رابطه کشورهای اعانهبگیری مانند کومور، جیبوتی، اریتره و سودان، ایران را در جهان منزوی کند. هفته گذشته اردن هم به این فهرست افزوده شد و سفیرش را احضار کرد و دو روز گذشته در دوحه خواستند از بازگشت میزان تولید نفت ایران به میزان قبل از تحریم که در دوران تحریم آن سهمیه را از ایران ربوده بودند، جلوگیری کنند؛ مثلا ایران را بهعنوان مانعتراش نزد اعضای اوپک نیز منزوی کنند. در حالی که این روسیه و عربستان هستند که باید تاوان سودجوییهای نفتی پیشین خود را بپردازند. جهان را با این بازیها نمیتوان فریب داد. اکنون حتی متحد سنتی عربستان یعنی آمریکا از دست این شریک بدوی خسته شده؛ چراکه «هرجا سخن از انفجار است نام عربستان میدرخشد!» اخیرا که در پارلمانشان صحبت از مشارکت عربستان در فاجعه ١١ سپتامبر و فجایع تروریستی دیگر به میان آمد، مقامات عربستان بیدرنگ گفتند اگر مسئله ما را مطرح کنید ٧٥٠ میلیارد دلار اموال خودمان را در آمریکا میفروشیم و چنین و چنان میکنیم؛ به این میگویند باجستانی به ضرب پول. آمریکا بدینترتیب خود را اسیر ثروت این رفیق خودسر میبیند. البته آمریکا نهایتا باکی ندارد، زمانش که برسد بهانهای مانند همین تهدید میجوید و همه اموال و داراییهای عربستان را نیز یکجا فریز و بلوکه میکند و بعد با چند حکم دادگاه بخش آریزونا و آلاسکا و مینسوتا آن را بالا میکشد!
اما غربیها از خودسریهای این شریک بدوی خسته شدهاند. از انحصارِ وابستگی نفت و گاز به روسیه نیز خسته شدهاند. به همین دلیل روسها هم با بازیهای خود میکوشند ایران را سرگرم نگه دارند تا از امکان برقراری روابط اروپا و ایران و مثلا فراهمآوردن ارسال گاز بیشتر از طریق ترکیه یا نفت و گاز ایران و عراق از طریق سوریه به بازار اروپا جلوگیری شود. این چند جمله را خطاب به دلواپسان مینویسم. اکنون زمانی است که ایران باید بتواند با سیاستی متین و مستقل، خواهان روابط منطقی و محترمانه و متقابل و مستقل با همه جهان و از جمله اروپا باشد. باید بکوشد موانع برقراری روابط مالی و تجاری ایران را که استقلال مالی ما را مخدوش میکند برطرف کند. باید در تبلیغات ایرانهراسی در خارج از ایران و از بیپرواییهای داخلی که آتش بر آسیاب ایرانهراسی میریزد خودداری کرد. وزیر خارجه در آمریکا در حال برشمردن موانع و تعهدات آنهاست. درست است که ما با امضای برجام تعهداتی برعهده گرفتیم و آنها هم متعهد به برداشتن تحریمها شدند، اما برجام که واکسن مصونیتبخش در برابر هرگونه اقدام دیگر ما نیست. ما قربانی موشکپرانی از سوی نظامی متجاوز با حمایت مالی و معنوی و علنی کشورهای عربی همسایه بودهایم و کسی هم به فریادمان نرسید. پس حق و وظیفه داریم که بهترین و مؤثرترینش را همراه با هواپیما و کشتی و هر تجهیزات دیگری بسازیم و بیازماییم تا هم دفاع از خودمان را تضمین کنیم و هم بازدارنده تعدی دیگران باشد، اما رعایت مصلحت و پرهیز از عبارات تحریکآمیز میتواند به تقویت این توان ما بینجامد. این درحالی است که میتوان با آرامش و رعایت منافع ملی، به نتایج امیدبخشی دست یافت. در شرایط ستیز و بحرانآفرینی حتی اگر موفق شویم بزرگترین صنایع را راهاندازی و تولید کنیم، اگر نتوانیم صادر کنیم و بفروشیم و مبادله کنیم، سودی نخواهیم برد. آقایان روحانی و ظریف در این شرایط وظیفه خطیر و مشکلی در پیش دارند که موفقیت در آن مستلزم صدور پیام سازگاری، انسجام و حمایت کارساز و آرامبخش از داخل است.
انتهای پیام