خرید تور تابستان ایران بوم گردی

آب و هوای لندن چه می‌کند با اضلاع مزاج آدم؟!

احمد پورنجاتی در یادداشتی با عنوان «آب و هوای لندن چه می کند با اضلاع مزاج آدم؟!» نوشت:

این جناب مستطاب«عطاالله مهاجرانی» هم خیلی بیش از آنچه گمان می کردیم، قابلیت«غنی سازی» دارد.

دیدم یک مسقطی ول کرده در توییتر، صد رحمت به کیک زرد:

«موج اول اصلاح طلبان رادیکال با طرح اصلاح قانون مطبوعات در مجلس به اوج خود رسید. من با طرح مخالف بودم. می‌دانستم به سرانجام نمی‌رسد. نرسید.

موج دوم: تخریب عمیق و گسترده آیت الله هاشمی رفسنجانی بود. گفتند هاشمی مرده سیاسی است.

موج سوم: تخریب سپاه و طرح دولت نظامی است. حکایت همچنان…»

من، در مورد اول که خودم به عنوان رییس کمیسیون فرهنگی مجلس ششم در جریان بوده ام، به ایشان می گویم: دستکم این فقره را می گذاشتی برای جلد دوم خاطراتت که پس از ۱۲۰ سالگی که به ملکوت اعلا پیوستی، منتشر شود. تا من و اعضای کمیسیونی که شاهد حضور مدافعانه‌ی شما از این طرح در جلسات کمیسیون بودیم، دچار آلزایمر شده باشیم. یا به رعایت اخلاق، نتوانیم گاف شما را غلاف کنیم. چرا روز روشن، خلاف واقع می بافید؟!

از دو حال خارج نیست: یا دفاع آن روزهای شما، ریاکارانه و از جنس نان به نرخ روز خوردن بوده. یا حاشا و انکار امروزتان، به قصد «قربت مطلقه» است.

البته در مورد دوم هم مغالطه کرده اید. وارد بحث نمی شوم.

مورد سوم هم که برای آمرزش گناهان تان، فاتحه مع الصلبات.

