خرید تور تابستان

ناگفته‌هایی از تولید و سانسور سریال امام علی

محمد بیک‌زاده، تهیه‌کننده سریال امام علی‌(ع) در گفت‌وگو با روزنامه فرهیختگان از پخش این سریال در سال ۷۵ صحبت کرد که گزیده‌ای از گفته‌های او را در ادامه می‌خوانید.

– ابتدای انقلاب و به دلیل این که تحصیلات دوره لیسانسم در رشته حقوق بود، مدتی در دادگستری مشغول بودم و بعد از آن دیدم قضاوت کار من نیست و کار کسی است که جرات داشته باشد. من قدری در قضاوت ترسو بودم و هستم. در نهایت قضاوت را رها کردم و به آموزش و پرورش رفتم. مدتی در آموزش و پرورش بودم و سمت‌های مختلف داشتم. از آنجا هم به تلویزیون رفتم.

– سال ۶۴. بعد از انقلاب به تلویزیون رفتم. حکایتی که تعریف می‌کنم برای بعد از انقلاب است. اولین کاری که آنجا کردم به‌ عنوان مدیر اجرایی پروژه‌ای به نام «روایت عشق» بود که کاری مذهبی درباره عاشورا برای شبکه یک بود. در آن پروژه به‌عنوان مدیر اجرایی کار کردم و اتفاقا در موقعیت خود با توجه به کارهایی که در آن زمان درباره آثار مذهبی می‌شد، این کار نسبتا به چشم آمد.

– ما یک مبنایی برای ادبیات سریال امام‌ علی(ع) قرار دادیم و آن تاریخ بیهقی بود. چون مرحوم ابوالفضل بیهقی زبان بسیار شیوا و شیرینی دارند آن را مبنای ادبیات کار قرار دادیم. به همین جهت شاید یکی از جاذبه‌های کار، دیالوگ‌های سریال امام علی(ع) بود. به دلیل این که با دقت کار شده بود. انصافا میرباقری هم از عهده کار برآمد و کار شیرینی شد.

– برآورد ۲۷ میلیون تومان را (برای سریال امام علی (ع)) دیدم جا خوردم ولی توکل بر خدا کردیم و جلو رفتیم. در شهرک غزالی شروع به ساختن دکور کردیم. این ۲۷ میلیون تومان در ساخت شهرک سینمایی یعنی بخش مدینه تمام شد و من نامه‌ای نوشتم که در فاز اول سریال امام ‌علی(ع) این مبلغ هزینه شد. ماجرای ۲۷میلیون تومان را به طنز گرفتیم و گفتیم لطفا برآورد برای فازهای بعدی داشته باشید. همین‌طور ذره‌ذره با شوخی و طنز جلو بردیم تا در نهایت ۲۶۹ میلیون تومان هزینه و کار را تمام کردیم.

– فیلمبرداری ما در مدت ۱۹ ماه تمام شد و با احتساب تعطیلی‌ها بود. اگر شما می‌بینید که پنج سال بین آن وقفه می‌افتد به علت اختلافی بود که بعد از پایان فیلمبرداری در سازمان صداوسیما اتفاق افتاد. مدیر سازمان عوض شد و محمد هاشمی رفته بود و علی لاریجانی آمده بود. لاریجانی می‌خواست نظرات خود را اعمال کند؛ در حالی که ما بنا نداشتیم نظر هیچکسی الا نظر تاریخ را اعمال کنیم. مدتی این اختلاف بود و مدتی هم اختلاف بین دوستان سر مسائل دیگر بود.

– مرحوم مهرداد مینویی کار ما را مونتاژ کرد. وسواس‌ زیادی داشت و کار طول کشید. نمی‌خواهیم تقصیر را گردن کسی بیندازیم. کار بعد از فیلمبرداری طول کشید؛ در حالی که کار فیلمبرداری ۱۹ ماه زمان برد، با احتساب تعطیلی‌هایی که بین کار داشتیم.

– بیشتر مدت فیلمبرداری در زمان هاشمی بود و بعد از آن مدیر صداوسیما عوض شد و در دوره لاریجانی بیشتر سروکار ما با احمد پورنجاتی بود. الحق انسان فرهیخته و شریفی بود و تنها کسی بود که در آن دوره از کار حمایت کرد.

– در آن دوره با ۲۶۹ میلیون تومان کل هزینه پروژه را تامین کردیم. علت این بود که یک‌سری ارتباطاتی داشتم که از دوره دانشگاه هم‌دوره‌ای‌های من کسی شده بودند و سری در سران مملکت داشتند یا کسان دیگری که در جاهای دیگر با آنها آشنا شدم که باز آنها سری در سرها درآوردند و من در واقع خود را خرج کردم.

– بیشتر با ارتباط با این افراد توانستیم کار را جلو ببریم. مثلا سدی که در منطقه «گنوی» بندرعباس برای آبگاه صفین ساختیم مجانی ساخته شد. یعنی استانداری هرمزگان آن را ساخت و تحویل ما داد که طبق نقشه ما و طراحی صحنه ما بود. به این شکل کار می‌شد. مثلا آن زمان کلا ۶۰ اسب خریدم و مابقی را مسئول سیاسی – عقیدتی ارتش که در آن زمان ارتباط خوبی با ایشان داشتیم، تامین کرد. آن هم رایگان بود.

– تعداد زیادی از جوانان سیاهی‌لشگرهایی که ما نیاز داشتیم از سربازهایی بودند که مسئول سیاسی – عقیدتی ارتش برای ما تامین کرد که این ارتباطات بود که هزینه می‌شد. خود را خرج کردیم تا اثبات کنیم در این مملکت می‌شود کار خوب کرد. تا آن زمان هیچکس باور نمی‌کرد. همه تصور می‌کردند می‌خواهیم یک تعزیه بسازیم. کسی تصوری از یک کار فاخر و فخیم نداشت و بعد از آن دوستان به سمت کارهای مذهبی رفتند که ای کاش برخی نمی‌رفتند.

– تصور کنید بازیگری که در پروژه قبلی خود مثلا ماهی ۱۵۰ هزار تومان گرفته بود، در این پروژه ۷۰هزار تومان دریافت کرد. بیشتر با عشق کار کردند.

– بیشترین دستمزد را ارجمند داشت که هر ماه ۱۰۰ هزار تومان بود. پنج درصد هم مالیات کسر می‌شد که در نهایت ۹۵هزار تومان می‌شد. ایشان ۱۹ ماه با این مبلغ کار کرد. بیشتر دوستان دلی کار کردند.

– همه از من‌های خود پایین آمدند. همه پذیرفته بودند یک نفر باید مسئولیت داشته باشد و وظیفه خود را انجام می‌دادند که اتفاقی هم رخ نداد. شاید تنها پروژه‌ای بود که از ابتدا تا انتها هیچ اختلافی بین دوستان پیش نیامد.

– داوود میرباقری اصلا هر ماه حقوق نگرفت. او از ابتدا تا انتهای کار و تا دوره‌ای که برای صداگذاری و مونتاژ معطل شد کلا ۱۴میلیون تومان دریافت کرد. هم برای فیلمنامه‌نویسی و هم برای کارگردانی ۱۴میلیون دریافت کرد.

– آقای شریفی‌نیا هم حین کار انتخاب شد. ایشان به‌ عنوان عکاس وارد کار شد. کسی فکر بازیگرشدن ایشان را نداشت. سر شخصیت ولید که خاص بود و در تاریخ هم همین مقدار خاص است، گیر کردیم. شوخی‌هایی که رضا در جمعیت داشت و ارتباطی که با دوستان داشت، ناگهان خود ولید را دیدیم. خیلی اتفاقی ایشان انتخاب شد. انتخاب اول ما صدرا حجازی بود. بعد از آن اکبر عبدی بحث شد و بعد از آن وقتی مساله رضا پیش آمد، دریافتیم شخصیت همان ولید را دارد و احتیاج نیست بازی کند و خودش باشد، بهتر است.

– آقای فخرالدینی سال‌ها روی موسیقی عبدالقادر کار می‌کرد و هنوز کشف نکرده بود. چه می‌شود که ناگهان نیمه‌شب موسیقی را پیدا می‌کند؟ این را بهتر است از زبان ایشان بشنوید که چگونه این کار ساخته شد. کارهایی که ما می‌توانستیم برای ایشان انجام دهیم این بود که جنبه‌های موسیقایی مختلف کشورهای اسلامی را که روی دعاها و قرائت‌های مختلف قرآن داشتند، در اختیار ایشان قرار دهیم. این چیزی بود که از ما خواسته بود. توانستیم قسمت‌هایی از قرآن یمنی، مصری و … را در اختیار ایشان بگذاریم. ایشان استفاده کرد ولی واقعیت این است که نیروی دیگری هم در هنر وجود دارد. نیرویی که قابل توصیف نیست و هنرمند را به سمت مطلوب خود هدایت می‌کند. کاری به کسانی که عنوان هنرمند را یدک می‌کشند، نداریم. آقای فخرالدینی واقعا هنرمند هستند.

– برخی مدیران خیلی مقاومت کردند اما عمده بخش ابوذر ما حذف شد. ابوذر در زمان حیات خود طاقت این را نداشت کسی کوچک‌ترین تخطی از طریق عدالت کند. گفتند برخی حرف‌های ابوذر به برخی دوستان برمی‌خورد؛ در نتیجه حذف کردند. قائم مقام وقت سازمان خیلی مقاومت زیادی کردند که این میزان از نقش ابوذر ماند. تقریبا بین ۱۸۰ تا ۲۰۰ دقیقه حذف شده است.

– ما هیچ صحنه اضافه‌ای نگرفته بودیم که بخواهیم حذف کنیم. قسمت ابوذر ما ۴ اپیزود بود و این بخش را الان در سریال نداریم. چند صحنه جزئی از بخش ابوذر را داریم چون دیالوگ‌های ابوذر دیالوگ‌های تندی بود. شاید امروز به من هم برمی‌خورد. اینها در بخش پوزتیوهای سازمان صداوسیماست.

– قطعا می‌توان گفت سه قسمت و حتی بیشتر از سه قسمت حذف شده است.

– الان سریال امام علی(ع) را در یک شبکه پرمخاطب تمام و کمال پخش نمی‌کنند. فیلم سینمایی از سریال پخش می‌کنند یا در شبکه‌ای که دیده نمی‌شود، پخش می‌شود.

– الان بخواهند ممیزی کنند بیشتر حذف می‌شود. یک مشکل داریم که مدیران هنری این کشور هنرمند نیستند. نه‌تنها هنرمند بلکه باسواد هم نیستند. خیلی نادر هستند افرادی که مناسب باشند. حکم کلی به معنای قطعیت نمی‌دهم؛ هرچند بین آنها کسانی هستند که سرشان به تن‌شان می‌ارزد ولی در سازمان صداوسیما چند نفر را به‌ عنوان مدیر می‌شناسید که دغدغه هنری سریال‌ها را داشته باشند؟ چند نفر را می‌شناسید که نگران ادبیات یک سریال باشند؟ چند نفر را می‌شناسید که نگران کادربندی فیلمبردار و کارگردان باشند؟

– در حوزه ارشاد و معاونت سینمایی ارشاد چند نفر را می‌شناسید که دغدغه این را داشته باشند که تهیه‌کننده ‌باید باسواد باشد و کار خود را بشناسد؟ چند نفر را در ارشاد می‌شناسید که نگران این باشند که بین فلان فیلم اسم کسی خورده که متهم ردیف اول فلان پرونده اقتصادی است؟ کدام‌یک دغدغه دارند؟ چند نفر را می‌شناسید که دغدغه این را داشته باشند که تهیه‌‏کنندگی فقط پولدار بودن نیست بلکه تخصص‌هایی هم لازم است؟

– بیک‌زاده به کسی سهم نمی‌دهد پس به او کار نمی‌دهند.

– بعد از سریال امام علی(ع) هم کاری کردیم که عذاب دادند و سناریو را حین تولید ۷ بار تغییر دادند. سریال «بانو» که در انتها کاری شد که اصلا کار من نبود. شما جای من باشید بعد از آن به صداوسیما رجوع می‌کردید؟

– روی من نمی‌توانند این مدیریت‌ها را اعمال کنند. مشکل در اینجاست. برای این آقایان هزارویک شب را می‌برید می‌گویند مساله جنسی دارد. گفتم من نمی‌خواهم نشان دهم کنیز با ارباب رابطه دارد. این مدیر فرهنگی ماست. شما باشید رغبتی برای کار دارید؟

– وقتی نویسنده دچار سانسور شود، خودش را سانسور می‌کند و این سانسور بخشی از جاذبه‌های حرفه‌ای او را می‌گیرد. این متن سانسورشده دست گروه کارگردانی می‌رسد و طبیعتا کارگردانان ما عادت دارند متنی را که می‌گیرند، برای خود کنند. به این فکر نمی‌کنند نویسندگی یک کار است و کارگردانی کار دیگر. کارگردان هم کار را بازنویسی می‌کند و یک‌ بار آن هم دچار خودسانسوری می‌شود. یک‌ بار هم پای مونتاژ دچار سانسور می‌شود. طبیعتا یک کار خنکی درمی‌آید که نه سر آن مشخص است و نه ته آن! چه توقعی است که مردم بنشینند این برنامه‌های تلویزیونی را نگاه کنند و طرف سریال‌های ترکی و کره‌ای و … نروند. چه کار برای مردم کردیم که سراغ سریال‌های کشورهای دیگر نروند؟

– نکته دیگر این که بین نویسندگان یکی دو نفر هستند که کار کمدی را خوب می‌شناسند. آقایان قاسم‌خانی هستند که کمدی را می‌شناسند و یکی دو کار فوق‌العاده خوب در کمدی دارند مثل «سن‌پترزبورگ» که سناریوی فوق‌العاده‌ای دارد و این هنر آقای افخمی نبود بلکه هنر آقای قاسم‌خانی بود. آن کار با آن متن دست هر کارگردانی می‌رفت، کار خوبی می‌شد. از یک سناریوی خوب می‌توان کار متوسط درآورد ولی از یک سناریوی بد کارگردان خوبی هم باشید نمی‌توانید کار خوبی دربیاورید.

– متاسفانه بخش سناریونویسی ما بخش قدرتمندی نیست، چه در کمدی و چه در کارهای جدی و چه در کارهای تاریخی!  حتی حاضر نیستند کاری که می‌خواهند کارگردانی بدهند به کسی بدهند که اهل ادبیات است، دورخوانی کند. بخواند و ببیند که این آیا به لحاظ ادبی درست است یا خیر. این بخش ادبیات است.

– کارگردانی حرمتی دارد. نمی‌توان اسم هر کسی را کارگردان گذاشت؛ به‌ صرف این که ارتباطی در سازمان داشته است، کفایت نمی‌کند. متاسفانه همه‌ چیز ما به همه‌ چیز در سازمان صداوسیما می‌آید.

– کار مذهبی یک آدمی را می‌خواهد که خود نگاه مذهبی داشته باشد، نه مسلمانی! نگاهش «متاله» باشد، می‌خواهد مسیحی، یهودی یا مسلمان باشد که بتواند کار مذهبی را خود درک کند. متاسفانه این نگاه در خیلی از مذهبی‌سازان ما وجود ندارد. می‌شناسیم و سابقه داریم و اسم کسی را نمی‌برم ولی خیلی از دوستان ما کارگردان‌های خوبی هستند اما نگاه آنها مذهبی نیست. منظورم از نگاه مذهبی نگاه شیعه اثنی‌عشری نیست. خیلی از دوستان دچار سیاست‌زدگی شده‌اند.

– سریال مختار را دوست نداشتم. اگر هم می‌ساختم چیز دیگری می‌ساختم. ممکن بود بسازم ولی مختار این نبود. مختار قهرمان ملی ما نیست. بنابراین آن چه در متون تاریخی وجود دارد مختار فرد متقلبی بود. در زمان واقعه کربلا کاری می‌کند که عمدا زندان بیفتد که در کربلا و واقعه عاشورا نباشد و بعد از آن هم داعیه خلافت دارد. جنگ او با حضرات بنی‌امیه و آل‌ زبیر است و علت این است که هر دو داعیه خلافت دارند. جنگ مختار با این دو است. با یکی علیه دیگری متحد می‌شود.

– (جایی در مورد بازیگران نقش قطام و مالک‌ اشتر صحبت کرده و از اسامی نام برده بودید. به نظر شما چه شد که مرحوم فردین و فائقه آتشین در این سریال بازی نکردند؟) دست من نبود. اگر بازی می‌کردند قطعا بهتر می‌شد. داریوش ارجمند بازیگر خوبی برای این سریال بود و نقش ماندگاری ایفا کرد اما بحث من دیده‌شدن است. سریال امام علی(ع) در شرایط خود رکورد بیننده را زد. اگر فردین بود این رکورد بیشتر و طولانی‌تر می‌شد. نمی‌دانم کجاها ممنوع می‌کنند. بیشتر از سمت ارشاد بود. دستگاه‌های امنیتی که کاری با این مسائل ندارند. اصلا موضوع امنیتی نبود.

– (یعنی وزارت ارشاد دولت آقای هاشمی که در آن دوره آقای میرسلیم وزیر ارشاد بودند؟) بله. سازمان هیچ مشکلی با من نداشتند چون می‌دانستند من از چه آبشخوری اندیشه‌های خود را می‌گیرم و مشکلی با من نداشتند و می‌دانستند برای چه تلاش می‌کنم.

– طبیعتا بازیگران قبل از انقلاب را باید مجوز می‌دادند. مجوز را باید ارشاد صادر می‌کرد. در ارشاد چه کسانی دخیل بودند، نمی‌دانم. مجوز از ارشاد خواستیم برای علی آزاد، فخری خوروش، آقای رشیدی و … مجوز صادر شد اما برای آقای فردین و خانم فائقه آتشین مجوز صادر نکردند … مجوز همه را تقریبا گرفتیم و فقط این دو نفر را نتوانستیم. حساسیت روی این دو نفر بود و هنوز هم درک نمی‌کنم چه حساسیتی بود چون تفکر سیاسی ندارم و نمی‌فهمم این مسائل به چه معنی است. با تعریف امروز تفکر سیاسی ندارم و نمی‌توانم داشته باشم. آدمی هستم که بیشتر اهل مطالعه و کتاب خواندن هستم و تفریح سیاسی ندارم.

– من همین الان پیشنهاد می‌دهم اگر سازمان آماده است پروژه «هزارویک شب» را آماده می‌کنم. با عنایت به ممنوعات سازمان هم کار را انجام می‌دهیم. آن مواردی را که مجاز است، خواهیم ساخت. هزارویک شب را به‌ عنوان قصه نمی‌بینم بلکه به‌ عنوان قالب می‌بینم. قالبی است که در آن همه‌ چیز وجود دارد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا