خرید تور تابستان

«سریال دادِستان بدنبال قداست‌زایی برای نهادهای امنیتی است»

بابک مجیدی، انصاف نیوز: دبیر پیشین جنبش عدالت‌خواهی درباره‌ی سریال دادِستان به کارگردانی مسعود ده‌نمکی می‌گوید فیلم‌هایی و سریال‌هایی مثل سریال دادستان برای کنترل فضای اعتراضی اقشار مختلف مردم ساخته می‌شود و کاملا اغراق‌آمیز است و هدف از ساختن این سریال فقط قداست‌زایی برای نهادهای امنیتی است؛ در حالیکه به طور قطع هیچ چیز مقدسی ندارد.

در یک ماه اخیر سریال دادستان به کارگردانی مسعود ده‌نمکی از شبکه سه پخش شد که حواشی بسیار زیادی حول آن ایجاد شد. از نمونه‌ی این حواشی به استفاده از عکس مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در کنار سیدمحمد خاتمی در میز کار نماینده مجلسی که درگیر فساد است اشاره شده که این شائبه به وجود بیاید از سران اصلاحات هر کس به قدرت می‌رسد دارای فساد است. بازگشت سحر قریشی به تلویزیون بعد از 11 سال با این سریال از جمله حواشی دیگر این سریال بود. بعضی‌ها برخورد نیروهای امنیتی با مردم در مواجهه با اعتراضات در این سریال را نوعی تمسخر و برخی مهربان نشان دادن بیش از حد نیروهای امنیتی را دست مایه انتقاد قرار دادند. در این سریال به‌صورتی پررنگ به جریانی موسوم به عدالتخواه پرداخته شد و از آنها تصویری بسیار مثبت نمایش داده می‌شد؛ به‌طوری که انگار سریال در حال تبلیغات برای این جریان سیاسی است. به همین منظور با محمدجواد معتمدی‌نژاد دبیر پیشین جنبش عدالتخواه دانشجویی گفت‌وگو شده است.

محمدجواد معتمدی‌نژاد دبیر پیشین جنبش عدالت‌خواهی در گفت‌وگو با انصاف نیوز درباره‌ی سریال دادستان به کارگردانی مسعود ده‌نمکی که اخیرا پخش آن در صداوسیما به پایان رسیده است می‌گوید: «سریال دادستان را صرفا نمی‌شود یک سریال دید، بلکه باید جزو فیلم‌هایی دانست که در سال‌های اخیر توسط نهادهای امنیتی ساخته می‌شوند و سمت و سویی ترسیم می‌کنند برای یکسری از مسائل؛ برای مثال سریال آقازاده و همین سریال دادستان که توسط آنها ساخته شده و فیلم‌های دیگری که توسط آنها به طور مستقیم و غیر مستقیم ساخته می‌شود و در حال ساخت هستند، یکسری خط دهی‌هایی می‌کنند که بنظر من همه‌ی اینها برای کنترل فضای اعتراضی جامعه و اقشار مختلف است.»

وی درباره‌ی فرم و ساخت سریال دادستان می‌گوید: «اگر بخواهم نظرم را درباره‌ی دادِستان بگویم، سریالی است که به زمان ماقبل فیلمفارسی برمی‌گردد. از هر جهت بخواهیم نگاه کنیم، این سریال هیچ جنبه‌ی فرمی ندارد، البته من در این خصوص متخصص نیستم اما به عنوان بیننده برایم هیچ جذابیتی ندارد. این سریال کاملا اغراق آمیز و به دور از واقعیت است. موضوعاتی را نشان می‌دهد که با اندک اطلاعاتی از وضعیت روز و فسادی که در سیستم وجود دارد، کاملا در تناقض است با این مسائل».

معتمدی‌نژاد درباره‌ی نشان دادن فساد در سریال دادستان می‌گوید: «یکی از مسائلی که در این فیلم‌ها روی آن دست گذاشته شده و در دادستان هم وجود دارد، فساد سیستماتیکی که در حال حاضر هست را به‌صورت یک فساد سطح پایین مقطعی که آن هم توسط برخی از افراد آلوده و فاسد ایجاد شده ترسیم می‌کنند که این به دور از واقعیت است.»

وی افزود: «وقتی ما برآیند این چهل و چند سال را می‌بینیم، در دوره‌های مختلف از دولت و بخش‌های مختلف سیستم، هم در نهادهای انتخابی و هم در نهادهای انتصابی فسادهای زیادی درگیر شده است، و این فسادی نیست که با رفت و آمد یک مسئول، یک حزب و یا یک شخص از بین برود و یا شکل دیگری پیدا کند. این مهمترین مسئله است که فساد را به یک فساد جزئی و موردی تقلیل می‌دهد، کاملا در تناقض است با آنچه وجود دارد. فساد به‌نوعی سیستماتیک به این معنا است که ما وقتی سراسر گذشته را می‌بینیم، هنوز حقوق اولیه‌ی اقشار مختلف مردم رعایت نشده و از سطح زندگی، آزادی‌های اجتماعی و مسائل دیگر راضی نیستند.»

