نجاست سگ
حجتالاسلام احمد حیدری در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز دربارهی «نجاست سگ» نوشت:
با توجه به این که اخیرا نگهداری سگهای زینتی و مینیاتوری رواج یافته و بعضی نیز «نجس العین» بودن سگ را که نه در قرآن، بلکه در روایات بدان تصریح شده(وسايل الشيعه 2/ 1014 و 1016)، حکمی ناپذیرفتنی و غیر معقول شمرده و به طهارت سگ فتوا (!) دادهاند، مناسب دیدم جوابی را که سالها پیش که در مرکز ملی پاسخگویی به جوابگویی به سؤالات مشغول بودم و به حکم دادگاه ویژه روحانیت از همکاری با بنده منع شدند، ارائه دادهام؛ را بازنشر کنم بدان امید که مفید باشد. در اين كه خداوند شرح و بيان قرآن و جزئيات احكام را به پيامبر واگذار كرده(نحل/44) و در اين كه احكام موجود در سنت پيامبر مانند احكامي كه در قرآن آمده، بايد بدون قید و شرط اطاعت شوند(حشر/7)، شكي نيست و حکم خود قرآن است.
اما اينكه كدام احكام را خداوند با جزئياتش در قرآن بگويد (مثل وضو و ارث) و كدام را به بيان پيامبر واگذارد، خودش داناتر است و ما نميتوانيم براي خدا تعيين تكليف كنيم. نجس العین بودن سگ به دلیلی که خدا بهتر میداند لازم نبوده در قرآن بيان شود و در روایات آمده است. نجاست خوك هم در قرآن نیامده بلکه فقط حرام بودن گوشتش آمده و اگر حرام بودن گوشت سگ در قرآن نيامده، بدان جهت است كه كسي به خوردن گوشت سگ رغبت نداشته تا با تصريح بر حرمت آن، از خوردنش احتراز و دورباش داده شود.
متأسفانه مخالفان از حكم «نجس العين» بودن سگ، پليد بودن آن را برداشت كردهاند در حالي كه اصلا اين گونه نيست. نجاست و طهارت يك حكم وضعي است؛ مثلا خون که نجس است ولی خبيث و پليد و از شيطان نیست بلكه اگر به بدن و لباس ما رسيد، بايد آن را با پاك كنندهاي مثل آب بشوييم در عين حال خون مايه حيات است و خون انسانها محترم است و خون شهيد با اين كه از لحاظ وضعي خون و نجس است، اما محترم و مقدّس است و سعادت شهيد و جامعه را در پي دارد.
بعضي نجاست ها عَرَضي است يعني از خارج به شيء رسيده و آن را نجس ساخته و قابل تطهیر است و بعضي ذاتي و همیشگی است. نجاست سگ به خاطر اين نيست كه بدنش خوني است يا به مدفوعش آلوده است و …؛ بلكه وجودش به جهتي كه ما نميدانيم، نجس است و بايد از آن اجتناب شود يعني دست خيس به بدنش نسائيم يا اگر بدنش خيس است به آن دست نزنيم. اين آلودگي هم چون مربوط به وجودش هست، برطرف شدني نيست تا با استرليزه كرده و شستن و …؛ بتوان آن را از بين برد. اگر دست خيس ما به بدن سگ بخورد، یا بدن خیس سگ به لباس و بدن ما بخورد و رطوبت رد و بدل شود، فقط لباس و بدنمان نجس ميشود و با آب كشيدن نجاست از بين ميرود و ما بدین جهت خبيث نميشويم و از چشم خدا نميافتيم.
همين سگ كه نجس است، اگر هار و ولگرد نبوده و مثل سگ شكاري، سگ گله و سگ نگهبان و دیگر سگهای تعلیم دیده باشد؛ ارزشمند هستند و نگه داشتنشان اشكال ندارد و خريد و فروششان جايز است و قيمتش مثل قيمت گوسفند حلال ميباشد و رسيدگي به او و غذا دادن و تيمارش پسنديده است. همين كه قرآن از همراه داشتن سگ نهي نكرده بلکه در داستان اصحاب كهف اين همراه داشتن سگ را ياد نموده و مذمت نکرده، معلوم ميشود كه نگهداری سگ گله و نگهبان و … را جايز ميدانسته است.
نگه داشتن سگ نگهبان و گله و دیگر سگهای تعلیم داده شده و مفید در خانه هم ايراد ندارد، ولي خوب است كه آن حيوان را در كناري از محل سكونت نگه داري كنيم به گونهاي كه در محل نشستن و خوابيدن و زندگيمان رفت و آمد نداشته باشد و آنها را نجس نكند و … كاري كه غربيها و متأسفانه امروزه جماعتی ميكنند كه سگ را مانند فرزند خود در آغوش ميگيرند و ميبوسند و ميبويند و با هم هم غذا ميشوند و …؛ همان کاری است که مثل یزید میکرد و پسنديده نيست.
بعد از نشر یادداشت «نجاست سگ»، دوستی عزیز نقدی نوشتند که با جواب آن ارائه میگردد.
نقد دوست عزیز: سلام و عرض ارادت؛ چرا در مورد سگ از یک طرف میفرمایید خرید و فروشش اشکال ندارد و در قرآن هم بر نجاستش تصریح نشده است و از طرفی حکم به نجاستش میکنید؟ گربه، روباه، گرگ، کفتار و…. هم نجس نیستند پس چرا سگ باشد؟ چه دلیلی دارید که روایات و احادیث نجاست سگ صحت داشته باشد؟ مگر امام سجاد نفرمود صحت گفتار ما را به قرآن عرضه کنید حال آن که قرآن در این مسئله چیزی نگفته است؟ آیا این احادیث هم مثل بسیاری از احادیث دیگر جعلی و بر اساس میل گوینده یا به هر دلیلی دیگر، صادر نشده است؟
جواب: برادر عزیز آقای ….؛ ضمن سلام و عرض ارادت؛ در مورد سؤال شما چند نکته قابل توجه است:
- خرید و فروش هر چیزی که فایده عقلایی مورد اعتنا داشته باشد، جایز است نجس باشد یا پاک.
- بیان اکثر احکام به پیامبر واگذار شده مثلا نمازـ مهمترین حکم دین ـ به طور اجمال در قرآن ذکر شده و بیان دیگر احکامش مثل تعداد رکعاتش در شبانه روز؟ چند نوبت باید خوانده شود؟ در هر نماز چه افعالی واجب است؟ از واجبات کدام رکن است؟ و …؟ به پیامبر واگذار شده است و خداوند بارها در قران به اطاعت از دستورها و فرامین پیامبر در باب احکام دستور داده و اطاعت از او را مساوی اطاعت از خودش شمرده است.
- قرآن اصل و قطعی است ولی در زمان پیامبر و بعد از رحلت آن حضرت به ایشان و جانشینانش با انگیزههای مختلف دروغ فراوان بستهاند از این رو باید سنت را به قرآن عرضه کنیم و اگر با قرآن معارض بود، آن را کنار نهیم. در معارف و اخلاق چون اصل عقل و فطرت است، قران هم اصلا به تعبّد و اطاعت محض دعوت نکرده است زیرا باید باور یا اخلاقی که بدان دعوت میشود با عقل و فطرت سازگار باشد و خود قرآن هم بر محوریت عقل و فطرت تأکید کرده و آنها را «رشحه حق» در وجود انسان و پیامبر باطن شمرده است و از گردن نهادن به هر باور و خُلقی که عقل و فطرت بدان دعوت نکند، باز میدارد.
- در بسیاری از ساحات احکام، عقل راه ندارد و جز تعبّد به نقل و دستور پیامبر به عنوان رسول خدا راهی نشان نمیدهد مثلا عقل و فطرت ما را به عبادت و شکر و دعا به درگاه خالق قادر دعوت میکند اما این که نماز به چه شکل و چند رکعت و چه وقت باشد؟ دیگر عقل حکمی ندارد و در این مواقع باید به شرع و روایت نقل شده از پیامبر و معصوم متعبّد باشیم و به همین جهت عقل و شرع ما را به پذیرفتن حدیث «راوی عادل، راستگو و با حافظه که آدم اطمینان پیدا می کند سخن پیامبر را خوب شنیده، حفظ کرده و نقل نموده»، دعوت میکند.
- فقط در مورد روایات مربوط به احکام، زمانی که راویان سخن پیامبر و معصوم در احکام از طرف متخصصان رجال و راوی شناس به «صداقت، امانت، حفظ کلام و دقت در نقل» تأیید شده باشند، به حکم عقل و شرع باید اگر سخنی از معصوم نقل کردند، آن را بپذیریم و به مضمونش گردن نهیم. هیچ عاقلی نپذیرفتن سخن نقل شده از طرف چنین راویانی را معقول نمیشمارد.
- این که سگ، گرگ، شیر، پلنگ و …، همه درنده و به عبارت امروزی از «سگسانان» هستند، دلیل نمیشود که همه آنها در تمام جزئیات خلقت و در تمام احکام مبتنی بر آن جزئیات یکسان باشند. خدا و پیامبر که بر کیفیت خلقت آگاهی دارند در وجود سگ خصوصیتی دیدهاند که با توجه به آن، لازم است از «تماس رد و بدل کننده رطوبت» با آن خودداری شود.
- در باره نجس بودن سگ، وجوب اجتناب از بدن خیسش و از تماس بدن خیس با بدنش، روایات فراوان است و بسیاری از آنها از حیث راویان، در درجه بالای اعتبار یا در درجه بالاتر از متوسط هستند و این حکم با هیچ حکمی از قرآن هم منافات ندارد و قرآن در باره طهارت اشیاء و حیوانات، حکم مطلق یا عامی ندارد که ابای از تخصیص داشته باشد و این «حکم خاص با آن حکم عام یا مطلق ابادارنده از تخصیص» منافات داشته باشد. بحث در مورد تک تک این روایات علاوه این که از سطح بنده بالاتر است، از حوصله خوانندگان هم خارج میباشد و بحثی اجتهادی است و ما به حکم عقل و شرع موظفیم به اجتهاد مجتهدان عادل و عالم پایبند باشیم. التماس دعا.
انتهای پیام
یاد تنها دلایل اصلاحات واسه رای آوری میفته آدم
جناب حجت الاسلام
بنده فقط یک جمله عرض می کنم از قدیم گفته اند وفا را از سگ بیاموزید لقمه ای باو غذا می دهی تا تشکر نکند رهایت نمی کند ، اما امان از مسئولین بی وفا و …
سلام و عرض ادب
دو نکته
1. وجود سگ نجس نیست بلکه نجاست به ماهیت اون بر میگرده.
2. شهادت پیامبر صحیح است نه رحلت
سلام رفیق منظور از نجسی سگ بدی این حیوون نیست! اتفاقا توی آیه اصحاب کهف گفته شده در جلوی غار یعنی کنار اصحاب نخوابید کلام خدا متناقض نیست پر از معجزه است مشکل از ماست که بدون اطلاعات حرف میزنیم و دنبال جواب سوالمون نمیگردیم♥️ اینکه میگن نجسه به خاطر اینه که با بدن ما سازگار نیست و اینکه بهش دست بزنیم نزدیکمون باشه بهمون آسیب میزنه چون انگل هابی داره که با واکسن و شستشو از بین نمیره و برای بدن خودش مفیده و برای بدن ما خیلی خطرناکه:) دستاورد های جدید دانشمندان هم این موضوع تایید میکنه مثلا یه بیماری هست که از طریق دست زدن به سگ و گربه وارد بدن ما میشه و یه کیسه پر کرم تو یه قسمت از بدن ساخته میشه و تنها راه درمانش عمل که عمل هم خیلییی خطر داره چون اگه کیسه نازک پاره بشه کرم ها(انگل) توی بدن پخش میشه و انسان رو میکشه:) به همین دلایله که نگه داری سگ در خونه حرام هست وگرنه خیلی حیوون خوبیه و آفریده خداست
سلام لطفا جوابم بدید
من ندونستم که دست به سگ بزنم نجسم میکنه و سگ نجس است یعنی من الان نجس شدم و روزه و نماز هام قبول نیستند لطفا جواب بدیدد