بازیهای المپیک و ارزشهای انسانی صلح و همبستگی
حسن اسدی، دکترای فلسفه[1] در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز به بهانهی المپیک توکیو نوشت:
سی و دومین دوره بازیهای المپیک (المپیک 2020 توکیو) که به خاطر پاندمی کرونا با یک سال تأخیر آغاز شد در حالی به پایان رسید که هزاران نفر از مردان و زنان از 206 کشور جهان در آن گرد هم آمدند تا بار دیگر زیبایی ورزش و رقابت ورزشی را به نمایش بگذارند و شادی و نشاط و همبستگی را نشر دهند. مسئولان بازیهای المپیک توکیو، به خاطر پاندمی ملالآور کرونا، یک سال آن را به تعویق انداختند تا هم سلامتی را پاس بدارند و هم شاید بتوانند این جشنواره بزرگ را با حضور تماشاگران و با تمام شکوه برگزار کنند که متأسفانه چنین نشد و این دوره المپیک بدون حضور تماشاگران و علاقمندان که میتوانستند شکوه و نشاط آن را دوچندان کنند و فلسفه وجودی آن را بهتر معنا بخشند برگزار شد. آنچه من میخواهم در این نوشته به آن اشارهکنم اهمیت و نقش بازیهای المپیک بهعنوان یک میراث معنوی ارزشمند و یک ابزار قوی برای توسعه و ترویج همبستگی و صلح در جهان پرآشوب کنونی است.
از ریشههای تاریخی-باستانی بازیهای المپیک که بگذریم، احیای بازیهای المپیک که با تلاشهای دانشمند انساندوست فرانسوی، پیر دو کوبرتن[2] در سال 1896 به ثمر نشست و منشوری که برای آن تدوین شد، این جشنواره جهانی ورزشی را در زمره یکی از میراث معنوی ارزشمند جهان قرار داده است. آرمان بنیانگذاران المپیک نوین، بسط و گسترش صلح، دوستی، سلامتی، احترام و تفاهم بین ملتها است.[3] درواقع المپیک جشنواره ورزشی ملتها است نه دولتها؛ لذا طبق قوانین المپیک، مردم کشورهایی که استقلال آنها در سازمان ملل به رسمیت شناخته نشده و یک کشور مستقل شناخته نمیشوند میتوانند به صورت مستقل در این رقابتها شرکت کنند. حتی تدابیری اندیشیده شده است تا ورزشکارانی که به هر دلیلی آواره شده یا از کشور خود رانده شدهاند نیز بتوانند به صورت فردی در این رقابتها شرکت کنند.
به اعتقاد کوبرتن بنیانگذار المپیک جدید، المپیک باید از اختلافات سیاسی، مذهبی و نژادی مبرا باشد تا به تمام انسانها تعلق گیرد و بتواند جایگاه واقعی مظاهر تندرستی، سلامت نسل بشر، پاکی، روح جوانمردی و تجلیگاه اتحاد و دوستی بین ملل گیتی باشد.[4] در راستای همین نگاه است که کمیته بینالمللی المپیک در منشور خود آورده است: «بازیهای المپیک باید به دور از نفوذ دولتها و حکومتها و سیاست باشد» و کمیتههای ملی المپیک کشورها را نیز ملزم کرده است که این موازین را رعایت کنند و شرایط را برای حضور همه ورزشکاران مستعد در این بازیها فراهم کنند. هدف کمیته بینالمللی المپیک این است که این جشنواره بزرگ، ورزشی، مردمی و انسانی بماند.
مهمترین مسئله در بازیهای المپیک طبق منشور آن، حضور در آن است نه برنده شدن. آنطور که در تاریخچه این بازیها آمده است، در آغاز فقط ورزشکاران غیرحرفهای میتوانستند در این بازیها شرکت کنند؛ اما بعدها با اصلاح آییننامه، اجازه داده شد که ورزشکاران حرفهای نیز در این مسابقات شرکت کنند. در فلسفه بازیهای المپیک، حاضر شدن، تلاش کردن و خوب جنگیدن و رعایت اخلاق و اصول جوانمردی مهمتر از قهرمانی است. شعار المپیک عبارت است از «سریعتر، بالاتر و قویتر». امسال کمیته بینالمللی المپیک، با توجه به اهمیت «همبستگی» بین ملتها، شعار «باهم» را نیز به شعارهای بازیهای المپیک اضافه کرد؛ یعنی شعار بازیهای المپیک شد «سریعتر، بالاتر، قویتر، باهم». همچنین نماد المپیک نیز بیانگر اهمیت و ضرورت همبستگی میان ملتها است؛ پرچمی شامل پنج حلقۀ درهمتنیده به معنای همبستگی و درهم تنیدگی پنج قاره که باید در این بازیها جلوهگر شود.
هرچند در تاریخ بازیهای المپیک، متأسفانه بارها سایه جنگ، سیاست و یا منفعت مادی بر آن افکنده شده و از پاکی و نشاط آن کاسته است اما تلاش مسئولان المپیک پیوسته چنین بوده است که اصالت آن را حفظ کنند و خوشبختانه المپیک توانسته است همچنان پیامآور شادی و نشاط و صلح و همبستگی باشد. در همین المپیک توکیو نیز جلوههایی از این ارزشها را شاهد بودیم. رفتارهای پسندیده ورزشکاران در حین رقابت و پس از پایان رقابت، اقدام تحسینبرانگیز ورزشکار پرش ارتفاع قطری نسبت به رضایت دادن به کسب اشتراکی مقام اول با رقیب ایتالیاییاش[5]، همچنین اقدامات تنبیهی مثل اخراج مدیر تیم دوچرخهسواری آلمان به علت بر زبان آوردن حرفهای نژادپرستانه، اخراج سرمربی تیم پنجگانه زنان آلمان به علت مشت زدن به اسب ورزشی به خاطر امتناع اسب از پریدن روی مانع و نیز برکناری کوبایاشی مدیر مراسم افتتاحیه المپیک به علت اظهارات گذشتهاش درباره هولوکاست، نمونه هایی از آن هستند.
المپیک میراثی ارزشمند و نتیجه اندیشه هایی ارجمند است. جامعه امروز جهانی به اینچنین مراسمهایی بسیار نیازمند است. باشد که چنین میراثهای ارزشمندی که پیامآور صلح و سلامتی و نشاط و همبستگی هستند بیشازپیش توسط همه جهانیان پاس داشته و ارج گذاشته شود.
[1] – دکترای فلسفه تعلیم و تربیت
[2] – pierre de coubertin
[3] – بررسی میزان آشنایی صاحبنظران تربیتبدنی با جنبههای تاریخی و اجتماعی بازیهای المپیک، محمد خبیری، فرهاد رحمانی نیا، احمد پوریا، فصلنامه المپیک، سال نهم، شماره 1 و 2، بهار و تابستان 1380.
[4] – همان
[5] – ورزشکار پرش ارتفاع قطری از یک شانس خود برای پریدن انصراف میدهد تا همراه با رقیب ایتالیاییاش که به علت شکستگی پایش المپیک قبلی (ریو) را ازدستداده بود و پس از بهبودی و با تلاش بسیار خود را به این المپیک رسانده و در این المپیک، رکورد مساوی با ورزشکار قطری ثبت کرده بود مشترکا بر سکوی قهرمانی بایستند.
انتهای پیام