«آقای سراج شما بیش از حسین فریدون متهمید»
حمید رسایی، از حامیان دولت های احمدی نژاد، پس از سالها «دو کلمه حرف حساب» در کانال تلگرامی خود نوشته که به نظر می رسد به دلیل کنار گذاشته شدن از نمایندگی مجلس باشد.
به گزارش انصاف نیوز، متن یادداشت رسایی در پی می آید:
رئیس سازمان بازرسی امروز در حاشیه اجلاس مربوط به هفته قوه قضائیه در گفتگو با رسانه ها گفته اند: «مدیرعامل بانک رفاه ادعا میکند که حقوقی دریافت نکرده، اما مگر میشود، پولها به حسابش رفته و فیشهای حقوقیاش موجود است. همان زمان (یعنی خرداد سال گذشته) “یک مسئول” اصرار کردکه ایشان بیاید و رئیس بانک رفاه شود، حتی من مخالفت کردم و گفتم که او پرونده سنگینی دارد اما متأسفانه با اصرار و لابی آن مسئول، این فرد رئیس بانک رفاه شد.»
رسانه ها در اولین خبری که از این مصاحبه منتشر کردند، نام مسئول مورد اشاره را حسین فریدون (برادر رئیس جمهور) ذکر کردند، اما پس از ساعاتی نام وی حذف شد و «یک مسئول» جایگزین آن شد. از این نکته که بگذریم، این سخن آقای سراج در حالی است که مطابق ماده 1 قانون سازمان بازرسی این سازمان «به منظورنظارت برحسن جریان امور و اجرای صحیح قوانین در دستگاههای اداری و در اجرای اصل 174 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» تشکیل شده است.
همچنین مطابق بند جیم ماده 2 این قانون، سازمان بازرسی وظیفه دارد تا موارد تخلف و نارسائیها و سوءِ جریانات اداری و مالی در خصوص وزارتخانهها و نهادهای انقلاب اسلامی و بنیادها و موسسات مالی را به رئیس جمهور گزارش کند.
هر چند آقای سراج با این جمله که «من با انتصاب مدیرعامل بانک رفاه مخالفت کردم و گفتم که او پرونده سنگینی دارد» به دنبال این است که خود را تبرئه و حسین فریدون را تنها مقصر داستان نشان دهد اما سئوال این است که چرا رئیس سازمان بازرسی با علم به تخلفات و به تعبیر خودش با علم به «پرونده سنگین» فردی که حسین فریدون برای او لابی می کرده، اجازه داده که او به این جایگاه برسد؟! سر نخ این لابی ها به کجا ختم می شود که رئیس سازمان بازرسی کل کشور هم در برابرش کوتاه آمده؟! چرا آقای سراج، مطابق بند جیم ماده 2 ، این تخلف دستیار ویژه رئیس جمهور (حسین فریدون) را به رئیس جمهور اعلام نکردند؟ و اگر گزارش کردند، نتیجه آن چه بوده است؟
آقای سراج گفته است که «آیا قوه قضائیه میتوانست کاری بیش از این کند؟ این مسئول الان اینجا بود و من به او گفتم که شما فشار آوردید» این در حالی است که مطابق بند دال ماده 2 این قانون، در مواردی که گزارش سازمان بازرسی متضمن اعلام وقوع جرمی است، چنانچه جرم دارای حیثیت عمومی باشد، رئیس سازمان یا مقامات مأذون از طرف وی یک نسخه از گزارش را با دلایل و مدارک مربوط، برای تعقیب و مجازات مرتکب به مرجع صالح قضایی ارسال و موضوع را تا حصول نتیجه نهائی پیگیری می کنند. چرا رئیس سازمان بازرسی به جای معرفی و مقاومت در برابر فشاری های این «مسئول» برای انتصاب یک فرد متخلف با پرونده سنگین از این اختیارات خود استفاده نکردند؟!
آقای سراج اگر در مجلس بودم، از تریبونی که باید صدای ملت باشد، بیش و پیش از حسین فریدون و برادر رئیس جمهورش، عمل شما را تقبیح می کردم و این داستان را به یادتان می آوردم: «امیر کبیر پس از شنیدن خبر ابقای شاهزاده موثقالدوله به حکومت قم، نامه جالبی به ناصرالدین شاه با این مضمون مینویسد: «قربانت شوم، الساعه که در ایوان منزل با همشیره همایونی به شکستن لبه نان مشغولم، خبر رسید که شاهزاده موثقالدوله، حاکم قم را که به جرم رشاء و ارتشاء معزول کرده بودم به توصیه عمه خود ابقا فرموده و سخن هزل بر زبان راندهاید. فرستادم او را تحتالحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که اداره امور مملکت به توصیه عمه و خاله نمیشود. زیاده جسارت است، تقی.»
رئیس محترم سازمان بازرسی! هفته قوه قضائیه مبارکتان و بابت همه تلاش هایتان خسته نباشید اما بدانید که آبادی بت خانه ز ویرانی ماست!
انتهای پیام
انصاف! عجب رویی داره اين روزنامه نگار سابق! كاش يه رسانه مسوول و نترس پيدا ميشد و نتيجه رسيدگى به پرونده اتهامى ايشان در اداره ارشاد قم و همچنين ساير مسایلی را كه منجر به ردّ صلاحيتش شد منتشر مي كرد! حيف كه فعلاً بايد آرزو بر دل بمونيم!
در ایران هر کس خائن به وطن باشد همیشه زندگی اش رو به اه خواهد بود .