گروسی نگفت «بی نتیجه»، گفت Inconclusive! [+ترجمه از سه دیکشنری]
در حالی که مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی مذاکرات اخیر خود با مقامهای جمهوری اسلامی را «بی نتیجه» خوانده است، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران مدعی است واژهی به کار گرفته شده از سوی رافائل گروسی به معنای «بی نتیجه» نیست.
بهگزارش انصاف نیوز، ساعاتی قبل آقای گروسی با انتشار گزارشی دربارهی مذاکرات خود در تهران، آن را «بی نتیجه» دانسته است اما آقای کمالوندی در واکنش به این گزارش که در رسانههای «انقلابی» حامی دولت رئیسی نیز با واژهی «بی نتیجه» منتشر شده به خبرنگار صداوسیما میگوید: «کلمهای که ایشان به کار بردند «Inconclusive» به معنای «ناتمام» است».
اما ترجمهی «Inconclusive» به فارسی چیست؟
در دیکشنری oxford (آکسفورد): not leading to a definite decision or result [منجر نشدن به تصمیم یا نتیجهی معین].
در دیکشنری langman (لانگمن): not leading to a clear decision or result [منجر نشدن به تصمیم یا نتیجهی روشن].
در دیکشنری merriam-webster [مِریَموبستر]: leading to no conclusion or definite result [منجر نشدن به هیچ نتیجهای یا هیچ نتیجهی مشخصی].
محمد لطفاللهی، خبرنگار حوزهی دیپلماسی دربارهی اظهارات سخنگوی سازمان انرژی اتمی در صفحهی توییتر خود نوشت:
چند سوال از سخنگوی محترم سازمان انرژی اتمی
️از تلاش ایشان برای آموزش زبان به خبرنگاران ممنونم اما:
گروسی بلافاصله پس از inconclusive عبارت “We were not able to make progress.” رو به کار برد. معنای این عبارت چیست آقای کمالوندی؟
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی همچنین در صحبتهایش تاکید کرد
“We are close to the point where I would not be able to guarantee continuity of knowledge.”
ممکن است آقای کمالوندی بگویند این جمله به چه معناست؟
در بیانیه امروز نماینده اتحادیه اروپا آمده است که
“The EU is deeply concerned at the inconclusive outcome of the discussions and at the lack of progress…”
شما که زحمت ترجمه را قبول کردید ممکن است بگویید lack of progress به چه معناست؟
با تشکر
علاوه بر دیکشنریهای معتبر، رسانههای «انقلابی» حامی دولت سیزدهم نیز Inconclusive را «بی نتیجه» ترجمه کردهاند.
خبرهای منتشرشده از اظهارات رافائل گروسی دربارهی «بی نتیجه» ماندن مذاکرات با مقامهای ایران در این رسانهها را در ادامه میبینید:
انتهای پیام
ناتمام، بی نتیجه، بی تمام، نا نتیجه،
چه اکبر خواجه، چه خواجه اکبر.