خرید تور نوروزی

رابطه‌ی ایران با کشورهای حوزه‌ی آسیا چگونه است؟ [تحلیل + جدول]

در گفت‌وگو با قاسم محبعلی

امینه شکرآمیز، انصاف نیوز: قاسم محبعلی -مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه و تحلیلگر مسائل سیاست خارجی- در گفت‌وگو با انصاف نیوز چگونگی رابطه‌ی ایران را با کشورهای آسیایی مشخص کرده است. او همچنین درمورد میزان توازن منافع دوسویه‌ی ایران با این کشورها و برد-برد بودن یا نبودن رابطه‌ی ایران با آنها توضیح داده است. 

دولت سیزدهم مهم‌ترین اولویت سیاست خارجی خود را تقویت رابطه با کشورهای حوزه‌ی آسیا اعلام کرده است. در همین راستا قاسم محبعلی چگونگی رابطه‌ی فعلی ایران را با کشورهای پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، روسیه، قزاقستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، عراق، کویت، عربستان، قطر، بحرین، امارات، عمان، سوریه، لبنان، مصر، یمن، فلسطین، چین، تاجیکستان، ازبکستان، کره‌ی جنوبی، کره‌ی شمالی، هند، گرجستان و ژاپن مشخص کرده است.

متن کامل گفت‌وگوی انصاف نیوز با قاسم محبعلی را در ادامه بخوانید:

قاسم محبعلی: در مجموع رابطه‌ی ایران و پاکستان دوستانه است

قاسم محبعلی

قاسم محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با پاکستان گفت: «ما با پاکستان یک رابطه‌ی تاریخی داریم و جنبه‌های مختلفی هست که این دو کشور را علاوه بر همسایگی به هم پیوند می‌دهد. اما طی سال‌های اخیر زمینه‌هایی پیدا شده که بین ایران و پاکستان اختلافاتی بروز کرده است. یکی از آنها مسئله‌ی طالبان در افغانستان و مداخلاتی است که پاکستان در آنجا انجام می‌دهد. همچنین مسائل مرزی و عبورومرور مرزی وجود دارد. بعضی از گروه‌های تجزیه‌طلب ایران در پاکستان هستند و از خاک پاکستان برای عملیات تروریستی استفاده می‌کنند. ولی در مجموع روابط دو کشور دوستانه است و دو کشور علاقه‌مند هستند که روابط‌شان را توسعه دهند». 

محبعلی در پاسخ به این پرسش که توازن منافع دوسویه‌ی ما با پاکستان به چه صورت است و آیا روابط‌مان برد-برد است، گفت:‌ «منافع متقابل عموما برد-برد است. همه‌ی کشورها در عین حال که منافع متقابل دارند،‌ در زمینه‌هایی رقابت هم دارند و حتی در بعضی زمینه‌ها ممکن است با هم تنازع داشته باشند. می‌توان گفت که اخیرا جنبه‌های منافع متقابل و روابط دوجانبه‌ی مناسبات ایران و پاکستان به دلیل پیدا شدن بعضی مسائل جدید، نسبت به گذشته -به‌خصوص پیش از انقلاب که دو کشور کاملا متحد سیاسی و نظامی بودند- تغییر کرده است و از حالت اتحاد به روابط دوستانه و حتی روابط عادی و بعضا متشنج تبدیل شده است. نمی‌توان گفت که روابط کاملا برد-برد است».

نمی‌توان گفت که رابطه‌ی بین ایران و افغانستان روشن است

قاسم محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با افغانستان گفت: «افغانستان یک کشور در حال بحران تلقی می‌شود. ایران منافع زیادی در آنجا دارد. ما هیچ مشکل ارضی و مرزی با افغانستان نداریم. اما به دلیل اینکه در افغانستان مداخلاتی از زمان شوروی سابق صورت گرفت و مسائل حضور طالبان و تروریست‌ها در آنجا به‌وجود آمد و همین‌طور مداخله‌ی نظامی آمریکا بعد از ۱۱ سپتامبر و الان طالبان، نمی‌توان گفت که رابطه‌ی بین ایران و افغانستان روشن است. طبیعی است که ایران در حال حاضر ناچار است براساس منافع خودش در سه پایه‌ی امنیت، منافع، ارزش‌ها و مسائل تاریخی، فرهنگی و مذهبی از جمله مسائل زبان فارسی، تجارت و همین‌طور همبستگی‌های مذهبی با همه‌ی طرف‌های افغانی رابطه‌ی خودش را تعیین بکند. اما الان نمی‌توان راجع به آینده‌ی روابط ایران و افغانستان صحبت کرد چون سرنوشت افغانستان مبهم است».

محبعلی در پاسخ به این پرسش که آیا روابط ایران و افغانستان برد-برد است،‌ گفت: «در افغانستان فعلا دولت مستقری وجود ندارد که بگوییم براساس منافع متقابل داریم با هم رابطه برقرار می‌کنیم. ما ناچاریم مسائل خودمان درمورد افغانستان را یک‌طرفه در نظر بگیریم تا وقتی که یک دولت فراگیر و قابل شناسایی بین‌المللی در آن فراهم بیاید. فعلا طالبان چنین شرایطی ندارد و به نفع ایران نیست که روابط دوجانبه با دولت تعیین کند. ولی فارغ از اینکه در افغانستان چه چیزی حاکم است، ایران مسائل و مشکلات متعددی با افغانستان دارد و تا وقتی این مشکلات حل نشده است نمی‌توانیم بگوییم روابط برد-برد است».

اگر روابط‌مان با ترکمنستان توسعه پیدا کند، برد-برد است

قاسم محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با ترکمنستان گفت: «ترکمنستان همسایه‌ی ما است. سیاست ترکمنستان فعلا بی‌طرفی است و اینکه هرگز نمی‌خواهد با یک طرف روابط راهبردی محاسبه کند. روابط تجاری ما در گذشته بهتر بوده است ولی الان یک مقداری سرد شده است. شاید مسئله‌ی تحریم‌ها و مسئله‌ی عدم امکان مبادله‌ی کامل با این کشور یک مقداری باعث شده است که روابط ما کاهش پیدا کند. ولی در مجموع ما مشکلی با ترکمنستان نداریم و می‌توانیم بگوییم روابط‌مان اگر توسعه پیدا کند، برد-برد است».

روسیه ایران را در چارچوب رقابت خود با اروپا و آمریکا تعریف کرده است

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با روسیه گفت: «روسیه یک ابرقدرت ژئوپلیتیک محسوب می‌شود. ضمن اینکه ما علاقه‌مندیم با روسیه روابط برقرار کنیم ولی روسیه تعهدات و سیاست‌های بزرگ‌تری از رابطه با ایران دارد و ایران را در چهارچوب کشورهای نزدیک در استراتژی امنیت ملی خود تعریف کرده است. یعنی روسیه ایران را در مناطق نزدیک قرار داده است. روسیه ایران را در چهارچوب رقابت خود با اروپا و آمریکا تعریف کرده است. نمی‌توان گفت که روابط ایران و روسیه هیچ‌گاه روابط برابری بوده است. الان هم برابر نیست. روس‌ها از بالا در چهارچوب مناسبات بین‌المللی و منطقه‌ای‌شان به ایران نگاه می‌کنند. اما چون ایران به دلیل عدم توازن در سیاست خارجی‌ خود، قادر نیست که بین شرق و غرب یک رابطه‌ی متوازن برقرار کند، ناچارا به رابطه با روسیه تکیه می‌کند و نمی‌توان گفت روابط برد-برد است».

محبعلی در پاسخ به این پرسش که چه مواردی باعث شده است که این توازن بهم بخورد،‌ گفت: «مسائل متعددی از مناسبات ما از جمله تخاصم ما با آمریکا، آمریکا ستیزی ایران، ایران ستیزی آمریکا، عدم رابطه‌ی مساعد و سازنده با اروپا و مشکلات ما با همسایگان تاثیر گذاشته است. روس‌ها یک قدرت ژئوپلیتیک هستند که طراحی‌های بزرگ برای توسعه‌ی سرزمینی در مناطق مجاور و نزدیک و مداخله در آنجا دارند. ایران و روسیه نه از نظر نظامی قدرت برابری هستند و نه از نظر منطقه‌ای و بین‌المللی. طرفِ ایرانی است که فعلا به روسیه احتیاج دارد. حالا اگر مسئله‌ی برجام حل شود و ایران به جامعه‌ی بین‌المللی برگردد و به FATF بپیوندد و بتواند روابط مساعدی با اروپا و آمریکا برقرار کند، آن‌وقت شاید بتواند از این توازن رابطه استفاده کند. با توجه به ضعفی که روس‌ها در اقتصاد و سیاست داخلی دارند و نفوذی که ایران می‌تواند در منطقه‌ی قفقاز و آسیای میانه با توجه به نقش تاریخی و همبستگی‌هایی که با این منطقه دارد داشته باشد، شاید بتواند یک روابط متوازنی با روسیه برقرار کند. فعلا با توجه به سیاست خارجی ایران که یک سیاست خارجی یک‌طرفه است، امکان برقراری روابط متوازن و برد-برد با روسیه وجود ندارد».

مشکل خاصی بین ایران و قزاقستان وجود ندارد

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با قزاقستان گفت: «شرایط قزاقستان یک مقداری متفاوت است. در عین حال که قزاقستان دنبال این است که یک سیاست مستقل را فارغ از وابستگی به روسیه دنبال کند، یک کشوری قرارگرفته در خشکی است و علاقه‌مند است که رابطه‌ی خود را با ایران برای ارتباط با دنیای آزاد و آب‌های آزاد ترمیم کند. این تلاش‌ها،‌ تا کنون تلاش‌های مثبتی بوده است. مشکل خاصی بین ایران و قزاقستان وجود ندارد. البته به دلیل تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی،‌ روابط ما خیلی گسترش پیدا نکرده است. ولی می‌توان گفت که مناسبات ایران و قزاقستان فارغ از یک مشکل دوجانبه است. می‌توانیم آن را یک رابطه‌ی برد-برد حساب کنیم؛ به‌خصوص به این خاطر که قزاقستان بیشتر نیاز به رابطه با ایران دارد تا ایران با قزاقستان. توسعه‌ی روابط با این کشور حتما به نفع ایران است». 

ایرانی‌ها و آذربایجانی‌ها باید استقلال یکدیگر را بپذیرند

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با جمهوری آذربایجان گفت: «درمورد آذربایجان مسائل متناقض است. ضمن اینکه ما با آذربایجان هم همسایه هستیم و پیوندهای جدی بین دو کشور وجود دارد، ولی به دلیل سیاست‌هایی که در باکو حاکم است و همچنین اشتباهاتی که ایران در توازن منطقه‌ای و بین‌المللی در رابطه با آذربایجان انجام داده است، فعلا نمی‌توان گفت روابط دو کشور،‌ روابط مساعدی است. آذربایجان تلاش می‌کند با نگرانی‌های بی‌مورد یا طمع‌هایی که در سیاست خود نسبت به ایران دارد، روابط خود را با رقبای ایران مثل ترکیه و دشمنان ایران مثل اسرائیل توسعه دهد و از این طریق موازنه‌ای با ایران برقرار کند و حتی در امور داخلی ایران مثلا در استان آذربایجان مداخله کند.

البته در گذشته هم سیاست شیعه‌گری در ایران وجود داشت که باعث شده است این سوءتفاهمات افزایش پیدا کند. حمایت ایران از شیعیان و جریانات شیعی و نگاه آذربایجان به‌عنوان یک کشور شیعی باعث شده است که از آن طرف هم نگرانی‌هایی از بابت ایران داشته باشد که ایران علاقه‌مند است که در امور داخلی این کشور مداخله کند. البته بعضی از جریانات داخلی ایران هم در توسعه‌ی این سوءتفاهمات نقش داشته است و هنوز کسانی هستند که آذربایجان را کشور مستقل تلقی نمی‌کنند. اگرچه درست است؛ چون آذربایجان از طریق جنگ و اشغال روسیه از ایران جدا شده است و به‌طور طبیعی نمی‌توان گفت که استقلال آذربایجان یک استقلال واقعی است. ولی دیگر شرایط گذشته احیا نمی‌شود و باید بپذیریم که آذربایجان یک کشور مستقل با سیاست‌های مستقل است. دو طرف باید بنشینند با هم صحبت کنند و هم آذری‌ها بپذیرند که کشوری در محدوده‌ی تعریف‌شده‌ی فعلی هستند و بیش از این نباید ادعایی داشته باشند و ایران هم باید بپذیرد که گرچه آذربایجان قبلا بخشی از ایران بوده ولی الان یک کشور مستقل است و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی آن را مورد احترام قرار دهد».

محبعلی در پاسخ به این پرسش که آیا می‌توانیم بگوییم روابط‌مان با آذربایجان برد-برد است، گفت: «فعلا روابط‌مان متشنج است. به‌خصوص به‌خاطر تحولات اخیر بین ارمنستان و آذربایجان و تلاش‌هایی که آذربایجان و ترکیه می‌کنند برای اینکه ارتباط زمینی آذربایجان را با ایران قطع کنند و وضعیت ژئوپلیتیکی ارمنستان را تغییر دهند. همچنین آنها می‌خواهند ارتباط زمینی مستقیم از طریق نخجوان با ترکیه پیدا کنند و ایران را از این مسیر حذف کنند، می‌توان گفت که روابط نسبتا مبهم و متشنج است».

هیچ‌گاه مشکلی بین ایران و ارمنستان نبوده است

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با ارمنستان گفت: «ارمنستان همیشه متحد با ایران و دوست ایران بوده است. اختلافی بین دو کشور نیست. جدا از اینکه آنها یک کشور متفاوت هستند و دین مسیحی دارند، اما هیچ‌گاه مشکلی بین ایران و ارمنستان نبوده است. به‌خصوص جامعه‌ی ارمنی ایرانی یکی از اقلیت‌هایی است که همیشه شامل شهروندانی بوده است که وطن‌پرست بودند و همیشه تلاش کردند که رابطه‌ی خوبی بین ایران و ارمنستان برقرار شود. هیچ‌گاه مشکلی بین ایران و جامعه‌ی ارمنی اعم از ارمنی‌های داخل ایران و ارمنی‌های داخل ارمنستان نداشتیم. لذا می‌توان گفت که روابط دو کشور کاملا برد-برد است. ایران باید از طریق دیپلماتیک کمک کند که ارمنستان، استقلال، امنیت و تمامیت ارضی خود را حفظ کند. ایران نباید وارد منازعاتی شود که طرف‌های دیگر از آن سوءاستفاده کنند».

در زمینه‌هایی با ترکیه روابط دوستانه و در زمینه‌هایی رقابت داریم

 محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با ترکیه گفت: «ترکیه همسایه‌ی ما است. ما در طول تاریخ روابط پرفرازونشیبی با ترکیه داشتیم. در زمان عثمانی صد سال با یکدیگر در حال جنگ بودیم. سپس دو طرف به این نتیجه رسیدند که جنگ هیچ کمک و راه‌حلی برای حل مشکلات این دو کشور نیست. با هم به توافق رسیدند و مرزهای دو کشور را مرزهای دوستی اعلام کردند. در دوره‌ی رژیم سابق دو کشور هم‌پیمان سیاسی-نظامی بودند. ولی بعد از انقلاب مشکلاتی بین دو کشور به‌وجود می‌آید؛ در عین حال که ما با ترکیه روابط تجاری داریم. ما در بخش‌هایی، روابط دوستانه و منافع مشترک داریم و در برخی زمینه‌ها مثل مسئله‌ی سوریه و قفقاز با هم در رقابت و تنازع هستیم.

ترک‌ها هم بعضا سیاست‌هایی دارند که برخلاف تمامیت ارضی و منافع ملی ما است، مثل حمایت یا پذیرش قوم‌گرایان آذری ایران و تشویق آنها به اینکه به سمت جدایی‌طلبی حرکت کنند. از طرف دیگر با توجه به پیوستگی تاریخی، فرهنگی و نژادی اکراد ترکیه که جمعیت بزرگی را در ترکیه تشکیل می‌دهند و حاضر نیستند تحت پرچم ترکیسم قرار بگیرند و خواستار حقوق مستقل هستند، ترکیه نگران این است که مناسبات ایران و کردها این کشور را دچار مشکل بکند. لذا مجموعه‌ای از مسائل بین دو کشور هست، ولی در عین حال توسعه‌ی منافع هر دو کشور اقتضا می‌کند که دو کشور با یکدیگر روابط دوستانه داشته باشند و مشکلات خودشان را از طریق گفت‌وگو و مناسبات در سطوح عالی حل‌وفصل کنند. تا به حال هم همین‌طور بوده است و هر دو کشور احتیاط کرده‌اند که روابط به سمت بحران حرکت نکند. اهمیت رابطه با ترکیه برای ما بسیار فوق‌العاده است. همین‌طور برای ترکیه هم داشتن رابطه‌ی دوستانه با ایران در چهارچوب منافع ملی‌اش است. علی‌رغم اینکه ما منافع مشترک، رقابت و تنازع داریم، در مجموع می‌توان گفت که مناسبات بین دو کشور یک مناسبات برد-برد به حساب می‌آید».

هنوز نمی‌توان گفت سرنوشت عراق مشخص است

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با عراق گفت: «ما با عراق هم مثل ترکیه روابط پر فرازونشیبی داشتیم و دوران تنش و جنگ بین دو کشور وجود داشته است. بعد از سقوط صدام،‌ وضعیت تغییر کرد. همیشه طایفه‌ی اهل سنت و حزب فاشیستی عرب‌گرا در عراق حاکم بودند و آنها چه در دوره‌ی رژیم سابق چه در دوره‌ی جمهوری اسلامی از تجزیه‌ی ایران حمایت می‌کردند و معاهده‌ی ۱۹۷۵ را نقض کردند. ولی بعد از سقوط صدام،‌ در پی همکاری ایران و آمریکا، شرایط کاملا در عراق متحول شده است. ایران روابط دوستانه‌ای با دولت عراق و برخی از جریانات عراقی دارد. اما هنوز نمی‌توان گفت سرنوشت عراق مشخص است. به‌خصوص اینکه عراقی‌ها تاکنون حاضر نشدند علی‌رغم این تغییر و تحولات به قرارداد ۱۹۷۵ که مناسبات ایران و عراق را در چهارچوب مرزها به‌خصوص در مسئله‌ی شط العرب معین می‌کند، مجددا اعتراف کنند. لذا سرنوشت داخل عراق مثل افغانستان روشن نیست که بعد از خروج آمریکایی‌ها به چه سمتی میل کند. 

همچنین هنوز نمی‌توان گفت که مناسبات ایران و عراق در مسائل حقوقی مناسبات روشنی است. ولی به هر حال این دو کشور پیوندهای بسیار جدی دارند و همسایگانی هستند که نمی‌توانند از همدیگر دوری کنند. در عین حال در داخل عراق مشکلاتی وجود دارد،؛ مسئله‌ی کردها و مسئله‌ی نیروهای تروریستی هست و جامعه‌ی اهل سنت وجود دارد که به دلیل خروج از قدرت با دولت شیعی مخالفت دارند و حتی ترکیه با این وضعیت مخالف است و نمی‌پذیرند که در عراق یک دولت شیعی متحد ایران بر سر کار باشد. بنابراین فعلا نمی‌توان گفت آینده‌ی مناسبات ایران و عراق روشن است. روند به این سمت می‌رود که نقش ایران در عراق کاهش پیدا بکند. شاید عراقی‌ها هم به دنبال روابط متوازن با همسایگان دیگرشان باشند. البته این به نفع ایران هم است و ایران باید کمک کند که یک دولت مستقر و پذیرفته‌شده در جهان عرب و در عین حال دوست ایران و دوست با سایر همسایگانش در عراق حاکم باشد. امکان ندارد در عراق یک دولتی سر کار باشد که فقط با یک طرف روابط خوب و نزدیکی داشته باشد. همین‌طور ایران باید کمک کند که دولت عراق و ارتش عراق باشند که تمامیت ارضی و امنیت عراق را تامین کنند نه گروه‌های خارج از دولت».

مناسبات ایران و کویت عادی و خوب است

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با کویت گفت: «کویت در عین حال که کشور کوچکی است و در بین سه قدرت بزرگ منطقه یعنی عربستان، ایران و عراق قرار گرفته است، تلاش می‌کند که روابط نسبتا متوازنی برقرار کند. کویت تجربه‌ی تلخی از اشغال عراق و تجاوز صدام داشت. علی‌رغم اینکه کویت در گذشته در طول جنگ همواره به عراق کمک می‌کرد، ولی بعد از آن این درس را گرفت که نمی‌تواند تنها به یک همسایه‌ی بزرگ‌تر خودش اعتماد کند بلکه باید یک روابط متوازن با سه همسایه‌ی بزرگ‌تر که به اصطلاح مثل فیل و فنجان نسبت به آن کشور می‌مانند داشته باشد. در عین حال کویت روابط دفاعی-نظامی گسترده و هم‌پیمانی نظامی با قدرت بزرگی مثل آمریکا و کشورهای بزرگ دیگری مثل روسیه، انگلیس و فرانسه برقرار کرده است تا بتواند از توانی که از این طریق به دست می‌آورد، مناسباتش را با سایر کشورها از جمله ایران از موضع بهتری برقرار کند. ولی در عین حال مناسبات دو کشور،‌ مناسبات عادی و خوبی است. فعلا علی‌رغم مشکلات کوچک و نگرانی‌هایی که وجود دارد و کویت تحت تاثیر مناسبات ایران و عربستان است، در مجموع می‌توان گفت روابط عادی است».

عربستانی‌ها مخالف سیاست ایران در جهان عرب هستند

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با عربستان گفت: «عربستان همیشه کشوری بوده که تلاش کرده است یک قدرت هم‌وزن قدرت منطقه‌ی ایران باشد. ایران و عربستان در زمینه‌هایی منافع مشترک دارند؛ مثل مسئله‌ی امنیت خلیج فارس، امنیت منطقه و همین‌طور مسئله‌ی اوپک و بازار نفت. اما در بسیاری از زمینه‌ها با هم اختلاف دارند. در زمینه‌ی مذهبی و در زمینه‌ی اینکه قدرت برتر منطقه کدام است با هم اختلاف دارند. به‌خصوص عربستانی‌ها هیچ علاقه‌مند نیستند که ایران به نقش سابق خود در زمان شاه که قدرت برتر منطقه بود برگردد. عربستانی‌ها نگرانی‌هایی از طرف ایران درمورد مسئله‌ی اقلیت شیعه‌ی خود دارند. مخالف سیاست ایران در جهان عرب هستند؛‌ مثل حضور ایران در عراق، سوریه، لبنان و خصوصا یمن که آنجا را حیاط خلوت خودشان می‌دانند. همین‌طور از جریان سنی افراطی در مقابل جریان شیعی که مورد حمایت ایران هستند حمایت می‌کنند. فعلا روابط دیپلماتیک وجود ندارد. شاید اولین اقدامی که دو کشور باید بکنند این باشد که در سطوح عالی بنشینند و حداقل روابط دیپلماتیک و امکان گفت‌وگو را بین همدیگر فراهم بیاورند. اما برای اینکه روابط دو کشور به سمت روابط دوستانه حرکت کند باید زمان زیادی را قائل شد».

قطر به دلیل ارتباط با آمریکا در مناسبات با ایران نگرانی‌های زیادی دارد

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با قطر گفت: «قطر همیشه یک سیاست هوشمندانه‌ای را اتخاذ کرده است؛ در عین حال که در خیلی زمینه‌ها به‌طور زیرکانه دارد منافع ایران را مخدوش می‌کند، مثل مسئله‌ی منابع مشترک گازی یا در مسئله‌ی سوریه. اخیرا هم در افغانستان دارد از طالبان حمایت می‌کند و طالبان را تقویت می‌کند. اما با توجه به اینکه بزرگ‌ترین تهدید خودش را در سال‌های اخیر عربستان تلقی می‌کند، سعی کرده است رابطه‌اش را با ایران به‌عنوان تنها مسیری که می‌تواند آن را از محاصره‌ی کشور عربستان و متحدانش مثل امارات و بحرین نجات دهد، حفظ و دوستانه بکند و در برخی موارد هم با ایران همکاری‌هایی داشته باشد. در عین حال که پنجمین پایگاه و فرماندهی بزرگ آمریکا در قطر وجود دارد و مهم‌ترین هم‌پیمان نظامی آمریکا در منطقه کشور قطر است. از این طریق با توجه به توازن برتری که با آمریکا برقرار کرده است، در مناسبات با ایران، نگرانی‌های زیادی ندارد. طبیعتا الان قطر موضع بهتری با توجه به مناسبات بین‌المللی و سطح رشد اقتصادی و ثروت عظیمی که اندوخته است نسبت به ایران دارد. ایران هم با توجه به مشکلاتی که با عربستان، بحرین، امارات و سایر همسایگانش و جهان غرب دارد، قطر را یک منفعتی می‌داند برای اینکه رابطه‌اش را با منطقه حفظ کند و کاملا منزوی نشود. اما می‌توانیم بگوییم که قطر بیشتر از رابطه با ایران سود می‌برد تا ایران از رابطه با قطر».

روابط ایران و بحرین روابط تاریک و متشنجی است

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با بحرین گفت: «ما همیشه یک سری مشکلاتی با بحرین داشتیم، الان هم که قطع رابطه داریم. بحرین زمانی بخشی از سرزمین ایران بوده است. بعد از استعمار انگلیس و حاکم کردن اقلیت طایفه‌ای که ذاتا اهل شبه جزیره هستند، سیستمی به‌وجود آورد که آنها را از ایران جدا کرد. در زمان حکومت سابق علی‌رغم اینکه تحت فشار بین‌المللی و تهدید نظامی حادث، حکومت ناچار شد که به استقلال بحرین تن بدهد، اما سیاست نسبتا هوشمندانه‌ای داشت و رابطه‌ی خود را با بحرین حفظ کرد. در بعد از انقلاب سیاست ایران در قبال بحرین، سیاست روشنی نبوده است. همین باعث شده است که ما هیچ‌گاه با بحرین روابط خوبی نداشته باشیم. بحرینی‌ها ایران را تهدید اول خودشان تلقی می‌کنند. همین باعث شده است که آنها تلاش کنند در عربستان اقدام شوند و از هم‌پیمانی با آمریکا و اخیرا اسرائیل علیه ایران استفاده کنند.

لذا روابط ایران و بحرین روابط تاریک و متشنجی است. یکی از دلایل آن هم این است که ما نتوانستیم یک سیاست منطقه‌ای متناسب با شرایط روز انتخاب کنیم. همچنین عدم توانایی دولت و وزارت خارجه در سال‌های اخیر و سپرده شدن سیاست‌های منطقه‌ای به نهادهای خارج از دولت این مسئله را تشدید کرده است. به‌خصوص در جریان بهار عربی ما نتوانستیم سیاست حکیمانه و زیرکانه‌ای در قبال بحرین داشته باشیم. آنها توانستند هم خواسته‌های مردم‌شان را سرکوب کنند و هم ایران را به‌عنوان یک تهدید سرزمینی و تهدید حاکمیت ملی خود مطرح کنند. همچنین بعضی از صحبت‌ها و مواضع از سوی نهادهای خارج از دولت و رسانه‌ها این امر را تشدید کرده است و الان روابط بسیار متشنج است. فعلا آینده‌ی روشنی برای رابطه‌ی ایران و بحرین دیده نمی‌شود».

روابط ایران با امارات ناپایدار است

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با امارات گفت: «ما با امارات روابط تجاری گسترده‌ای داریم و دبی همواره یکی از طرف‌های تجاری ایران بوده است. اما در عین حال اماراتی‌ها در سال‌های اخیر ادعاهایی نسبت به تمامیت ارضی ایران دارند و تلاش می‌کنند با پشتوانه‌ی جهان عرب و اختلافات و تضادی که ایران با آمریکا، اروپا و جامعه‌ی بین‌الملل دارد و تحریم شدن ایران، از این مسئله سوءاستفاده کنند و طمع‌های خود را به واقعیت تبدیل کنند. در عین حال که هم امارات و هم ایران -به‌خصوص در شرایط تحریم- از روابط تجاری بین یکدیگر سود می‌برند،‌ اختلافات بین دو کشور فعلا پا بر جا است. روابط هست اما روابط ناپایداری که در زمان‌هایی ممکن است به سمت تشنج میل کند». 

مذاکرات هسته‌ای با کمک عمانی‌ها به نتیجه رسید

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با عمان گفت: «عمان همیشه دوست ایران بوده است. عمان کشور بی‌طرفی است که در قبال تمام تحولات منطقه سیاست بی‌طرفانه اتخاذ کرده است. عمان سعی کرده است که وارد هیچ‌کدام از محورهای منطقه نشود. هم رابطه‌ی دوستانه‌ی خود را با ایران حفظ کرده است، هم با عربستان و سایر کشورهای منطقه. در عین حال عمان هم یکی از مهم‌ترین هم‌پیمان‌های آمریکا و انگلیس در منطقه است و یکی از بزرگ‌ترین پایگاه‌های نظامی آمریکا در خارج در عمان قرار دارد. عمان از همه‌ی اینها برای مدیریت سیاست خود در خاورمیانه و در منطقه بهره‌برداری می‌کند. به نظر نمی‌رسد ما و عمان هیچ‌کدام مشکلی با یکدیگر داشته باشیم. عمانی‌ها همیشه سعی کردند برای اینکه بتوانند تشنج‌ها را در منطقه کاهش دهند، نقش میانجی یا انتقال پیام بین کشورهای منطقه یا آمریکا و کشورهای اروپایی را بازی کنند. در بعضی موارد هم کمک کردند که این تشنج‌ها کاهش پیدا کند؛ به‌خصوص در مسئله‌ی برجام که اساسا مذاکرات هسته‌ای با کمک آنها به نتیجه رسید. مذاکرات هسته‌ای پیش از دوران روحانی زمانی به نتیجه رسید که عمانی‌ها این مناسبات را بین وزارت خارجه‌ی آمریکا و دولت ایران برقرار کردند. الان هم به تلاش‌های خود ادامه می‌دهند. اگرچه حالا به نظر می‌رسد که عمانی‌ها دارند یک بازنگری در محاسبات منطقه‌ای خود حتی در مقابل ایران می‌کنند. ولی می‌توان گفت که روابط پایدار و متقابل است».

آینده‌ی روابط ایران و سوریه مبهم است

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با سوریه گفت: «سوریه کشور در حال بحران است. دولت بشار اسد متحد ایران است. ایران کمک‌های زیادی به این دولت برای حفظ و باقی ماندن در قدرت کرده است. اگرچه سوری‌ها هم در گذشته چه در زمان رژیم سابق و چه در زمان جنگ، سعی کردند که رابطه‌ی خوبی با ایران داشته باشند و یک توازنی در قبال رابطه‌شان با عراق و جهان عرب با رابطه با ایران ایجاد کنند. در جنگ آنها طرف عراق را نگرفتند و حتی کمک‌هایی به ایران کردند. یکی از جنبه‌های رابطه‌ی ایران و سوریه، مسئله‌ی لبنان است. سوری‌ها با توجه به اینکه حکومت علوی در سوریه حاکم است و هم‌پیمانی طبیعی با جامعه‌ی شیعی لبنان دارد،‌ نگرانی متقابلی از جامعه‌ی اهل سنت لبنان و رابطه‌ی آنها با کشورهای عربی دارند. رابطه‌ی ما با سوریه یک رابطه‌ی دوستانه است اما با توجه به ساختار حکومت سوریه و درگیری‌های داخلی که در آنجا هست و همین‌طور تسلط روسیه، فعلا نمی‌توان گفت که سوریه کشور پایدار و باثبات محسوب می‌شود. در نتیجه آینده‌ی روابط ایران و سوریه مبهم است. اینکه آیا ایران واقعا از این اقداماتی که در سوریه کرده است می‌تواند بهره‌برداری سیاسی بکند و سوریه را به‌عنوان متحد خود همواره داشته باشد یا خیر مشخص نیست. باید منتظر ماند تا ببینیم روند تحولات در سوریه به چه سمتی میل می‌کند و ساختار آینده‌ی سوریه چه خواهد بود. نمی‌توان گفت که آیا این ساختار می‌تواند دائمی باشد یا اینکه با توجه به اقلیت بودن این حکومت و در صورت تغییر به یک حکومتی که اکثریت اهل سنت حاکم باشند این شرایط ادامه پیدا می‌کند یا خیر».

محبعلی در پاسخ به این پرسش که آیا می‌توانیم بگوییم روابط بین ایران و سوریه برد-برد است، گفت: «در حال حاضر با توجه به وضعیتی که سوریه دارد، این سوریه است که دارد از حضور ایران سود می‌برد. مسئله‌ی ایران شاید فقط این باشد که از راه سوریه برای کمک به حزب‌الله در لبنان استفاده کند. اما می‌توان گفت بخشی از دلایل باقی ماندن دولت اقلیت اسد در سوریه ناشی از حمایت ایران است و باید وام‌دار ایران باشد. ایران به جز مسئله‌ی رابطه‌ی ایران و حزب‌الله، سود چندان دیگری از سوریه نمی‌برد. اصلا سوریه هیچ امکان اقتصادی ندارد مگر اینکه در بازسازی سوریه جایی برای ایران وجود داشته باشد که آن هم به این بستگی دارد که ساختار سوریه به چه سمتی میل می‌کند. اگر سوریه از انزوای بین‌المللی و تحریم عربی خارج بشود،‌ در آن صورت مشخص نیست که آیا باز هم سوری‌ها علاقه‌مند هستند روابط‌شان را با ایران حفظ کنند یا اینکه تغییراتی در رابطه‌شان خواهند داد».

حزب‌الله لبنان موجودیت خود را در ارتباط با ایران تلقی می‌کند

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با لبنان گفت: «ایران با لبنان رابطه‌ی تاریخی دارد و چندین قرن است که ما با جامعه‌ی شیعی و در سطح کمتری با جامعه‌ی مسیحی لبنان رابطه‌ی تاریخی داریم. این رابطه بعد از انقلاب با توجه به اتفاقاتی که در لبنان افتاد و مسئله‌ی اشغال و مداخله‌ی نظامی اسرائیل در آنجا به یک رابطه‌ی نهادینه -نه با همه‌ی بخش‌های لبنان و دولت لبنان بلکه با حزب‌الله- تبدیل شده است. حزب‌الله موجودیت خود را در ارتباط با ایران تلقی می‌کند. اگر حمایت ایران نباشد بعید است که حزب‌الله بتواند خیلی ادامه‌ی حیات داشته باشد. به‌خصوص که هم جهان عرب،‌ هم غرب، هم اسرائیل و هم بخش‌های مهمی از جامعه‌ی لبنانی مثل اهل سنت و بخش‌هایی از جامعه‌ی مسیحی کاملا مخالف مدیریت حزب‌الله هستند. اما حزب‌الله فعلا جامعه‌ی شیعی لبنان را حمایت می‌کند. با توجه به شرایط لبنان، هر طایفه‌ای یک متحد خارجی -چه منطقه‌ای و چه بین‌المللی- دارد؛ تنها متحد خارجی حزب‌الله ایران است. حزب‌الله در حال حاضر جامعه‌ی شیعی لبنان را نمایندگی می‌کند. بنابراین حضور ایران و نقش ایران تا وقتی این شرایط حاکم است با رابطه‌اش با حزب‌الله تعریف می‌شود».

احیای روابط ایران و مصر حتما به نفع دو کشور است

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با مصر گفت: «رابطه‌ی ما با مصر از زمان انقلاب دچار بحران شد. آنها متحد و دوست رژیم سابق بودند. بعد از اینکه مصر با اسرائیل صلح کرد، ایران با مصر قطع رابطه کرد. ولی بعدا تلاش‌هایی که برای احیای رابطه صورت گرفت، هم در داخل مصر با مشکلات و موانعی برخورد کرد و هم اینکه جهان عرب خیلی علاقه‌مند نبود که رابطه‌ی ایران و مصر دوباره برقرار شود. در داخل ایران هم سیاست حکیمانه‌ای در قبال مصر در سال‌های بعد از انقلاب دنبال نشده است. مصر به هر حال یکی از کانون‌های قدرت در جهان عرب است و منافعی بسیار متقابلی بین دو کشور وجود دارد. احیای روابط حتما به نفع دو کشور است؛ صرف نظر از اینکه دو کشور سیاست‌های متقابل و حتی متضادی را دنبال کنند.

ولی حتما نبود رابطه‌ی دیپلماتیک بین ایران و مصر یک ناهنجاری به حساب می‌آید. اگر وزارت خارجه و دیپلماسی ایران توانایی داشته باشد، باید اقدامات لازم را برای احیای روابط با مصر برقرار کند. هم ما باید آنها را با شرایط فعلی که در آن هستند بپذیریم هم آنها باید ایران را با شرایط فعلی بپذیرند. ما نباید بخواهیم سیاست‌های آنها را تغییر دهیم و آنها هم نباید بخواهند سیاست‌های ما را تغییر دهند، بلکه هر دو کشور باید وضعیت موجود را بپذیرند و به عادی‌سازی روابط بپردازند. سپس بنشینند با یکدیگر برای بهبود و توسعه‌ی روابط در زمینه‌های مختلف -چه سیاسی، چه اقتصادی و چه فرهنگی- گفت‌وگو کنند و سعی کنند مشکلات را حل‌وفصل کنند».

قسمت شمالی یمن همیشه دوست و متحد ایران بوده است

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با یمن گفت: «یمن کشوری است که بخشی از جامعه‌ی آن -یعنی جامعه‌ی زیدیه‌ی آن- پیوندهای تاریخی با ایران دارند. این پیوندها مربوط به زمان حال نیست، صدها سال است که این پیوندهای یمن با ایران برقرار است؛ به‌خصوص با منطقه‌ی طبرستان که یکی از زادگاه‌های مهم مذهب زیدیه است. از زمان پیش از انقلاب قسمت شمالی یمن همیشه یک دوست و متحد ایران بوده است. بین ایران با بخشی از یمن مثل زیدیه یک روابط تاریخی و اتحاد طبیعی وجود دارد. بخش دیگر یمن که ۶۹ درصد جامعه‌ی یمن را تشکیل می‌دهد، شامل قبایل اهل سنت و عرب است که بیشتر با عربستان سعودی پیوند دارند. بین ایران و این قبایل یک روابط پارادوکسیکالی وجود دارد. روابط ما با شمال یمن بسیار خوب است ولی با جنوب آن و بخش‌های قبایل اهل سنتِ متحد عربستان روابط خوبی نداریم. آینده‌ی یمن مشخص نیست. تا وقتی آینده‌ی یمن مشخص نشده و در آنجا یک دولت مستقر مورد شناسایی بین‌المللی شکل نگرفته که همه‌ی طوایف داخلی یمن در آن سهم داشته باشند و توازن در آن برقرار شود، فعلا نمی‌شود درمورد آن قضاوت کرد. این وضعیت یکی از مشکلاتی است که زمینه‌های بروز اختلاف و تضاد بین ایران و عربستان را فراهم کرده است.

محبعلی درپاسخ به این پرسش که آیا می‌توان گفت روابط ایران با یمن برد-برد است، گفت: «در شرایطی که این کشور استقرار ندارد و دولت شناخته‌شده‌ای در آنجا حاکم نیست،‌ نمی‌توان گفت روابط چگونه است. فعلا روابط ما با انصارالله و بخش زیدیه‌ی یمن برقرار است. آنها هم که شناسایی بین‌المللی و منطقه‌ای ندارند و در جامعه‌ی بین‌المللی فقط یک گروه نظامی محسوب می‌شوند و نه بیشتر. بنابراین ما در حال حاضر با یمن روابط دیپلماتیک به مفهوم واقعی نداریم».

ما با بخش حماس و جهاد اسلامی فلسطین روابط خوبی داریم

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با فلسطین گفت: «فلسطین یک دولت خودمختار یا خودگردان در بخش خاورمیانه دارد و یک حاکمیت حماس در فلسطین. ما با بخش حماس و جهاد اسلامی روابط خوبی داریم. با بخش حاکمیت خودگردان روابط داریم ولی هم سیاست‌های ما در قبال آنها متفاوت است و هم آنها شاید خیلی علاقه‌مند نباشند که با ایران رابطه‌ی گسترده‌ای داشته باشند. سیاست ایران در قبال فلسطین، سیاستی نیست که در رابطه‌ی متقابل تنظیم شده باشد. ایران یک سیاست یک‌طرفه در قبال نابودی اسرائیل دارد. اما فلسطینی‌ها به‌خصوص دولت خودگردان چنین سیاستی را ندارد و دنبال صلح با اسرائیل است. همچنین به دنبال شناسایی بین‌المللی و عضویت در سازمان بین‌الملل و تشکیل کشور مستقل فلسطینی در کرانه‌ی باختری و نوار غزه است. این فعلا از جانب جمهوری اسلامی ایران مورد پذیرش نیست. البته بخشی از فلسطینی‌های نسبتا رادیکالی وجود دارند که با ایران نزدیک‌تر هستند. ولی سرنوشت فلسطین هم فعلا روشن نیست و فلسطین هنوز یک کشور به مفهوم واقعی نیست که هم سرزمین داشته باشد، هم دولت داشته باشد، هم شناسایی بین‌المللی داشته باشد و هم امکان روابط مستقل با جهان خارج داشته باشد. سیاست ایران در قبال فلسطین کاملا مشخص نیست. چون وضعیت فلسطین مشخص نیست، نمی‌توان گفت که ما دارای روابط پایدار و دوستانه با کشوری به نام فلسطین هستیم؛ کشوری به نام فلسطین تحقق پیدا نکرده است». 

روابط ایران و چین بیشتر نیاز طرف ایرانی است

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با چین گفت: در عین حال که ما با چین یک روابط تاریخی داریم، چین به سمت تبدیل شدن به یک ابرقدرت اقتصادی در جهان حرکت می‌کند. می‌توان گفت که روابط ایران و چین بیشتر نیاز طرف ایرانی است و چینی‌ها از این فرصتی که عدم توازن رابطه‌ی ایران با تمام قدرت‌های جهانی به‌خصوص با جهان غرب ایجاد کرده است، بهره‌برداری زیادی را انجام دادند. ایران هم ناچار است به دلیل اینکه نمی‌تواند با دیگران ارتباط برقرار کند از این فرصت استفاده کند که بتواند صادرات نفت خود را در بخش‌هایی ادامه دهد و همچنین در ازای آن کالاهای چینی وارد کند. اما تلاش این است که روابط ما با چین به روابطی نهادینه تبدیل شود و یادداشت تفاهم چشم‌انداز ۲۵ ساله هم در همین رابطه تنظیم شده است. چینی‌ها هم مثل روس‌ها چند سطح سیاست دارند؛ یک سیاست در سطوح بالا با قدرت‌های بزرگ مثل آمریکا و اروپا دارند و یک سیاست با قدرت‌های خردتر. ایران را جزو سیاست‌های در چارچوب خردتر خودشان تلقی می‌کنند و در چارچوب سیاست‌های بزرگ‌تر در حول مناسبات خود گفت‌وگو دارند. سیاست چین با ایران تحت تاثیر خصوصا مناسبات آمریکا و چین قرار دارد.

ایران در حال حاضر به دلیل عدم توازن، تعیین‌کننده‌ی رابطه با چین نیست، بلکه چینی‌ها هستند که سطح رابطه، چگونگی رابطه و اندازه‌ی مناسبات را تعیین می‌کنند. ایران خواسته‌ی حداکثری دارد ولی چینی‌ها چون تعهدات بزرگ‌تری دارند و هدف‌شان رسیدن به بازار اروپا و حفظ بازار آمریکا است، ملاحظات خودشان را دارند. چینی‌ها در اندازه‌ای با ایران رابطه برقرار می‌کنند که به منافع بزرگ‌ترشان لطمه نخورد. چون ایران حتی در سطح تجاری، بخش کوچکی از تجارت خارجی چین را تشکیل می‌دهد. چین بزرگ‌ترین روابط تجاری را با آمریکا دارد؛ چیزی بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار حجم مبادلات چین و آمریکا است که بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار آن صادرات چین به آمریکا است. از آن طرف چین تا زمانی که خودش قادر نشده است از لبه‌ی تکنولوژی عبور کند، نیاز صد درصدی به خدمات تکنولوژی آمریکا دارد؛ مثل خدماتی که در صنایع الکترونیک است. بنابراین دو کشور در عین حال که اختلافات و رقابت دارند و آمریکا چین را یکی از تهدیدات آینده‌ی خود می‌داند، کاملا به هم وابسته هستند. مناسبات ایران و چین تا اندازه‌ی زیادی تحت تاثیر مناسبات آمریکا و چین قرار دارد. اگر مناسبات ایران با آمریکا یا مناسبات چین با آمریکا تغییر پیدا کند و بهبود یابد، آن‌وقت شاهد تغییراتی در مناسبات ایران و چین هم خواهیم بود».

محبعلی در پاسخ به این پرسش که آیا می‌توانیم بگوییم روابط‌مان با چین برد-برد است، گفت: «در شرایط فعلی خیر. ایران به دلیل اجبار تلاش می‌کند رابطه‌ی راهبردی با چین و نگاه به شرق را ادامه دهد. اما اگر روابط متوازنی در سیاست خارجه‌ی ایران صورت بگیرد، یکی از کشورهای مهمی که ما باید با آن رابطه‌ی خوب و برد-برد داشته باشیم، چین است».

تاجیکستان به‌طور طبیعی متحد ایران به شمار می‌رود

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با تاجیکستان گفت: «تاجیکستان هم مثل افغانستان یک بخشی از ایران فرهنگی و تاریخی محسوب می‌شود. مردم تاجیکستان خودشان را شاید بیشتر از ما ایرانی و فارس بدانند و دنبال احیای تمدن فارسی و تمدن ایرانی و زبان فارسی هستند که شاید در جمهوری اسلامی ایران -به‌خصوص بعد از انقلاب- به این مسئله کمتر توجه شده باشد. اما به دلیل بعضی از مشکلاتی که وجود داشته،‌ به‌خصوص اینکه آنها نگران این هستند که ایران در بعضی از موراد با گروه‌های اسلام‌گرای تندرو رابطه داشته باشد یا از آنها حمایت کند، روابط ما در این سال‌ها فرازونشیب داشته است. اما فعلا بعد از روی کار آمدن طالبان و پیوستن ایران به پیمان شانگهای می‌توان گفت که روابط ما به سمت بهبود و عادی شدن می‌رود.

تاجیکستان به‌طور طبیعی متحد ایران به شمار می‌رود. هم ما باید روابط بسیار گسترده و دوستانه‌ای با تاجیکستان داشته باشیم و هم تاجیک‌ها که ایران را وطن دوم خودشان تلقی می‌کنند علاقه‌مند هستند که بهترین رابطه را با ایران داشته باشند. مردم تاجیکستان متحد طبیعی ایران هستند، اگرچه ممکن است دولت آن با توجه به شرایط و مداخلاتی که روسیه دارد یا به‌خاطر ساختاری که آنجا هست و ساختار چندان دموکراتیکی نیست، مخالفت‌هایی با ایران داشته باشد. همچنین سیاست‌هایی که در ایران برای حمایت از گروه‌های اسلام‌گرا هست مشکلاتی بین دو کشور به وجود آورده است. ولی به‌طور طبیعی دو کشور متحد همدیگر هستند. روابط چیزی بیش از روابط متقابل یعنی برد-برد است؛‌ ما می‌توانیم دو کشور متحد، هم‌زبان و هم‌پیمان با همدیگر باشیم».

ازبک‌ها به رابطه با ایران نیاز دارند

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با ازبکستان گفت: «شرایط ازبکستان فرق می‌کند. ازبک‌ها سیاست‌های متناقضی هم در قبال منطقه و هم در قبال ایران دارند. آنها سیاست‌های قو‌م‌گرایی را دنبال می‌کنند. اما ازبک‌ها هم با توجه به اینکه مثل تاجیکستان، ترکمنستان و قزاقستان در خشکی هستند، نیاز به ارتباط با فضای خارج دارند. برای اینکه از سلطه‌ی تمام‌عیار روسیه خارج شوند، نیاز به ارتباط با ایران و باز کردن این راه برای ارتباط با جهان خارج دارند تا بتوانند استقلال خود و حاکمیت ملی خود را تثبیت کنند. بنابراین آنها به رابطه با ایران نیاز دارند، ازبکستان هم بخشی از تاریخ فرهنگی ایران است؛ سمرقند یکی از مهم‌ترین کانون‌های تمدن ایرانی بوده است. الان هم بخش بزرگی از مردم ازبکستان مثل تاجیکستان متحد طبیعی ایران محسوب می‌شوند و ایران باید یک رابطه‌ی دوستانه و صمیمانه با آنها داشته باشد. به‌طور طبیعی ما به همه‌ی کشورهای آسیایی میانه نیاز متقابل داریم. به‌خصوص ازبکستان برای پیوستن به جامعه‌ی جهانی و ارتباط با جهان آزاد به ایران نیاز دارند تا از بن‌بست رابطه با روسیه خارج شود».

از نظر سیاسی مشکلی بین ایران و کره‌ی جنوبی وجود ندارد

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با کره‌ی جنوبی گفت: «ما همواره با کره‌ی جنوبی روابط خوب و دوستانه داشتیم. ایران در زمان رژیم سابق به کره‌ی جنوبی کمک کرد تا از تهدید اشغال کره‌ی شمالی و چین نجات پیدا کند. الان هم روابط ما دوستانه است ولی روابط ما با کره‌ی جنوبی نه به دلیل روابط دوجانبه بلکه به دلیل اینکه کره‌ی جنوبی به‌طور طبیعی متحد سیاسی،‌ نظامی و اقتصادی آمریکا است و ایران در حال حاضر در حال تخاصم و تحریم آمریکا به سر می‌برد، نمی‌تواند روابط عادی به‌خصوص در زمینه‌ی تجاری، اقتصادی و سرمایه‌گذاری باشد. اما من فکر نمی‌کنم از نظر سیاسی مشکلاتی بین دو کشور به‌طور نهادینه وجود داشته باشد. نه ما با کره‌ی جنوبی مشکلی داریم و نه آنها با ما مشکلی دارند. بلکه آنها انتظار دارند که مشکلات ما با آمریکا حل شود تا بهترین رابطه را با ایران برقرار کنند. این تا اندازه‌ای بستگی به سیاست ایران دارد و بستگی به سیاست‌های آمریکا دارد که در حال حاضر تلاش می‌کند به فشار حداکثری تکیه کند و نگذارد که پیوندهای ایران با دوستانش برقرار شود». 

محبعلی در پاسخ به این پرسش که آیا رابطه‌ی ما با کره‌ی جنوبی برد-برد است، گفت: «در حال حاضر که روابط خیلی قوی نیست. از نظر دوستانه و ماهیتا روابط ایران و کره‌ی جنوبی برد-برد است. ما رابطه‌ی خوبی طی کمتر از یک قرن اخیر با کره‌ی جنوبی داشتیم. از دهه‌ی ۵۰ و قرن ۲۰ ام تا به حال بیش از ۷۰-۸۰ سال روابط بسیار خوبی داشتیم. زمانی کره‌ای‌ها به ما احتیاج داشتند به خاطر اینکه ما از سطح توسعه و اقتصاد بالاتری برخوردار بودیم. آرزوی شهردار سئول این بود که سئول به سطح تهران برسد. ولی الان برعکس شده است؛ شاید آرزوی ما این باشد که تهران به سطح زندگی،‌ رفاه و آسایش شهری مثل سئول برسد». 

رابطه با کره‌ی شمالی ارزش اقتصادی زیادی برای هیچ کشوری ندارد

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با کره‌ی شمالی گفت: «کره‌ی شمالی هم به دلیل سیاست‌هایی که دارد، کشوری منزوی به حساب می‌آید. کره‌ی شمالی قدرت اقتصادی ندارد ولی از نظر نظامی جنبه‌هایی داشته که با ایران همیشه رابطه‌ی خوبی داشته است. آنها هم جزو کشورهای تحت تحریم به حساب می‌آیند و نیازمند این هستند که از هر منفذی برای ارتباط با جهان خارج استفاده کنند. ایران در دوره‌ی جنگ به دلیل نیازهای نظامی روابطی با کره‌ی شمالی داشته و در شرایط فعلی هم دو کشور روابط خوبی با هم دارند. اما اقتصاد کره‌ی شمالی اقتصاد کوچکی است. تولید داخلی آن در حد ۲۰ میلیارد دلار است و حجم صادرات و واردات آن در حد چند میلیارد دلار است. رابطه با کره‌ی شمالی ارزش اقتصادی زیادی برای هیچ کشوری ندارد».

ما و هند همیشه به یکدیگر نزدیک بودیم

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با هند گفت: «هند یک کشور بزرگ است و در عین حال مناسبات تاریخی، فرهنگی،‌ زبانی و انسانی با ایران داشته است. ما و هند همیشه به یکدیگر نزدیک بودیم. الان هم ایران در هند فرصت‌های بزرگی دارد و هند نیز علاقه‌مندی زیادی به رابطه با ایران دارد؛ این علاقه‌مندی از جنبه‌های مختلف است به‌خصوص از جنبه‌های مسائل ژئوپلیتیک، مناسباتش با چین، مناسباتش با پاکستان و ارتباطش با سرزمین‌های در خشکی آسیای میانه و ایجاد یک موازنه‌ی قوا در منطقه‌ی خاورمیانه. هند هم یکی از قدرت‌های آینده‌ی دنیا است؛ چه از نظر اقتصادی و چه از نظر قدرت نظامی و قدرت جهانی شاید یکی ازقدرت‌های بزرگ آینده باشد. جز مشکلات خردی که ناشی از سیاست‌هایی است که هندی‌ها در قبال مسلمانان دارند یا ما در قبال کشمیر داشتیم، هیچ اختلافی بین ایران و هند وجود ندارد. روابط دو کشور کاملا برد-برد است و منافع ایران است که روابط نهادینه‌شده‌ی دائمی با هندی‌ها داشته باشد. هندی‌ها یکی از بزرگ‌ترین خریداران نفت بودند و بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری‌ها را در ایران داشتند. یکی از پالایشگاه‌های بزرگ هند اساسا پالایشگاهی برای تامین سوخت ایران بود. در سال‌های اخیر و بعد از تحریم این مسائل از بین رفته است ولی در صورتی که تحریم‌ها رفع شود و مناسبات ایران با جهان عادی شود، یکی از دوستان بزرگ ایران حتما هند خواهد بود». 

گرجستان کشوری دوست و نزدیک با ایران محسوب می‌شود

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با گرجستان گفت: «ما با گرجستان روابط تاریخی داریم و این کشور دوست ایران محسوب می‌شود. در زمان‌هایی روابط ما با گرجستان تحت تاثیر بعضی از مسائل منطقه مثل نقش روسیه و یا نقش غرب قرار گرفته است. ولی به‌طور عمومی کشوری دوست و نزدیک با ایران محسوب می‌شود. نه آنها هیچ‌گونه اختلاف جدی با ما دارند و نه ما اختلاف جدی با گرجی‌ها داریم».

رابطه‌ی ایران و ژاپن تحت تاثیر رابطه‌ی ایران و آمریکا قرار گرفته است

محبعلی درباره‌ی رابطه‌ی ایران با ژاپن گفت: «ژاپن هم یکی از دوستان تاریخی ایران محسوب می‌شود. ژاپنی‌ها علاقه‌ی بسیار زیادی به گسترش رابطه با ایران دارند؛ همیشه دوست ایران بودند. الان هم شاید تلاش می‌کنند دوست ایران باشند. در زمان دولت مرحوم هاشمی ایران دچار مشکل پرداخت بدهی‌هایی شده بود. ژاپن و آلمان متحدا علی‌رغم خواست آمریکا و بعضی قدرت‌های دیگر اروپایی، قرض‌های ایران را استمهال کردند و اجازه ندادند اقتصاد ایران فروبپاشد. سپس در زمان آقای خاتمی وام‌های بزرگ به ایران دادند و در پروژه‌های بزرگی در ایران شرکت کردند. اما ژاپن مثل کره‌ی جنوبی هم‌پیمان سیاسی،‌ نظامی و اقتصادی آمریکا است و طبیعتا رابطه‌ی ایران و ژاپن در حال حاضر تحت تاثیر رابطه‌ی ایران و آمریکا قرار گرفته است. توصیه‌ی ژاپن به ما این است که این مشکلات را حل کنیم تا آنها بتوانند بهترین رابطه را با ایران داشته باشند. ژاپن می‌تواند یک شریک بزرگ برای ایران به منظور توسعه‌ی اقتصادی و دست‌یابی به تکنولوژی باشد. این استدلال در رابطه‌ی ایران و چین وجود ندارد ولی در رابطه با ژاپن وجود دارد. ژاپنی‌ها هم دوست بهتری هستند و هم برخلاف چین و روسیه طمع‌های سرزمینی و ژئوپلیتیک به منطقه‌ی خاورمیانه و ایران ندارند». 

نام کشورهارابطه خوبرابطه بدرابطه متوسط
پاکستان100
افغانستان010
ترکمنستان100
روسیه100
قزاقستان100
آذربایجان010
ارمنستان100
ترکیه001
عراق100
کویت100
عربستان010
قطر100
بحرین010
امارات001
عمان100
سوریه100
لبنان001
مصر010
یمن001
فلسطین010
چین100
تاجیکستان100
ازبکستان100
کره‌ی جنوبی001
کره‌ی شمالی100
هند100
گرجستان100
ژاپن100
روابط ایران و کشورهای مهم آسیایی

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. با سلام .خیلی عالی بود ممنون از مطلب تون . ولی ای کاش همه کشورهای اسیایی با ایران متحد شوند .. علل خصوص . کره جنوبی . و ژاپن

    20
    0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا