خرید تور نوروزی

بیانیه‌ی اعتراضی فرزند امام خمینی درباره ردصلاحیت‌ها

زهرا مصطفوی، فرزند امام خمینی در بیانیه‌ای با اشاره به رد صلاحیت گسترده داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان، اظهار کرد: متأسفانه این گونه گزینش‌های سلیقه‌ای سال ها است نظام جمهوری اسلامی را به خطر انداخته و بزرگترین سرمایه آن را که ارتباط ملت و دولت است، تضعیف می کند.

به گزارش جماران متن نامه زهرا مصطفوی به شرح زیر است:
 
«بسمه تعالی
 
خبر ناباورانه رد صلاحیت مسئولین نظام که از ابتدای پیروزی انقلاب تا کنون در خدمت به مردم و انقلاب تلاش کرده اند، برای کاندیداتوری ریاست جمهوری، موجب تعجب و تأسف اینجانب شد.

شورای نگهبان بار دیگر در اعلام صلاحیت کاندیداها روشی را پیش گرفت که حتی اعضای خود و دیگر کاندیداها را نتوانست قانع کند، چه رسد به امثال بنده و قشر وسیعی از جامعه که می خواهند با رأی به کاندیداهای رد صلاحیت شده، بخصوص آقایان لاریجانی و جهانگیری در انتخابات شرکت کنند.

انتظار این بود که شورای نگهبان در جهت شفاف سازی و اقناع عمومی، گامی جدید بر می داشت و به نظام جمهوری اسلامی، آبرو می بخشید و در جهت تحکیم این نظام که خونهای پاک برای برپایی و حفظ آن فدا شده بود، خود را پاسخگو و تصمیمات خود را شفاف می نمود.

متأسفانه این گونه گزینش های سلیقه ای سال ها است نظام جمهوری اسلامی را به خطر انداخته و بزرگترین سرمایه آن را که ارتباط ملت و دولت است، تضعیف می کند. هیچ نظامی بدون تکیه بر حمایت و اعتماد مردم، توان ایستادگی در برابر مشکلات و خطرات را ندارد و لازم است همه دست اندرکاران در راستای تقویت اعتماد عمومی و حفظ وحدت که در شرکت گسترده در انتخابات تجلی پیدا می کند، کوشا باشند، نه آنکه مانعی بر سر راه حضور حداکثری بر افرازند.

من نمی دانم پذیرش نظر غیر منصفانه شورای نگهبان که از سوی کاندیداهای محترم  اعلام شده است، به مصلحت نظام و جامعه است یا خیر، اما می دانم که سکوت امثال بنده در این نوع حوادث، نگرانی مردم را برای آینده افزایش می دهد. به همین جهت، بر خود لازم می دانم از حضور کاندیداهای محترم و کاردانی که احساس وظیفه کردند و به صحنه انتخابات قدم گذاشتند، تشکر و رفتار شورای نگهبان را تقبیح کنم.
 

زهرا مصطفوی
۱۴۰۰/۰۳/۴»


انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. بانوی بزرگوار که با جمله” امثال من ” خود را از مردم اسیب دیده از مدیریت آقایان فوق الذکر جدا میدانید . لطف بفرمایید و به بهره مندی از سفره انقلاب توسط حضرتتان بسنده نمایید و بگذارید ما مردم الکن و زبان بسته از جانب خود سخن گوییم و دیگر اینبار شما تافته های اسمانی را به زحمت نیندازیم . ما خوب میدانیم شما در چه جاهایی سکوت میکنید و درچه جاهای صبر از کف می نهید . چرا در هشت سالی که استخوانهای ما ملت در هم شکسته میشود یک جمله یا کلامی در حمایت ما که در قاموس سخنوری امام راحل پابرهنگان نام یافته ایم بیان نکردید . البته که سفره شما اینه جم نبود که رخ زرد و دل سرخ مارا نشانتان دهد . اینه ای که درپیش روی شما بود جنسش با سفره اقایان مورد دفاعتان یکی بود . پس ای منعمان سفره سرخ خون شهیدان ، بگذارید یکبار هم که شده شادی عدم تایید طلبکاران ملت را جشن بگیریم و پایکوبی کنیم که شاید بغض گلویمان باز شود .

    1. کینه های کور در پیچ و تاب کلمات، جامه زر بافت ادب پوشیده و به بانویی پاک و صافی دل و متقی و دانشمندی که نان از عمل خویش خورده است، نشانه رفته است. زهی دوری از آزادگی!می توان به هرکسی نقد داشت و فکر و عمل او را به نقد منصفانه کشید، اما تهمت حرام خواری و زد و بند و سکوت یا فریاد منفت طلبانه و کاسبکارانه نه که نقد نیست، بلکه پای زدن بر هر گونه مشی حریت طلبانه و طریق حق جویانه و حقیقت طلبانه است!

  2. اصولگرایان قبلا طبق توصیه کیهان ،بر اساس روایت جعلی «به مخالفان تهمت بزنید تا مردم از آنها رانده شوند» عمل می کردند اما حالا طبق همین روایت جعلی، بر اساس تهمت اجازه نمی دهند مردم از افراد مورد تهمت رانده نشوند ، یعنی : به زور امکان رای مردم به آنها را از مردم می گیرند.
    حق تعیین سرنوشت مردم طبق قانون اساسی یعنی تکلیف همگان به بزرگترین حق الناس، که عام نسبت به همه حق الناس های خاص است . چطور نگهبانان قانون اساسی،تخلف اساسی از قانون اساسی را مستمر و مداوم انجام می دهند و رئیس جمهور بعنوان مسئول اجرای قانون اساسی مانع آنها نمی شود؟! اجرای انتخاباتِ مانعِ حق تعیین سرنوشت مردم، همراهی مسئول اجرای قانون اساسی در نقض اساسی قانون اساسی با ناقضانی است که مسئول نگهبانی از قانون اساسی اند.
    اقدام رهبری بعنوان رهبر برآمده طبق قانون اساسی و معتبر از این جهت، نشان دهنده اعتبار واقعی قانون اساسی و همه مسئولیتها، شئون و اختیارات طبق قانون اساسی و در عمل برآمده از آن و حاکی از میزان التزام و پایبندی طرف حاکمیت به آن، و در نتیجه قابل قبول بودن لزوم پایبندی طرف غیرحاکمیتی یعنی مردم به آن است ( به عنوان تعهد و معاهده طرفینی حاکمیت با مردم ، که توسط یک طرف نقض نشده باشد)
    طرف حاکمیت با تدوین این قانون اساسی از یکسو و قبول مسئولیت طبق آن از سوی دیگر، و طرف غیرحاکمیتی یعنی مردم با رأی به آن ، آن را امضا کرده اند ( هرچند رای مادران و پدران به پسران و دختران تسری نمی یابد)
    بعلاوه اگر از پذیرش قانون اساسی سرباز زده شود، مشروعیت تصرفات (اعم از خرید و فروش اموال عمومی ، نفت و سرمایه های عمومی مردم ، تصمیم گیری ها ، ممانعت و …) در اموال عمومی بدون اذن عمومی رخ خواهد داد که مصداق غصب (و تصرف عدوانی) است، هر چند خود ذیل نقض «حق تعیین سرنوشت» است که نویسندگان اولیه قانون اساسی با فهم نافذ خود در آن درج کردند و مردم رای دهنده، به این قانون اساسی(نه چیز دیگری) داده اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا