خرید تور نوروزی

حق النّاس یا حقوق بشر؟

حجت‌الاسلام سیدعلی میرموسوی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید قم در یادداشتی تلگرامی با عنوان «حق النّاس یا حقوق بشر؟» نوشت:

به تازگی دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه پیشنهاد کرده است که به جای واژه حقوق بشر از واژه « حق النّاس» استفاده کنیم. این گونه نام گذاری ها جدید نیست و با یکی از دو هدف پیشنهاد می شود: محافظه کاران با هدف پرهیز از مفاهیم مدرن و ادعای استغناء از آنها و نواندیشان دینی با هدف نشان دادن ظرفیت و توانمندی سنت برای برداشتی سازگار با مفاهیم و آموزه های مدرن.

محسن کدیور با هدف دوم عنوان«حق النّاس» را برای کتاب خود برگزیده است. او در توضیح هدف از بکاربردن این واژه می نویسد: «عنوان « حق النّاس» را براي اين كتاب برگزيدم- بكارگیري واژه سنتي در معناي مدرن ـ تا بگویم اين سنت استعداد قرائت مدرن دارد. حق النّاس همان حقوق بشر است بي كم و كاست.»

به لحاظ لغوی این واژه به معنای حق انسان است، زیرا ناس اسم جمع به معنای مردم بوده و واحد آن انسان است. در کاربرد عرفی نیز به همین معنا گفته می شود «حق النّاس، برحق الله مقدم است». اگرچه از نظر فقهی این اصطلاح درباره حقوق مشخصی؛ مانند حق ارث، حضانت، ازدواج، طلاق، شفعه، قصاص و مانند این به کار می رود.

از نگاه عرفی و در محاوره عمومی کاربرد این واژه به جای حقوق بشر با تسامح ایرادی ندارد، مشروط به این که هدف از آن محدود کردن این حقوق نباشد. معروف است که فردی پرسید قیمه را با قاف می نویسند یا با غین، ظریفی در پاسخ گفت مهم گوشت های داخلشه. در این مورد نیز آنچه اهمیت دارد پایبندی قوای حکومت به سه تعهد اصلی خود؛ یعنی احترام، حمایت و اجرای حقوق افراد است.

اما از نگاه واژه شناسانه و علمی کاربرد واژه حق النّاس به جای حقوق بشر به چند دلیل درست به نظر نمی رسد. نخست به این دلیل که حق مفرد است و برای بیان حق های متعدد باید واژه جمع را به کاربرد. در حالی که واژه حقوق بشر نه تنها با این مشکل روبرو نیست، بلکه واژه ای فارسی است که به خوبی بر معنای جهان شمول و مدرن خود دلالت دارد.

دوم این که حق النّاس بار معنایی حقوق بشر را ندارد، از این رو به کاربردن آن نوعی کژتابی و آشفتگی معنایی را در پی دارد. حقوق بشر معادل Human rights واژه ای است نو برای مفهومی مدرن. این واژه با هدف اشاره به حقوقی به کار برده شده که هر فرد تنها به دلیل بهره مندی از پیکره بشری، بدون هر نوع تبعیضی از آنها برخوردار است. این ایده در دوران پیشامدرن اندیشه ناپذیر بوده و حق الناس که واژه ای قدیمی است بر آن دلالت ندارد.

در نهایت همچنان که بیان شد، حق النّاس در اصطلاح فقهی در مواردی خاص به کار می رود. این حقوق نه برای نوع بشر، بلکه برای اهل اسلام و ایمان شناسایی می شوند. گاه دامنه این حقوق چنان محدود می شود، که نه تنها اهل سنت، بلکه شیعیان فاسق را نیز در بر نمی گیرد. از این رو تاکید بر حق الناس در کاربرد فقهی آن، ظرفیت محدود کردن حقوق بشر با پوشش شریعت و فقه را دارد. اسلام گرایان تندرو نیز با پیشنهاد جایگزینی این واژه هدفی جز این ندارند. آنان حقوق بشر را از ابزارهای جنگ نرم می دانند، زیرا افراد را در برابر قدرت سیاسی توانمند می کند و به آنان جرات مطالبه گری و بازخواست زمام داران خود را می دهد.

بنابراین با وجود واژه خوش ساخت و معنا داری مانند حقوق بشر، نیازی به استعمال واژه دیگر نیست. به جای آن بهتر است پیشنهاد دهندگان به وظایف خود در تامین حقوق اقشار گوناگون جامعه که خواهان حقوق حداقلی خود هستند بیندیشند. اقشار زحمت کش و ستم دیده ای همچون کارگران، کشاورزان، معلمان، زنان و جوانان که نه تنها از زندگی شرافتمندانه محرومند، بلکه محرومیت آنان رو به افزایش است. حقوق بشر خواسته لوکس و تجملی طبقات بالا نیست، بلکه نیاز اصلی طبقات پایین جامعه است که از حداقل استاندارد های معیشتی بی بهره اند و از انواع تبعیض ها رنج می برند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا