امتداد نژادپرستیِ ایرانی در لافهای حاکمان دینی
امیر ترکاشوند، نویسندهی کتب دینی، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «امتداد نژادپرستیِ ایرانی در لافهای حاکمان دینی» نوشت:
ما ایرانیها انگار خود را تافتۀ جدابافته دانسته و حسّ برتری نسبت به دیگر ملل داریم. نژادپرستی و خودبرتربینی درونمان نفوذ کرده و چندان نیاز به شرح این احساس ایرانی نیست چرا که آحادمان دچار آن بوده و به این برتریِ خودخوانده فخر هم میکنیم و کلی جوامع جهانی را مدیون خود میدانیم. عجیب اینکه کسی تا اینجای کار مشکلی ندارد ولی همین که نوبت به رجزخوانیهای توخالی و بیمحتوای مسئولانمان در حکومت دینی میرسد انتقادها و سرزنشها و تیکهانداختنهاست که بر علیه آنها باریدن میگیرد، غافل از آنکه متولیان امور کشور نیز در همین جغرافیا، فرهنگ و ویژگیهای ملی به دنیا آمده، رشد کرده و شکل گرفتهاند. بنابراین نباید به این شعارها که مثلاً تا فلان سال قدرت اول اقتصادی منطقه میشویم یا از همۀ کشورها در مهار بیماری کرونا موفقتر بودیم یا ظرف ده پانزده سال آینده جزو ده قدرت برتر اقتصادی جهان میشویم یا دیگر لافها خرده گرفت، زیرا این حسّ اول بودن و شدن در ذات همهمان لانه کرده و همه با هم در آن یکسانیم پس لطفا به خالیبندیهای مکرّر برخی متولیان در اول و سرتر بودنمان نسبت به دیگر کشورها در هر موضوع ریز و درشت نخندید زیرا خود نیز دچار آن حسّ فریبندۀ نژادپرستانه بوده و ابتدا باید به خود خندید. بنابراین هرازگاه که حرفهای گُندهتر از دهان، از لافهای متولیان میشنوید اولاً نه تمسخرشان کنید زیرا آنان نیز همانند آحاد شنوندۀ ایرانی برآمده از فرهنگ، روحیات، اخلاق و توهماتِ مشترکِ همین خطّه و سرزمیناند و ثانیاً به اندازۀ سر سوزنی آن گندهگوییها را جدی نگیریم زیرا خودمان هم در نژادپرستی و فخرفروشی فقط در حد شعار و خاطرهبافی بوده و از آن گذر نمیکنیم.
اگر متولیان، خود را اول در: مهار کرونا، ساخت واکسن، قدرت اقتصادی منطقه و بزودی جهان معرفی میکنند این ادعاها و روحیات نشان از وجود بیماری عمیق اخلاقی در جان و روانمان دارد که باید با تمرین و حوصله دست در دست هم آن را درمان کنیم؛ سخت است اما ما میتوانیم اگر به همۀ ملتها احترام گذارده، خود را تافتۀ جدابافته ندانسته، به تقوا و خویشتنداری اهمیت داده و همه را نزد پروردگار یکسان شماریم (إنا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا إن اکرمکم عندالله اتقیکم)
توهّم اول و بینظیر بودنمان، بلایی است که به جان ما ایرانیان افتاده و چون خوره، عامل پسرفتمان شده: در حالیکه ما بالنسبه رکورددار ابتلا و مرگومیر کرونایی در جهان هستیم اما خود را قهرمان مبارزه با کرونا معرفی میکنیم تا جایی که به سرعت برق و باد این موفقیت خیالی را درون کتابهای درسی به ثبت میرسانیم:
«وزارت آموزش و پرورش در کتاب اجتماعی پایه نهم نوشته است کشور ما جزء کشورهای برتر در مقابله با بیماری کرونا است در حالیکه ما بیشترین کشتهها را داریم …»:
و در حالیکه تمام کشورهای جهان رویهمرفته فقط از شش هفت واکسن کرونا رونمایی کردند و اکثر کشورهای پیشرفته (فرانسه، ژاپن، ایتالیا، کانادا، کره و…) به هیچ توفیقی در این مسیر دست نیافتند اما ما ایرانیها یکتنه از شش هفت واکسن رونمایی کرده و محکم بر دهان جهانیان میکوبیم (و البته طبق معمول به حلوا حلوا کردنشان دهان شیرین میکنیم).
بهترین راه برای مقابله با این نژادپرستیِ فراگیرمان این است که شاخصهای اندازهگیری و آمالسازی را تغییر دهیم و از متولیان بخواهیم به جای هدفگذاریهای ایرانی در اول بودن و اول شدن از شرق و غرب و منطقه و جهان، به شاخص ملموسِ “تناسب معقول میان حداقل حقوق مصوب با قیمت کالاها” بپردازند!!
چرا نباید با دو میلیون و ششصد هزار تومان حقوق مصوب بتوان چهار قلم لوازم خانگی (یخچال، اجاق گاز، تلویزیون، ماشین لباسشویی، جاروبرقی) خرید؟ چرا نباید با دو ماه حقوقِ اشارهشده بتوان یک خودروی ارزانقیمت خرید؟ چرا نباید با دو پنجمِ حداقل حقوق مصوب بتوان یک واحد پنجاه شصت متری در فلان شهر بزرگ اجاره کرد؟ چرا نباید با باقیماندۀ حداقل حقوق مصوب بتوان هزینۀ متعارف زندگی ماهانه را تأمین دید؟ تورم عربستان به صفر نزدیک شده، پس حال که اولویت وزیر خارجۀ جدیدمان کشورهای همسایه است حتماً باید از این موفقیتشان الگوبرداری کرد.
نرخ ارز در این دو سه سال حدود هفت برابر (هفتصد درصدِ ماقبل) شده پس حال که دولت جدید خود را عدالتطلب و معیشتمحور معرفی کرده و رهبری نیز در تنفیذ به اُفت قدرت پول ملی تذکار دادند، آستین همت بالا زده دستِکم نیمی از اُفت ارزش پول ملی را در کوتاه مدت جبران کنند و خود را وقف همین خدمات کنند و دست از اول شدن در منطقه و جهان بردارند زیرا عاقبت آن اول اول شدنهای اقتصادی به نقطۀ بدون شرح کنونی رسیده.
انتهای پیام