دبیر پیشین جنبش عدالتخواه همچنین درباره‌ی فساد مسئولین هم می‌گوید: «به نظرم مقوله‌ی فساد اصلا چیزی نیست که صرفا در قالب یکسری از شخصیت‌های سیاسی یا یک حزب خاص دیده شود و چیزی بوده که از اول انقلاب تا به الان شخصیت‌های مختلفی هرکدام در مسائل خاص و پر سر و صدا نقش داشتند، از بحث اعدام‌های اول انقلاب بگیرید تا بحث‌های مربوط به جنگ، قتل‌های زنجیره‌ای، حوادث انتخابات 88 و اعتراضات دی 96 و آبان 98 شخصیت‌هایی هستند که به نوعی درگیر چنین مسائل پر سر و صدایی شدند که پر از ابهام است و بعضا باعث ظلم به مردم شده و یا باعث ریخته شدن خونی شده است؛ این افراد نوعا هرکدام در این حوادث دست داشتند و نمی‌شود فردی را از ظلم‌هایی که در حق ملت شده مبرا کرد. مثلا ما بخواهیم آقای ایکس را مبرا کنیم. نه! حداقل هرکدام در زمانی دارای پست و مسئولیت بودند».

وی تاکید کرد: «هرکسی که دارای مسئولیت باشد، به میزان حوزه‌ی اختیاراتی که دارد، نسبت به عملکرد خود مسئول است. لذا من از این جهت می‌گویم، همه‌ی سران مملکت در مسائلی که در سیاست‌های فرهنگی و اقتصادی انجام شده مسئول هستند و در همه‌ی این مسائل یک روند ظلمی را می‌بینیم، که یک ظلم موردی و مصداقی مربوط به یک برهه از زمان نیست.»

معتمدی‌نژاد درباره‌ی نشان دادن حرکات اعتراضی در این سریال هم می‌گوید: «بحث دیگر؛ این سریال چیزی را می‌خواهد نشان دهد و آن این است که حرکت‌های اعتراضی اگر با هماهنگی نیروهای مخلص و متعهد نیروهای امنیتی نباشد از راه به در می‌شود، حرکات اعتراضی در پازل و نقشه‌ی دشمن می‌افتد و به انحراف کشیده می‌شود. حرفی که می‌خواهد برساند این است که «بله! اگر می‌خواهید کاری کنید ما هستیم که دغدغه‌ی مردم را داریم و حاضریم از جان خودمان  برای مردم بگذریم، فقط شما باید با ما هماهنگ شوید». این رویه را ما در سال‌های اخیر در اتحاد‌یه‌های دانشجویی هم شاهد بودیم و دیگر نمی‌دانم آقای ده‌نمکی چطور صریح‌تر از این می‌توانست این حرف را بزند و به شعور دانشجو و جریانات دانشجویی و افراد مستقلی که هستند توهین کند. گویا افراد برای خودشان دارای قوه‌ی عاقله‌ای نیستند و در جایی یک قوه‌ی عاقله‌ی متمرکز و منظم هست که به عنوان نیروهای امنیتی می‌خواهند هدایت کنند و بطور مستقیم گفته اگر می‌خواهید کاری کنید ما هستیم و باید با ما هماهنگ شوید. غیر از این اصلا امکان‌پذیر نیست».

وی گفت: «این رویه را ما چندوقت اخیر هم در تشکل‌های دانشجویی شاهد بودیم؛ از اتفاقاتی که در تحکیم وحدت افتاد بگیرید تا همین جنبش عدالتخواه دانشجویی که دیگر شخم خورد و امنیتی‌ها نقش آفرینی کردند در آنجا و وقتی دیدند اندکی نمی‌توانند حرکتی را در اختیار خودشان نگه دارند، می‌آیند و به طرق مختلف سعی می‌کنند این حرکت را در اختیار خودشان قرار بگیرند».

معتمدی‌نژاد توضیح داد: «اول با نزدیک کردن یکسری از افراد، تا اینکه دیگر رسما داخل تشکیلات بیایند و اظهار وجود کنند و بخواهند آن را پیش ببرند. نه تنها این رویه جوابگو نبوده بلکه ما در سال‌های اخیر در ماجراهایی نظیر هواپیمای اوکراینی و آبان 98 و… شاهد حرکت‌های خوب دانشجویی بودیم که البته باعث هزینه هم برای دانشجویان شده و با احکام ظالمانه‌ای که مجموعا به چند صد سال می‌رسد مواجه شدیم.»

وی در مثالی درباره‌ی برخورد با تشکل‌های معترض مثل اعتراض کارگران و مشکلات آن که در سریال دادستان نشان داده شد، می‌گوید: «لذا این حرف از اساس مسخره بوده و قابل پذیرش نیست. این رویه را ما در جاهای دیگر هم شاهد هستیم. اینکه تشکل‌های صنفی و سندیکاهای کارگری نوعا تشکیل نمی‌شود و نمی‌تواند تشکیل شود به خاطر این است که اساسا در طول این سال‌ها این آزادی و حق اعتراض را قائل نبوده‌اند.
مثلا شما فرض کنید قبل از انقلاب، سندیکاهای کارگری را که از قبل انقلاب بودند با ترفندهای مختلف از هم می‌پاشند و بعد به جای آن انجمن اسلامی کارگران، بسیج کارگری و بعد هم شورای اسلامی کار روی کار می‌آید که همه‌ی این تشکل‌ها، اصلا بصورت خالص برآمده از خود کارگران نیست. من مثال را درباره‌ی کارگران زدم و الان برای کارگران یکی از مشکلات گریبانگیر این است که نمی‌توانند به حق و حقوق خودشان برسند. این یکی از مهمترین موارد است. اگر ما شاهد سندیکاهای کارگری به صورت فعال و سیستماتیک بودیم، کارگران زورشان در مواردی مثل تعیین دستمزد می‌چربید و این وضعیت را شاهد نبودیم، شاهد اعتراضات هماهنگ‌تر میان آنها بودیم و کارگران در این برهه‌ها به اهداف خودشان می‌رسیدند. ولی دولت همیشه مخالف بود که بیاید به یک تشکل مستقل و صنفی آن‌ها بها بدهد؛ اصلا اینطور نبوده است. از مجوز ندادن تا اینکه با آن‌ها  بر سر گروه‌های غیررسمی هم که شکل می‌گرفت مقابله کرده و به اتهامات مسخره‌ه‌ای مثل اقدام علیه امنیت ملی و اخلال در نظم عمومی و تشکیل اجتماعات غیرقانونی و… برایشان احکام صادر می‌کردند. حالا ما در تشکل‌های دانشجویی هم هستیم و سریال دادِستان دارد این را به صورت مستقیم نشان می‌دهد.»

وی در ادامه درباره‌ی محتوای اصلی سریال دادستان هم این چنین می‌گوید: «هدف سریال‌هایی مثل دادستان یا سایر فیلم‌ها و سریال‌هایی که از طرف نهادهای امنیتی و درمورد نیروهای امنیتی ساخته شده این است که دارند برای نیروهای امنیتی یک قداست‌زایی انجام می‌دهند. اینکه سربازان گمنام امام زمان آماده‌ی جانفشانی برای میهن و غیره هستند در حالی که واقعا این شکلی هم نیست. فارغ از اینکه در همه جا آدم خوب و بد داریم ولی یکی از شاخصه‌ها و فاکتورهایی که در طول این سال‌ها انجام شده این بوده است که برای اینکه مسئله‌ای کمتر مورد نقد و آسیب قرار بگیرد، مقدس نشان دادن آن است. آیا واقعا این چیزها مقدس است؟ در این سریال هم به این مسئله تاکید ویژه شده است؛ و در بقیه‌ی سریال‌ها مثل گاندو و…؛ بنده این را قبول ندارم و به این نحو نیست؛ این کارها را در پازلی می‌بینم که آسیب‌ها و نقدها کمتر متوجه اینجاها شود. لذا این سریال‌ها اگر بدون اجازه‌ی مستقیم نهادهای امنیتی ساخته می‌شد و بدون اینکه کارگردان و عوامل اصلی فیلم تحت حمایت و مورد اطمینان ‌آنها باشند، اصلا اجازه‌ی پخش نمی‌گرفت».

این فعال دانشجویی گفت: «ما شاهدیم که نهادهای امنیتی باید به کار اصلی خودشان برسند که حفظ امنیت است؛ می‌بینیم نا‌آرامی‌هایی در داخل کشور دیده شده مثل حضور داعش و بمب‌گذاری‌ها و اتفاقاتی که رخ داد، اما به حوزه‌هایی که اصلا به آن‌ها مربوط نیست مثل ساخت فیلم، سریال و کارهای فرهنگی وارد شده‌اند. اینها همه به این خاطر است که بتوانند جو روانی را کنترل کنند اما آنچه که مردم در این سریال‌ها و فیلم‌ها می‌بینند، با آنچه که در واقعیت هست، زمین تا آسمان فرق دارد و صرفا یک خوراکی برای کسانی است که به نحوی با این جریانات پیوند برقرار کرده‌اند؛ کارکردی به جز این ندارند.»

معتمدی‌نژاد در پایان درباره‌ی تفاوت چهره‌ی ساواک در دوران پهلوی دوم و نیروهای نظم دهنده و امنیتی پس از آن هم می‌گوید: «گفته می‌شود در رژیم گذشته – برخی از اسناد هم مبنی بر این وجود دارد – که ساواک به عمد از خودش در محافل ترس‌آفرینی می‌کرد. مثلا یک نفر تعریف می‌کرد یک فعالی را بردند در زندان و توسط ساواک مورد شکنجه و آسیب قرار دادند. بخشی از ترس آفرینی توسط خود نهادهای امنیتی بوده و اتفاق افتاده است. به نظرم الان هم ما داریم نوع دیگری را می‌بینیم و آن نوع دیگر این است که ترس آفرینی ضمن اینکه وجود دارد و یک اعلام وجودی می‌کند؛ یعنی شما ببینید فلان نیرو یکسری از تانک آب پاش و انواع تجهیزات مقابله می‌گیرد و می‌آید فقط رژه می‌رود. این خود اعلام وجود است، به نوعی اعلام این است که اگر مردم و کسانی به خیابان بریزند و برای خواسته‌های به‌حقشان اعتراض کنند، ما راه و چاره‌ای نداریم مگر اینکه این وسیله‌ها را به کار بگریم. سریال دادستان هم نوعی اعلام وجود است. یعنی به نوعی ترس‌آفرینی برای مردم و حداقل برای بخشی از مردم است که بالاخره نیروهای امنیتی وجود دارند و به تعبیر خودشان اگر کسی کمترین حرکت ضدمملکتی داشته باشد، با این‌ها مقابله می‌کنیم و ساکت از کنار آن نمی‌گذریم، تحت نظرشان داریم و از لحاظ فنی هم قدرت آن را داریم. این هم یکی از پیام‌های دیگر است که نوعا از این سریال و فیلم‌های مشابهی که هست، چنین پیامی را برای مخاطب می‌رساند. ولی حقیقت ماجرا این است که در طول این سال‌ها این خود مردم بودند که در مقابل فسادها و در مقابل ظلم‌ها به پا خواستند و اگر چنانچه نهادی ذره‌ای تاثیرگذار بود، وضع به این نحو نبود که در مسائل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مردم به حق طلبکار باشند. لذا این موارد شعاری بیش نیست و ما این مسائل را در فیلم‌های قبلی آقای ده‌نمکی هم دیدیم و آنقدر هم به صورت شعار و کلیشه مطرح می‌شود که اصلا جایی ندارد.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. سلام…نهاد‌امنیتی‌یک‌تشکیلات‌واجب‌در‌هر‌کشوریست‌و
    تردیدی‌درآن‌نیست‌اماباید‌مواظبت‌بکنند‌‌ومیکردندتاآفت‌در
    آن‌وارد‌‌نشود…مثلا‌بطورطبیعی‌آدمها‌اغلب‌زبان‌مادری‌وملی‌
    خود‌را‌دوست‌دارند‌‌سازمان‌امنیتی‌نباید‌دوگانه‌نگاه‌کند‌‌به‌زبان
    زبان‌فارسی‌وترکی‌‌و….ودراذهان‌سازمانی‌خود‌دچار‌پرونده
    های‌بی‌پایان‌دشمن‌های‌خیالاتی‌میشود‌وآسیب‌های‌آن‌‌…..
    .مثال‌دوم‌یک‌وزیری‌مثلامیآید‌درشهر‌خودش‌ده‌تا‌کارخانه
    میزند‌درشهر‌همجوار‌نه‌..اهالی‌شهر‌دوم‌اعتراض‌بکنند
    ‌ومسائل‌امنیتی‌ایجاد‌شود‌در‌واقع‌عمل‌خلاف‌عدالت‌آن‌وزیر
    آن‌به‌اعمال‌‌ورفتارهای‌ضد‌امنیتی‌دامن‌زده‌مردم‌چه‌کنند
    لذا‌عقلانیت‌در‌سازمان‌امنیتی‌خیلی‌مهم‌است‌‌….‌کشورداری‌کار‌پیچیده‌‌است‌‌اگر‌نگاه‌عدالت‌درکشورداری‌نباشد‌پیچیده‌تر‌
    میشود‌مانند‌یک‌کلاف‌با‌صد‌سر…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا