خرید تور نوروزی

حزب جمهوری‌خواه را باید از نو ساخت

به گزارش دیپلماسی ایرانی، «توماس فریدمن»، ژورنالیست آمریکایی در نیویورک تایمز نوشت:

اگر یک حزب بتواند اعلام ورشکستگی اخلاقی بکند، آن حزب باید حزب جمهوری خواه آمریکا باشد. این حزب باید از اول آغاز کند.

آمریکا به یک سیستم دو حزبی سالم نیاز دارد. آمریکا به یک حزب راست میانه سالم نیاز دارد که بتواند سلامت حزب دموکرات به عنوان یک حزب چپ میانه را تضمین کند. آمریکا به یک حزب راست میانه نیاز دارد که بتواند راه حل های بازار محور را برای موضوعاتی نظیر تغییرات آب و هوایی ارائه دهد. آمریکا به یک حزب راست میانه نیاز دارد که از قوانین اسلحه حمایت کند. آمریکا به یک حزب راست میانه نیاز دارد که از سیاست مالی معقول حمایت کند. آمریکا به یک حزب راست میانه نیاز دارد تا بتواند هم از تجارت آزاد و هم از کمک به کارگرانی که تحت تاثیر تجارت آزاد قرار دارند، حمایت کند. آمریکا به یک حزب راست میانه نیاز دارد که ارزش پیچیدیگی سیاست خارجی در عصر حاضر را بداند. در عصر حاضر باید ملت های ضعیف و در حال سقوط و نه فقط کشورهای قوی مدیریت شوند. اما حزب جمهوری خواه فعلی هیچ یک از این ویژگی ها را ندارد. حزب جمهوری خواه امروزی تنها آنچه دانشگاه ترامپ تدریس می کند- یعنی اقداماتی به لحاظ اخلاقی زیر سوال رفته که تنها شخصیت وی را قدرتمند کرده و بر جهل و ترس مردم استوار است- را نمایندگی می کند.

حزب جمهوری خواه فعلی تنها یک توپ توخالی است که در حال واگذاری تکه تکه خود در مناقصه ای بزرگ است. بخشی از آن به تی پارتی، بخشی به بیگ اویل، بخش به لابی اسلحه و به همین ترتیب هر گوشه از این حزب به دست یک گروه افتاده است. با این رویه به زودی حزب تبدیل به توده ای از ایده های نامتجانس می شود که هیچ ارتباطی با جهان قرن بیست و یکم ندارد. حزب جمهوری خواه تبدیل به ائتلافی از زنان و مردان شده است که قطعه قطعه حزب خود را به هر کسی واگذار می کنند که بتواند انتخاب مجدد  آن ها را تضمین کند.

همه به خوبی می دانند که حزب تا چه اندازه از اصول خود فاصله گرفته است، زیرا امروز بزرگان حزب جمهوری خواه (به استثنای تعداد اندکی) مشتقانه حاضر به حمایت از نامزدی شده اند که به خوبی می دانند تا چه اندازه نسبت به سیاست ناآگاه است، درگیر حملات نژادپرستانه به یک قاضی شده است، یک خبرنگار معلول را مورد تمسخر قرار داده، یک جامعه مذهبی بزرگ را به کلی رد کرده و ایده های جاهلانه ای در مورد کشیدن دیوار در مرز آمریکا و تنها رها کردن متحدان آمریکا در ورای آب ها مطرح کرده است.

با وجود همه این ها رهبران حزب اعلام کرده اند که از دونالد ترامپ حمایت خواهند کرد. به طور مثال پل رایان گفته است که حتی اگر اظهارات نژادپرستانه وی دو برابر هم شود، باز از وی حمایت خواهم کرد زیرا وی در صورت پیروزی باید طبق قانون عمل کند و با سیستم چک اند بالانس می توان جلو وی را گرفت. اما ترامپ اگر رئیس جمهور شود کمترین توجهی به دستور کار و شخص پل رایان نخواهد کرد. همانطور که لیندسی گراهام به درستی گفته بود «زمانی وجود دارد که عشق به وطن باید بر نفرت به هیلاری پیروز شود.»

آیا با وجود حزب جمهوری خواه فعلی، آن زمان فرا رسیده است؟

جان مک کین زیر شکنجه های ویتنام شمالی دوام آورد، اما شوق به انتخاب مجدد به قدری است که وی جرات نمی کند با صدای بلند علیه ترامپ حرف بزند. مارکو روبیو هم با وجود همه توهین های ترامپ هم اکنون پشت سر وی ایستاده است. کریس کریستی به امید این که شاید بتواند سمت معاون اولی ترامپ را به دست آورد در حال حمایت از مردی است که ابایی از دروغ ندارد.

همین موضوع دقیقا مهم ترین نکته ای بود که باعث شد در گام اول رای دهندگان جمهوری خواه حول ترامپ گرد هم آیند. آنها به خوبی فهمیده بودند که تنها چیزی که جمهوری خواهان به آن اهمیت می دهند، چسبیدن به صندلی خود و تلاش برای از دست ندادن منصب و مقام است. همین باعث شد که آنها تصمیم بگیرند ترامپ را به حزب تحمیل کنند. آنها به ایستار فرد و نه حکمرانی توجه کردند. اما حکمرانی واجد اهمیت است. هنوز هستند جمهوری خواهانی که می دانند حکمرانی تا چه اندازه مهم است. یک نفر باید برخیزد و حزب جدید جمهوری خواه را به دور از امثال ترامپ و سارا پیلین و به دور از لابی اسلحه و لابی نفت و هر گروه ذی نفع دیگری به پا کند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا