سکوت شائبه برانگیز صداوسیما در دور دوم انتخابات
دکتر محمدباقر کریمی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد تبریز در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
این روزها اگر کسی شبکههای مختلف تلویزیون را نگاه کند، اصلاً متوجه نخواهد شد که قرار است فقط دو روز دیگر، شصت و چهار نمایندهی مجلس؛ مجلسی که در رأس امور کشور است، انتخاب شوند. در ایجاد شور انتخاباتی هفتم اسفند، به سیاق گذشته، صدا و سیما سنگ تمام گذاشت و بی شک یکی از مهمترین رکنهای خلق حماسهی مشارکت مردمی بود. اما اینک در آستانهی دور دوم انتخابات که تقریبا چهل و هشت ساعت تا برگزاری آن باقیمانده است، صدا و سیما آنچنان بی تفاوت و منفعل رفتار میکند و چنان در قبال انتخابات موضع سکوت گرفته که حتی زمان آن را هم اطلاع رسانی نمیکند.
شاید گفته شود، دور اول حائز اهمیت بیشتری بود و با توجه به اینکه بسیار موفق برگزار شد و صدا و سیما هم آن را به خوبی پوشش داد و اخبار آن را به دنیا مخابره کرد، که مطلوب حاصل شد و دور دوم دیگر حائز اولویت زیادی نیست ولی چنین نظری نمیتواند صائب باشد.
چندین سؤال در اینجا مطرح است:
1: نخست اینکه مگر انتخابات فقط یک مانور است که چون دور اول آن به خوبی به تصویر کشیده شد، همین کافی بوده و دیگر دور دوم آن در اولویت برنامههای رسانهی ملی نباشد؟! در نظامی که بنیانگذارش مشارکت در انتخابات را وظیفهای الهی میداند و رهبرش آن را نه یک حرکت نمایشی بلکه پایههای نظام میداند، چگونه میتوان چنین توجیهی را پذیرفت. آنچه مسلم است، این رفتار با نظر مقام معظم رهبری مطابقت ندارد. ایشان انتخابات را یک فریضه میدانند و حتی یک رأی را هم مهم میشمارند. حال آیا میتوان پذیرفت که رفتار صدا وسیما در دور اول انتخابات در چارچوب این منویات باشد ولی در دور دوم نه؟ آیا رأیها در دور دوم وزن کمتری دارند؟
2: سؤال دوم این است که آیا مشارکت حداکثری که در دور اول حتی مهمتر از نتایج انتخابات بود در دور دوم دیگر لازم نیست؟ مشارکت حداکثری مگر یک شاخص آماری است؟ از آنجا که انتخابات پایههای این نظام را شکل میدهد، کاملاً بدیهی است که منظور از مشارکت حداکثری معنای آماری ندارد، بلکه معنای مشروعیت دارد و شاخصی است برای پشتوانهی مردمی نظام. هر چقدر که میزان مشارکت بالا، به همان مقدار میزان مشروعیت بیشتر. وانگهی، جایی که در مجلس، تکلیف رد و قبول یک تصمیم که بر آیندهی کشور و سرنوشت همهی مردم تأثیر میگذارد، گاهی با رأی یک نماینده تعیین میشود، آیا شایسته است که سرنوشت انتخاب تقریباً یک چهارم کرسیهای آن اینقدر کم اهمیت تلقی شود؟
3: سؤال سوم که البته اهمیت کمتری دارد این است که اگر انتخابات تهران هم به دور دوم کشیده شده بود باز هم برنامهی صدا وسیما همین بود؟ اینکه به جز تهران و مشهد، اغلب کلان شهرهای مهم کشور مانند تبریز، اصفهان، شیراز و ارومیه به دور دوم کشیده شده است، به اندازهی تهران اهمیت ندارد؟ آیا این رفتار تبعیض آمیز نیست؟
4: سؤال چهارم این است که رفتار مراکز محلی صدا و سیما را چگونه باید توجیه کرد؟ شاید بگویند چون انتخابات پایتخت تعیین تکلیف شده، وظایف رسانهای در دور دوم به مراکز محلی صدا و سیما واگذار شده است. اولاً، مگر شبکههای سراسری قرار است فقط در خدمت تهران باشند؟ ثانیاً، نکتهی شگفتی انگیز این است که مراکز محلی منفعلتر از شبکههای سراسری هستند و غرق در روزمرگی. نه فضای انتخاباتی جامعه را منعکس میکنند و نه در ارتقای نشاط انتخاباتی نقش موثری ایفا میکنند.
جمع بندی:
مشاهدهی چنین رفتاری از صدا و سیما که هم مطابق نیاز جامعه نبوده و هم غیر مسوولانه است، شائبههای زیادی را مطرح میکند. صرف نظر از فرضیههای سیاسی که دلالت بر نه فقط یک غفلت بلکه رفتار حساب شدهی صدا و سیما دارد که موضوع بحث نگارنده نیست، باعث میشود که مردم صدا و سیما را از جنس خودشان ندانند و رفتار آن را صادقانه تلقی نکنند. در حالی که بین دور اول و دور دوم انتخابات فاصلهای بیش از دو ماه ایجاد شده، به عبارتی عرق فضای انتخابات خشک شده؛ حتی خیلی از مردم دقیقاً نمیدانند که دهم اردیبهشت، دور دوم انتخابات مجلس برگزار میشود!
آیا این انتظار، انتظار زیادی است که صدا و سیما در حد یک تبلیغ بازرگانی و یا یک رخداد ساده به انتخابات وقت اختصاص دهد؟ این یک سؤال جدی در افکار عمومی ایجاد کرده که دلیل این رفتار پارادوکسیکال صدا و سیما چیست؟ مردم انتظار دارند رفتار صدا وسیما در مسیر رسالت ذاتی آن باشد. مردم انتظار دارند جهت گیری صدا و سیما در جهت منافع ملی و بر اساس منویات رهبری شکل بگیرد که در این برهه، در فضا سازی برای مشارکت حداکثری تبلور مییابد.
علی ایحال، صدا و سیما باید به سؤالات و ابهامات ایجاد شده در جامعه پاسخ دهد. آیا هرم مدیریتی صدا و سیما در این قضیه، هماهنگ، آگاهانه و مطابق سیاستی واحد عمل کردهاند؟ اگر چنین است؛ که البته احتمال آن زیاد نیست، حرفی برای گفتن نیست و پرداختن به آن در حیطهی این نوشته نیست. ولی اگر عمدی در این رفتار نیست و فقط یک بی توجهی بوده است، پس باید مدیرانی که در امر مهم آماده سازی فضای انتخاباتی دچار قصور شدهاند، باید مورد مواخذه قرار گرفته و در ایام اندک باقی مانده، این کوتاهی تا حد امکان به نحو مقتضی جبران شود.
انتهای پیام
به نظر بنده حقير ، اطلاع رساني يا عدم اطلاع رساني صدا و سيما هيچ تاثيري در روند انتخابات ايفا نخواهد كرد چراكه صدا و سيما مخاطبي ندارد .چنانچه در مرحله قبل هم با آن تبليغات صدا و سيما و هزينه گذاشتن روي جناح خاص (اصول گراها ) ،يك پيام تلگرامي همه چيز را تحت الشعاع قرار داد .
صدا و سیما تو کماست