10 نکته درباره ورود یادگار امام به انتخابات
اعلام کاندیداتوری سیدحسن خمینی برای پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری، فضای سیاسی کشور را تحتالشعاع قرار داده و عملا انتخابات پیش رو در اسفندماه را زودتر از آنچه تصور میشد به کانون بحثها و گفتوگوها آورده است.
مهرداد خدیر با این مقدمه در «عصر ایران» نوشت: طی کمتر از 48 ساعتی که از اعلام ورود یادگار امام به صحنه انتخابات خبرگان از زبان برادرشان – سیدعلی خمینی – میگذرد و با اینکه مطبوعات و رسانههای مکتوب در تعطیلی به سر میبرند، شاهد سه نوع واکنش بودهایم:
اولی طبعا استقبال از این اقدام است. علاقهمندان نام و یاد رهبر فقید انقلاب – اعم از اینکه به این یا آن گرایش سیاسی تعلق خاطر داشته باشند یا نه – و نیز دیگرانی که فضای سیاسی را پررونق میپسندند طبعا از این ورود خرسندند.
واکنش دوم را اصولگرایان رادیکال یا اصطلاحا دلواپسانی ابراز کرده و میکنند که همین چند سال پیش در حرم امام شعار میدادند: «نواده روحالله – سیدحسن نصرالله» یعنی رهبر حزبالله لبنان را برای نوادگی بنیانگذار جمهوری اسلامی شایستهتر میدانند تا سیدحسن خمینی را و این شعار البته ناشی از التهابات سیاسی سال 88 بود. قابل پیشبینی است که اینان از یکسو طعنههای گذشته را تکرار کنند، از جانب دیگر صلاحیت فقهی و خبرویت او را زیر سوال برند و یا در موضعی که احتمالا روزنامه محوری آنان اتخاذ خواهد کرد، او را نصیحت کنند و هشدار و انذار دهند که در بازی اصلاحطلبان قرار نگیرد. انگار در این مملکت هر که میخواهد تصمیمی بگیرد ابتدا باید نظر موافق این روزنامه را جلب کند.
واکنش سوم را میتوان به محافظهکاران میانهروتر نسبت داد که با احتیاط بیشتری برخورد میکنند زیرا دوست ندارند در افکار عمومی این انگاره شکل بگیرد که یادگار امام تنها به یک جناح سیاسی یا نحله فکری تعلق دارد.
به این بهانه میتوان این 10 نکته را یادآور شد:
درجه اجتهاد
1- در حالی برخی در «اجتهاد» او تشکیک میکنند که از سال 90 در مدرسه دارالشفای قم درس خارج فقه تدریس میکند و برخی از مراجع مسلم تقلید بر اجتهاد او مهر تایید زدهاند.
سن و جوانی
2- موضوع دیگر «سن» اوست و اینکه «جوان» تلقی میشود. این در حالی است که نمایندگان هفتاد و هشتاد ساله امروز نیز در خبرگان اول و در نیمه نخست دهه 60 در همین سنین 40 تا 50 بودهاند و اتفاقا جوانبودن سیدحسن یک امتیاز است، نه نقطه ضعف. ضمن اینکه چندان هم جوان نیست و اکنون پا به 44 سالگی گذاشته و در سیما و چهره، جوانتر مینماید تا مطابق شناسنامه. این یادآوری هم بیمناسبت نیست که برخی نمایندگان کنونی خبرگان در سنین کمتر از امروز حسنآقا وارد این مجلس شدهاند. مثلا آقای سیداحمد خاتمی متولد 1338 است و در دوره سوم خبرگان که سال 77 تشکیل شد، 39 ساله بوده است. البته در سایت شخصی آقای احمد خاتمی آمده در سال 76 به مجلس خبرگان راه یافته که در این صورت 38 ساله بوده، هر چند که خبرگان سوم در سال 77 تشکیل شد. بنا بر این کاندیداتوری یک روحانی 43 یا 44 ساله امر عجیبی نیست. امام خمینی برخی از مهمترین کتابهای خود را در همین سن نوشته بود و در عرصه سیاست، چهرههای مشهوری چون علی شریعتی، جلال آل احمد و حسین فاطمی قبل از این سن به شهرت و کمال رسیده و بعضا درگذشته بودند.
مسئولیت حقوقی
3- نواده امام تولیت حرم ایشان و مسئولیت حفظ و نشر آثار بنیانگذار جمهوری اسلامی را نیز بر عهده دارد. بنابراین به لحاظ شرعی و سیاسی و اخلاقی نیز خود را در اینباره متعهد میداند. وقتی آدمی با مختصات و مشخصات محمود احمدینژاد چندی است که مدعی خط امام شده و تشکیلات سیاسی خود را با عنوان «شورای تبیین خط نورانی امام» یا عنوانهایی مانند این ساماندهی میکند و بعید نیست در صدد مصادره برآیند، سیدحسن و دیگر اعضای بیت امام خود را متعهدتر از پیش احساس میکنند و نمیتوانند از دور دستی بر آتش داشته باشند و میخواهند در کانون بحثها قرار گیرند.
سیاست و دیانت
4- کسانی که جایگاه سیدحسن را بالاتر از قیل و قال سیاست معرفی میکنند، فراموش کردهاند که هر سال از زبان یک سیدحسن دیگر تاریخ معاصر – شهید مدرس – می گویند: «سیاست ما عین دیانت ماست». خوب، اگر سیاست و دیانت دو روی سکهاند دیگر چه جای انتقاد که مردان دیانت به عرصه سیاست هم پا بگذارند؟!
اشتغالات اجرایی
5- برخی ممکن است که انتقاد کنند ورود اعضای بیت امام به رقابتهای سیاسی با شأن فراجناحی سازگار نیست و امام هم بستگان خود را از پذیرش مسئولیتهای اجرایی منع کرده بودند. این سخن درست است اما
اولا: عضویت در خبرگان رهبری منصب اجرایی نیست چون این مجلس کار و وقت چندانی نمیبرد. هر سال تنها دو جلسه عادی در شهریور و اسفند دارد و در مواقع ضروری نشست فوقالعاده و مثل مجلس شورا به کار تماموقت نیاز ندارد.
ثانیا: امام فرزندشان مرحوم حاج سیداحمد را از قبول مناصبی چون نخستوزیری و ریاستجمهوری منع کرده بودند. از یک طرف به دلیل اشتغالات اجرایی آن و از جانب دیگر به این خاطر که نگران بودند مجال رقابت را از دیگران بستاند. اما او را از حضور در بطن و متن سیاست برحذر نداشته بودند. کما اینکه عالیترین شورای تصمیمگیری درباره امور کلان کشور پنجنفری بود و سیداحمد در کنار رئیسان سه قوه و نخستوزیر در جلسات شرکت میکرد.
ثالثا کاندیداتوری ریاستجمهوری دیگران را در رقابت دچار محظوریت میکند، حال آنکه در خبرگان جای کسی را تنگ نمیکند و دیگران هم میتوانند نامزد شوند، بی اینکه احساس رقابت داشته باشند.
تقویت رهبری
6- این تحلیل یا شایعهافکنی یا شائبهپراکنی که کاندیداتوری و نمایندگی خبرگان در مقابل رهبری است، بدترین جفای ممکن هم در حق رهبری است، هم نواده امام. نه اسفند 73 را فراموش میکنیم که سیدحسن 22 ساله در مراسم تدفین پدر و پس از آنکه گفت «امروز ما گنجینه اسرار انقلاب را به خاک میسپاریم» بر وفاداری خود به نهاد رهبری و جایگاه ولایت فقیه نیز تاکید ورزید و نه خرداد 89 را که پس از رفتار دور از ادب محمود احمدینژاد در تطویل سخنان خود به قصد صحبتنکردن سیدحسن، آیتالله خامنهای در صدد دلجویی برآمدند. چگونه میتوان پذیرفت که نامزدشدن دیگر مجتهدان و فقیهان و خبرگان، تقویت نهاد رهبری باشد و ورود نواده بنیانگذار جمهوری اسلامی به این عرصه تضعیف آن تلقی شود؟ موهنتر از همه، مصاحبه یک چهره سیاسی در چند روز گذشته بود که از «امید نظام سلطه به نقشآفرینی مربع هاشمی – روحانی – خاتمی و خمینی» گفت که البته تنها یک ساعت روی خروجی خبرگزاری منتشرکننده قرار گرفت و بعد حذف شد زیرا سابقه نداشت نام امام اینگونه ذکر شود.
نام «خمینی»
7- یکی از مشهورترین جملات آیتالله خامنهای درباره بنیانگذار جمهوری اسلامی که هر سال در ایام رحلت، نقل و نصب میشود، این عبارت است: «این انقلاب، بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست.» اگر نام «خمینی» دوباره پس از 26 سال مطرح میشود، مدعیان سینهچاک و انحصاری نظام و اسلام و انقلاب چه اعتراضی دارند؟ خاصه اینکه اعلام کاندیداتوری از جانب سیدعلی خمینی را میتوان به منزله حمایت بیت امام دانست. یادمان باشد مادر او هم عروس امام است که در اشعار، با الفاظی عاطفی و صمیمانه به ایشان اشاره شده است.
چهره تازه
8- حضور یک چهره تازه در عرصه انتخابات خبرگان از همین حالا فضا را تغییر داده است. به یادآوریم انتخابات مجلس خبرگان و شورای اسلامی را همزمان قرار دادند تا مشارکت مردم در انتخابات مجلس شورا بر خبرگان نیز تاثیر بگذارد. حالا قضیه متفاوت شده و این خبرگان است که انتخابات مجلس شورای اسلامی را می تواند پررونق کند. این هم دستاورد کوچکی نیست.
جریانهای سیاسی
9- نواده امام با تاکید بر استقلال از جریانهای سیاسی وارد این صحنه شده است. بنا بر این همان گونه که اصلاحطلبان و اعتدالگرایان حمایت کردهاند، اصولگرایان اعم از سنتی و رادیکال نیز میتوانند حمایت کنند یا نکنند. بنا بر این جای نگرانی وجود ندارد زیرا اعلام کاندیداتوری مستقل به این معنی است که قرار نیست از این سرمایه اجتماعی برای جناح و جریان خاصی بهرهبرداری شود.
تشویق دیگران
10- نامزد شدن نواده و یادگار امام میتواند بستگان مراجع و علمای دیگر را نیز تشویق و ترغیب کند تا به صحنه بیایند و رودربایستی نکنند. در بیوت آقایان فاضل لنکرانی و مرعشی نجفی و دیگر مراجع فقید یا در قید حیات نیز فرزندان و نوادگان بسیاری هستند که با مردم نیز ارتباط نزدیک دارند و اگر نداشتند مورد اعتماد آنان برای دریافت وجوهات نبودند. چرا روحانیت ولو روحانیت سنتی باید عرصه را به مداحان یا روحانیون منتسب به پارهای نهادها بسپارد و خود به صحنه نیاید؟ وقتی در کوی و خیابان به خاطر لباسی که بر تن دارند از جانب مردم، نماینده یا نماد حکومت شناخته میشوند، چرا در حاشیه باشند؟
انتهای پیام