وقتی هیچ‌کس گردن نمی‌گیرد!
حمید ضیایی‌پرور در روزنامه «همشهری» نوشت: در بزرگراه مدرس شمال به جنوب در حال رانندگی هستید، نرسیده به راست گذر میرداماد خودروها از سمت راست سعی در ورود به لاین اصلی را دارند. درحالی‌که می‌دانند مسیر راست گذر برای ورود به بلوار میرداماد است نه پیچیدن به جلوی خودروهای لاین اول مدرس!
به راننده‌ای که سردمدار متخلفان است تذکر می‌دهید که چرا حق تقدم را رعایت نمی‌کند. نمی‌پذیرد و می‌گوید دارد مسیر قانونی‌اش را می‌رود و تخلفی مرتکب نشده است.
در خیابان بهشتی حدفاصل میدان تختی، راننده‌ای سعی در عبور از چراغ قرمز و ورود به مسیر دیگر دارد به او تذکر می‌دهید که چرا از چراغ قرمز عبور می‌کند؟ با دست به او چراغ قرمز را که هنوز ۴۸ ثانیه‌اش مانده است نشان می‌دهید. راننده با خونسردی می‌گوید: مگر تو پلیسی؟ به راهت ادامه بده!
اگر بخواهی بیشتر از این تذکر بدهی احتمال دارد کار به جای باریک بکشد. راست می‌گوید، مگر ما پلیس هستیم؟ بتازیم در شهر مادام که پلیس نیست. هر طور دلمان می‌خواهد رانندگی کنیم. به کسی چه مربوط؟
انتهای پیام
امرزیده رفتگان ….گردن گرفتن کی دراین دیار باب گردن گفتن سالهاست مسدود است…
الناس علی دین ملوکهم
دیدی یکی از بزرگان ، مسئولیت یکی از هزاران اشتباه این مملکت را بر گردن بگیرد ؟ مسئولی استعفا کند ؟ به راستی و از ته دل پوزش بخواهد ؟ به راستی شرمندگی را بتوان در چشم هایش دید؟ مردم از چه کسی چیزی یاد بگیرند ؟ آن زمان لقمان بود که ادب از بی ادبان می آموختند ، الان از بی ادبان فقط بی ادبی می آموزیم ، یه چندتایی هم خودمان بهش اضافه می کنیم ، خدا رفتگانت را بیامرزاد.
اگر پلیس کار خودشو انجام میداد یه نظمی توی این جامعه هرچند نسبی وجود داشت
تخلفات جوری شده که خود پلیس هم به اون ها عادت کرده و جلوی چشمان پلیس هم تخلف صورت میگیرد
در حالت کلی عدم رعایت قانو در جای جای کشور و توسط خود قانونگذار رخ میدهد همین موضوع باعث بی اعتبار شدن قانون نزد شهروندان نیز شده است
ادارات و ارگان های دولتی و حکومتی و حتی دادگاه ها که خود مصداق اجرای قانون هستند قوانین را در بخش های مختلف نادیده میگیرند
قانون اساسی کشور که یکی از بهترین هاست با رعایت نشدن به شدت مورد ظلم قرار گرفته