خرید تور تابستان

علی باقری کنی گزینه محتمل رئیسی برای وزارت خارجه؟


بابک مجیدی، انصاف نیوز: یک تحلیلگر مسائل بین‌الملل می‌گوید با نام بردن از ۵ نفر به عنوان گزینه‌های احتمالی وزیر امور خارجه دولت ابراهیم رئیسی، علی باقری کنی را متحمل‌ترین گزینه برای این سمت می‌داند. از طرف دیگر می‌گوید از دهه ۹۰ تا به امروز سیاست خارجی توسط حاکمیت مرزبندی می‌شود و دولت تنها بخشی از آن را برعهده دارد و اگر حواسمان جمع نباشد بلا‌هایی که در دوران احمدی نژاد سر ما آمد می‌تواند تکرار شود.

با انتخاب ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس دولت سیزدهم تا به امروز برای تصدی وزارت امور خارجه اسامی گوناگون مطرح شده است. با اینکه ابراهیم رئیسی در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود خط مشی سیاست خارجی را مطرح کرد، اما باز هم سوالاتی درباره سیاست خارجی دولت ابراهیم رئیسی وجود دارد. به همین منظور انصاف نیوز با ساسان کریمی -تحلیلگر مسائل دیپلماتیک و سیاست خارجی- گفتگو کرده است.

ساسان کریمی تحلیلگر مسائل بین الملل درباره تیم مذاکره کننده آقای رئیسی در مذاکرات و اینکه چقدر احتمال دارد از تیم مذاکره کننده فعلی استفاده کند در گفت‌گو با انصاف نیوز می‌گوید: «آقای رئیسی البته گفتمان خودشان را دارند. اما عموما در کشور ما از سال ۹۰ به بعد سیاست خارجی بیش از پیش به موضوع حاکمیت تبدیل شده تا دولت. در نتیجه مذاکرات عمان در اواخر دولت آقای احمدی نژاد کاملا از دست رئیس جمهور خارج و مستقل از ایشان بود. دولت آقای روحانی به واسطه اینکه کارویژه و تخصص رئیس جمهور و به ویژه وزیر خارجه مسئله سیاست خارجی بود، از نگاه فانکشنالیستی هم که نگاه کنیم، یک ابزاری برای حاکمیت بود که بتواند این مشکل را حل کند، که از این فرصت هم این استفاده کردند. گفتمان آقای روحانی وارد شد، اما باز هم تصمیم با حاکمیت بود.

در دولت آقای رئیسی هم همینطور است. کارویژه ایشان سیاست خارجی نیست. در نتیجه آنچه به نظر می‌رسد خط اصلی ایشان باشد، خط اصلی حاکمیت است. البته حاکمیتی که می‌گویم، طبیعتا بخشی از حاکمیت دولت است. ما نهاد‌های تصمیم ساز و تصمیم گیرمان در سیاست خارجی نهاد‌های مختلفی هستند که در یک حرکت رفت و برگشتی طرح مسئله می‌شود و از بالا تا پائین به کارشناس‌ها می‌رسد، تصمیم سازی می‌شود و دوباره به بالا می‌فرستند و در همه این رفت و برگشت‌ها خط مشی تعیین می‌شود. بخشی از تصمیم‌ها با دولت است، اما به طور کلی خط مشی عوض نمی‌شود. مگر اینکه به واسطه تغییر دولت چیز‌هایی ناخواسته به کشور تحمیل شود.
البته ممکن است منظور شما از تیم مذاکره کننده وزارت خارجه باشد که البته معلوم هم نیست که تیم مذاکره کننده هسته‌ای ما همان تیم وزارت خارجه آقای ظریف باشد. اگر منظور شما تیم وزارت خارجه ایشان است، ۵ گزینه را حدس می‌زنم که ایشان ممکن است به عنوان وزیر امور خارجه معرفی کند، آقایان عراقچی، متکی، امیرعبداللهیان، علی باقری کنی و جلیلی هستند. البته درصد انتخاب احتمالی آقایان عراقچی و جلیلی از همه کمتر است. آن سه نفر دیگر بیشتر است. این‌ها گزینه‌های وزارت خارجه آقای رئیسی می‌تواند باشد.

ساسان کریمی


البته حالا ممکن است تیم مذاکره کننده مستقل از این‌ها باشد، تیم شورای عالی امنیت ملی یا همان وزارت خارجه باشد، یا تیم کنونی تا پایان مذاکرات، مذاکره را ادامه دهد، ولی تیم وزارت خارجه تیم دیگری باشد که با این‌ها هماهنگ باشد. همه این گزینه‌ها ممکن است. من فکر نمی‌کنم در رویکرد کلی حاکمیت تغییر زیادی از جهت سیاست خارجی اتفاق بیفتد، ولی دولت آقای رئیسی هم تاثیرات مثبت و منفی خودش را می‌تواند داشته باشد که البته چالش‌هایی هم پیش رو دارد.»

این تحلیلگر درباره چالش‌های ابراهیم رئیسی در سیاست خارجی می‌گوید: «فکر می‌کنم آقای رئیسی به واسطه اینکه تخصصشان سیاست خارجی نیست، افرادی هم که اطراف ایشان هستند همینطور هستند. یعنی آدم‌های خیلی متخصصی در این امر نیستند و کارویژه‌هایی هم که انجام دادند در این باره نبوده است و یا اینکه اگر هم در دوره‌ای اینکار را انجام داده اند، ناموفق بوده اند. در نتیجه این که دور و بر آقای رئیسی می‌بینم، اگر قرار باشد بدنه کارشناسی وزارت امور خارجه را تحت تاثیر خودش قرار دهد، چه از راه شورای عالی امنیت ملی و چه از راه وزارت امور خارجه، ما با بحران ناکارآمدی و کم کارآمدی مواجه خواهیم شد. هرچیزی ممکن است. ممکن است در آمریکا ترامپ داشته باشید، جنگ داشته باشید حتی ممکن است اوباما را داشته باشید. همه چیز از بیرون تحت کنترل ما نیست که چه اتفاقی بیفتد.

آنچه که تحت کنترل ماست، مدیریت فضای بیرونی علیه خودمان یا له خودمان است؛ که به کارآمدی وزارت امور خارجه و به طور کلی دیپلماسی ما برمی‌گردد. فکر نمی‌کنم در هر صورتی ما از بلایای سیاست خارجی ایمن باشیم. چرا که اگر ناکارآمدی داشته باشیم ممکن است اجماع جهانی علیه ما باشد و اتفاقات دیگری بیافتد.

تیم سیاست خارجی ما در دوره آقای روحانی به واسطه اینکه زبده بود، هر سه کارکرد را به خوبی انجام داد.

کارکرد اول حل مسئله فصل هفتم، یعنی موضوع انرژی هسته‌ای بود. عادی سازی هسته‌ای ایران و قبولاندن این موضوع به دنیا و خروج ایران از فصل هفت و رسیدن ایران به برجام و توافقی که کامل انجام شد. کارویژه دوم که برایش تعریف شد مقاومت در برابر تحریم‌های ترامپ بود و عدم اجازه اجماع جهانی علیه ما؛ یعنی جلوگیری از همراه شدن اروپایی‌ها با آمریکا و حتی روسیه و چین که قبلا همراه بودند. همچنین موفق شد در جدال‌های حقوقی دادگاه لاهه پیروز شود. جدال‌های سیاسی را در سازمان ملل و در نشست‌های مختلفی مثل نشست منامه و نشست ورشو و … برد که اصلا نگذاشت آن‌ها تشکیل شوند.

مجموعا چه از نظر سیاست و چه از نظر حقوق بین الملل کارویژه دوم هم اکمل وجه انجام داد و آن این بود که از تاثیر سیاسی و حقوقی دولت ترامپ بر علیه ایران و ایجاد اجماع و همراه سازی دنیا جلوگیری کرد. کارویژه سوم هم احیای برجام است که این روز‌ها روز‌های آخرش است و علیرغم اینکه ماه‌های پایانی دولت بود، اما مسئله استفاده از فرصت آمدن آقای بایدن را بدون دادن امتیاز جدید و برگرداندن آمریکا به موضع قبلی که آقای بایدن هم این موضع را نداشتند و دولت ما برایشان ایجاد کرد، این کارویژه را به طور کامل انجام داد و انجام دادن این کارویژه به دلیل کارآمدی تیم مذاکره کننده بود. چالش پیش روی آقای رئیسی این موارد است.»

این تحلیلگر مسائل بین الملل درباره اهداف روسیه در مسائل دیپلماتیک ایران می‌گوید: «در بحث سیاست خارجی همه از هم منافع می‌خواهند. این واقعیت است. موضوع این نیست که روسیه از ما چه میخواهد. موضوع این است که ما چگونه می‌توانیم آن چیزی که روسیه می‌خواهد را بدون اینکه از وجه منفی به اینکه ما نباید نگاه‌های استعماری و پسا استعماری داشته باشیم تبدیل کنیم. نباید نگاه‌های جنگ سردی داشته باشیم. اگر به عنوان کارشناس، تحلیلگر و دیپلمات، وضعیت امروز جهان را بلد باشیم، می‌بینیم که دنیای امروز دنیای گذار است که پدیده‌های روسیه و چین در آن پدیده‌های عمده و درحال سربرآوردن هستند و ایران هم می‌تواند از آن چیز‌هایی که روسیه می‌خواهد به نفع خودش استفاده کند. من فکر نمی‌کنم روسیه موضوع خاص دسیسه گونه‌ای مثل خاک و نفت از ما بخواهد. چون نیازی به این‌ها ندارد. روسیه بزرگترین کشور دنیا است و یکی از بیشترین مخازن دنیا را برای نفت دارد. در نتیجه اصلا خودش صادرکننده نفت به غیر است. در نتیجه مهار مابه عنوان همسایه و منبع انرژی می‌تواند که روسیه دنبال خواهد کرد همیشه و تا الان هم دنبال کرده است. در هر حال اینکه ما بخواهیم خیلی بالنده باشیم و آن را در توازن مثبت یا منفی با غرب قرار بدهیم این مطلوب روسیه نخواهد بود. ولی ما باید منافع ملی خودمان را دنبال کنیم. باید این مسئله را مدیریت کنیم، روسیه و چین را با غرب در توازن قرار دهیم. منافع خودمان را هم توسعه دهیم. همانطور که روسیه دوست دارد ما را به عنوان منبع رقیب انرژی مهار کند، ما هم می‌توانیم در بزنگاه‌هایی حرکاتی در راستای منافع ملی خودمان را انجام دهیم.

وی درباره گزینه احتمالی رئیسی برای وزارت خارجه و توانایی او همانند ظریف میگوید: «آقای علی باقری کنی گزینه احتمالی دولت آقای رئیسی برای وزارت خارجه است.

او همچنین در مقایسه علی باقری با ظریف هم می‌گوید: «هیچ کس در ایران توانایی آقای ظریف را ندارد. استاندارد آقای ظریف از تمام دیپلمات‌های وزارت خارجه استاندارد‌های دیگری است. فقط یک نفر نزدیک آقای ظریف می‌شناسم که آقای زمانی نیا است که در حال حاضر معاون وزارت نفت هستند.

ما که تحصیلکرده وزارت خارجه و از اهالی این رشته هستیم، این دوستان خیلی هم دلسوز و محترم هستند، ولی آقای ظریف پدیده‌ای جدا از بدنه از جهت کیفی است. این را باید قبول کرد که استاندارد ایشان نه تنها در دنیا نایاب است بلکه در بسیاری از کشور‌های توسعه یافته دنیا هم کمیاب است. این از ارادات شخصی نمی‌آید. من یک امر تخصصی را می‌گویم. ایشان هم از جهت حقوق بین الملل، هم از جهت سیاست بین الملل، نگاه دیپلماسی و تئوریک و سابقه‌ای که ایشان سرد و گرم بسیار چشیده‌اند، تمام صحنه‌ها را در ذهنش دارد و همه در دنیا او را می‌شناسند. یعنی کردیت شخصی خیلی زیادی دارد. آقای ظریف را نمی‌توانیم با کسی مقایسه کنیم. حتی آقای عراقچی. در نتیجه آقای باقری تحصیلکرده این رشته نیستند. اقتصاد خوانده اند، ولی در هر حال تلاش خودشان را می‌کنند. یک سابقه‌ای هم دارد. درست است که سابقه ناکامی است، ولی حتما از این سابقه یک درس‌های مثبت و منفی می‌گیرد. اگر وزیر خارجه شود تمام تلاشش را می‌کند و در نیت خیر ایشان شکی نیست و امیدوارم بتوانند؛ کسانی بجز آقای ظریف که می‌خواهند کار کنند، پشتوانه‌ای که دارند، همکارانش هستند. البته بدنه فربه و قوی‌ای دارد و خیلی نباید نگران آن موضوع بود.

کریمی درباره تغییر احتمالی رفتار آمریکا و اروپا بعد از تغییر تیم وزارت خارجه هم می‌گوید: «از نظر سیاسی تغییر نمی‌کند. چون موضع ایران موضع حاکمیتی است. چه الان که مذاکره می‌شود و چه بعدا. این نشان داده شده که همیشه تصمیمات سیاست خارجی فراتر از دولت است. ولی از نظر کارآمدی ممکن است. یعنی ممکن است اگر ما حواسمان خیلی جمع نباشد، بلایایی که در زمان آقای احمدی نژاد چندتایش سرمان آمد، دوباره بیاید. یعنی ما به لحظاتی که در سیاست خارجی تصمیمات درستی پیش نگرفتیم ببازیم. آن به خاطر هیچ تصمیم بزرگی نیست و بخاطر ناکارآمدی‌های کوچک می‌تواند باشد. در حوزه‌های دیگر این را می‌بینیم. همانطور که در دولت آقای روحانی هم دیدیم. ولی سیاست خارجی که من بلدم، اگر سیاست خارجی در دوره آقای رئیسی بخواهد یک مقداری افت کند، از جهت کارآمدی ممکن است افت کند. پادزهر جلوگیری از این موضوع هم تکیه کردن به متخصصین وزارت خارجه است.

کریمی درباره احتمال سپردن پرونده هسته‌ای از وزارت خارجه به شورای عالی امنیت ملی و پیش بینی آن هم می‌گوید: «احتمال دارد که پرونده هسته‌ای به شورای عالی امنیت ملی برود. شخصا علاقه‌ای به این موضوع ندارم. به هر حال، وزارت خارجه را متخصص این امر می‌بینم. ولی اولین چیز این است که از طرف ما رویکرد امنیتی بیشتری به موضوع نشان می‌دهد واین خوب نیست. ما باید سعی کنیم اهمیت این موضوع را کم و نه زیاد جلوه دهیم. موضوع هسته‌ای را از لول امنیتی به لول سیاسی، لول حقوقی و دیپلماتیک همینطور پائین ببریم و اصلا از حیز انتفاع در مقابل دیگران بیندازیم. به هر حال ممکن است این اتفاق بیافتد و این تقسیم بندی سیاسی نباشد و تقسیم بندی کاری باشد، ممکن است. بستگی دارد چه کسی را دبیر شورای عالی امنیت ملی بگذارند. معمولا شورای عالی امنیت ملی تخصص کافی برای پرداختن به حوزه‌های مختلف دیپلماتیک را ندارد. به این دلیل درست است که شورای عالی امنیت ملی و وزارت خارجه در تماس هستند، ولی وزارت خارجه شبکه‌ای از سفرا و نمایندگی‌ها در دنیا دارد که کوهی از تجربه پشت این افراد است. این سفرا می‌توانند در جهان، موضوعات را که با آنتن‌های قویتری که دارند بچینند و به تهران منتقل کنند که چه اتفاقی می‌افتد و هم آن را می‌توانند مدیریت و کنترل کنند. مجموعا وزارت خارجه در شبکه‌ای که از نمایندگی هایش در دنیا دارد، برای مدیریت بحران سیاست خارجی مناسب‌تر می‌دانم.

کریمی درباره برقراری ارتباط مجدد با عربستان هم می‌گوید: «مشکل عربستان با ایران در دولت آقای روحانی نبود که بگوییم الان به واسطه تغییر دولت تغییر می‌کند. اتفاق بزرگ در تغییر رابطه ایران و عربستان، تغییر آقای ترامپ به آقای بایدن بوده است. درواقع اتفاق بزرگ در واشنگتن افتاده است. از آن موقع هم می‌دانیم که چندین دور در بغداد و مسقط مذاکره شده و به لحاظ سیاسی مشکلات هم در حال حل شدن است. دولت آقای رئیسی هم مشکلی نخواهد داشت. باید پشتوانه عربستان از طرف آمریکا ضعیف شود که آن‌ها مقداری سرشان پائین بیاید.
او در تحلیل جواب «خیر» ابراهیم رئیسی برای دیدار با جو بایدن در کنفرانس مطبوعاتی هم می‌گوید: «ایشان به سوال مشخص جواب مشخصی دادند و جواب درستی بود. اولا که می‌دانیم این تصمیم، تصمیمی فراتر از رئیس جمهور است و بعد هم سوال خبرنگار این بود که در ازای رفع تحریم ها، در ازای رفع تحریم‌ها ایران جایزه‌ای به آمریکا نخواهد داد. رفع تحریم‌ها فقط و فقط وظیفه حقوقی و سیاسی آمریکاست و هیچ امتیاز دیگری برای آن متصور نیست و جواب ایشان بسیار سنجیده بود.»

بیوگرافی علی باقری کنی

علی باقری کنی (متولد ۱۹۶۷ – ۵۴ ساله) یکی از گزینه‌های محتمل برای وزیر خارجه در دولت ابراهیم رئیسی است. وی مسئول امور اروپا وزارت امور خارجه (۲۰۰۶-۲۰۰۸)، معاون سیاست خارجی شورای عالی امنیت ملی و عضو تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران (۲۰۰۸-۲۰۱۳) و معاون امور بین الملل بوده است. در دادگستری دبیر شورای عالی حقوق بشر کشور از سال ۲۰۱۹ بوده است.  در سال ۲۰۱۳، وی رئیس کمپین انتخابات ریاست جمهوری سعید جلیلی بود. باقری کنی یک اقتصاددان است که در دانشگاه امام صادق (ع) درس خوانده و از یک خانواده نسبتاً بانفوذ است. پدرش محمد باقر باقری، یکی از اعضای قدیمی مجلس خبرگان بود و عمویش، محمدرضا مهدوی کنی، وزیر کابینه و نخست وزیر موقت بود. از همه مهمتر، او برادر یکی از داماد‌های رهبری است.

علی باقری کنی در کنار سعید جلیلی

علی باقری کنی درباره‌ی برجام، مذاکرات هسته‌ای و مذاکره با آمریکا و اروپا چه گفته است؟

باقری کنی در ۲۲ آبان سال ۹۵ در دانشگاه خواجه نصیر که خبرگزاری ایسنا آن را منتشر کرده بود گفت: «بدعهدی و نقض پیمان جزء ویژگی‌های ذاتی استکبار است. استکبار نقض عهد و پیمان را از جمله مؤلفه‌های قدرت خود می‌داند. از این‌رو انتظار پایبندی امریکا به تعهداتش فقط سیره و روش ساده‌اندیشان است چرا که با وجود سابقه پر و پیمان پیمان‌شکنی امریکا، این عده باز هم تصورات خود را مبنای حل مشکلات کشور قرار داده و انتظار دارند تا سایرین نیز به جای واقعیت‌های عینی، اوهام و خیال‌های آن‌ها را به عنوان مبنا و معیار برای گذر از سد موانع و مشکلات بپذیرند… در چند سال اخیر برخی به مذاکره با امریکا به عنوان راه حل مشکلات کشور اصرار داشته و با ساده‌اندیشی به نتیجه‌بخش‌بودن مذاکرات خوش‌بین بودند.»

وی در مصاحبه‌ای که در تاریخ ۲ خرداد ۱۳۹۹ با برنامه دست خط انجام داده بود درباره اینستکس، تحریم نفتی و پیوستن به پالرمو می‌گوید: «بهترین دلیل برای اینکه اروپائی‌ها در غذا، دارو و تجهیزات پزشکی ایران را تحریم کرده‌اند، همین سازوکار «اینستکس» است. اینستکس به چه معنی است؟ اینستکس یعنی سیستم خاص تبادل مالی خارج از چارچوب نظام مرسوم بانکی دنیا. بعد نفت در برابر غذا هم نیست؛ می‌دانید چرا؟ چون اروپائی‌ها می‌گویند اگر می‌خواهید اینستکس فعال شود، باید یک پولی در آن بگذارید. می‌گوئیم نفت ما را بخرید. می‌گویند نفت تحریم است و نمی‌توانیم بخریم. می‌گوئیم پیش خرید کنید؛ نفت را الان بخرید و پولش را پرداخت کنید و بعداً وقتی تحریم برداشته شد … قبول نمی‌کنند! می‌گویند اصلاً وارد تحریم نفت نباید شد! می‌گویند پول بیاورید و به ما بدهید تا به شما غذا و دارو بدهیم. می‌گوئیم چطور این کار را کنیم؟ می‌گویند خودتان می‌دانید. می‌گوئیم پس ما نفت می‌فروشیم و پول را به شما می‌دهیم. می‌گویند شما نفت می‌فروشید؟ می‌گوییم بله. می‌گویند شما اگر نفت بفروشید که نفت تحریم است و شما مرتکب جرم سازمان‌یافته می‌شوید. شما به پالرمو پیوسته اید یا خیر؟ می‌گوئیم خیر. می‌گوید طبق پالرمو این جرم سازمان یافته است و این مجازات دارد. می‌گوئیم ما هنوز به پالرمو نپیوسته‌ایم. می‌گویند کار خیلی خراب‌تر شد! اول به پالرمو بپیوندید، وقتی پیوستید نفت هم نمی‌توانید مخفیانه صادر کنید، چون ما تحریم کرده ایم و پول هم به ما بدهید پولشویی می‌شود! می‌گوئیم ما چیکار کنیم؟ می‌گویند نمی‌دانیم، ولی ما خیلی دوست داریم به شما کمک کنیم.»

علی باقری

وزیر احتمالی امور خارجه درباره اروپایی‌ها در همان برنامه دست خط می‌گوید: «وضع اروپائی‌ها مشخص است که چیست، ولی تعجب من از عده‌ای در داخل است که در واقع می‌خواهند چهره اروپائی‌ها را همواره سفید کنند. اروپائی‌ها امتداد امریکایی‌ها هستند. بحث من این نیست که با آن‌ها قطع رابطه کنیم. آقا هم فرمودند، ولی آقا فرمودند مراقب باشیم کسانی که با کروات و ادکلن پشت میز می‌آیند، بدانید چه ماهیتی دارند. حتی قبل از اعمال تحریم‌های امریکا، اروپائی‌ها تحریم‌ها را اجرا کردند.»

باقری کنی درباره چرخیدن چرخ سانترفیوژها و چرخ اقتصادی مردم درتاریخ ۴ مهر ۹۷ با تسنیم گفتگو کرده است هم می‌گوید: «اگر کسی قبول نداشته باشد دیگر درباره مذاکرات خیلی نیاز نیست کاری کنید، چون می‌گوید نمی‌خواهم باشد. الان می‌گوییم سانتریفیوژ می‌چرخد، اقتصاد نمی‌چرخد. سانتریفیوژ را ما می‌چرخانیم، اقتصاد را چه کسی نمی‌گذارد بچرخد؟ از بیرون نمی‌گذارند و چوب و سنگی جلوی چرخ اقتصاد ما گذاشته است. می‌گوید باید کاری کنیم سانتریفیوژ که می‌چرخد، اقتصاد هم بچرخد. برای اینکه این اقتصاد هم بچرخد زور ما که نمی‌رسد این سنگ یا چوب تحریم را خودمان برداریم مثلاً تحریم را برداریم. باید با طرف مقابل صحبت کنیم. با طرف که صحبت کنیم می‌گوید این سانتریفیوژ را کند کنید تا اجازه بدهم. بعد می‌گویید شما که درباره سانتریفیوژ‌های ما این همه شرط می‌گذارید که چطور بچرخد، تازه اگر هم بچرخد، این بر چه اساس و معیاری است؟ ما اساسنامه آژانس را داریم، معاهده NPT داریم، توافق‌نامه پادمان داریم. اما آن‌ها این‌ها را بیان نمی‌کند.»

باقری کنی نظر شخصی خود را درباره برجام را  اینچنین  در همان گفتگو با تسنیم تعریف می‌کند و می‌گوید: «من نظر خودم را می‌گویم، به نظر من برجام تصمیم نظام نبود. فهم خودم را می‌گویم، اگر منظور از نظام رهبری است، به نظر من حضرت آقا در طول دوره‌ی مذاکرات که از روی کار آمدن دولت یازدهم تا زمانی که توافق حاصل شد یعنی ۲۳ تیر سال ۹۴، حضرت آقا یک سری خطوط قرمز، خطوط اساسی، حد و مرز برای مذاکرات تعیین کردند. بسیاری از این‌ها رعایت نشد. آقا فرمودند از حقوق ملت ایران و به ویژه حقوق هسته‌ای حتی یک قدم هم نباید عقب نشینی کنید، در صورتی که ۱۰۰ مورد حق هسته‌ای ملت ایران در برجام ضایع شده است.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا