خرید تور تابستان

روزنامه‌ی جوان در سال ۹۹: «مهرشاد سهیلی جهادگر فرهنگی است و همتی بلند دارد»

مهرشاد سهیلی که دو روز پیش بازداشت شد در سال‌های اخیر از سوی رسانه‌های اصولگرا به‌شدت حمایت می‌شد از جمله در سال ۱۳۹۹ روزنامه‌ی جوان در مصاحبه‌ای با تیتر «تلاش می‌کنم آتش به اختیار فرهنگی باشم»، او را «جهادگر فرهنگی» خواند که همتی بلند دارد.

این نوجوان ۱۷ ساله که به تازگی بازداشت شده، در خردادماه از حامیان فعال ابراهیم رئیسی در انتخابات بود اما در هفته‌های اخیر رسانه‌های اصولگرا به‌شدت به او حمله می‌کردند.

روزنامه‌ی جوان در مقدمه‌ی مصاحبه با مهرشاد سهیلی در یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ نوشته بود: «تا چند روز دیگر ۱۶ ساله می‌شود، هنوز نوجوان است، اما با همتی بلند و پشتکاری که می‌گوید برخاسته از نگاه دینی است در حال برنامه‌ریزی و اجرای برنامه‌های بزرگ فرهنگی است. مهرشاد سهیلی اهل شهرستان موسیان در ایلام، جهادگر فرهنگی و به قولی فرمانده فرهنگی است؛ نوجوانی که افتخارش آتش به اختیار بودن در مسائل فرهنگی است. سهیلی فرماندهی قرارگاه فرهنگی صاحب‌الزمان (عج) را برعهده دارد، وی در گفتگو با «جوان» از فعالیت‌هایش می‌گوید.»

متن این مصاحبه با سوال‌هایی غیرحرفه‌ای را در زیر می‌خوانید با این توضیح که سهیلی طبق گزارش هفته‌های اخیر رسانه‌ها، برای انتشار مطالبی در مورد خودش در رسانه‌ها هزینه می‌کرده است:


در جشنواره آتش به اختیار، عنوان نوجوان‌ترین آتش به اختیار را به دست آوردید، از چه سنی شروع به فعالیت فرهنگی کردید؟
از سن ۱۱ سالگی وارد کار‌های فرهنگی شدم. آن وقت حتی نمی‌دانستم منظور از کلمه فرهنگی چیست! اما دوست داشتم کاری انجام دهم.
اولین فعالیت‌هایی که داشتید چه بود؟
بگذارید اول درباره شهر خودم موسیان بگویم. این شهر استان ایلام در دوران دفاع مقدس جوانان گلگون کفن بسیاری را تقدیم اسلام کرده است و علاوه بر آن هزاران نفر از جوانان اصفهان در این شهر به شهادت رسیده‌اند. چند سال پیش هنگام شخم زدن زمین کشاورزی، گاوآهن به یک قمقمه پر از آب برخورد می‌کند، مردم آنجا را حفر می‌کنند و به پیکر یک شهید می‌رسند که گویا از سبزوار بوده است، خانواده شهید می‌آیند و مراسمی برای بزرگداشت آن شهید برگزار می‌شود. من هر جا مصاحبه می‌کنم درباره گمنامی و محرومیت‌های موسیان می‌گویم. اولین فعالیت من برگزاری مراسم تعزیه بود. اجرای تعزیه را دیدم و به آن علاقه‌مند شدم. اجرای تعزیه را در سطح شهر انجام می‌دادیم. در ماه محرم هم دسته‌های عزاداری را از مدرسه به شهر بردیم.
چه شد که از تعزیه در سطح شهر رسیدید به فعالیت‌های بزرگ‌تر؟
این فعالیت‌ها باعث شد تا هیئت صاحب‌الزمان (عج) را تشکیل دهیم و شروع به ارتباط گرفتن با مراکز فرهنگی و موسسات دینی در شهر‌های مشهد، قم و تهران کنیم.
ثمره این ارتباط‌ها چه بود؟ یعنی چه کار‌های جدیدی انجام دادید؟
یکی از کار‌هایی که می‌کردیم ساماندهی اعزام «زیارت اولی»‌ها به شهر‌های مقدس مشهد و قم بود. با کمکی که از مدیران شهری، بهزیستی و کمیته امداد دریافت کردیم و همچنین همراهی سپاه که ماشین در اختیارمان قرار داد، افراد بی‌بضاعتی که نمی‌توانستند به زیارت بروند را ثبت‌نام می‌کردیم و به زیارت می‌فرستادیم. برگزاری کلاس‌های قرآن نیز یکی دیگر از فعالیت‌ها بود. من مسئول جمع آوری ذکات هستم، با اجازه مراجع این ذکات را صرف تهیه بسته‌های غذایی می‌کنیم و آن را در روستا‌های محروم شهر موسیان که حدود ۵۰ تا ۶۰ روستاست توزیع می‌کنیم.
می‌دانستید به کسی که اینگونه کار‌های فرهنگی را انجام می‌دهد می‌گویند «آتش به اختیار»؟
من اصلا این واژه را نشنیده بودم. ما در دهه فاطمیه هر روز ۱۰ مراسم دعا و عزاداری اجرا می‌کردیم. وقتی رئیس آموزش و پرورش شهر این کار را دید، گفت: «آفرین این کار آتش به اختیار است»، آن موقع معنای واژه آتش به اختیار را نمی‌دانستم و حتی فکر کردم که نکند به ما فحش داده است! رفتم واژه آتش به اختیار را جست‌وجو کردم، دیدم که رهبر معظم انقلاب فرموده‌اند: «آتش به اختیار یعنی کار فرهنگی خودجوش تمیز»، همین باعث شد تا تلاش کنم یک آتش به اختیار باشم و برای همین با مراکز فرهنگی بیشتری در تهران ارتباط گرفتم. اینکه می‌گویند من نوجوان‌ترین آتش به اختیار هستم خدای ناکرده برای تبلیغ نیست، سعی می‌کنم با این کار کمک‌های بیشتری برای مردم منطقه بیاورم.
وقتی سایرین می‌بینند یک نوجوان تا این حد فعالیت فرهنگی و اجتماعی دارد چه واکنشی دارند؟
بعضی‌ها حمایت می‌کنند، بعضی‌ها هم توی سرمان می‌زنند که این کار بچه نیست و تو بچه‌ای و چرا وقتی سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت ارشاد داریم این بچه می‌خواهد کار فرهنگی کند؟! الحمدلله شهردار و بخشدار به ما کمک می‌کنند. چند وقت پیش به دفتر بخشدار رفتم و گفتم برای تعزیه می‌خواهیم شمشیر و کلاهخود بخریم، خیلی اصرار کرد که پول نداریم، ولی من بیشتر اصرار کردم، آخر سر گفت برو و چند ساعت دیگر بیا، وقتی برگشتم دیدم مقداری پول کمک کرده است. با آن کمک تعزیه برپا شد. امام جمعه و فرماندار به تماشای آن آمدند و ما را به ادامه کار تشویق کردند.
چه شد که به فکر ثبت موسسه فرهنگی افتادید؟
ما در موسیان برنامه دهه کرامت برگزار می‌کردیم، معاون سیاسی فرماندار آمد و گفت چرا اینطوری کار می‌کنید؟! چرا در چارچوب قانون کار نمی‌کنید؟ شاید می‌خواست ما را بترساند ولی باعث شد که یک موسسه تشکیل دهیم و آن را به ثبت برسانیم و بتوانیم از دفاتر مراجع تقلید کمک دریافت کنیم.
چطور شد به عنوان نوجوان‌ترین خادم حرم حضرت معصومه (س) معرفی شدید؟
یک بار اردویی از نوجوانان را به قم بردیم و قرار شد با مراجع دیدار داشته باشیم، دیداری هم با آیت‌الله سعیدی تولیت آستان مقدس حضرت معصومه (س) داشتیم. پیش از آنکه آیت‌الله سعیدی در جمع ما حاضر شوند، مسئول دفترشان گفت چه کسی در حضور ایشان صحبت می‌کند؟ روحانی همراه ما من را که در ردیف عقب بودم نشان داد و گفت این نوجوان حرف می‌زند. خدا را شکر در آن جلسه از کار‌هایی که انجام می‌دهیم صحبت کردم. آیت‌الله سعیدی هم گفتند که ما می‌خواهیم در سطح استان ایلام نوجوانی را برای فعالیت به عنوان نماینده آستان مقدس قم انتخاب کنیم و من را انتخاب کردند. چند روز بعد هم حکم آن صادر شد. همین مسئله باعث شد که هیئت خادمان حرم حضرت معصومه (س) با پرچم متبرک به ایلام بیایند، من وظیفه ساماندهی این حضور را داشتم و همه مسئولان ارگان‌ها را پای کار آوردم.
درباره عنوان نوجوان‌ترین آتش به اختیار فرهنگی هم بگویید.
داشتم تلویزیون نگاه می‌کردم، دیدم یک نفر درباره جشنواره آتش به اختیار که سازمان بسیج شهرداری تهران برگزار می‌کند، صحبت می‌کرد. گفتم حتماً باید در این جشنواره شرکت کنیم. دو‌سه‌هزار نفر در آن جشنواره شرکت کرده بودند. الحمدلله توانستیم غرفه بگیریم و فعالیت‌هایی را که انجام می‌دهیم به نمایش گذاشتیم. فرماندهان محترم سپاه از آن نمایشگاه دیدن داشتند و به کار‌های ما توجه کردند. در آن دوره من به عنوان نوجوان‌ترین آتش به اختیار معرفی شدم. جشنواره دوم در اسفند ۹۸ برگزار شد، باز هم به عنوان نوجوان‌ترین آتش به اختیار فرهنگی معرفی شدم.
به عنوان یک نوجوان از این حجم کار و فعالیت احساس خستگی نکرده‌اید؟
هر چقدر کار گسترده‌تر و بزرگ‌تر باشد شیرینی انجامش برای من بیشتر می‌شود. هیچ نگرانی‌ای از این بابت ندارم، زمانی که شروع کردم ۱۱ سال داشتم و الان نزدیک ۱۶ سال دارم، به نظرم هر چقدر بیشتر کار شود، روحیه آدم برای انجام کار‌های بیشتر افزایش پیدا می‌کند. من تلاش کرده‌ام کار‌هایی را که می‌کنم به نیت و مدد اهل بیت (ع) انجام دهم و مطمئن هستم معصومین (ع) در این کار‌ها یاری خواهند رساند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. هنوز مانده تا به خیانت روزنامه ها و آدم های وابسته به جریان اصول گرا و موتلفه و تندروها پی ببریم.

    10
    1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا