طرح «صیانت»، نشانهای از ترس طراحان!
سیدصادق حسینی در عصرخبر نوشت: به دعوت مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در جلسه استماع طرح صیانت از فضای مجازی که در سالن امام خمینی طبقه نهم مرکز شرکت کردم.
در این جلسه که با حضور تعدادی از روزنامه نگاران و فعالان رسانه ای برگزار شد چند موضوع را که بیان کردم و نوشتم. لازم است تاکید کنم که از نگرانی ها و چالش های حکمرانی بر فضای مجازی و اینترنت و اعمال قانون در این فضا آگاه هستم و صرفا این پیشنهادات برای رسیدن به چشم اندازی مشترک که منافع همه ی ذینفعان را تامین کند، بیان شده است.
طرح صیانت نشان از ترس طراحان دارد
مجلس یازدهم با مشارکت 42.5 درصد تشکیل شد که پایین ترین میزان مشارکت در 11 دوره قبل است. با روی کارآمدن نمایندگان جدید، سیل حملات به اینترنت و فضای مجازی آغاز شد و همچنان ادامه دارد. در چنین فضایی، پیگیری طرح صیانت آن همه از سوی چهره های تندرو و افراطی، این پیام را به جامعه منتقل کرد که طراحان دچار ترس و واهمه اند که می خواهند اینترنت را قطع کنند، اگر در اوج اقتدار و امنیت بودند به دنبال طرح های محدود کننده ی دسترسی به اطلاعات و اینترنت نمی رود.
اظهار نظرهای احساسی و هیجانی نمایندگان، رفتارهای خارج از ضوابط به ویژه طی نکردن روند قانونی ارسال طرح در مرکز پژوهش ها به صحن مجلس و مدیریت عجیب کمیسیون ویژه انگاره ترس را برجسته کرد و مسایل حکمرانی مترتب بر امنیت و حقوق عمومی را به حاشیه برد.
سپردن مدیریت اینترنت به نیروهای مسلح
طراحان طرح صیانت، درگاههای ورود و خروج پهنای باند ارتباطی با خارج از کشور را «مرز مجازی» تعریف و در فصل دوم، ماده 5 صیانت از حریم دادهها نوشته اند: مرزبانی دیجیتال و دفاع سایبری از کشور و جلوگیری از بهرهبرداری غیرمجاز از دادههای مجازی در درگاههای ورود و خروج پهنای باند کشور، با محوریت ستاد کل نیروهای مسلح، توسط مراجع ذیربط انجام خواهد شد. حدود و ثغور وظایف با پیشنهاد ستاد کل نیروهای مسلح به تصویب مقام معظم رهبری خواهد رسید.
به نظرم یکی از اصلی ترین اهداف طراحان، همین بوده که نقش دولت به عنوان بخش نظارت پذیر که هر 4 سال یک بار با انتخاب مردم، تغییر می کند را کم و مدیریت زیرساخت اینترنت را به نیروهای مسلح واگذار کنند. طبعاً و بر اساس قانون، نیروهای مسلح تنها به سلسله مراتب نظامی و فرماندهی معظم کل قوا پاسخگو هستند و عملا امکان نظارت، پرسش و مطالبه گری بخش های مردمی نظام یعنی دولت، مجلس و رسانه ها و نخبگان از آن سلب می شود.
همچنین به دلیل ذات محرمانگی و حفاظتی فعالیت نیروی های مسلح، مباحث مربوط کیفیت سرویس و طرح های توسعه زیرساخت نیز دیگر قابل سوال و پرسش نیست و شفافیت از روی آن برداشته می شود و متاسفانه نیروهای مسلح را به هدف اصلی اعتراضات مردم از کیفیت اینترنت تبدیل می کند که برای امنیت ملی کشور مناسب نیست.
ابهام در تامین حقوق و منافع ذینفعان
ذی نفعان اینترنت شامل مردم یعنی کاربران، تامین کنندگان خدمات، دولت به عنوان حکمران و تنظیم گر هستند در طرح پیشنهادی، تنها به چالش های بخشی از نظام حکمرانی توجه شده و عملا در بخش مربوط به تامین حقوق کاربران و تامین کنندگان که بخش وسیع و گسترده ذینفعان را تشکیل می دهند، دیده نشده و عبارات کلی و مبهمی بیان شده است و تقریبا موضوع را در «سهم ترافیک» خلاصه کرده اند.
نکتهی مهمتر این است که به نظر می رسد طراحان، درک و بینش صحیحی از چالش های پیش روی حکمرانی و اینترنت نداشته اند و کماکان با نگاه فیلترینگ طرح را دنبال می کنند.
خود تحریمی
یکی از مهمترین پیامدهای تحریم، علاوه بر قطع دسترسی های مالی، قطع ارتباط مردم ایران با جهان و کاهش حضور ایرانیان در عرصه های جهانی بوده است که در حوزه ی فناوری از آن به فناتحریم یاد می شود. هم اکنون بسیاری از نرم افزارهای تخصصی و عمومی و سرویس های جهانی از جمله خدماتی از گوگل به بهانه ی تحریم بر روی ایرانیان بسته شده اند.
به نظر می رسد در حالی که آمریکا با تحریم های خود سعی در حذف ایران در عرصه های جهانی دارد، نباید ولو به بهانه های درست، زمینه سازی حذف ایرانیان در عرصه های جهانی دنبال شود.
انتهای پیام