تحریف و غلو درباره‌ی شهید سلیمانی

حجت‌الاسلام احمد حیدری در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «تحریف و غلو درباره‌ی شهید سلیمانی» در نقد برخی اظهارات درباره‌ی سردار قاسم سلیمانی نوشت:

آقای بادامچیان به حق گفته: «اکنون که شهید سلیمانی محبوب ملت شده است، احتمال تحریف و سوء استفاده از او فراوان است». آری، هر کسی محبوب مردم شود، در معرض تحریف بوده و هر جناحی در صدد مصادره اوست. آقای بادامچیان در ادامه تحریف‌گرانه می‌گوید: «معاون اول رییس جمهور ادعا کرده شهید سلیمانی برای رفع حصر یکی از سران فتنه فعالیت می‌کرد. ملت ما چگونه باور کند که مرد میدان مبارزه با استکبار و فتنه‌گران، در پی رفع مراقبت‌ها از فتنه‌گرانی باشد که موجب شهید و کشته شدن عده‌ای شدند». در اقدام تحریف‌گرانه دیگر، فرمانده سابق سپاه ادعاهای تکذیب شده خود را تکرار می‌کند که: «مگر می‌شود حاج قاسم که نه فقط امضا کننده نامه ۲۴ فرمانده سپاه در سال ۷۸ به رئیس جمهور خاتمی، که نویسنده آن بود! برای فتنه ۸۸ بی‌تفاوت باشد؟ او در آن ایام بارها در قرارگاه ثارالله حاضر و برای هرنوع ماموریتی اعلام آمادگی کرد».

از این که آقای بادامچیان «حصر غیرقانونی» را «مراقبت» و محصوران را مسبّب شهید و کشته شدن عده‌ای بشمارد که به جای محاکمه، مراقبت می‌شوند!، یا آقای جعفری اعتراضات مردم به انتخابات 88 را که می‌شد بدون خونریزی مدیریت شده و فوج میلیونی معترضان قانع شوند و فتنه نگردد و استخوان لای زخم نشود (تا الآن 12 سال است که استخوان لای زخم شده و ظاهرا حالا حالاها بناست باشد!) را فتنه و کاندیداهای معترض را مسبّب قتل بخواند؛ سخنی نمی‌گوییم و قضاوت را به مردم و خدا می‌سپاریم که هر دو به خوبی قضاوت خواهند کرد. در این مقال سخن از تحریف شهید سلیمانی است که چند نکته را یادآور می‌شویم:

1. شهید سلیمانی با همه مقام و منزلتی که داشت [و خدایش با شهیدان صدر اسلام محشور گرداند]، یک انسان فوق العاده بود و مردم قدردان خدمت، ایثار و جانبازی او هستند ولی هیچگاه او را معصوم و اسوه مطلق نمی‌شمارند و مصون از نقد نمی‌دانند. وقتی امروز ما بخواهیم یا نخواهیم؛ شخصیتی چون بنیانگذار جمهوری اسلامی با آن مقام فوق العاده علمی و معنوی و محبوبیت بی‌نظیر، در عین محبوب و محترم بودن، مورد نقد بی‌رحمانه قرار می‌گیرد، دیگر انتظار اسوه مطلق و فوق نقد بودن شهید سلیمانی قطعا انتظار بی‌جایی است.

2. کسانی که در تقدیس این شهید عزیز به افراط گرائیده و مرتکب غلوّ می‌شوند و برای او شخصیت ماورائی می‌سازند و… بدانند تلاششان بی‌حاصل است و آب در هاون می‌کوبند. مردم ما به این شهید عزیز همچون دیگر بزرگان انقلاب عشق می‌ورزند در عین حالی که بدانها انتقاد هم دارند. افراط تحریف‌گرانه در بزرگداشت و تقدیس این شهید حتی خدمت به خود او هم نیست زیرا تحریف، غلو و زیاده‌روی در مورد هیچ‌کس، خدمت نیست بلکه به حق خیانت به آنان، آرمانهایشان و مردمشان می‌باشد.

3. این که شهید سلیمانی در سال 78 نامه انتقادی و تهدیدگونه به رئیس جمهور وقت نوشته، اقدامی است قابل نقد و همان زمان هم مورد نقد بسیاری حتی از پاسداران بود که آن اقدام را فراتر از چارچوبی که امام برای سپاه تصویر کرده بود، می‌دانستند. اگر اقدام دولت خاتمی در مواجهه با «جنایت» کوی دانشگاه در 78 و اعتراضات بعد از آن نقدپذیر بود، همان زمان در جناح راست افراد غیر نظامی فراوانی بودند که این نقد را مطرح کردند و نیاز نبود سپاه که یک ارگان نظامی بود، در مساله سیاسی داخلی دخالت کند و نامه تهدیدآمیز بنویسد. اگر همان زمان مقامات کشور به سپاه نهیب می‌زدند و آنان را از این اقدام غیرقانونی و مضرّ باز‌می‌داشتند، امروز سپاه این قدر در مسائل سیاسی دخالت نمی‌کرد و ما شاهد نبودیم که سرداران برای تصدی ریاست جمهوری صف بکشند و سیاسیون دیگر، زمینه‌ای برای حضور نیابند!

4. اگر شهید سلیمانی در سال 78 نامه تهدیدآمیز به رئیس جمهور وقت را هم نوشته و امضا کرده، ولی از آن زمان تا شهادتش که بیش از دو دهه بود، مردم شاهد رفتار متعادل او در مواجهه با جناح‌های داخلی بودند و همین تعادل، از عوامل محبوبیت فوقالعاده او و جمع‌کننده همگان زیر تابوت او بود در حالی که بسیاری از سرداران مدعی امروزین او بارها خود را در معرض انتخاب همین مردم قرار داده و ردّ شده‌اند و درآینده هم، نامقبولی خود را خواهند دید مگر از این افراط‌کاری‌ها دست بردارند و به حق پیرو شهید سلیمانی شوند.

5. سخن آخر، شهیدان محبوب و محترم‌اند اما مردم صرفا به عنوان پیروی از شهید، راهی را نمی‌روند، رأیی نمی‎دهند، انتخابی نمی‌کنند و…؛ بلکه به حکم قرآن و در عمل به وصیت شهیدان، در هر مورد با چشم باز و گوش شنوا مواضع را می‌بینند و سخن‌ها را می‌شنوند و بهترین را برمی‌گزینند. پس میدان انتخاب را در همه زمینه‌ها برای مردم بازکنیم و به حسن انتخابشان ایمان بیاوریم.

انتهای پیام