حکایت تحریف تاریخ، همچنان…

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. نگارنده نه چپ است و نه به راست تعلق دارد ولی عاشق ایران و توسعه ایران و اسلام عزیز هستم. آنقدر روشنفکر نشده ام که به آسانی بپذیرم یا گول بخورم که دموکراسی و منشور جهانی حقوق بشر و یا مدل ایالات متحده آمریکا تنها راهکار حل مسائل و مشکلات ایران امروز و فرداست. نظام پادشاهی هم 42 سال پیش مرد و غسل و کفن شد و دفن شد و تمام.
    به نظرم اینکه اصلاح طلبان رادیکال نمی توانند یک نقد درون گفتمانی را تحمل کنند خودش تابلوی تمام عیاری است که نشان می دهد که این اصلاح طلبان هم عجب آدم هایی هست که می توانند هر یکی شان پرچم تناقض باشند.
    شاید کمتر شجاع هستند که رک بگویند آقا ما با اسلام سیاسی و حجاب و محرومیت زدایی و عدم رابطه با غرب و مناقشه فلسطین و جریان مقاومت وووو مخالفیم و جمهوری دموکراتیک بازرگان را می‌خواهیم احیا کنیم. هم نان سفره می‌خواهند بخورند و هم از آخور!!!!… وقتی نگاه میکنم به رزومه هر کدام از بزرگان ایشان از کروبی و خاتمی و حجاریان و پورنجاتی و اکبر گنجی و ابتکار و میردامادی و عباس عبدی و زیباکلام و بورقانی وووو واقعا در عجبم که جمع این همه آدم از عنفوان نوجوانی و جوانشان با کمترین مدرک و رزومه شدن ریس و مدیر و وزیر و وکیل وووو و حتی در روزگارانی که جلو دوربین نبوده اند در دفاتر کاری مجلل شان نمی دانم چکارها که نمی کردند و… رسانه هم که همیشه داشته اند و هیچگاه هم از نان و نوا نیفتاده بودند. بروید سهم ایشان را در صنایع و معاون و توریست و کارخانجات و دانشگاه ها و شرکت ها و برج سازی و پیمانکاری و مهندسین مشاور و نظام های مهندسی و تجارت و بازرگانی و انبوه سازی ووووو ورق بزنید و آمار داشته و نداشته اش را منتشر کنید بی تعارف تا معلوم بشود این مملکت این 42 سال سهم ایشان هم بوده یا نبوده؟. لیست 1000 نفر برجسته اصلاح طلب را اکسل ببندید و اموال و فرزندان و محل سکونت خودشان و فرزندانشان و مشاغلشان و دارایی شان را هم درج کنید و منتشر کنید.
    سهم این هزار نفر را در مدیریت این مملکت از بخشداری و فرمانداری و مدیر کلی و استانداری و وزارت و خبرگان و مجلس و هلدینگ ها و شستا و مپنا و پیمانکاری و ووو هم درج کنید.
    فی المثل فلانی زمانی که من بدبخت بیچاره در فلان روستای کشور در دهه 50 اصلا نمی‌دانستم دمپایی چی هست، حضرت ایشان در ینگه دنیا و فرنگستان کره خاکی داشت ارشد مهندسی می‌گرفت و انقلاب شد و در عنفوان جوانی شد معاون وزیر و بعدشم وزیر در دولت هاشمی و بعد هم وزیر در دولت روحانی و به قول تایید شده خودش هم بیش از هزار میلیارد تومان در چند سال قبل تر این شرکت و سرمایه دارد و استاد دانشگاه بوده همه این سال ها و ووو و حالا شده نقاد و منتقد و تئوریسین ایرانشهری و اتفاقا یکی از همین رادیکال های دو آتیشه همین رادیکال خواهان…
    اگر آن فقیر ماهشهر سال 98 آمد خیابان و عربده کشید و منم منم کرد باز می‌شود بهش حق داد زیرا فقیر و گرسنه و ندار نبود و شرمنده زن و بچه اش دقیقا پشت دیوار فلان پتروشیمی ولی نمی فهمم جناب ایرانشهری تو دیگر چرا؟… برنامه نداشتیم، بلد نبودیم، دزدی و فساد کردیم و اصلا راه ترکستان پیمودم و زیره به کرمان بردیم اینهمه 42 سال قبول ولی آخر به من بدبخت بگو خودت تو و بله خود تو هم مگر همین 42 سال بخشی از مدیریت کلان همین مسیر آمده نبوده ای؟
    اشتباه بود و دیگران نتوانستن خوب برادر جان، خود تو حداقل در مجموعه هایت عمل می کردی… نگذاشتند!!! اینم درست ولی چرا همیشه بودی… الانم که مثلا استعفا داده ای اون پشت پرده داری دهها شرکت میلیاردی ات را مدیریت می کنی… آیا تو و خود تو در شرکت های پیمانکاری ات حقوق کارگر و بیمه را درست و مر قانون پرداخت می کنی…
    این داستان فقط این یکی رادیکال نیست… همه همین اند… هر چه خوب است مال آنهاست و هر چه بد است مال قانون و دیگران است.
    حالا مهاجرانی وزیر رادیکال آن روزها آمده نقدی کرده و گفته رادیکال نباشید و احساس خطر کرده فوری همه و همه از جمله پورنجاتی عکس العمل نشان داده… کسی هم نیست بپرسد جناب پورنجاتی عزیز بیا بگو چرا از ری شهری در انتخابات حمایت کردی؟… کارنامه خودت چیست و بعنوان یک نفر از آن لیست اکسل پیشنهادی، وضعیت کامل خودت را تشریح کن و…
    زیباکلام و خاتمی و اجماع سازان و ابتکار و فائزه خانم وووو به نظر می رسد این بار افتاده اند در مسیر تقابل… و این همان نگرانی حتی امثال مهاجرانی رادیکال است.
    نگارنده نه خرافاتی ام و نه اهل فال و قهوه و شانس… ولی اتفاقی دیدم یک پیش گوی عرب چیزایی گفته بود در مورد 1400 و سرنوشت همین رادیکال های جدید…
    از کجا معلوم اینهمه تحلیل و تفسیر و امضا و اجماع سازی و زنده باد و مرده باد حجاریان ها این ایام… نهایتا تقدیر و قضا و قدر همان سخنان پیش گوی عرب زبان باشد!!!!!؟؟؟؟؟ و رادیکال ها دارند آخرین نفس خود را در زیر دستگاه تنفس مصنوعی ویروس کرونایی رادیکالیسم شان را می‌گذرانند و عنقریب که هم این رادیکال ها بد جور از زمین بازی سیاست رانده بشوند…
    البته نمی‌دانم چقدر این جماعت رادیکال اصلاح طلب حاضر شده اند قید کیسه های دوخته اشان را بزنند و شایدم بر این تصورند که این بار بایدن کاخ نشین بر خلاف اوباما از جنبش نوظهورشان حمایت خواهد کرد!!!!… خودشان خوب می‌دانند که ایران، ایران است و میانمار و قفقاز نیست و نه بغداد که هر سلجوقه و قلم به دستی بخواهد و یا بتواند با دو تانک کودتا کند!!!!..
    حجاریان از یک طرف مدل سازی می کند و همزمان سنایوری شیبانی سازی می نگارد!!!!. زیباکلام نمی تواند بی تعارف دموکراسی را تعریف کند برای دانشجویانش بی ابهام!!! و بی تناقض!! و ذوب در بازرگان است و همزمان فائزه برایش آرمان ریاست جمهوری است و آقا محسن!!!. خاتمی درمانده از سکوت و به نقد کشیده شدن توسط هم قطاران که کو رهبریت بر اصلاح طلبان و ساز و کارت در اجماع سازی هم دموکراسی نیست و حالا می‌خواهد تکرار کند… کسی نیست بگوید جناب خوئینی ها و خاتمی ها پدال ترمزتان را دور نریزید که این جاده پر سنگلاخ انتخابات پیچ و خم ها دارد و این پدال صاحب مرده هم به دردتان می‌خورد. کم بنشینید با این بچه و آن بچه ها و تمام حرفهایشان را ” تکرار” کنید.
    این انقلاب به عقب بر نمی‌گردد و خیالتان راحت راحت باشد.
    بنی صدر رفت با دارو دسته اش
    رجوی رفت با دارو دسته اش
    آیت الله العظمی حسینعلی منتظری، قائم مقام رهبری و پدر شهید محمد و زجر کشیده شکنجه های ساواک هم رفت با دار و دسته اش
    کمونیست و فدایی و چریک و خلق ها رفتند با دار و دسته اشان
    موسوی و کروبی هم رفتتند با دار و دسته اشان
    حالا گویا سال 1400 نوبت این است شماها هم بروید با دار و دسته اتان.
    سیاست یعنی همین…
    مرز بندی مهاجرانی با رادیکال های نوین اصلاح طلب بوی همین را می دهد و انذار و آگاهی بخشی و…
    پورنجاتی ها که سنگ رسانه و فرهنگ و اسلام را به سینه می زده اند آیا نمی دانند محصول بورقانی ها در ارشاد، نشریاتی بودند که ریشه دین را هم می زدند و چه عجب که بورقانی ها الان سمبل تفکر شما مسلمان ها!!!! هستند. بجای سیاست ورزی تان بیایید این تناقض ها را پاسخ بدهید.

    4
    4
    1. آسمان ریسمان کرده ای فقط اصلاح طلبان به آلاف و الوف رسیده اند؟ یا عمله استبداد دینی و اکله ی قرائت فاشیستی از دین هم بله؟ آنها که صد برابر خورده اند و برده اند.

      قدرت و ثروت کشور دست چه کسانی بوده و هست؟

      بزرگترین هلدینگ ها قرارگاه ها، آنانی که مثل أب خوردن اگر بخواهند با پول و قدرتشان چوب لای چرخ دولت ها می گذارند یا هلی و تبلیغی أن را موفق می کنند و موفق می نمایانند. بیدار شو عزیز

    2. خسته نباشی ! اوه …………………………….. . همه مرد فرصت ها مهاجرانی رو میشناسند . بادبانها رو باز کنید.

    3. من هم مث تو مثلا نه اصلاح طلبم نه اصولگرا ! ولی با همه اصولگراها و کارهاشون از جمله تحمیل تحریم به مردم با قطع رابطه با آمریکا موافقم !

    4. همین متن از بچه های اصلاح جو نگرانت می کند! همین نقد و نقدهای بی رحمانه و بی انصافی مرتب گفته می شود! مرحوم بورقانی که از گفتن سوابق رزمندگی و برادر شهید بودنش ابا داشت و زندگیش شرافتمندانه بود رفت و خیلی ها راهی درازی دارند که چگونه بروند! آیا راحت می روند و قضاوت در موردشان چگونه خواهد بود!!!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا